دکتر ابراهیم متقی

چالش‌های ساخت و بافت برجام

کدخبر: 2066989

دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران در یادداشتی به تفاوت‎‎های ایرانی و آمریکایی در نگاه به برجام پرداخت.

گروه سیاسی « نسیم آنلاین »؛ دکتر ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران در یادداشتی در هفته نامه پنجره نوشت:« هم ‎ اکنون ادبیات جدیدی در حال ظهور است که عامل اصلی تداوم تحریم ‎‎ ها و محدودیت ‎‎ های اقتصادی علیه ایران را ناشی از همکاری ‎‎ نکردن دولت آمریکا می ‎ داند. چنین رویکردی با مفاهیم و ادبیات یک سال گذشته کاملا متفاوت به ‎ نظر می ‎ رسد. واقعیت آن است که تاکنون دولت و تمامی کارگزاران اجرایی بر موفقیت برنامه جامع اقدام مشترک تاکید داشته ‎ اند.»

دکتر متقی ادامه داد:« چنین فرایندی نشان می ‎ دهد که میزان تعهد و سازگاری دولت جدید آمریکا در ارتباط با برنامه جامع اقدام مشترک کمتر از دولت باراک اوباما خواهد بود. در ‎ حالی ‎ که ایران تمامی تعهدات خود در ارتباط با برنامه جامع اقدام مشترک را انجام داده است. سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه آمریکا بر این موضوع تاکید داشته است که ایران تمامی تعهدات خود را انجام داده است.»

نویسنده هفته نامه پنجره در ادامه با اشاره به عدم تناسب داده ها و ستانده های برجام تاکید کرد:« ریشه اصلی چنین مشکلاتی را می ‎ توان ناشی از فرایندی شتاب ‎ زده در دیپلماسی هسته ‎ ای دانست. نبود توازن بین زمان اجرای تعهدات ایران و ایالات متحده علت اصلی شکل ‎ گیری دغدغه ‎‎ های موجود بین کارگزاران سیاسی و سیاست خارجی خواهد بود. این امر نشان می ‎ دهد که موضوع «نبود اطمینان» همواره به ‎ عنوان یکی از مفاهیم اصلی سیاست بین ‎ المللی در روند دیپلماسی هسته ‎ ای مورد توجه کارگزاران اجرایی و گروه مذاکره ‎ کننده قرار نداشته است.»

متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

ادبیات سیاسی کارگزاران اجرایی و نخبگان ایرانی در چهار سال گذشته را مرور می ‎ کنیم. مهم ‎ ترین مسئله جناح ‎‎ های سیاسی ایران در مهر 1391 را می ‎ توان تولید گفتمانی برای موفقیت در انتخابات ریاست ‎ جمهوری 1392 دانست. در این فرایند، زمینه برای شکل ‎ گیری ائتلاف ‎‎ های شکننده به ‎ وجود آمد. ائتلاف ‎‎ هایی که در روند رقابت ‎‎ های انتخاباتی نتوانست زمینه توافق و موازنه بین جناح ‎‎ های سیاسی مختلف را به ‎ وجود آورد. در اردیبهشت 1392 گفتمان حسن روحانی متفاوت از تمامی کاندیدای شرکت ‎ کننده در انتخابات ریاست ‎ جمهوری بود .

ناکارآمدی دیپلماسی هسته ‎ ای شورای امنیت در سال ‎‎ های 92 ‎ 13 ـ ‎ 1388 را می ‎ توان به ‎ عنوان اصلی ‎ ترین عامل ظهور گفتمانی دانست که محور اصلی فعالیت ‎‎ های خود را بازسازی کنش‌ها و الگوها و راهبردها در رابطه با نظام بین ‎ المللی قرار داده است. گفتمان حسن روحانی توانست افکار عمومی جامعه را با خود هماهنگ کند و زمینه شکل ‎ گیری فرایندی را به ‎ وجود آورد که زیرساخت ‎‎ های فکری و آرمانی مربوط به توافق هسته ‎ ای با کشور ‎ های 1+5 را در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک به ‎ وجود آورد .

پیروزی حسن روحانی در انتخابات خرداد 1392 را می ‎ توان نقطه عطفی برای تعامل با بازیگران محوری سیاست بین ‎ الملل برای عبور از تحریم ‎‎ های اقتصادی دانست. تحریم ‎‎ های اعمال ‎ شده دغدغه اصلی شهروندان و نخبگان سیاسی ایران محسوب می ‎ شد. رئیس ‎ جمهور جدید می‌خواست که مشکلات اقتصادی ایران را در 100 روز حل کند. بیان چنین رویکردی به ‎ مفهوم نگرشی شتاب ‎ زده به دیپلماسی هسته ‎ ای برای رسیدن به توافق جامع با جهان غرب است .

1. اهداف بنیادین و راهبردی ایران

تلاش برای رسیدن به توافق در چارچوب دیپلماسی دوجانبه و فرایند ‎ های چندجانبه وزرای امورخارجه ایران، کشور ‎ های 1+5 و کمیساریای سیاست خارجی اتحادیه اروپا انجام گرفت. عبور از تحریم ‎‎ های اعمال ‎ شده در چارچوب قطعنامه ‎‎ های شش‌گانه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، محور اصلی گفتمان دیپلماسی هسته ‎ ای و همکاری ‎‎ های سازنده مقامات اجرایی جدید ایران با کشور ‎ های گروه 1+5 بوده است. هم ‎ اکنون 40 ماه از زمان انتخابات 1392 سپری شده است. دیپلماسی هسته ‎ ای به نتایجی در حوزه کاهش محدودیت ‎‎ های بیمه و فرایند انتقال نفت انجامیده اما این امر به ‎ گونه ‎ ای متوازن در حوزه ‎‎ های مالی، بانکی و پولی انعکاس نداشته است. اگرچه هم ‎ اکنون صادرات نفت ایران افزایش یافته، انتقال درآمد ‎ های ناشی از فروش نفت با محدودیت ‎‎ های بانکی روبه ‎ روست .

پایان دادن به تحریم ‎‎ ها محور اصلی دیپلماسی هسته ‎ ای ایران بوده است. تاکنون تمامی مقامات اجرایی و دیپلماتیک ایران بر موفقیت مذاکرات هسته ‎ ای برای پایان دادن به تحریم ‎‎ ها تاکید داشته ‎ اند. هم ‎ اکنون نشانه ‎‎ های جدیدی از یک گفتمان سیاسی و ادبیات راهبردی در حال ظهور است که تلاش دارد تا زیرساخت ‎‎ های لازم برای گفتمانی را به ‎ وجود آورد که از یک‌سو با واقعیت ‎‎ های برجام هماهنگی داشته باشد و از طرف دیگر بتواند زمینه ‎‎ های لازم برای توجیه تلاش ‎‎ های دولت در روند پایان دادن به تحریم ‎‎ ها را نشان دهد .

2. ادبیات سیاسی دولت

هم ‎ اکنون ادبیات جدیدی در حال ظهور است که عامل اصلی تداوم تحریم ‎‎ ها و محدودیت ‎‎ های اقتصادی علیه ایران را ناشی از همکاری ‎‎ نکردن دولت آمریکا می ‎ داند. چنین رویکردی با مفاهیم و ادبیات یک سال گذشته کاملا متفاوت به ‎ نظر می ‎ رسد. واقعیت آن است که تاکنون دولت و تمامی کارگزاران اجرایی بر موفقیت برنامه جامع اقدام مشترک تاکید داشته ‎ اند. وقتی که ولی ‎ الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی ایران در چارچوب اجلاس بانک جهانی به نیویورک رفت، در جلسه سخنرانی شورای روابط خارجی واشینگتن نیز شرکت کرد و بخشی از واقعیت ‎‎ های مربوط به تداوم محدودیت ‎‎ های مالی، پولی و بانکی ناشی از تحریم را بیان داشت .

برخی از مقامات اجرایی ایران از رویکرد ارائه ‎ شده توسط رئیس بانک مرکزی ایران انتقاد داشتند. در ‎ حالی ‎ که سیف تلاش داشت تا خود را با واقعیت ‎‎ های مالی بین ‎ المللی در مورد چگونگی پایان دادن به تحریم ‎‎ ها تطبیق دهد. در روند اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل نیز رئیس ‎ جمهور اسلامی ایران بر این موضوع تاکید داشت که آمریکا در اجرای برجام، بخشی از محدودیت ‎‎ های دوران تحریم را ادامه داده که این امر منجر به بدبینی بیشتر کارگزاران اجرایی و جامعه ایرانی نسبت به سیاست ‎‎ های آمریکا شده است .

بیان چنین رویکردی از این جهت اهمیت دارد که نشان می ‎ دهد که اولا ساخت، بافت و متن برجام دارای چالش ‎‎ هایی است که با هدف ‎‎ های اعلامی دولت در مورد پایان یافتن تحریم ‎‎ های اقتصادی هماهنگی ندارد. ثانیا دولت در ماه ‎‎ های پایانی و در آستانه رقابت ‎‎ های انتخاباتی جدید برای ریاست ‎ جمهوری نیازمند گفتمان تازه‌ای است. هرچند که هنوز موضوع مربوط به تدبیر و امید را می ‎ توان به ‎ عنوان زیربنای ادبیات سیاسی دولت در فرایند حل موضوعات اقتصادی و راهبردی دانست .

3. واقعیت ‎‎ های نهفته در دیپلماسی هسته ‎ ای

علت شکل ‎ گیری چنین رویکردی را می ‎ توان ناشی از ابهاماتی دانست که در متن برجام وجود داشته و تاویل‌های متفاوتی از آن توسط مقامات ایرانی و آمریکایی ارائه می ‎ شود. در شرایطی که «فکت شیت آمریکایی» منتشر شد، این ذهنیت وجود داشت که تفاوت ‎‎ هایی با ادبیات و رویکرد مقامات سیاسی ایران وجود دارد. چنین تفاوت ‎‎ هایی هیچ ‎ گاه مورد پذیرش کارگزاران دیپلماسی هسته ‎ ای ایران قرار نگرفت. وزارت امور خارجه بی‌میلی خود را نسبت به انتشار «فکت شیت ایرانی» بیان داشت .

هم ‎ اکنون از آن زمان بیش از 18 ماه سپری شده است. در روز ‎ های بعد از برجام محدودیت ‎‎ های اقتصادی همانند تحریم ‎‎ های مالی، پولی و بانکی پایان نیافته است. نشانه ‎‎ هایی از تحریم ‎‎ های جدید و محدودیت ‎‎ های بین ‎ المللی را می ‎ توان به ‎ عنوان بخشی از سیاست امنیتی و الگوی راهبردی آمریکا در برخورد با ایران دانست. نهاد ‎ های تاثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا همانند کنگره، دولت ایالات متحده را هر روز در روند اعمال و اجرای محدودیت ‎‎ های جدیدی برای تعامل سازنده با ایران قرار می‌دهد .

چنین فرایندی نشان می ‎ دهد که میزان تعهد و سازگاری دولت جدید آمریکا در ارتباط با برنامه جامع اقدام مشترک کمتر از دولت باراک اوباما خواهد بود. در ‎ حالی ‎ که ایران تمامی تعهدات خود در ارتباط با برنامه جامع اقدام مشترک را انجام داده است. سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه آمریکا بر این موضوع تاکید داشته است که ایران تمامی تعهدات خود را انجام داده است .

ریشه اصلی چنین مشکلاتی را می ‎ توان ناشی از فرایندی شتاب ‎ زده در دیپلماسی هسته ‎ ای دانست. نبود توازن بین زمان اجرای تعهدات ایران و ایالات متحده علت اصلی شکل ‎ گیری دغدغه ‎‎ های موجود بین کارگزاران سیاسی و سیاست خارجی خواهد بود. این امر نشان می ‎ دهد که موضوع «نبود اطمینان» همواره به ‎ عنوان یکی از مفاهیم اصلی سیاست بین ‎ المللی در روند دیپلماسی هسته ‎ ای مورد توجه کارگزاران اجرایی و گروه مذاکره ‎ کننده قرار نداشته است .

4. چالش ‎‎ های برنامه جامع اقدام مشترک

هم ‎ اکنون این پرسش مطرح می ‎ شود که برنامه جامع اقدام مشترک دارای چه چالش ‎‎ هایی بوده که زمینه ‎‎ های لازم برای ظهور ادبیات انتقادی توسط دولت نسبت به تداوم تحریم ‎‎ ها را به ‎ وجود آورده است. واقعیت ‎‎ های موجود بیانگر این نکته است که الگو و فرایند دیپلماسی هسته ‎ ای به ‎ گونه ‎ ای تنظیم شده که در آن هیچ ‎ گونه «تعهد پلکانی» درباره حقوق و تکالیف بازیگران مشاهده نمی ‎ شود. نتایج حاصل از برنامه جامع اقدام مشترک را می ‎ توان از اولین گام دیپلماسی هسته ‎ ای ایران، آمریکا و سایر قدرت ‎‎ های بزرگ در قالب گروه 1+5 تحلیل کرد .

ویژگی اصلی روند دیپلماسی هسته ‎ ای آن بود که تعهدات ایران در روند تخلیه ظرفیت راهبردی می ‎ بایست در زمان محدودی انجام پذیرد، درحالی ‎ که حقوق ایران در قالب پایان بخشیدن به تحریم ‎‎ ها ماهیت مرحله ‎ ای داشته است. محدودیت ‎‎ های جدید اقتصادی را که از سوی کنگره آمریکا و دیوان عالی ایالات متحده تنظیم شده می ‎ توان به ‎ عنوان بخش دیگری از فرایند ‎ هایی دانست که موفقیت و کارآمدی برنامه جامع اقدام مشترک را با چالش همراه خواهد ساخت .

تخفیف تحریمی با آنچه از آن به ‎ عنوان پایان تحریم ‎‎ ها یاد می ‎ شود کاملا متفاوت است. تفسیرهایی که از چنین متنی شده، براساس نشانه ‎‎ های غیرواقعی بنا شده است. به همین دلیل است که می ‎ توان از مفهوم «نبود اطمینان» و «ابهام» در تبیین فرایند ‎ ها و نتایج مربوط به چگونگی اجرای برنامه جامع اقدام مشترک در آینده استفاده کرد. اگرچه بیش از یک سال است که از زمان امضای «برنامه جامع اقدام مشترک» می ‎ گذرد، هنوز هیچ‌گونه توافقی در افکار عمومی درباره برجام در ایران و آمریکا مشاهده نمی ‎ شود .

5. آینده برنامه جامع اقدام مشترک

از آنجا که برنامه جامع اقدام مشترک فاقد جایگاه حقوقی و ساختاری در آمریکاست، امکان اعمال محدودیت ‎‎ های جدید علیه ایران در سال ‎‎ های آینده وجود دارد. هیچ‌یک از کاندیداهای ریاست ‎ جمهوری آمریکا رویکرد سازنده ‎ ای نسبت به پایان دادن تحریم ‎‎ ها بیان نکرده‌اند. بیان چنین رویکردی به مفهوم «احتمال گسترش بحران» در شرایطی است که ایران بخش قابل توجهی از «منابع و قدرت بازدارنده» خود را در روند برنامه جامع اقدام مشترک از دست داده است. رادیکالیزه شدن ادبیات سیاسی مقامات حکومتی آینده آمریکا مشکلات جدیدی را برای روند پایان دادن به تحریم ‎‎ ها ایجاد خواهد کرد .

بعد از اجرای تعهدات ایران در برنامه جامع اقدام مشترک، نتایج مورد نظر تیم دیپلماسی هسته ‎ ای حاصل نشده است. چنین وضعیتی مشکلات و مخاطرات امنیتی جدیدی را برای ایران ایجاد خواهد کرد. کشوری که قدرت خود را در فرایند دیپلماسی از دست بدهد، قادر نخواهد بود تا چنین اهدافی را در شرایط تهدید و منازعه به ‎ دست آورد. مطلوبیت و اثربخشی هر فرایند دیپلماتیک و امنیتی را می ‎ توان براساس نتایج آن مورد سنجش قرار داد .

نتایج برجام برای اهداف دیپلماتیک و راهبردی ایران موثر و مطلوب نبوده است. حوزه ‎‎ های مالی، بانکی و تجاری ایران تحت تاثیر سیاست ‎‎ های تحریم قرار گرفته ‎ اند. واقعیت ‎‎ های بازار مسکن، صنعت، بورس و حوزه مالی بانکی ایران نشان می ‎ دهد که آثار تحریم هنوز از بین نرفته و برای پایان دادن به چنین محدودیت ‎‎ هایی نیازمند اراده ملی هستیم. مقام معظم رهبری در 11 مرداد 1395 بر این موضوع تاکید داشتند که: «شش ماه از زمان اجرای برجام گذشت و هیچ تاثیر ملموسی در زندگی مردم نداشته است. برجام برای برداشتن تحریم بود که برداشته نشد ».

نبود توازن در واقعیت ‎‎ های برنامه جامع اقدام مشترک، عامل اصلی شکل ‎ گیری تضاد ‎ های در حال ظهور خواهد بود. ایران در فرایند دیپلماسی هسته ‎ ای، تمامی قابلیت ‎‎ های مربوط به غنی ‎ سازی، ذخیره ‎ سازی، ارتقای قابلیت و رآکتور آب سنگین خود را کاهش داده و بی ‎ اثر ساخته است. چنین وضعیتی به ‎ مفهوم آن است که ایالات متحده توانست به نتایج مورد نظر خود بدون هرگونه اقدام نظامی برسد .

تحریم اقتصادی علیه ایران در لایه ‎‎ های مختلف سیاسی و اقتصادی تداوم یافته است. تاکنون تلاش ایران برای پایان دادن به تحریم ‎‎ ها و محدودیت ‎‎ ها نتیجه موثری نداشته است. الگوی رفتاری ایران می ‎ تواند زمینه ‎‎ های لازم برای پیگیری اهدافی را به ‎ وجود آورد که ایالات متحده تمایل چندانی به اجرای آن ندارد. یکی از نشانه ‎‎ های اصلی هرگونه توافقی را می ‎ توان در «توازن اهداف و مقاصد بازیگران» و «پایداری توافق» دانست .

6. برجام و انگاره غیرامنیتی ‎ شدن ایران در سیاست بین ‎ المللی

در روند اجرای دیپلماسی هسته ‎ ای، این نگرش و انگاره وجود داشت که در دوران بعد از تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک، زمینه برای غیرامنیتی شدن ایران در سیاست‌های بین ‎ المللی به ‎ وجود می ‎ آید. کشوری که از وضعیت تهدید خارج شود، الگوی روابط اقتصادی و راهبردی نسبتا عادی در فضای منطقه ‎ ای و بین ‎ المللی خواهد داشت. اعمال محدودیت ‎‎ های اقتصادی و راهبردی ایران توسط قدرت ‎‎ های بزرگ را می ‎ توان نشانه ‎ ای از تداوم وضعیت امنیتی ‎ شده ایران دانست .

7. برجام و امکان ‎ پذیری اعمال تحریم ‎‎ های جدید علیه ایران

اقدامات کنگره ‎ آمریکا در دسامبر 2015 معطوف به اعاده تحریم ‎‎ های اقتصادی ایران بوده و این موضوع با واکنش فراگیر نهاد ‎ ها و کارگزاران سیاست خارجی ایران روبه ‎ رو شده است. درباره علت شکل ‎ گیری چنین فرایندی تحلیلی متعددی وجود دارد. مبنای نظری و تحلیلی چنین رویکردی را می ‎ توان سنت ‎‎ های تاریخی سیاست تحریم آمریکا و چگونگی تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک و اتصال آن به قطعنامه 2231 دانست. در نگرش آمریکایی ‎ ها، تحریم به ‎ عنوان یکی از سازوکار ‎ های کم ‎ هزینه برای محدودسازی قدرت بازیگران رقیب در سیاست بین ‎ المللی محسوب می ‎ شود .

تحریم ‎‎ های جدید علیه ایران درباره موضوعات موشکی و روند ‎ هایی است که به بهانه حمایت از تروریسم قرار است صورت بگیرد. در سال 1982 دیوان عالی آمریکا با صدور حکمی، ایران را به ‎ عنوان مقصر اصلی انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت دانست. در این حکم، 225 نماینده کنگره آمریکا از رئیس ‎ جمهور درخواست کردند که از منابع مالی توقیف شده ایران مبلغ 7/1 میلیارد دلار برداشت شود تا زمینه توزیع آن بین خانواده افرادی به ‎ وجود آید که در حادثه سال 1982 کشته شده‌اند .

قانون تحریم جدید ایران به ‎ موجب قطعنامه 2231 و در ارتباط با فعالیت موشکی ایران به ‎ ویژه آزمایش موشکی عماد انجام گرفته است. مقامات ایرانی بر این اعتقادند که قطعنامه 2231 ارتباطی با برنامه جامع اقدام مشترک ندارد. درحالی ‎ که نگرش آمریکایی ‎‎ ها کاملا متفاوت بوده و آنان بر این موضوع تاکید دارند که مقامات رسمی ایران قطعنامه 2231 را براساس ماده 25 منشور ملل متحد پذیرفته ‎ اند .

نتیجه ‎ گیری

ادبیات سیاسی رئیس ‎ جمهور و کارگزاران وزارت امور خارجه ایران در مورد میزان تحقق اهداف ایران در دیپلماسی هسته ‎ ای، بیانگر نشانه ‎‎ هایی از انتظارات تامین ‎ نشده است. برخی از واقعیت ‎‎ های حوزه مالی و بانکی بیانگر آن است که نه ‎ تنها محدودیت ‎‎ های ناشی از تحریم اقتصادی و راهبردی ایران در دوران بعد از برنامه جامع اقدام مشترک کاهش پیدا نکرده، بلکه محدویت‌هایی هم به وجود آمده است .

ادبیات انتقادی افرادی که در گام اول دیپلماسی هسته ‎ ای از توافق انجام ‎ شده حمایت کردند، نشان می ‎ دهد که زمینه برای بی ‎ اعتمادی فراگیر و احساس زیان به ‎ وجود آمده است. بسیاری از منازعات بین ‎ المللی در دوران بعد از «مصالحه مبهم» شکل گرفته است. مصالحه مبهم این ویژگی را دارد که زمینه بازتولید تضاد ‎ های ژئوپلیتیکی و راهبردی کشور ‎ ها را به ‎ وجود می ‎ آورد. چنین تضاد ‎ هایی در دوران بعد از «ماه عسل دیپلماتیک» حاصل می ‎ شود.

مطالب منتشر شده در این یادداشت نظرات نگارنده است و الزاما به معنای تایید « نسیم آنلاین » نیست.

ارسال نظر: