اسکات پترسون، خبرنگار و تحلیلگر آمریکایی در گفتگوی تفصیلی با «نسیم آنلاین»:
اجرای برجام، پایان تحریم و فشار نیست
اسکات پترسون گفت: توافق اجرائی میشود اما تلاش مخالفان آمریکایی مانند جمهوری خواهان برای اعمال فشار با اقداماتی نظیر تحریمهای غیر هستهای پایان نخواهد یافت.
گروه بین الملل « نسیم آنلاین » - «اسکات پترسون» خبرنگار و تحلیلگر آمریکایی است که طی سالهای اخیر در زمینه مسائل منطقه علی الخصوص ایران و توافق هستهای در رسانههای متعدد من جمله کریستین ساینس مانیتور قلم زده است. سفرهای متعددی به عراق، ایران و سایر کشورهای منطقه داشته است، عربی را به خوبی صحبت میکند و حالا هم در صدد است زبان فارسی را یاد بگیرد، گرچه میگوید برای سن و سال او آموختن زبانی دیگر دشوار است .
پس از امضای برجام و تلاش ایران برای تحقق مفاد این توافق، ابعاد این توافق نامه هستهای و چشم انداز پیش روی آن را از دیدگاه وی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
« نسیم آنلاین »: چند سال است در حوزه خاورمیانه متمرکز هستید، علی الخصوص ایران؟
اولین دیدار در بین سالهای ۱۹۹۶ و ۲۰۰۹ از ایران انجام شد، و من آن زمان یک کتاب درباره ایران نوشتم و همینطور به تمام قسمتهای آن منطقه سفر کردم. خوب، آمریکا بیش از ده سال است که در عراق میجنگد و من بارها به بغداد رفته و جنگ را پوشش دادم، چند بار هم به ایران آمدم اما بیشتر به عراق رفته ام به حدی که حسابش از دستم در رفته است. بعد از آنکه داعش وارد عراق شد و آمریکا دوباره پا به عراق گذاشت و من هم دوباره به آنجا رفتم. به همین خاطر من زبان عربی را بلدم، زبان فرانسوی و چند زبان دیگر، اما حالا تصمیم جدی دارم که زبان فارسی را نیز یاد بگیرم .
« نسیم آنلاین »: شما روال مذاکرات را از تقریبا از نزدیک دنبال کرده اید، سیر این گفتگوها را چطور دیدید و چرا این توافق زودتر به امضا نرسید؟در طول تاریخ و مذاکرات موارد متعددی پیش آمد که یکی از طرفین آماده دستیابی به نتیجه بود و طرف دیگر هنوز آمادگی نداشت. این مسئله را یکبار هم در سال ۱۹۹۷ تجربه کردیم. آن زمان هم بیل کلینتون قصد انجام چنین کاری داشت، اما طرف مقابل آمادگی آن را نداشت.
اوباما بعد از کسب کرسی ریاست جمهوری به دنبال راهی برای توافق با ایران بود؛ اما در ابتدا به نظر نمیرسید که ایران قادر باشد چنین چیزی را قبول کند. بالاخره ما به لحظهای رسیدیم که هردو طرف به این نتیجه رسیده بودند که میخواهند مسئله هستهای را حل کنند. و هر دوطرف برای رسیدن به اهداف سیاسی نیاز داشتندکه این اتفاق بیفتد. و مهمترین مسئله این است که هر دوی اینها در یک زمان اتفاق افتاد .
اگر توافق روی نمیداد هیچ چیز مانع پیشرفت ایران نبود
طرف آمریکایی یک سیاست ده ساله ناکارامدی داشت. سیاست توقف غنی سازی ایران، که اگر با همین رویه پیش میرفتند، مسئله هستهای ایران همچنان لاینحل باقی میماند و ایران برنامه هستهای خود را ادامه میداد و هیچ چیزی نیز ایران را از ادامه این برنامه جلوگیری نمیکرد. بنابراین طرف آمریکایی ناچار بود دوباره فکر کند، که بهترین سیاستی که شامل برنامه هستهای ایران باشد کدام است و رئیس جمهور باراک اوباما ترجیح داد به جای هرگونه اقدام نظامی، دست به مذاکره با ایران بزند. اگر یک راه حل دیپلماتیک وجود داشته باشد، او میخواست آن را پیدا کند. و به نظرم به همین دلیل بود که ما از آمریکا به دلیل این تصمیم حمایت کردیم و ایران نیز برای مذاکرات ترغیب شده بود، چرا که از تحریمها خسته شده بود و نیز خواهان عادی سازی روابط با سازمان انرپی اتمی و سایر کشورها بود. همه این دلایل گردهم آمد و باعث شد که دستیابی به توافق ممکن شود .
« نسیم آنلاین »: تاثیر توافق را چطور ارزیابی میکنید؟
در پاسخ به این سوال، تجاربی که در زمینه تجاری داشتم و نوشتم را عرض میکنم، به عنوان مثال، زمانی که در ماه جولای و درست بعد از رسیدن به توافق در ایران بودم و قرار بود برای اعضای یک شرکتهای نوپا (استارتاپ) صحبت کنم. بسیار شگفت انگیز بود که شوق و انگیزه بسیار بالایی در آنها برای رسیدن به توافق میدیدم. زیرا در نگاه آنها این توافق باعث از بین رفتن تحریمها و تسریع در انتقال ارز میشد و همه اینها باعث به وجود آمدن یک چشم انداز کلی برای ایران شده بود و این چشم انداز هم در زمینه تجاری بود. اینکه آنها قادر خواهند بود با آدمهای آن سوی مرز تعامل برقرار کنند، و در نهایت سرمایه داران برای سرمایه گذاری به ایران بیایند. این تصورات ایرانیها بود. آنها فکر میکردند که همه این سالها، ظرفیتهایشان تحریم شده بود، گمان میکردند که ظرفیتهای تجاری، شغلی و فکری آنها به دلیل این شرایط، قادر به شکوفایی نبود .
از طرف دیگر، خارج از کشور ایران، شرکتها و مردم در غرب و جاهای دیگر، بازار ۸۰ میلیون ایرانی را میبینند که سال هاست راکد مانده است. برای آنها، در ایران ۸۰ میلیون مصرف کننده منتظر آنها ست. ۸۰ میلیون مردم که میتوانند ماشینهایشان و یا محصولات دیگر آنها را بخرند و در طرف دیگر هم ایرانیها فکر میکنند که ما الان با دنیاهای دیگر تعامل داریم، و میتوانیم به آنها نفت و محصولات نفتی شیمیایی و یا حتی فرش و محصولات دیگر را بفروشیم. بنابراین، همین طور است. این زبان مردم اهل کسب و کار و تجارت است. پول، مشتری، بهره برداری از منابع و این منابع هم منابع فکری هستند .
تغییرات تجاری آنچنان که تصور میشود چشمگیر نخواهد بود
به همین دلیل بود که اعضای شرکتهایی مانند شرکتهای استارتاپ بسیار خوشبین بودند. به این خاطر که آنها همه این سالها را با امید زندگی کردند و حالا توقع دارند که تغییر بزرگی اتفاق بیفتد. تغییرات اتفاق خواهد افتاد اما نه به این بزرگی. بیشترین تغییرات در فضای روابط اتفاق خواهد افتاد. به همین دلیل شما مردم زیادی را میبینید که شادمانی میکنند. برخی فکر میکنند که ایران باید همچنان به صورت کامل خودمختار و مستقل از دیگران باقی بماند. بنابراین به نظر میرسد که شرایط قبلی همچنان ادامه داشته باشد و تغییرات فقط در روابط و اتمسفر صورت بگیرد .
« نسیم آنلاین »: استقبال از برجام در آمریکا و افکار عمومی ایالات متحده چگونه بوده است؟تقریبا اغلب مردم آمریکا، خواستار یک راه حل دیپلماتیک برای مسئله هستهای ایران هستند. این خیلی مهم است. الان سوال این است که آیا این مذاکره، بهترین مذاکره است؟ منتقدانی هستند که میخواهند این توافق را تضعیف کنند. کسانی هستند که میلیاردها دلار خرج میکنند برای کنگره، برای تبلیغات و همه ابزارهای ممکن که مردم را متقاعد کنند که این توافق، یک توافق بد است. در عوض کاخ سفید، این دیدگاهها را طرد میکند و اظهار میدارد که نه، این بهترین توافقی است که میتوانستیم داشته باشیم. این مذاکرات، یک چیز استثنایی نیست اما یک توافق خوب است. و هرکسی که فکر میکرد ما میتوانستیم به توافق بهتری دست پیدا کنیم، دارد خیالپردازی میکند، این بهرین توافقی بود که میتوانستیم به آن دست پیدا کنیم .
البته که در ایران هم چنین بحثهایی وجود دارد. بنابراین در هیچ کدام از طرفها همه به قطع خوشحال نیستند. همه اعضا به علاوه چین و روسیه، و هر کس دیگری، اتفاق نظر دارند که بهترین توافق برای ایران، چنین چیزی میتوانست باشد. بسیاری از منتقدان آمریکایی بر این باور هستند که دولت آمریکا به هیچ عنوان نباید اصلا با ایران صحبت کند و ارتباط داشته باشد. به این دلیل که ایران یک شیطان است و در خاورمیانه مداخلههای بیجا کرده و منطقه را به بیثبانی میکشد و به خاطر همه این مسائل، ما نباید با ایران مذاکره کنیم. همان اتفاقات اینجا هم میافتد. برخی میگویند که چرا باید با آمریکا مذاکره کرد. و هرجمعه مردم شعار مرگ بر آمریکا میدهند. چرا؟ چون که آمریکا شیطان بزرگ است و خاورمیانه را به بیثباتی کشیده است. بنابران چنین تنشهایی در هر دو طرف وجود دارد. این امر به عنوان بخشی از اختلاط سیاسی اجتناب ناپذیر است .
آنچه در آمریکا میشنویم به دور از واقعیت است
اما مهم این است که این افراد بالغی که مذاکرات را انجام دادند، بفهمند که توافق بهتر از این برای طرف مقابل وجود نداشت و همینطور باید جنگهای سیاسی در پشت پرده این توافق را باید پذیرفت. به این خاطر که دعوای سیاسی در هر دو طرف وجود دارد. نظر آمریکا بر این بود که راه حل دیپلماتیکی وجود دارد. به خاطر داشته باشید که آمریکا خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکند و سیاستمدارانی که میخواهند به عنوان یک حزبی برگزیده شوند، ژستهای بسیار قدرتمندانه و قاطعانهای به خود میگیرند، که اگر آنها واقعا به عنوان رئیس جمهور برگزیده شوند، نمیتوانند پای مواضع خود بایستند چرا که چنین مواضعی دور از واقعیت است .
بنابراین همه اینها به دلیل تنوع ترکیبی سیاسی است و اما برایم جالب بود که ببینم چطور مناظره و مذاکرات در ایران سیاستهای آمریکا را تحت تاثیر قرار میداد و اینکه چطور مذاکره در آمریکا، سیاستها ی ایران را تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال وقتی کاخ سفید اظهار میکرد که این تحریمها بسیار سختگیرانه است و این توافق تنها قرار است گشایش نسبی در تحریمها ایجاد کند، سیاستمداران ایرانی اعلام موضع میکردند که با این توافق ما کلا باختهایم و وقتی مثلا رئیس جمهور روحانی با افتخار میگفت که این توافقی است که اسرائیل را به شدت ناراحت و عصبانی کرده است، منتقدان در این طرف نیز تصور میکردند که پیروزی ازآن ایران است و آنها باختهاند، اما به نظر من، این توافق به هرصورت انجام شده و هر دو طرف به این فهم رسیدهاند که این بهترین توافقی است که میتوانست صورت بگیرد و هر دو طرف قرار است هر چه در توان دارند انجام دهند تا این توافق را به انجام برسانند .
« نسیم آنلاین »: یعنی انچه در آمریکا علیه توافق گفته میشود صرفا کمپینهای انتخاباتی است؟نه مخالفتها با توافق هستهای دلایل متفاوتی دارد؛ نخست برخی واقعاً فکر میکنند که این توافق، توافق بدی است و باید که بهتر شود .
دسته دیگری از مخالفان، منتقدانی هستند که از باراک اوباما متنفرند و میخواهند که او را تضعیف و یا سرکوب کنند و نمیخواهند میراث مثبتی مانند توافق هستهای از او برجای بماند .
دسته سوم گروهی هستند که مسیری و خط فکری لابیهای اسرائیلی را دنبال میکنند، مانند واشنگتن و خود رژیم اسرائیل، و این لابی، میلیونها دلار خرج تبلیغات میکند که مردم را متقاعد کند که این توافق، توافق بسیار خطرناکی است .
و چهارمین گروه، جمهوری خواهان که از هر فرصتی استفاده میکنند تا رئیس جمهور را سرکوب کنند، حتی اگر اوباما با مذاکره کل برنامه هستهای ایران را نابود میکرد، باز هم جمهوری خواهان نق میزدند که نه، این توافق بدی است. به خاطر اینکه شغل آنها ایجاب میکند که از رئیس جمهور دموکرات خوششان نیاید.
دقیقا چنین سیر انتقاداتی هم در ایران وجود دارد. با این تفاوت که در واشنگتن، منتقدان توافق نمیتوانند که جلوی این توافق را بگیرند اگر طرف مقابل آنها خوب سازماندهی شده باشد. اما بسیار شگفت انگیز است که از دیدگاه کاخ سفید در تهران دقیقاً عکس این روند وجود دارد. در ایران منتقدان وفادار به رهبر ایران، آیت الله خامنهای هستند و اگر او بگوید که این توافق، توافق خوبی است، آنها به او وفادار هستند و سعی در لغو قرار داد نمیکنند. اما در واشنگتن، شغل جمهوری خواهان این است که رئیس جمهور را تضعیف و سرنگون کنند. البته اکنون هم که این توافق به سنا رفته و بعد از تائید به کاخ سفید رفته و حال رئیس جمهور قادر است که این توافق را به انجام برساند.
با اجرای برجام هم تلاش برای اعمال تحریم و فشار علیه ایران پایان نخواهد یافت
اما جمهوری خواهان تلاش میکنند که تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کنند که ربطی به مسائل هستهای نداشته باشد و البته که کاخ سفید خواهد گفت که این خلاف روح توافق است. بنابراین در تهران با مواجهه شدن با تحریمهای جدید متعجب خواهند شد و اظهار خواهند داشت که این خلاف روح توافق است و کاخ سفید قرار نبود که تحریمهای جدیدی را اعمال کند. اما کنگره که سعی در تضعیف این توافق دارد، با این عمل ایران را تحریک خواهد کرد که برجام را اجرایی نکنند.
آنها منتظرند که ایران سانتریفیوژهایش را نابود نکند، آنها منتظرند که ایران رآکتورهای اراک را تعویض نکند و هرکار دیگری که طرفین را تحریک به اجرایی نکردن برجام بکند.
« نسیم آنلاین »: یعنی احتمال آن وجود دارد که یک رئیس جمهور جمهوری خواه توافق را لغو کند؟
به نظر نمیرسد که چنین آسیبی از طرف رئیس جمهور جدید جمهوری خواه متوجه این برجام باشد. به این دلیل که ما وارد اجرایی برجام شدیم و هردوطرف کارهایی انجام داده است و خیلی دور از ذهن است که از این مسیر عقبگرد کنیم. و از آنجایی که کاخ سفید همان روز همه چیز را توضیح داد، اگر ایالات متحده به این توافق پایبند نماند، تنها خواهد ماند و آمریکا دیگر نمیتواند اروپاییها و یا چین و روسیه را متقاعد کند که تحریمهای جدیدی را علیه ایران برقرار کند. و اگر جمهور خواهان چنین کاری انجام دهند، در وهله اول باعث بیآبرویی ایالات متحده و دیپلماسی آمریکایی در چشم اروپاییها، در چشم ایرانیها و در چشم دنیا خواهد شد چرا که مردمی که مسائل سیاسی را پیگیری میکنند بیش از کسانی هستند که به دنبال منافع ملی هستند.
میدانید زمانی که ۴۷ نماینده جمهوری خواه به رهبر ایران نامه نوشتند، جدال بزرگی در کاخ سفید به وجود آمد. خیلی از آمریکاییها گفتند که این یک خیانت است. این شوک بزرگی است بنابراین هر امری هم ممکن باشد، فکر میکنم که اگر این توافق واقعا جواب بدهد و برای دو سال به اجرا دربیاید، به نظرم غیر ممکن خواهد بود که رئیس جمهور جدید اجرای تعهدات را متوقف کند .
« نسیم آنلاین »: و ادعای بازگردادن تحریم ها چطور؟ آن را ممکن و شدنی می بینید؟برقراری دوباره تحریم علیه ایران بی معناست
به نظرم این کار بسیار مشکلی خواهد بود چرا که کشورهای اروپایی هزینه بسیار سنگینی را تحمل کردند که از سیاستهای آمریکایی برای تحریم ایران پیروی کنند. به این دلیل که آنها کار خیلی بزرگی کردند که در قراردادهای نفتی، تجارت، و چیزهای دیگر از آمریکا تبعیت کردند، آمریکا مدتهای مدیدی است که ایران را تحریم کرده است بنابراین، دیگر به هیچ عنوان ارزش ندارد که دوباره تحریمها را برقرار کنند. اما آنچه که متاثر کننده است، این است که وزارت خزانه داری آمریکا و همه نهادهای دولتی آمریکایی، زمانی که قرار شد کشورهای اتحادیه اروپا و هر کشور دیگری را به برقراری این تحریمها متفاعد کنند؛ بسیار سختگبرانه برخورد کردند و این تاسف آور بود.
بالاخره همه با این تحریمها موافقت کردند اما با سختی. به این خاطر که یک کشور ثالثی از آنها میخواست که سیاستهای خود را به خاطر آنها با یک کشور دیگر تغییر دهد، بسیاری از این کشورها همان دیدگاهی را نسبت به ایران نداشتند که آمریکا و اروپا داشت و همه این فشارها و مشکلات را تحمل کردند. اگر دوباره بخواهد همان تحریمها را اعمال کند که قبلا انجام میداده و بر تعهدات خود در این توافق پایبند نماند، این کار باعث پیچیدهتر شدن تواناییهای آن کشورها خواهد شد، به این خاطر که آنها هنوز هم میخواهند با ایران تجارت داشته باشند، آنها هنوز هم میخواهندکه توافق نامههای نفتی داشته باشند. به همین دلیل کاخ سفید و کسانی که موافق این توافق هستند، فکر میکنند که اگر اینکار را انجام دهند تنها خواهند ماند.
« نسیم آنلاین »: فکر می کنید این توافق چه تاثیری بر منطقه خواهد داشت؟
واشنگتن با ایران هراسی سلاح های خود را به کشورهای عربی غالب می کند
زمانی که در اواخر دهه ۱۹۹۰ و برای اولین بار به Idex یا همان نمایشگاه بین المللی دفاع در ابوظبی رفتم. حتی آن زمان هم، ۱۵ سال قبل، میشنیدم که همه اسم ایران را میبرند و از تهدیدات از جانب ایران صحبت میکنند و با این روش خریداران را متقاعد میکردند که سلاحهای بیشتری برای دفاع از خود بخرند.
اساساً فروش تسلیحات به کشورهای حوزه خلیج فارس، بر اساس ترس و تهدیدات از سوی ایران پایه گذاری شده است. اما چیزی که جالب است این است که حتی اگر توافق هستهای خوب با ایران هم امضا شود که همه امکانات از ایران گرفته شود باز هم اینها دلیل خوبی برای فروختن سلاحها پیدا میکنند. منظورم این است که این کار به هر حال ادامه خواهد داشت. و ما میبینیم که برخی از این سلاحها در یمن استفاده میشود چرا که سعودیها اصرار دارند که از هواپیماها و بمبهای آمریکایی در یمن استفاده کنند.
هیچ کس قرار نیست به ایران حمله کند و ایران هم قرار نیست به هیچ کشوری حمله کند، بنابراین جنگها نیابتی شده است. در سوریه حضور و نفوذ عمیق ایران را میبینیم. و همینطور سعودیها، قطریها، کویتیها و ترکها که شدیداً در سوریه مداخله میکنند. بنابراین این تسلیحات نیستند که در آنجا گسترش و شیوع پیدا میکنند. ایران در این کشورها حضور عالیتری دارد و مستشار اعزام می کند که کار متفاوت تری است از فرستادن تعداد زیادی هواپیمای جنگی و یا استفاده از مردم و گروهها است.
همه کشورها به دنبال این هستند که نفوذ خود را در سوریه و دیگر مناطق از طریق سرمایه گذاری گسترش دهند، نه از طریق رایزنی و امکانات سخت افزاری که میخرند، به خصوص کشوری مانند سعودی. این اولین باری بود که ما میدیدیم عربستان شخصاًجایی را بمباران میکند. بسیاری از تحلیلگران نظامی آمریکایی بر این باور هستند که سعودیها همه نوع امکاناتی دارند، اما نمیتوانند از آنها استفاده کنند. آنها نفرات ندارند، جنگنده ندارند، جنگجو ندارند، آنها آدمهایی که واقعا تخصص داشته باشد، اما میتوانند از پیشرفتهترین سیستمها؛ مانند سیستمهای هوایی استفاده کنند. اما من گمان نمیکنم که با این عاریه گرفتنها بشود بیثباتی ایجاد کرد.
آ مریکاییهاهم سال هاست که ادعا دارند می خواهند در عراق صلح ایجاد کنند اما در عمل خلاف این کار را انجام می دهند. آنها با این تصور صدام را بر سر کار آوردند و دوازده سال بعد وضعیت این کشور اسفبار بود. من تصور نمیکنم که تنها با داشتن تسلیحات زیاد در منطقه بشود بیش از اندازه بیثباتی ایجاد کرد، چرا که کشورهای بسیاری هستند که با روشهای مختلفی مانع از این کار میشوند، اگر آنها نخواهند که هیچ نیازی به این سلاحها داشته باشند .
« نسیم آنلاین »: فکر می کنید خواسته آمریکا برای همکاری در مسائل منطقه ای با اجرائی شدن توافق محقق شود؟رهبر ایران بارها تاکید کردند که مذاکرات ما تنها در زمینه هستهای است، از طرف دیگر ما میدانیم که طرفهای آمریکایی همیشه در پی آن بودهاند که اگر موضوع هستهای به نتیجه رسید در موضوعات منطقهای نیز در مذاکرات بپردازند. البته این صحبتی است که خود ایشان نیز در آوریل گذشته آن را مطرح کردند، ایشان گفتند که اگر مذاکرات هستهای به نتیجه رسید، درها به روی موضوعات دیگر هم باز میشود. بنابراین به نظر من یکی از دلایلی که وی به این موضوع اشاره کرد این بود که قصد داشت تاکید کند که برخی واقعیتها و جهت گیریهای ایران تغییر نخواهد کرد، تنها به این دلیل که ما مذاکره انجام دادیم. ایشان در بیانات خود می گویند که گرچه این توافق انجام شده اما چیزی عوض نشده است.
« نسیم آنلاین »: مقام معظم رهبری به مساله نفوذ هم اشاره داشته اند.
ثانیاً نفوذ در جامعه ایرانی، وی در این مورد بارها صحبت کرده است. اگرچه این صحبتها در ظاهر سیاسی است، اما من میدانم این صحبتها به شدت فرهنگی است و واقعیت اینکه قرار است به مدتها قبلتر از انقلاب برگردیم، مانند مردمی که به جلال آل احمد علاقه دارند، ترس از اینکه که فرهنگ ایرانی مورد هجوم قرار بگیرد و توسط فرهنگ غربی تضعیف شود، و ایرانیانی که با نگاه به فرهنگ غرب بسیار تحت تاثیر قرار میگیرند و از آن استقبال میکنند. او میخواهد با این حرف به افراد انقلابی خاطر نشان کند که هیچ اصولی قرار نیست تغییر کند و ما هنوز هم با امپریالیسمی که از بیرون وارد میشود مبارزه میکنیم و میخواهد بگوید که ما هنوز هم انقلابی هستیم .
سیاستمداران آمریکایی هم بارها به روشنی اعلام کردهاند که هدف آنها فقط توافق هستهای نیست. بلکه آنها میخواهند که نظام را در ایران تغییر دهند. دراین موضوع شبههای نیست و کاملا واضح است. اما اینکه چگونه قرار است این اتفاق بیفتد، سال هاست که به این موضوع فکر میکنند و معلوم است که ایران باید پاسخی به این مساله داشته باشد
خاطرتان هست که اولین پیغام اوباما در نوروز چه بود؟ او گفت که ما دست خود را (برای همکاری) به سمت شما دراز میکنیم، و پاسخ رهبر ایران در فردای نوروز در مشهد این بود که «اگر شما مسیر خود را تغییر دهید، ما هم میتوانیم تغییر کنیم.» این دقیقا جملهای بود که ایشان گفت. میدانید، مدت زمان بسیاری طول میکشد که روابط اصلاح شود، به هرحال هر دو طرف مدت ۳۶ سال علیه یکدیگر موضع گرفته و علیه هم جنگیده و سعی در تضعیف هم داشتهاند و جنگ را به یکدیگر تحمیل کردهاند. در برخی جاها جنگ واقعی و برخی جاها جنگ سرد علیه یکدیگر به راه انداختهاند. ما دیدیم که چه اتفاقی برای دانشمندان هستهای افتاد، در جریان ویروس استاکس نت بودیم و همینطور مسئلهای به نام «جنگ نرم» داریم، که این موقعیت را شرح میدهد. همه این چیزها بخشی از تصویری است که توسط سیاستمداران هم در آمریکا و هم اینجا طراحی شده است. اجازه بدهید من یک سوالی از شما بپرسم، اگر هر هفته مردم آمریکا به خیابانها بریزند و فریاد مرگ بر ایران سر دهند، شما چه تصوری در مورد آنها میکنید؟ ما هنوز هم هر هفته صدای مرگ بر آمریکا را میشنویم .
« نسیم آنلاین »: شما بگویید مردم آمریکا چه تصوری دارند اگر بفهمند ایران در کودتایی، دولت منتخب مردم ایالات متحده را سرنگون کرده است! اخیرا سیا اسناد این اقدام را افشا کرد.میدانم برای ایرانیها تاریخ از ۱۹۵۳ و با سرنگونی مصدق توسط سی آیای، شروع شده است و این اولین مداخله آشکار CIA در امور داخلی ایران بود. و برای آمریکاییها تاریخ از سال ۱۹۷۹ با بحران خصومت آغاز شد و آنها شوک زده بودند که چگونه ممکن است ۵۲ دیپلمات برای ۴۴۴ روز زندانی شوند و این یک زخم روحی بر پیکر جامعه آمریکا بود و آنها میخواهند بگویند که دیدید؟ ایران اولین کشوری بود که این دشمنی را آغاز کرد و این درک آنها از این قضیه بود .
بالاخره واقعیت این است که توافقی انجام شده، بین زیرکترین سیاست مداران مذاکره کننده از هر دو طرف که امید به یک آینده متفاوتی را دارند و این آینده شامل پذیرفتن و محترم شمردن طرفین است، شامل توانایی همکاری با یکدیگر است و نیز شامل این است که هر کدام از طرفین برخی از برخی از وقایع تاریخی عبور کنند . ما میتوانیم تا آخر عمر بحث کنیم که چه کسی حق است، چه کسی ناحق است. با چنین رویهای این مشکل هرگز حل نخواهد شد. اما هر دو طرف به این فهم رسیدند که در برخی مسائل به یکدیگر نیاز دارند. از دیدگاه آمریکاییها و واشنگتن، همه مناطق از جدا شده و در آشوب است و تنها جای باثبات ایران است. بنابراین طبیعتا جایی است که آمریکا به دنبال ایجاد یک تعامل جدید و ساختن یک تاریخ جدید در آنجاست. آمریکاییها نیز از جنگ خسته شدهاند، آنها به باراک اوباما رأی دادندکه جنگ را در عراق خاتمه دهد. در افغانستان خاتمه دهد. آنها نمیخواهند که او جنگ دیگری در هرکجای این دنیا شروع کند . شما حالا یک کشور ۸۰ میلیونی دارید که یکی از با ثباتترین کشورها در منطقه است.
« نسیم آنلاین »: با تشکر از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.