در گفتگو با کارشناس امور جوانان تشریح شد:

چرا "زندگی دوم" در بین جوانان فراگیر شده است؟/ چه ابزارهایی افراد جامعه را به سرک کشیدن در زندگی خصوصی یکدیگر سوق می‌دهد؟

کدخبر: 2023686

زندگی دوم پدیده‌ جدید ماحصل مدرنیته است که شبکه‌های اجتماعی در گسترش آن نقش پررنگی ایفا کرده‌اند.

گروه جامعه «نسیم‌آنلاین»_محسن حسین‌پورعرب: شاید بتوان بزرگترین گمشده بشر امروزی را "هویت" عنوان کرد. مساله‌ای که ماحصل دنیای مدرنیته است و هرچه انسان بیشتر در آن غرق می‌شود هویت خود را کمتر می‌یاید.

بدون شک در این میان فضای مجازی به سردرگمی هویتی بیشتر دامن زده است، دنیایی جدیدی که انسان می‌ماند در آن چگونه رفتار نماید، خود را آن گونه که هست بنمایاند، یا از خود فرار کند یا چهره جدیدی را به نمایش بگذارد؟ دوگانگی که همه ما آن را در خود یا اطرافیانمان تجربه کرده‌ایم.

ملموس‌ترین مصداق این دوگانگی را شاید بتوان در اپلیکیشن پرطرفدار اینستاگرام مشاهده کرد. نرم افزاری که در عین سادگی و محبوبیت به دوگانگی هویتی انسان امروزی دامن زده است.

حجت الاسلام سجاد کریمان‌مجد، معاون سابق نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هنر تهران در گفتگو با «نسیم‌آنلاین» در رابطه با تغییراتی که شبکه‌های اجتماعی از جمله اینستاگرام در زندگی افراد ایجاد کرده‌اند معتقد است که شبکه‌های اجتماعی متفاوت با رویکردهای مختلف مخاطبین خود را جذب می‌کنند. اگر گذشته را بررسی نماییم به یاد می‌آوریم که شبکه اجتماعی «فرند‌فید» که یک دوره‌ای بسیار توانمند کار کرده بود هم‌اکنون در هاله‌ای از ابهام است. آن هم به دلیل اینکه محوریت وماهیت این شبکه بر اساس متن شکل گرفته بود. در مقابل شبکه فرندفید اینستاگرام هم زمان با آن در کشور ما طرفدارانی پیدا کرد.

شبکه اجتماعی اینستاگرام بار‌ها و بار‌ها بهتر و توانمند‌تر برای جذب مخاطب توانست در کشور ما عمل نماید. دلیل این موفقیت جذابیت تصویر و لذت بصری‌ای است که مخاطب در حین استفاده از این شبکه اجتماعی می‌برد. این تمهید را اینستاگرام توانست استفاده کند ولی فرندفید از آن جا ماند. آن چیزی که می‌تواند متن شما را جذاب کند عکسی است که از آن استفاده می‌کنید. این را در واقع مدیران و تولیدکنندگان شبکه اینستاگرام به خوبی فهمیده‌اند و یک شبکه اجتماعی‌ که کاملاً با محوریت عکس که نیاز اولیه و نیاز جذاب مخاطب امروز هست را ارائه می‌کنند.

محوریت عکس یعنی آپدیت کردن یعنی عرفی کردن یعنی حداقلی کردن پیام است در حالی که ما می‌توانیم فرا‌تر از یک پیام حداقلی به مفاهیم انتزاعی و محتوا بپردازیم. آن چیزی که باعث می‌شود که شبکه اجتماعی اینستاگرام برای ما جذاب شود اولاً و بالذات عکسی است که کاربر انتخاب می‌کند و بعد از آن متنی که در ذیل عکس می‌آورد که گیرایی ابتدایی را به وجود می‌آورد و این جریان باید نگرانی کار‌شناسان و سیاست مداران را برانگیزد تا بتوانند مشکل را به یک نحوی درست رؤیت کنند.

این کار‌شناس فضای مجازی در پاسخ به این سئوال که چه شده است که کاربرانی که تا به دیروز در اینستاگرام صفحه‌هایشان را در حالت خصوصی (‌ Private ) قرار می‌دادند، دیگر تمایلی به پنهان کردن حقایق و مسائل خصوصی زندگشان ندارند و صفحه‌هایشان را در حالت بازدید برای عموم قرار می‌دهند، گفت: امروز متاسفانه شاهد جریانی هستیم که در این شبکه اجتماعی در حال فراگیر شدن است. اگر به یاد آورید در گذشته عکاسان برای گرفتن عکس از چهره‌های مشهور و شاخص برای مجلات زرد ناتوان بودند. اما امروز‌‌‌ همان چهره مشهور در صفحه شخصی اینستاگرامش عکس‌هایی را منتشر می‌کند که بیانگر حقایق و مسائل خصوصی زندگی‌اش است.

فعال شدن این جریان و فراگیر شدنش در اینستاگرام علل مختلفی دارد. اولین نکته این است که اگر قرار باشد شخصی در فضای جامعه مشهور و شاخص شود نیاز به طرفداران و همایت کنندگان فراوانی دارد. در همین راستا افراد در اینستاگرام صفحه‌هایشان را راه‌اندازی می‌کنند و فعالیت در راستای جذب مخاطب را آغاز می‌کنند. در این بین یکی از مسائلی که به جذب مخاطب بیشتر کمک می‌کند و به اصطلاح لایک بیشتری را به ارمغان می‌‌آورد به نمایش گذاشتن حقایق پشت پرده زندگی افراد است. برای اینکه شما در اینستاگرام بیشتر دیده شوید باید آن چیزی که مخاطب می‌خواهد را به او نشان دهید. متاسفانه امروز یکی از جذاب‌ترین مسائلی که مخاطبین در اینستاگرام را برای دنبال کردن صفحه‌های افراد مختلف ترغیب می‌کند، آگاهی از مسائل خصوصی و پشت پرده زندگی افراد است. مقوله‌ای که امروز با به نمایش گذاشتن عکس‌هایی غیر متعارف در اینستاگرام در حال رواج یافتن است.

نکته دوم اینکه ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که مفاهیم عمیق و انتزاعی که کاملاً محتوا محور هستند طرفدار و مخاطب ندارند. برعکس این جریان مفاهیم ظاهری مخاطبین و طرفداران بالایی دارد. بنابراین در این دوره اگر کسی می‌خواهد که در کورس رقابت محبوبان در بین مردم بماند، باید با آن چیزی که مردم رابطه برقرار می‌کنند و علاقه‌مند هستند ارتباط برقرارکند، که متاسفانه آن چیز در شبکه اینستاگرام با عکس و تصویر ارائه می‌شود.

و نکته سوم، امروز در جامعه ما نوعی تکفر از جامعه هنری مخصوصا بازیگران در حال انتقال به بدنه جامعه است. این تفکر مربوط به پوشش و جسارت در انتخاب نوع پوشش است. شاید شما در گذشته در بین تعداد اندکی از بازیگران پوشش‌های نامتعارف و الگوبرداری شده از جوامع غربی را شاهد بودید. اما امروز این تفکر نه تنها در جامعه بازیگران بلکه در جامعه عمومی کشور رواج یافته است. متاسفانه تفکر الگوبرداری از جامعه بازیگران در بین جوانان و نوجوانان جامعه ما باعث گردیده است که تفکر باز‌گذاشتن صفحه‌های شخصی در اینستاگرام رواج پیدا کند چرا که بازیگران نیز با باز گذاشتن صفحه‌های شخصیشان سعی در جذب طرفدار می‌کنند. بنابراین افراد معمولی و غیر شاخص نیز با به نمایش گذاشتن تصاویری از نوع پوشش و زندگی شخصیشان‌‌‌ همان مسیری را طی می‌کنند که بازیگران رفته‌اند.

کریمان‌مجد در رابطه با تاثیرگذاری جریان فکری آزادی در اینستاگرام بر جامعه افزود: کاملاً دو طرفه است هم شبکه اجتماعی و فضای مجازی از جامعه تاثیر می‌پذیرد و هم جامعه از فضای مجازی تاثیر می‌پذیرد. اما قطعاً آن چیزی که مشخص است بدنه جوان و نوجوان ما در ابتدای شناخت ماهیت زندگی خود که باید برای یک زندگی هدفمند دینی دغدغه داشته باشند درگیر یک سری مفاهیم و اطلاعاتی می‌شوند که تحت عنوان زندگی دوم یا‌‌‌ همان فضای مجازی مجبورند به نحوی خودشان را با آن هماهنگ کنند.

آن چیزی که هم اکنون در حال رخ دادن است این است که این هجمه عظیم و این سیل خروشانی که بر فضاهای اجتماعی به سمت پرده‌دری و به سمت بی‌قاعدگی در نمایش تصاویر شخصی اتفاق افتاده تاثیر خود را در فضای فکری حاکم در نسل جوان هم خواهد گذاشت، و ناچاریم که در واقع بخشی از تبعات این استفاده حداکثری را بپذیریم. تبعاتی که اگر راهی برای جلوگیری از گسترشش نداشته باشیم جامعه را به سمت بی‌بندوباری و غرب زدگی سوق خواهد داد.

معاون سابق نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هنر تهران در پایان در پاسخ به این سئوال که چه راه‌کار‌ها و ابزارهایی را برای جلوگیری از گسترش چنین تفکری باید در نظر گرفت، تصریح کرد: یا می‌بایست محدودیت‌های فنی یا در واقع غیر فرهنگی را اعمال کرد که بنده با آن بسیار مخالف هستم و یا می‌بایست این فضای فکری و ذهنی را برای مخاطب ایجاد کرد که غرق شدن در این دنیا چیزی جز از بین رفتن هویت شخصی نخواهد داشت.

همچنین باید سواد رسانه‌ای مردم را افزایش داد. همانگونه که یک دهه گذشته بالا بردن سواد کامپیوتری مردم را از آموزش و پرورش آغاز کردیم، هم اکنون نیز باید برای بالا بردن سواد رسانه‌ای مردم در حوزه فضای مجازی به سرعت عمل نماییم. این مستلزم همکاری بخش‌های مختلفی از جامعه است، از خانواده تا آموزش و پرورش تا ارگان‌های فرهنگی را شامل می‌شود. همچنین سمن‌ها و دستگاه‌های دولتی در این بخش سهیم هستند. اگر با این تفکر پیش رویم دیگر نیازی به سانسور و فیلتر کردن نیست.

همچنین لازم به ذکر است که ساختار حاکم بر فضای مجازی جامعه ما کم کاری کرده است و دولت تصمیم ویژه‌ای را در این راستا اتخاذ نکرده است. اما چیزی که مشهود است کار کردن در این زمینه تمامی ندارد و جای کار بسیار است.

ارسال نظر: