حاشیه‌ای بر داغ‌ترین ضیافت رمضانی رهبر انقلاب

نه! احساس کردم ذهن‌ها کار می‌کند ... امیدوارم کردید

کدخبر: 2044536

رهبر معظم انقلاب در دیدار پنج ساعته که تا ساعت ۲۳ شب گذشته به طول انجامید، گپ و گفت ویژه ای با دانشجویان و نمایندگان تشکل های دانشجویی داشتند.

گروه سیاسی « نسیم آنلاین »- محمدرضا باقری::

12 تیر است و آفتاب سوزان چشم ها را تنگ کرده و عرق ها را روی پیشانی ها جاری ساخته، ساعت 3 بعد از ظهر است و صف طویلی از دانشجویان در انتهای خیابان فلسطین جنوبی تشکیل شده و منتظر ورود به حسینیه امام خمینی هستند.

جوانان دانشجو که از متولدین 76 و ورودی 95 در بچه های کارشناسی شروع می شوند تا ورودی های قدیمی و دانشجویان سن بالای تحصیلات تکمیلی.

از ساعت 16 روند ورود به حسینیه آغاز می شود و ساعت 16:20 پاهایمان به زیلوهای ساده حسینیه می رسند.

یک ساعت و نیم تا آغاز جلسه مانده و دانشجوها از همان جلوی جلو صفوف خود را مرتب می کنند و هر کس به نوعی برای دیدار آماده می شود، برخی کف دست هایشان چیزی می نویسند و برخی هم مشغول شعار دادن و صحبت کردنند.

تا ساعت یک ربع به شش، همخوانی های گروهی و شعار ها ادامه دارد که ناگهان جنب و جوش در جلوی حسینیه و جایگاه بالا می گیرد، شعارها این گونه می شوند که : ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم.

5 دقیقه مانده به شش عصر که مسئولان دانشگاهی وارد حسنیه می شوند و بلافاصله رهبر معظم انقلاب هم وارد می شوند و شعار ها چند دقیقه ای ادامه پیدا می کند: ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند، خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست، ای رهبر آزاده آماده ایم آماده، نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا و دست آخر هم: حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست.

سعید حاجیان نفر اول مسابقات دانشجویی قرآن، قرائت قرآن را به تلاوت إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا از سوره نبا شروع می کند و چند دقیقه ای فضای حسینیه را معطر به عطر قرآن می کند.

مجری برنامه سلامی می دهد و از نفر اول دعوت می کند که خودش را برای ایراد سخن آماده کند که ناگهان رهبری نکته ای می گویند: "این جلو بچه ها خیلی متراکم نشسته اند، جلسه طولانی است، اینها خسته می شوند، اذیت می شوند، من ناراحتم، خیلی متشکر، دستتون درد نکنه، هر کس مقداری عقب برود، البته ما همیشه میگوییم بیایید جلو، هیچ وقت بچه ها را به عقب نشینی تشویق نمی کنیم، اما این بار استثنا بود"

چقدر لحن و دیدگاه رهبری پدرانه و دلسوزانه است و حتی راضی به اذیت دانشجوها در نشستن نیست، البته این رفتار حضرت آقا مسبوق به سابقه است، همین چند وقت پیش هم در دیدار دانشجویان دانشگاه امام حسین اول سخنرانی از جمع خواسته بودند تا به جای ایستادن جلوی جایگاه بنشینند، چه مهربان پدری دارند دانشجوها...

احسان ابراهیمی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تهران ، نماینده بسیج دانشجویی است. صحبت هایش درباره خطراتی که انقلاب را تهدید می کند، آغاز می کند و از در هم تنیدگی منافع و مسئولیت ها و تعارض هایش می گوید.

ابراهیمی به بحث اردوهای مختلط می رسد و وزیر علوم که در گوشه ای از حسینیه نشسته را اشاره می کند و می گوید: اگر وزیر نمی خواهد، یا نمی تواند با اردوهای مختلط برخورد کند، بفرمایند تا راه حل دیگری پیدا کنیم که صدای احسنت جمعیت بر می خیزد.

ابراهیمی از مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص محرمانه بودن دارایی های مسئولان هم گلایه می کند و می گوید اگر آن مصوبه نبود امروز شاهد حقوق های نجومی نبودیم.

نماینده بسیج سخنان خود را با پرسشهایی در خصوص کیفیت مطالبه گری و سئوال از دولت به پایان می برد.

محمدحسین قائدشرف، دانشجوی مهندسی هسته‌ای دانشگاه صنعتی امیرکبیر و نماینده اتحادیه دفتر تحکیم وحدت، دومین سخنران دانشجوهاست.

سلامی می دهد و قطعه ای از نامه 53 نهج البلاغه را می خواند: «و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تایید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال در اختیار دارد از او بازپس گیر، سپس او را خوار دار و خیانت کار بشمار و طوق بد نامی به گردنش بیافکن.»

از صدا و سیما گلایه می‌کند و می‌گوید: متاسفانه نمی توان امیدی به صدا و سیمای فشل جمهوری اسلامی ایران بست. بعد می خندد و می گوید: البته می دانیم این حرفا از صدا و سیما پخش نخواهد شد.

قائدشرف هم از مصوبه مجمع تشخیص گلایه می کند و می گوید: ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

قائدشرف انتقاد سختی هم از وزارت ارشاد می کند که در یک طرف وزارت فرهنگ و ارشاد است، کار مدون فرهنگی که نمی‌کند هیچ، فیلم هایی را مجوز می دهند و حمایت می کنند که خود وزیر شرم دارد از انتصاب آن ها به مجموعه خود، جمعیت هم یکپارچه احسنت می گویند.

قائد شرف با دست وزیر علوم و معاونش را نشان می دهد و می گوید: حضرت عالی میفرمائید اردوی مختلط، کنسرت، کذا و کذا ، آقایان مسئله را می‌پیچانند، برخی گستاخانه می‌گویند به رهبری اطلاعات غلط می‌دهید. معاون فرهنگی وزارت علوم، به اذعان وزیر هیچ برنامه مدون فرهنگی ندارد و زمان خود و پول بیت المال را صرف حمایت های سیاسی از گروهی می‌کند که هنوز در 88 مانده اند و پیام تاریخی 9 دی را درک نکرده‌اند. و به این ترتیب اولین گلبانگ تکبیر در حسینیه امام خمینی طنین انداز می شود.

قائد شرف صحبتهایش که تمام می شود، نزد رهبری می رود و آقا هم دستی به سرش می کشد.

مجتبی رییسی نماینده دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی نفر سومی است که پشت تریبون قرار می گیرد و ابتدا به یاد مرحوم جلال فرد عضو مرحوم شورای مرکزی جنبش صلواتی ختم می‌کند.

رییسی از قراردادهای خارجی می گوید و نفی نگاه ملی و خودکفایی در آنها و از نفوذ اقتصادی سخن می گوید و در ادامه با انتقادی تند از برنامه ششم توسعه می گوید: اگر کتاب «مبانی نظری برنامه چهارم توسعه» در سال ۸۳جمع‌آوری و خمیر شد، بنظر میرسد «کتاب‌ سند برنامه ششم توسعه» باید جمع‌آوری و بازیافت شود.

صابون نقد رییسی به تن عوامل اجرانشدن اقتصاد مقاومتی هم می خورد که : گویا بخش‌نامه نانوشته‌ای وجود دارد که مسئولین هر کار خلافی انجام می‌دهند، ترجیع بند آن می‌گویند «در راستای منویات مقام معظم رهبری و اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی». بنیاد مستضعفان هم مدتی است در جهت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مصمم به ساخت برج 121طبقه است!! جمعیت هم می خندد و هم احسنت میگوید.

رییسی هم نفر سومی است که از مصوبه مجمع تشخیص گلایه می کند.

نماینده جنبش عدالتخواه در پایان حرفهایش به معضلات اجتماعی می رسد و سعی دانشجوهای انقلابی برای رفع آنها و می گوید: جوان حزب‌اللهی انقلابی است که حاضر است بدون هیچ مزدی، قید زندگی شخصی خود را بزند و مطالبات مردم را پیگیری کند، آخر سرهم عده ای برایش تیتر بزنند تندرو افراطی! صدای احسنت از جمعیت بار دیگر شنیده می شنود.

