نگاهی گذرا بر دو واقعه تاریخی در غرب آسیا

اگر اردوغان در ایران بود!

کدخبر: 2048921

دقیقاً یک هفته از کودتا در ترکیه می‌گذرد کودتایی که ویژگی‌های منحصر به فردش، آن را از وقایع مشابه در دیگر نقاط جهان و یا حتی دیگر کودتاهای به وقوع پیوسته در ترکیه متمایز می‌کند.

گروه سیاسی «نسیم آنلاین»- محمد طاهری:: دقیقاً یک هفته از کودتا در ترکیه می‌گذرد کودتایی که ویژگی‌های منحصر به فردش، آن را از وقایع مشابه در دیگر نقاط جهان و یا حتی دیگر کودتاهای به وقوع پیوسته در ترکیه متمایز می‌کند.

کودتایی که جمعه‌شب گذشته در ترکیه به وقوع پیوست در کمتر از چند ساعت طومارش درهم‌پیچیده شد.کودتایی که هنوز کسی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است و هیچ فردی به‌عنوان رهبر یا فرمانده آن نه از سوی کودتاچیان و نه از سوی مسئولان ترکیه معرفی نشده است.

کودتای نافرجام ترکیه با همین ویژگی‌های منحصربه‌فرد باعث شد تا کارشناسان در صحت‌وسقم آن شبهه کنند، عده‌ای آن را "شبه‌کودتا" یا کودتای نمایشی بخوانند و عده‌ای دیگر آن را کودتایی که عاملان آن ناشی بودند یا حداقل برنامه‌ریزی دقیق و درستی نداشتند، عده‌ای دیگر هم می‌گویند که بخت و قبال یار رجب طیب اردوغان بود که توانست رسانه‌ها را مدیریت کند و مردم را به خیابان‌ها بیاورد و از این طریق نگذارد که کودتاچیان به مقاصد خود برسند.

این کودتای نصفه و نیمه اواخر روز جمعه آغاز شد و پس از چند ساعتی که عده‌ای از سربازان ارتشی در خیابان‌ها حضور یافتند، با میدان آمدن مردم ورق برگشت و در ساعات اولیه صبح شنبه اعلام شد که کودتا شکست‌خورده و کشور به حالت قبلی خود بازگشته است.

در همین چند روزی که از کودتا می‌گذرد اما دولت ترکیه که همیشه رفتارهای عجیب‌وغریبش شهره خاص و عام بوده؛ رفتارهایی مانند آنچه از رجب طیب اردوغان در داووس سر زد و به ناگاه با بنیامین نتانیاهو بدخلقی کرد و تا مرز درگیری فیزیکی پیش رفت و چندی بعد در اقدامی 180 درجه مقابل آنچه مرتکب شده بود با اسرائیلی‌ها بر سر یک سفره نشست و پیمان امنیتی امضاء کرد و رزمایش نظامی برگزار کرد؛ دست به اقدامات عجیب و غریبی زده است که تعجب موافقان و مخالفان خود را برانگیخته است.

اقداماتی که ناظران سیاسی از آن به عنوان"فرصت‌سازی طلایی" اردوغان برای حذف مخالفان نام می‌برد. آن‌ها می‌گویند وقایع ترکیه هرچه که بوده، چه کودتای نظامی، چه شبه کودتا و چه کودتای نمایشی، فرصت مناسبی را برای حزب حاکم ترکیه به‌منظور تقویت جایگاه خود و حذف کردن مخالفین ایجاد کرده است چراکه طی هفته گذشته آمار ارقام کاملاً عجیب‌وغریبی مکرراً از سویه رسانه‌های ترک مخابره می‌شود که با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست.

رجب طیب اردوغان در گفتگو با رویترز می‌گوید که طی هفت روز گذشته 10 هزار و 400 نفر را دستگیر کرده‌ایم که 103 نفر از این میان، ژنرال‌های ارتش هستند.

یاسین آکتای معاون و سخنگوی حزب عدالت و توسعه ترکیه هم در گفتگو با "آناتولی" تشریح می‌کند که از 10 هزار و 410 نفر دستگیرشده، 287 نفر پلیس، 7423 نظامی ارتش، 2014 قاضی و دادستان و 686 نفر شهروند عادی هستند.

در این بین اما ارقام مربوط به برکنار افراد از سمت‌ها و اخراج آن‌ها از ادارات و سازمان‌های ترکیه از آمار بازداشتی‌ها هم عجیب‌وغریب‌تر است به‌طوری‌که از جمعیت حدودا 80 میلیون نفری این کشور، 2700 قاضی، بیش از 1500 استاد دانشگاه و بیش از 15000 کارمند بخش آموزش برکنار شده اند، اخراجی‌هایی که تا به امروز آمارشان از 65 هزار نفر گذشته است.

بازداشت‌ها و اخراج‌ها در ترکیه آن‌قدر وسیع بوده است که حتی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و کمیسیونر توسعه این اتحادیه به ترکیه گفته‌اند‌ند‌اند که در جریان اعلام حالت فوق‌العاده به قوانین و حقوق بشر احترام بگذارد!. و جان کری هم گفت که با کودتاچیان از سر دمکراسی برخورد کنید.

در این بین برخی از کاربران فضای مجازی با دست‌مایه طنز قرار دادن این اقدام رجب طیب اردوغان و حزب حاکم ترکیه ابراز کرده‌اند که "به‌راستی اگر بیش از 10 هزار نفر بازداشتی و 65 هزار نفر اخراجی از عوامل دخیل در کودتا بوده‌اند! و توانسته بودند به این گستردگی در دستگاه‌های نظامی و قضائی و ... نفوذ کنند، چه شد که ظرف چند ساعتِ کوتاه، کودتا شکست خورد و به پیروزی نرسید؟"

بگذریم...

کودتا در ترکیه انجام شد و اردوغان از آن به‌مثابه یک فرصت ایده‌آل برای حذف مخالفین استفاده کرد. ارتش و پلیس خانه‌تکانی کردند، دستگاه قضائی خالی شد، جمع کثیری از معلمان و اساتید دانشگاه از کار بیکار شدند و جماعتی هم در بازداشت به سر می‌برند که به خشن‌ترین نحو با آن‌ها برخورد می‌شود و احتمالاً انتظار اعدام را نیز در ذهن خود می‌کشند.

اما در این بین ناظران سیاسی ، کاربران فضای مجازی و بخشی از افکار عمومی نگاه ویژه ای به کودتای چندساعته در ترکیه دارند و می گویند درگذشته‌ای نه‌چندان دور مشابه‌هایی هم در ایران داشته است.

آنها می گویند که در سال 88 در ایران، نه چند فرمانده میان رتبه ارتشی و چند قاضی و چند فردی که هیچ‌کدامشان شاید نفرات اصلی مملکت نبودند و هیچ روزی در ترکیه نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور و رئیس مجلس نبودند، بلکه تعدادی از مسئولان سیاسی و مدیران ارشد دست به کودتا زدند.

فردی که روزی نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران بود با همدستی ریاست مجلس اسبق، رئیس‌جمهور سابق و عده دیگری که قریب به اتفاقشان روزی مدیر و یا مسئول عالی‌رتبه در کشور بودند برای اسقاط نظام به میدان آمدند و نه چند ساعت بلکه هشت ماه و نه با چند سرباز ازهمه‌جابی‌خبر بلکه با نیروهای آموزش‌دیده انواع و اقسام گروه‌های تروریستی و سفارت‌خانه‌ها خارجی کشور را درگیر کردند.

در سال 88 ؛ کودتاچیان با هدایت‌های آمریکا و اسرائیل و هرکسی که حقد و کینه‌ای از جمهوری اسلامی در کره خاکی داشت جنگ و خونریزی را به خیابان‌های تهران کشیدند، به اموال عمومی آسیب زدند، خانه‌ها، بانک‌ها، ادارات، مؤسسات و هر آنچه که در خیابان بود مورد هدف قرار گرفتند؛ اتومبیل‌ها، اتوبوس‌ها و مغازه‌های مردم به آتش کشیده شدند و حتی کودک خردسال را نیز مقابل چشم مادرش ترور کردند.

اتفاقی که به هیچ عنوان در ترکیه رخ نداد این بود که در جریان کودتا هرگز به اصل اسلام، دین، شریعت و اعتقادات مردم توهین نشد اما در سال 88 منافقین در روز عاشورا به خیابان‌ها آمدن کف زدند و بیرق امام حسین(ع) را آتش زدند.

در ترکیه کودتا شد اما حزب حاکم که بر اساس دموکراسی بر سرکار آمده بود هرگز بیش از چند ساعت و چند روز کودتاچیان را تحمل نکرد اما هشت ماه جمهوری اسلامی با فتنه بزرگی که کشور را تا بحران و پرتگاه نابودی پیش برد، مدارا کرد.

در ترکیه کودتا شد اما هنوز که هنوز است از تشکیل هیچ دادگاهی برای چند هزار نفری که معلوم نیست چگونه در یکی دو روز شناسایی شدند و از دولت حذف شدند و تعداد زیادی که بازداشت شدند خبری نیست، شرایطی که دقیقا در ایران 180 برعکس عمل شد، جلسه‌های پی در پی و مکرر دادگاه در تهران برای کودتاچیان برگزار شد، نهایتاً برای این افراد حبس‌های چند ساله حکم کردند و برای سه نفر عاملان اصلی کودتا حبس خانگی!؛ که البته این هم از عجایب روزگار است که در کجای دنیا با رهبر کودتا اینچنین رئوفانه برخورد می‌کنند، کودتایی که در 9 دی میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها آمدند، آن‌ها محکوم کردند و از نظام خواستند که سران کودتا اعدام شوند.

رجب طیب اردوغان گفته است که به دموکراسی پایبند است و تابع نظرات مردمی در خصوص اعدام کودتاچیان خواهد بود.

در ترکیه حتی فرصت اظهارنظر هم از برخی کسانی که ادعا می‌شود در کودتا دخیل بودند گرفته‌شده اما در ایران و در جمهوری اسلامی اظهارنظر که خیر، بلکه برای کودتاچیان نشست خبری هم گذاشته می‌شود و حتی به آن‌ها فرصت داده می‌شود که چند صباحی در زندان باشند و پس از خروج و رهایی از زندان بازهم به میادین رسانه‌ای بازگردند و ادعاهای کذب خود را مجدداً تکرار کنند و دوباره دست به توطئه و حاشیه‌سازی برای کشور و مع الاسف مجدداً در مناصب دولتی گمارده شوند.

اذهان سیاسی در ایران در این روزها می گویند که اگر رجب طیب اردوغان در جریان فتنه 88 در ایران بود و مسئولیت داشت، و 9 دی و جمعیت چند ده‌میلیونی آن را می‌دید، با توجه به اینکه کلیه نیروهای نظامی کشور همگی وفادار به حکومت بودند احتمالاً لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد و تمامی فتنه‌گران چه یک نفر و چه ده نفر چه صد نفر و شاید هزار نفر را از دم تیغ می‌گذراند، اقدامی که حاکمان ایران هرگز به آن تن ندادند و امروز پس از 7 سال با فتنه گران با رأفت برخورد می‌کنند.

خلاصه کلام این فعالین سیاسی -رسانه ای کشور در این روزها این است که آن‌هایی که مکرر حتی در ایام تبلیغاتی انتخابات می‌گفتند از ترکیه یاد بگیریم، ببینند که ترکیه به خاطر یک کودتای شل و لنگ چندساعته که هیچ‌کسی حاضر به پذیرش مسئولیت آن نیست چند هزار نفر را از هستی ساقط می‌کند و در مقابل جمهوری اسلامی ایران 8 ماه استخوان در گلو می‌ماند و در مقابل هر نوع جنایت فتنه‌گران صبرپیشه می‌کند و نهایتاً کار را به دست قانون و دادگاه می‌سپارد و حتی اجازه می‌دهد که محکومان بعد از پایان دوران محکومیت به فتنه‌گری ادامه دهند.

ارسال نظر: