چهرهها و جامعه ایران/۳
سینرژی دوگانه سلبریتیها و رسانههای غیررسمی در تغییر سبک زندگی ایرانی
مسئله تأثیرگذاری شبکههای اجتماعی و سلبریتیها بر هم مانند داستان مرغ و تخممرغ شده است! معلوم نیست کدامیک بیشتر وامدار آنیکی است؟ اما در این میان مسئلهای که قطعی است اینکه این دو، همافزایی غیرقابل وصفی در جابهجایی ارزشها و ضد ارزشها در جامعه ایرانی داشتهاند.
گروه جامعه « نسیم آنلاین »- سید محمد کمیل حسینی: خیزش نوعی جدیدی از چهرهها در رسانههای غیررسمی بارونق شبکههای اجتماعی که سطح ارتباط و انتقال اطلاعات را گسترش داده و نرمافزارهای جدید ارتباطی مانند اینستاگرام، تلگرام و ... که روشهای ارتباطی را بهشدت ، همهجایی، همه مکانی و در دسترس قرار داده است. شاهد تغییراتی عظیم در نظام ارتباطی پیشین و همچنین نظام انتقال اطلاعات هستیم. عمده رسانههای پیشینی در دورههای قبل رسانههایی یکسویه بودند به این بیان که مثلاً کتاب، نویسندههای داشت یا فیلم، سازندههای که پیام خود را به مخاطبین انتقال میدادند و فرصت تعامل دو سویه بسیار پایین بود.
اما شبکه ارتباطی فعلی تعاملی دوسویه ممکن شده است .از سوی دیگر استفاده از رسانههای سنتی در بسیاری موارد مربوط به موقعیتی خاص و یا شرایطی ویژه بود به این معنا که اگر کسی میخواست از رسانه موسیقی و کتاب و فیلم و غیره استفاده کند نیاز به تأمین شرایطی داشت که محدودیتهایی را بر فرد حمل میکرد. این محدودیت هم در تولیدکننده و هم در مصرفکننده وجود داشت . مانند دانش، امکانات فیلمسازی، سالن سینما، امکانات ساخت و ضبط موسیقی و .... . اما با گسترش فضای شبکه و خصوصاً ابزارهای ارتباطی جدید مانند تلفنهای هوشمند و نرمافزارهای ارتباطی این محدودیتها در حد بسیار زیادی تغییریافته است. یک فرد میتواند متنی بنویسد، فیلمی، موسیقی و بسیاری چیزهای دیگر را بهراحتی بسازد و با هزاران و میلیونها نفر به اشتراک بگذارد و این محدودیتها تا حد فوقالعادهای کاهشیافتهاند.
این تغییرات پیشآمده در فضای رسانه قطعاً تغییراتی اساسی را در نظام اجتماعی و اندیشه و رفتار یک اجتماع ایجاد کرده و خواهد کرد و این ابزارها و امکانات بافرهنگ انضمامی خود بسیاری از موضوعات را تغییر خواهد داد که تعدادی میتواند مثبت و تعدادی منفی باشد. یکی از تغییرات حاصل از این امکانات در فضای جدید که قصد داریم مقداری به آن بپردازیم تغییرات در نظام کسب شهرت و محبوبیت و سازوکارهای مربوط به طبقه سلبریتی و چهرهها است. که با توجه به اهمیت این رسانهها از یکسو و از سوی دیگر نقش اساسی چهرهها و الگوها در شکلگیری اجتماع حال و آینده قصد داریم مقداری به آن بپردازیم.
از نگاه تربیتی الگوها نقش اساسی در تربیت افراد دارند و گویا بشر بیشتر از اینکه از مفاهیم ذهنی تأثیر بپذیرد از عینیت یافتن آنها در یک الگو متأثر میشود و شاید برای همین است که در دین بارها به الگو بودن پیامبران و اولیای الهی تأکید شده است و بشر را تنها با مفاهیمی ذهنی تنها نگذاشتهاند و حتی بسیاری از آنها را بهصورت داستانهایی از زندگی پیامبران و بزرگان دینی متجلی ساختهاند. و همینجاست که نظام سلطه نیز از قدرت این الگوها در رشد و بسط سبک زندگی و اندیشه مورد خواست خود در میان اقشار مختلف اجتماع بهره میبرد و طبقه چهرهها را برای رسیدن به خواست و نظر خویش در مدیریتی هوشمند انتخاب و مدیریت میکند. فلذا شناخت و رصد و مدیریت این طبقه و تغییراتی که در سازوکار شکلگیری و رفتار آنها اتفاق میافتد حائز اهمیت است.
با تغییرات پیشآمده در فضای تکنولوژیک امکان کسب شهرت برای بسیاری از اقشار که درگذشته این امکان را نداشتهاند فراهم میشود و از سوی دیگر با توجه به اهمیت شهرت در نظام سرمایه سالار و امکاناتی که شهرت برای افراد در ابعاد مادی و روانی فراهم میسازد ، بسیاری از افراد تمایل به کسب شهرت دارند. لذا این رسانهها، محلی میشوند برای تقلای رسیدن به شهرت و دیده شدن و افراد چه عادی و چه سرشناس به دنبال افزایش تعداد مخاطبین خود هستند که در میزان لایکها و کامنتها و فالوورها و ... خود را به نمایش میگذارد . این روند تلاش برای دیده شدن و شهرت یافتن گاهی اوقات میتواند حریمهای اخلاقی را کنار زده و اشخاص حاضر شوند با انجام کارهای خلاف شرع و عرف و قانون به این مرتبت دست یابند. مثلاً انتشار تصاویر و اطلاعات خصوصی و زندگی شخصی خود و افراد دیگر، انتشار اکاذیب و مطالب خلاف واقع، نشر تصاویر جنسی از خود و دیگران، نمایش خشونت و بیعفتی در برابر حیوانات و انسانهای دیگر و مصرفزدگی و تجملگرایی و ... نمونهای از آنها است .البته این امور میتوانند آسیبهای فراوانی را به زندگیهای فردی و اجتماعی وارد سازد و جامعه را دچار سطحی اندیشی، برخوردهای احساساتی، آسیب های اجتماعی متعدد، سرگرمی های باطل و روحیه مصرفی و غیره سازد. (در اینجاست که اهمیت اموزش و تبیین رفتار صحیح با رسانه و حفظ خطوط قرمز مشخص می شود )
حال برآمده از این فضا ما شاهد ایجاد و رشد طبقهای از چهرهها هستیم که شهرت خود را در این فضا به دست آوردهاند. اگر در گذشته بسیاری از چهرهها شهرت خود را در مسیر رسمی از طریق سینما، نشریات، کتاب، سیاست و موسیقی و ... به دست میآوردند و در همین مجاری نیز امکان نظارتها و مدیریتهای مختلف فراهم میگشت. ما شاهد یک مسیر شهرت و تأثیر از کانالهای غیررسمی هستیم که افرادی مشهور را تولید میکند که الزاماً مسیرهای رسمی را برای شهرت طی ننمودهاند. و نظارتی و مدیریتی بر آنها و مطالبشان نبوده است. این طبقه ممکن است در رسانههای رسمی جایی نداشته باشند اما قدرت خود را میتوانند از طریق رسانههای دیگر آزادانه اعمال کنند و البته تعدادی از افراد چهره نیز که برخی اندیشهها و رفتار خود را نمیتوانند در کانالهای رسمی به نمایش بگذارند در این فضای غیررسمی با فراغت بیشتری میتوانند رفتار کنند و مؤثر باشند.
ما در ایران شاهد شکلگیری این فضا و این طبقه از چهرهها هستیم. مثلاً موزیسینی که در فضای رسمی بهعنوان زیرزمینی و غیرقانونی شناخته میشود ولی طرفداران بسیاری دارد، خانمی که با نشر تصاویر محرک از خود توانسته به تعداد زیادی مخاطب دست یابد، انیماتوری که توانسته باقدرت در این فضا نقش بازی کند، برای کارهای خود پشتیبان مالی بگیرد و تولیدات خود را در همین رسانهها گسترش دهد و گروهی علمی که به نشر تفکرات و تحلیلهای خود در این فضا میپردازند و پادکستها و غیره و غیره.
این سهولت در ایجاد و نشر پیامهای گوناگون و سختی نظارت بر آنها و این طبقه چهره باقدرت تأثیر در اجتماع توجهی باشد بر لزوم افزایش خودکنترلیها و بیدار کردن فطرتها و انسانسازیهایی که بتواند افراد را فارغ از نظارتهای بیرونی هدایت کند و آنها و جامعه را به سمت خیر و صلاح پیش برد تا بتوان از این ابزار رسانه در جهت مسیرهای الهی و انسانی استفاده کرد. بههرحال این طبقه میتواند تهدیدات و فرصتهای فراوانی را ایجاد نماید که هم افراد و همخانوادهها و هم مسئولین باید نسبت به مشخصات این طبقه و نحوه تعامل و مدیریت آنها شناخت یابند.