محمد آهنگران مسئول قرارگاه علمدار، به نمایندگی از گروههای جهادی دانشجویی نفر چهارمی است که پشت تریبون قرار می گیرد.

از تقویت فرهنگ روستایی می گوید و مدیریت جهادی را گمشده انقلاب می خواند، می گوید نکته آخرم است و بعد از آن دوباره می گوید نکته آخر که حضرت آقا با مطایبه می گویند : نکته ما بعد آخر!

علیرضا احمدی، دانشجوی فلسفه دانشگاه خوارزمی و نماینده اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، پشت تریبون که می ایستد از آقا اجازه می گیرد و شروع می کند و از ارشاد و اوقاف و سازمان تبلیغات و صداوسیما گلایه می کند که حداقلی ترین امکانات را در اختیار نیروی جوان انقلابی قرار نمی‌دهند. و از قدیمی ترین مجموعه مطبوعاتی کشور(اطلاعات) گلایه میکندکه مسئول این مجموعه اخیرا پس از تاکید شما بر خط قرمز فتنه، پیشانی فتنه را می بوسد.

احمدی انتقاد تند و تیزی هم به حوزه های علیمه می‌کند و می‌گوید: چرا در شرایط خطیر و حساس کشور حضرات آقایان علما آنچنان که باید ورود نمی‌کنند؟ وقتی گفته می شود کربلا درس مذاکره است، چرا قم واکنش نشان نمی‌دهد؟ وقتی مسئله اسلام رحمانی به غلط و برای خوش آمد برخی محافلِ در اقلیت؛ مطرح می‌شود، چرا حوزه علمیه سکوت می‌کند؟ فقهایی که در مقابل فروش یک جلد قرآن به کافر، از باب قاعده نفی سبیل ورود می‌کنند، چگونه است که در برابر قراردادهای نفتی و سیاسی که سالیان سال سرنوشت بلاد مسلمین و اهلش را درگیر خواهد کرد؛ موضعی نمی گیرند؟

احمدی از ضعف نظارت در وزارت علوم می‌گوید و می گوید: عنصر نفوذی از سیستم اقتصاد بین المللی وارد دانشگاه می‌شود و کک هیچ کس هم نمی گزد. آقا چیزی یادداشت می کنند.

احمدی در آخر، از نگاه توسعه طلب ضد عدالت گفت که مسکن مهر قشر مستضعف را مزخرف می داند. و به جای اصلاح جاده های اصلی کشور؛ قرارداد خرید 118فروند ایرباس را منعقد می کند، و با همین نگاه به جای وام 3میلیونی ازدواج؛ وام 25میلیونی خودرو بی کیفیت می دهد و در نهایت در روز کارگر، از پشت شیشه های خودروی شاسی بلند تولید خارج، کارگران را تماشا می کند!

جمعیت احسنتی می گوید و احمدی نزد رهبری می‌رود و آقا می فرمایند: احسنت خیلی خوب بود.

نماینده اتحادیه دوم دانشگاه آزاد ، خانم فاطمه سادات ضرابی نفر ششمی و تنها خانم سخنران است که پشت تریبون قرار می گیرد، آنقدر در حرف هایش از مثال‌های پزشکی و مقایسه جامعه با بدن انسان استفاده می کند که تقریبا حوصله جمع سر می رود اما در نهایت جمع بندی می کند که باید در جایگاه اجرایی پیرها جای خود را به جوان ها بدهند.

محمدعلی کامفیروزی دانشجوی دکتری حقوق جزای دانشگاه تهران نماینده نشریات دانشجویی سخنران هفتم دیدار است.

گلایه می کند که بعضا انتقاد از وضعیت برخی نهادهای تحت نظر جنابعالی یا پرسش از برخی نظرات حضرتعالی منجر به برخورد با نشریات شده و مدیرمسئول و سردبیر و نویسنده را راهی راهروهای پرپیچ و خم دادسرا و دادگاه می کند.

کامفیروزی در ادامه اعتراض می کند که حتی جلسه حاضر نیز بازنمای همه تفکرات و سلایق حاضر در دانشگاه نیست.

عده ای هم در حسینیه برای کامفیروزی احسنت می گویند و بغل دستی ام می گوید این هم دم خروس یک طرفه بودن جلسه است! این از سخنران مخالف و این هم از احسنت موافقانش!

کامفیروزی در پایان می گوید: برای ما که دلبسته انقلاب اسلامی هستیم، یکی از مهم ترین وجوه تمایز نظام در مقایسه با اسلام ارتجاعی حاکم در برخی کشورهای منطقه، در الگوی تعامل با منتقدین تبلور می یابد.آقای خامنه ای! خون پدر من روی این خاک ریخته شده! من نمی توانم این خاک را رها کنم. من نمی توانم بی تفاوت باشم. شما بفرمایید، از شما خواهش می کنم که بفرمایید شیوه تعامل با من و امثال من چگونه باید باشد؟

حسین زینلیان بروجنی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقه‌ای دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نفر آخری است که پشت تریبون قرار می گیرد، بند الف و ب صحبت هایش را به اقدام و عمل در مساله اقتصاد مقاومتی و مسائل نظام سیاسی اختصاص می دهد و می رود سراغ بند دال! ناگهان می گوید وقت کم است، جیم را بعدا خدمتتان عرض می کنم!

زینلیان از فشار دانشگاه بر تشکلش می گوید و گلایه سختی از مسئولان وزارت علوم می کند و در آخر می گوید: اُف برما که با فشارِ اینان و بعضی دوستانِ فتنه‌گرِشان در دانشگاه ها بخواهیم امام زمان و شما و مردم شریفمان را تنها بگذاریم!

زینلیان در پایان با شور و حرارت شعر معروف مرحوم آقاسی را میخواند که مسلمان نمایان تکنوکرات، رهاوردتان چیست جز منکرات؟ و بند جدیدی هم به آن اضافه کرده که ، نجومی ترین فیش‌ها سهمتان!

جمعیت با تکبیر زینلیان را بدرقه می‌کنند و حالا چند نفری بر می‌خیزند که اجازه بگیرند تا بتوانند به صورت غیر رسمی از فرصت استفاده کنند و بتوانند با رهبر درددل کنند.

حضرت آقا می گویند: بعضی ها بلند می شوند می خواهند حرف بزنند، 10 نفر دیگر هم حرف بزنند من آماده ام و خسته نمی شوم، منتها وقت نیست که به همه وقت بدهیم، معذرت می‌خواهم از دوستانی که مایل بودند و منصرفشان کردیم.

ساعت 20:00 را نشان می دهد که آقا شروع می کنند:

دیدار دانشجویان هر سال در رمضان از جلسات شیرین و مطلوب برای من هست، اما امسال حقیقتا جالب و لذتبخش بود.

آقا اشاره ای به سخنان نماینده نشریات دانشجویی می کنند و می‌گویند: این هم که گفته شد مجال همه نظرات نیست، ممکن است تا حدودی این طور باشد، منتهی ملاحظه کردید حرفهای متفاوت زده شد.

رهبری از رشد دانشجویان ابراز رضایت می کنند و می‌گویند: امسال از پارسال بهتر صحبت کردید و از اینکه هرسال ادبیات و سطح فکر و مطالبات رشد پیدا می کند، خوشحالم.

آقا می‌گویند من رشد فکر را در دانشجویان رصد می‌کنم، آن وقت که این جلسه تشکیل شد، شما دانشجو که هیچ، شاید دبستان هم نمی‌رفتید، جمعیت می‌خندند.

رهبری از توجه به معنویت می‌گویند و توصیه می کنند دانشجو ها با قرآن و دعا و صحیفه سجادیه مخصوصا دعاهای 5 و 20 و21 مانوس بشوند

آقا در خصوص انتقاد 4-5 نفر از دانشجوها به مصوبه مجمع هم واکنش نشان می دهند و می گویند: مصوبه مجمع اینجوری نیست، این مصوبه منتهی شد که تعدادی دارایی هایشان را اعلام کنند، این کار عملی نبود، محدودش کردند، برداشت شما از این مصوبه درست نیست.

رهبری در مورد قراردادهای نفتی هم می گویند چیزی بسته نشده است و اطلاعات دانشجوهای منتقد ناکافی است.

ساعت به هشت و چهل و پنج و لحظه ی اذان نزدیک می شود، رهبری می گویند صحبت ها ماند، جمعیت اصرار می کنند که بعد از افطار! آقا لحظه ای تامل می کنند، ناگهان یک نفر دوباره فریاد می زند: بعد از افطار! آقا با خنده می گویند: بله شنیدم، جمعیت میخندد.

استثنای ادامه جلسه بعد از اذان که سال پیش اتفاق افتاد این بار هم رخ می‌دهد و قرار می‌شود برای دومین بار دیدار دانشجویان با رهبری بعد از افطار هم ادامه یابد.

اذان می شود و آقا سریع مغرب و عشا را اقامه می‌کنند و بر سر سفره ساده افطار می نشینند و دانشجویان همراه ایشان افطار می کنند.

ساعت 21:40 است که مجلس دوباره شروع می شود: الان هم به مسئولان گفتم برای من تشکل انقلابی با غیر آن یکسان نیستند، باید قدر تشکل انقلابی را دانست و تقویتشان کرد. این جلسه هم برای تشکل‌های انقلابی است.

رهبری تاکید می‌کنند که به جریان رسانه ای معارض سوظن داشته باشید، چون دنبال ایجاد یاس هستند و صدی نود حرفهایشان دروغ است.

آقا اشاره ای هم می کنند به حرف یکی از دانشجوها: فلان عنصر به ظاهر دانشگاهی اما امنیتی میاد تو کشور، میره تو دانشگاه های ما، می نشینه، جلسه میگذاره، دل میدن، قلوه می گیرن! این اشتباه است.

آقا از سخنان اخیر کری می گوید که گفته جوانهای ایرانی به آینده متفاوت فکر می‌کنند! دلشون خوشه! چند تا کافی شاپ رفتند، کافی شاپ هم یعنی همان قهوه‌خانه، رفتند دیدند که چند نفر از انقلاب بدگویی کردند، نتیجه گرفتند، در مقابل این شما باید در مسایل مهم موضع بگیرید.

آقا در خصوص سئوالی در مورد اجتماعات دانشجویی می گویند، اجتماعات قانونی اشکالی ندارد، در مسایل مهم به شیوه درست، نه مثلا آن تجمع جلوی مجلس علیه برجام که منطقی هم پشت سرش نبود. اجتماع درست این است که در سالن جمع بشوند دو سه نفر استدلالی حرف بزنند.

رهبری مجددا تاکید می کنند که وظیفه دانشگاه ها این است که از تشکل های انقلابی حمایت کنند.

آقا می گویند: حرفهای امروز شما من را امیدوار کرد، نه از جهت محتوا، جمعیت می خندد، آقا می گویند نه محتوا هم خوب بود، جمعیت باز می خندد و آقا ادامه می دهد نه احساس کردم ذهن‌ها کار می کند.

آقا در مورد اشکالی که دانشجویی به حوزه علمیه وارد کرد هم میگویند نصفش وارد بود و نصفش وارد نبود، نمی شود مطلق گفت.

رهبری تاکید می کنند که در دفاع از انقلاب اسلامی تقیه نکنید و صریح باشید.

ساعت یک ربع به یازده است که آقا می گویند خب دیر شد، بچه ها ابراز علاقه می کنند که آقا ادامه بدهند و آقا میگویند: بنده هم همسن شما بودم گاهی تا صبح می نشستم گپ می زدم. جمعیت می خندد.

آقا به سیاق سایر دیدارهای مهم گریزی هم به فتنه 88 می زنند و می گویند: رسم شده دم از امام و انقلاب بزنند اما با کسانی که گفتند انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است، همکاری کنند، این نمی شود، من روی فتنه حساسم، حالا عده ای از این ها حمایت می کنند، این نمی شود، این پدیده زشتی است.

ساعت 11 شده که آقا می فرمایند دیگر خیلی صحبت کردیم، عزیزان من! ما ایستادیم، بنده حقیر وظیفه شرعی و دینی دارم در مواجهه با ضد انقلاب و معارضین هم ایستادم، تا جان در بدن دارم این ایستادگی هست و به مردم هم اعتماد دارم، نوای تکبیر در حسنیه امام خمینی طنین افکن می شود و دیدار 5 ساعته رهبر انقلاب با دانشجوها به پایان می رسد، دیداری که از هر حیث جزو مهم ترین رویدادهای سال است./

ارسال نظر: