سیدحسن نصرالله:

نبردها در موصل و حلب سرنوشت‌ساز است/ اردوغان فردا مدعی خواهد شد حلب هم مال ترکیه است

کدخبر: 2070252

دبیرکل حزب الله لبنان خاطرنشان کرد: نبرد حلب برای همه منطقه سرنوشت ساز است، همانطور که نبرد موصل هم چنین شرایطی دارد؛ ارتش سوریه طرح های گروه های مسلح در حلب را ناکام گذاشت.

به گزارش « نسیم آنلاین »، خبرگزاری صدا و سیما به نقل از تلویزیون المنار نوشت: دبیر کل حزب الله لبنان خصلتها ، فضایل و تخصص علمی شهید حاتم حماده را ستود و از ایفای نقش وی در نیروی پدافند هوایی در مقاومت لبنان تمجید کرد.

سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش مقاومت حزب الله لبنان در سخنانی در مراسم یادبود شهید حاتم حماده (حاج علاء) گفت :« وظیفه دارم به خانواده شهید حاج علاء و همچنین برادران آن در جهاد و مقاومت این مدال افتخار الهی را که به حق به یک فرمانده مجاهد و مخلص و طاهر اعطا شد، تبریک بگوییم و همچنین از دست دادن این پدر و برادر دلسوز و عاشق را به آنها تسلیت می گویم. همه ما طبیعتا تحت تاثیر از دست دادن عزیزان و دوستانمان قرار می گیریم و ناراحت می شویم اما همانگونه که از ارباب خود امام حسین علیه السلام در چنین روزهایی آموخته ایم می گوییم این مصیبت بر ما آسان است چرا که در محضر خداست. همه این قربانیان ، همه این جهاد و همه این شهیدان ، زخمیها ، دردها در محضر و در راه خداست و برای دفاع از بندگان خدا و مقدسات است. بنابراین هر مصیبتی هر چقدر هم که بزرگ باشد موجب افتخار و صبر است. امروز به این مناسبت مبارک و عزیز که یادبود شهیدی بزرگوار است می خواهم صحبتهای خودم را به دو بخش تقسیم کنم ، بخش اول مرتبط به این شهید و جهاد اوست و بخش دوم به اوضاع لبنان و مسئله ریاست جمهوری مربوط است که وارد مرحله مهمی شده ایم که باید به صورت گسترده ای در آن تامل کنیم. در بخش اول در رابطه با شهید فرمانده ما حاج حاتم حماده که در محافل و بین نیروهای ما به حاج علاء معروف است، باید بگویم او فرزند خانوده ای مجاهد و فرزند این سرزمین پاک ، شهر القماطیه است که در قلب کوههای لبنان در کنار لبنانیهای متحد با مذاهب و طوائف مختلف زندگی می کرد. او فرزند این کوه با تمام مفهوم آن ، جبل لبنان با تاریخ و ارزشهای خویش است . او فرزند این مقاومت اسلامی است و درحالی که جوان بود به آن پیوست و با آن همراه بود تا به شهادت رسید. طبیعی است که در شخصیت چنین فردی همه تاثیرات این وابستگیها جمع شود ،

شهید حاتم حماده فرزند مقاومت اسلامی است و درحالی که جوان بود به آن پیوست و با آن همراه بود تا به شهادت رسید. طبیعی است که در شخصیت چنین فردی همه تاثیرات این وابستگیها جمع شود.

وابستگی به این خانواده طاهر ، وابستگی به این شهر پاک ، وابستگی به این کوه استوار و وابستگی به این مقاومت پیروزمند. شهید علاء فعالیت خود را به عنوان مربی کودکان پیشاهنگ آغاز کرد. این فعالیت ، ابعاد شخصیتی او را نشان می دهد چرا که معمولا با کودکان و جوانان سرو کار داشت و روحیه ای لطیف و دلسوزانه و پدرانه نسبت به آنها داشت. او درحالی که جوان بود پدری دلسوز برای این کودکان برای تربیت و هدایت آنها بود. در مدرسه برای تحصیل علم بسیار کوشا و فعال و باهوش بود ، زمانی که در دانشگاه تحصیل می کرد مسئولیت زیادی داشت همانطور که از کودکی این مسئولیت را داشت و مسئول بسیج دانشجویی حزب الله در دانشگاه بود ، مسئول دانشجویان دختر و پسر حزب الله در دانشگاه عربی بود. او از همان زمان بسیاری از اوصاف فرمانده ، مسئول و مدیر را نشان داد. او تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رساند و فارغ التحصیل رشته مهندسی برق شد. پس از آن به عنوان مهندس به مقاومت پیوست ، از دانشگاه به میدان جهاد نه به مکانی دیگر. هیچ کس او را مجبور نکرده بود و می توانست هر چیز دیگر ، هر گزینه دیگر ، هر راه دیگر و هر زندگی دیگری را انتخاب کند اما حاتم جوان ، سرشار از ایمان ، روحیه جهادی و احساس مسئولیت قوی نسبت به وطن ، مردم و مقدسات بود و همه چیز را رها کرد و با مدرک دانشگاهی خود به هیچ شرکت دیگری نرفت بلکه به مقاومت آمد و از همان ابتدا با مقاومت همراه شد. در زمینه های فنی فعالیت خود را با مقاومت ادامه داد اما فعالیت فنی در میدان جنگ در میان خطر و در جبهه. تخصص علمی ، او را در مسیری مشخص به طرف نیروی پدافند هوایی سوق داد و برای همین پیش از سال دو هزار تا عنوان مسئول این نیرو در مقاومت در جنوب ارتقا پیدا کرد. زمانی که در سال 2000 به پیروزی و آزادسازی رسیدیم شهید علاء مسئول پدافند هوایی در جنوب بود و پس از آن مسئول پدافند هوایی در کل مقاومت و حزب الله لبنان شد.»

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان،در ادامه سخنانش در مراسم هفتمین روز شهادت «حاج حاتم حماده» (حاج علاء) از فرماندهان حزب الله گفت: شهید علاء از نخستین فرماندهانی بود که در میدان نبرد حاضر شد. او از زمان اولین جنگ در حومه القصیر در میدان حاضر شد. او زمانی که درجبهه نبرد حاضر شد دیگر آن را ترک نکرد. عشق او در میدان این بود که بار دیگر به همان میدان نبرد بازگردد، در حالی که مسئولیت های محوری برعهده داشت و می توانست به همان اندازه مورد نیاز مسئولیتش در میدان بماند، اما او همه چیز را رها کرد و به جبهه نبرد رفت.

او از جمله فرماندهان اصلی بود که جنگ را اداره کردند و خود در خط مقدم عرصه نبرد حاضر شدند تا اینکه اولین پیروزی بزرگ رقم خورد و به طور چشمگیری خطر از منطقه «حرمل» و از ده ها هزار نفر از ساکنان روستاها و شهرک های «القصیر» دور شد. پس از آن، خطر از ناحیه «القلمون» بود. همه شما به یاد دارید که متاسفانه چگونه برخی از روستاها و مناطق القلمون به کارگاه هایی برای بمب گذاری خودروها و ارسال آنها به لبنان از جمله ضاحیه جنوبی، بقاع، حرمل، منطقه نبی عثمان و برخی مناطق دیگر تبدیل شده بود. صرف اتخاذ تدابیری از سوی ارتش و دستگاه ها و مقاومت لبنان برای حمایت از روستاها و شهرک ها در برابر خودروهای بمب گذاری‌شده کافی نبود بلکه چاره اساسی و ریشه ای این بود که باید به همانجا یعنی مراکز بمب گذاری خودروها رفت، به همان جایی که گروه های تروریستی و جنایتکار حضور داشتند و از آنجا به فرستادن خودروهای بمب گذاری اقدام می کردند. آن زمان بود که عملیات «القلمون» انجام شد و از فرماندهان اساسی و اصلی و میدانی خط مقدم آن نیز شهید حاج علاء بود که دومین پیروزی در قلمون نیز رقم خورد. همین طور، دیگر مناطق مرزی شرقی مانند مناطق الزبدانی و بلندهای عرسال نیز این گونه بود تا اینکه توانستیم برخی از گروه های مسلح را در برخی مناطق عرسال محاصره کنیم. برخی از این گروه ها را ارتش لبنان و برخی مناطق دیگر را نیروهای مقاومت و همچنین ارتش سوریه محاصره کرد و اگر نگوییم به طور کامل خطر را دفع کردند، می توانیم بگوییم که به طور چشمگیری از میزان این خطرها کاستند و دیگر خودرویی بمب‌گذاری‌شده از آن مناطق، به طرف لبنان نیامد، زیرا شرایط و وضعیت راحت و آسوده ای که تروریست ها در القلمون داشتند، پایان یافت؛ البته، همچنان در بلندهای عرسال تاحدودی امکان عمل و اقدام دارند. محاصره گروه های مسلح مانع از چنین اقدام آنها می شود یا در کشف و ضبط چنین خودروهایی کمک می کند. بنابراین، اعضای همه گروه ها و شبکه هایی که طی ماه های گذشته و حتی هفته های گذشته از سوی نیروهای امنیتی لبنان بازداشت شدند، به طور مستقیم از «الرقه» عازم می شدند و به مناطق مختلف لبنان فرستاده می شدند. آنها از خارج از لبنان مدیریت می شدندو این بدان معناست که تکیه گاه اصلی اقدامات تروریستی و امنیتی که در القلمون و بلندهای عرسال و بلندهای شرقی و الزبدانی انجام می شد، به طور زیادی کاهش یافت. من نمی گویم صد در صد پایان یافت، اما به طور زیادی خطر آن کاهش یافت .البته که چنین چیزی مجانی و با صدور بیانیه و اعلام محکومیت و صرف دعا کردن حاصل نشد بلکه خون های بسیار زیادی از مقاومت، ارتش لبنان، لبنانی ها و سوری ها برای آن داده شد. سوری ها نیز به نوبه خود در بخش سوری این جنگ ایفای نقش کردند و جنگیدند. شهید علاء نقش اساسی و محوری در اتاق عملیات و در میدان نبرد داشت.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: امروز، اگر ما در مناطق مختلف لبنان امنیت داریم، امنیتی که بسیاری از ملت ها و کشورهای منطقه آرزوی آن را دارند، به برکت این خون ها و این جانفشانی هاست. ما باید قدر این خون ها و جانفشانی ها را بدانیم و به فضیلت آن اذعان کنیم. ما باید قدرشناس این خون ها و خانواده های آنها، چه خانواده های ارتش و چه خانواده های نیروهای امنیتی و چه خانواده های مقاومت، باشیم.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: امروز، اگر ما در مناطق مختلف لبنان امنیت داریم، امنیتی که بسیاری از ملت ها و کشورهای منطقه آرزوی آن را دارند، به برکت این خون ها و این جانفشانی هاست. ما باید قدر این خون ها و جانفشانی ها را بدانیم و به فضیلت آن اذعان کنیم. ما باید قدرشناس این خون ها و خانواده های آنها، چه خانواده های ارتش و چه خانواده های نیروهای امنیتی و چه خانواده های مقاومت، باشیم. آنهایند که بهای این جانفشانی ها را دادند. چند روز پیش، یکی از نظامیان در عرسال کشته شد. او که از طایفه عزالدین بود کشته شد، اما چرا؟ او به این دلیل کشته شد که عضوی از این نهادهایی بود که با تروریسم می جنگیدند. همگان بهای مقابله با تروریسم را می دهند، اما همه مردم از برکات این خون ها و فداکاری های برخوردارند.

سید حسن نصرالله گفت: شهید علاء به هیچ وجه میدان نبرد را ترک نکرد. طی چند سال اخیر او مسئول بود. ما در منطقه القلمون و الزبدانی ستاد فرماندهی برای حفاظت از مرزهای شرقی لبنان ایجاد کرده بودیم که فرمانده این ستاد شهید علاء بود. طی چند هفته اخیر، جنگ حلب شدت زیادی داشت. ما از ابتدا گفتیم که جنگ حلب، جنگی سرنوشت ساز برای تمام منطقه است، همان طور که اکنون جنگ موصل جنگی سرنوشت ساز برای تمام منطقه است.

چرا ما درباره موصل و حلب از جنگ سرنوشت ساز سخن می گوییم؟ زیرا پیامدهای نظامی و میدانی بسیار زیادی در سطح نظامی، میدانی، راهبردی، سیاسی، راه حل های سیاسی، خواسته های سیاسی و انتظارهای طرف های مختلف خواهد داشت. به یاد دارید که تقریبا همه گروه های مسلح، از شمال حلب، حلب، ادلب و مناطق مختلف جمع شده و نیز گروه های جدیدی از خارج و از مرزهای ترکیه وارد شدند. عناصر بیگانه زیادی وارد شد و حملات گسترده و بسیار زیادی به حلب صورت گرفت که نیروهای ارتش سوریه و نیروهای متحد آن در آن مناطق پایداری کردند و تعداد زیادی شهید دادند، اما موفقیت ها و پیروزی های زیادی به دست آمد. همه جهان در ورای جنگ حلب بود. به هر حال، ما نیز به اندازه ممکن حضور داشتیم و ما درباره حضور خود در جنگ سوریه مبالغه نمی کنیم. لازم بود کادر فرماندهی موجود در آن تقویت شود. ما از مدت های طولانی در آنجا فرماندهانی داریم که فعالیت می کنند و در میدان حضور دارند و با فرماندهان دیگری تقویت شدند که شهید علاء از جمله پیشگامان آنها بود.

سید حسن نصرالله در ادامه افزود: شهید علاء اندکی پیش از شهادت، در حال رقم زدن پیروزی میدانی بود که الحمد لله در نقطه بسیار حساس و تاثیرگذار در حلب تحقق یافت و او در حالی که در خط مقدم حضور داشت، به شهادت رسید. او زندگی خود را در این مسیر سپری کرد و با شهادت و عاقبت به خیری که آرزوی هر مبارز و مجاهد و عاشقی است، به این مسیر پایان داد. او در مسیر مقاومت فرماندهی کرد و به شهادت رسید. او در طول این مسیر مانند دیگر مجاهدان و مبارزان به وظیفه عمل می کرد و سبب ساز پیروزی ها و موفقیت های زیادی بود. به هر حال فرمانده شهید حاتم حماده، در نبردی حساس و بسیار تاثیرگذار در یکی از مناطق جنگ حلب به شهادت رسید. پیش از این جنگ، جنگ القصیر، جنگ القلمون، جنگ مناطق شرقی، الزبدانی و دیگر مناطق نبردهای زیادی وجود داشت.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه گفت: اجازه دهید در اینجا سخن کوتاهی درباره این جنگ بزرگ مطرح کنم و پس از آن وارد موضوع لبنان شوم.

ما در حزب الله از ابتدا [موضوع را ] بررسی و درک کردیم. ما احساساتی نشدیم. اوضاع را به خوبی بررسی کردیم تا بدانیم فضای کل منطقه چطور است. از ابتدای رویدادها درتونس گرفته تا اوضاع سوریه را بررسی کردیم. علل رویدادهای سوریه و اهداف آن چیست؟ چه گروههایی در خاک سوریه فعالند. ما علیرغم احترامی که برای رسانه ها قائلیم اما تحلیل هایمان را از رسانه ها دریافت نمی کنیم. زیرا ممکن است آنچه در رسانه ها منتشر می شود اساساً صحت نداشته باشد. برخی رسانه ها خبرهای جعلی منتشر می کنند و این مسئله موجب شکل گیری تحلیل های غلط می شود. ما براساس تحولات میدانی اوضاع را بررسی کردیم. این گروهها چه کسانی هستند؟ سوابق آنها چیست؟ ارتباطات آنها چیست؟ از کجا پول و سلاح دریافت می کنند؟ چه اهدافی دارند و ماهیتشان چیست؟ آنها می خواهند به کجا برسند؟ براساس تحقیقات کامل و دقیق و فراگیر و عمیق رویدادهای منطقه به یک گزینه رسیدیم. هیچ کس به ما دستور نداده که وارد سوریه شویم. هیچ کس ما را ملزم نکرده است که وارد سوریه شویم. هیچ کس ما را ملزم نکرده است که وارد سوریه شویم. ما بر اساس درک و تشخیص دقیق وارد سوریه شدیم. شهید علا و همه شهدای دیگر قبل از او و پس از او، صاحب بصیرت بودند. این جنگ کاملاً آگاهانه و هدفمند و شفاف است.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: با گذشت ایام این حقایق که برای بسیاری از مردم پنهان بود آشکار شد. سندها شروع به بیرون آمدن کردند و اعداد و ارقام مشخص شد و نیات معلوم شد و طرح ها علنی شد. مشخص شد که هر یک به دنبال چه چیزی هستند. آن قدرت و این قدرت منطقه ای و این گروه مسلح و آن گروه مسلح چه می خواهند. مشخص شد که چه کسی سلاح می فرستد و چه کسی پول می فرستد و چه کسی تسهیل می کند و چه کسی آنها را از سراسر جهان به سوریه می آورد و چه کسی می جنگد و چه کسی راه حل سیاسی را به شکست می کشاند و چه کسی گفتگوهای ملی را در سوریه با اختلال مواجه می سازد و چه کسی به کشتار و ویرانگری و خرابکاری دست می زند؟ هر روز که می گذرد ارقام و رویدادها این حقایق را برای کسانی که به دنبال دانستن حقایق هستند و می خواهند به حقایق اعتراف کنند و مواضع خود را براساس آن تنظیم کنند، فاش می سازند. کسانی که از قبل موضعشان را مشخص کرده اند و به حقایق کاری ندارند تکلیفشان روشن است. اما کسانی که به دنبال حقیقت و موضع گیری براساس حقیقت هستند باید این اطلاعات و اسناد و ارقام را مد نظر داشته باشند تا درک و دیدگاه خود و سرانجام موضع خود را درباره رویدادها و درگیری های جاری در منطقه اصلاح کنند.

سیدحسن نصرالله افزود: هر روز که گذشت بیشتر روشن شد که جنگ در سوریه صرفاً برای براندازی نظام این کشور نیست بلکه فراتر از آن و برای هدف قرار دادن محور مقاومت است. من در گذشته این موضوع را گفته ام و نمی خواهم چیز جدیدی بگویم بلکه فقط می خواهم بر آن تاکید کنم. هدف از این جنگ ایجاد تغییرات وجودی و تغییرات در ترکیب جمعیتی و تغییرات در نقشه سیاسی و ساختار مرزها و نحوه چینش رژیم های ملی گرا است. هزاران سال یا صدها سال است که گروههای انسانی بسیاری در منطقه زندگی می کنند. آنچه درسالهای گذشته روی داده با هدف ریشه کنی این گروههای انسانی اعم از مرد و زن و کودک و تاریخ و تمدن و فرهنگ و کلیساها و دیرها و مساجد و ضریح ها و مقام ها بوده است. آنها فقط به دنبال ریشه کنی این گروههای انسانی نیز نیستند. آنها صرفاً به دنبال ریشه کنی وجود انسانی و جمعیتی نیز نیستند. آنها می خواهند هرچیزی را که با تاریخ ارتباط دارد حتی اگر سنگ و قلعه و مسجد و دیر و ضریح و مقام و کوه و سنگی بر روی کوه و یا اثری تاریخی در یک موزه باشد، ریشه کن کنند. می خواهند همه چیز را نابود کنند. اسناد آن موجود است. افزون بر اسناد، رفتارها و عملکردها نیز موجود است. عملکرد داعش و گروههای مشابه آن نظیر جبهة النصرة و غیره طی سالهای گذشته تائید کننده این اتهام است که ما علیه این طرح مطرح می کنیم. آنها به دنبال تغییر نقشه منطقه هستند. مقصود من اقلیت های دینی یا مذهبی نیست. حتی در اهل سنت نیز اینگونه است. هدف آنها ایجاد رنگ و اندیشه واحد و حذف بقیه است. به همین علت همواره گفته ام و مجدداً تاکید می کنم که بیشترین رنج حاصل از این گونه اقدامات را اهل سنت متحمل شده اند. اهل سنت بیشترین زیان را از این توطئه و این اندیشه و این طرح و.....دیده اند. از جمله ویژگی های این جنگ طی سالهای گذشته این بوده است که در آن هیچ ضابطه ای وجود ندارد. نه به قانون بین المللی و نه به نظامات و نه به اصول و ضوابط بشری و اخلاقی و قومی و عربیت و نژادی، به هیچ چیز پایبندی وجود ندارد. همه چیز برای تحقق این هدف جایز است. قربانی کردن اسلام و شهرت اسلام و قدسیت قرآن هیچ اهمیتی ندارد. اینکه همه کشته شوند هیچ اهمیتی ندارد. اینکه هیچ ارزشی باقی نماند نیز اهمیتی ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که عده ای می خواهند به هدف مشخص شده برسند.

سید حسن نصرالله : در جنگ های معاصر هر جنگی با استناد به قوانین و قواعدی اعم از قوانین درگیری و قوانین جنگی و قوانین درگیری بوده است. اما در جنگ سوریه هیچ قاعده ای وجود ندارد. مثلاً در جنگ یمن کل ملت این کشور درگیر هستند. همه چیز نابود می شود و هیچ چیز رها نمی شود. کل یک ملت در محاصره هستند. میلیونها نفر در محاصره هستند.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: در جنگ های معاصر هر جنگی با استناد به قوانین و قواعدی اعم از قوانین درگیری و قوانین جنگی و قوانین درگیری بوده است.

اما در این جنگ هیچ قاعده ای وجود ندارد. مثلاً در جنگ یمن کل ملت این کشور درگیر هستند. همه چیز نابود می شود و هیچ چیز رها نمی شود. کل یک ملت در محاصره هستند. میلیونها نفر در محاصره هستند. ما قبلاً نوار غزه را که یک یا یک و نیم میلیون فلسطینی مظلوم در محاصره هستند مثال می زدیم. اما اکنون بین 15 تا 20 میلیون نفر از یکسال و نیم پیش در محاصره هستند. قاعده این جنگ چیست؟ فرض می کردیم که قصد دارند اهداف نظامی را مورد حمله قرار دهند اما مشاهده کردیم که یک مراسم سوگواری را در صنعا هدف قرار دادند. چه شد؟ موضوع به کجا منتهی شد؟ شورای امنیت و کمیته های تحقیق بین المللی وموضع گیری های بین المللی کجاست؟ جهان اسلام و جهان عرب کجاست؟ در یک حمله صدها تن شهید شدند و هیچ کس چیزی نگفت و موضوع تمام شد و گفته شد ائتلاف سعودی به علت دریافت اطلاعات اشتباه این حمله را انجام داده اند و موضوع تمام شد و گفتند دست شما درد نکند. در این جنگ هیچ قاعده ای وجود ندارد.

دبیرکل جنبش مقاومت حزب الله لبنان در ادامه سخنانش گفت :« در عرصه سیاسی نیز اکنون مثلا در عراق، عراقیها با خونهای خود با داعش مقابله کردند و داعش را شکست دادند. عراقیهایی که با داعش مبارزه می کنند تنها شیعه نیستند ، شیعه ، سنی ، عربی ، کردی ، ترکمان ، ایزدی و مسیحی ، همه با تفاوت قومیت ، مذهب و توانمندیهای خود با داعش می جنگند. عراقیها در مقابله با داعش در موضع ملی متحد واقعی قرار دارند ، اجماع واقعی در مقابله با داعش وجود دارد و الان برای آزادسازی استان موصل و نه تنها شهر موصل می جنگند ، برای آزادسازی کل استان موصل که در آن شهرها ، مناطق و روستاهایی تحت سیطره داعش قرار دارد. اما متاسفانه در این حین شاهد موضع ترکیه هستیم که می گوید من برای دفاع از امنیت کشورم وارد شده ام و به اجازه هیچ کس نیاز ندارم. در مقابل بسیج مردمی عراق که عراقی است رفتنش به موصل ممنوع است ، اجازه ندارد برای دفاع از خاکش ، مردمش و کشورش بجنگد درحالی که عراقی است به اجازه ترکیه نیاز دارد اما ترکیه به اجازه هیچ کس برای ورود به عراق نیاز ندارد.

نصرالله گفت: بدتر از این ، آن است که درحالی که نیروهای عراقی مانند ارتش ، پلیس ، عشایر ، کردها ، عرب ، سنی ، شیعه ، ترکمان ، بسیج مردمی و بسیج عشایری هر روز دهها و صدها شهید برای آزادسازی موصل می دهند، ترکیه می آید و می گوید خواستار بازنگری در توافق سال 1923 لوزان است و موصل برای ترکیه است و باید به ترکیه بازگردانده شود. همه جمع شده اند تا این شهر را از دست داعش آزاد کنند، الان می گویی این شهر برای کیست. با چه معیاری این سخنان را می گویند، نمی دانیم. این منطق همانهایی است که در نبرد حلب نیز وارد شده اند. فردا نیز خواهند گفت حلب برای ماست، زمانی که از سیطره بر سوریه مایوس شدند البته عملا از آن مایوس شده اند و از سرنگونی نظام در سوریه که از آن نیز مایوس شده اند درحالی که به هر گروهی که می توانستند گفتند بفرمایید داخل سوریه و آنها عملا همه این گروههای مسلح را از سراسر جهان جمع کردند تا در حلب بجنگند، همه این اقدامات برای این بود که روزی بگویند حلب برای ماست برای ترکیه است و برای سوریها و برای مردم سوریه نیست. این مسائل هر روز با گذر زمان فاش می شود.

نصرالله افزود: به عنوان مثال امروز همه جهان داعش را محکوم می کنند ، همه جهان به تروریستی بودن داعش اعتراف می کنند و می گویند یک سازمان تروریستی است و جنایات زیادی شامل سربریدن با چاقو که از تلویزیون نیز پخش شده است، مرتکب شده است. این تروریستها مردان و زنان را سربریدند ، کشتند و ویران کردند و جنایات وحشیانه ای مرتکب شدند و فجایعی را مرتکب شدند که از انسانیت به دور است. پس از آن اسنادی آمریکایی منتشر می شود که خانم کلینتون آنها را انکار نکرد و در نامه هایش در پایگاه اینترنتی وابسته به او اعتراف می کند که از همان نخست عربستان سعودی و کشورهای منطقه ای دیگر از داعش حمایت کردند و کمک مالی به آن کردند.

نصرالله افزود: داعش تاکنون دهها هزار تن را کشته و صدها و بلکه هزاران تن را سر بریده، هزاران تن را اعدام کرده ، ملتها را ویران کرده ، خانواده ها را از بین برده ، کشورها را ویران کرده است و هنوز نیز به جنایات خود در سوریه ، عراق ، لیبی ، مصر ، یمن ، نیجریه و افغانستان ادامه می دهد ، پس از آن خود خانم وزیرخارجه( سابق) آمریکا اعتراف می کند عربستان سعودی و کشورهای دیگر از داعش حمایت کردند و رسید به آنجایی که الان هست. آیا کسی در جهان است که این کشورهایی را که حامی تروریسمی هستند که وحشیانه ترین و فجیعترین جنایات را به نام اسلام مرتکب شده است محاکمه کند ، تروریسمی که با تاسف شدید بر پرچم خود نوشته است محمد رسول الله (ص). این عمدی است و یک اقدام تصادفی نیست. نام محمد رسول الله (ص) که نور او تمام هستی را روشن کرد را می خواهند در تاریکی و سیاهی داعش و کسانی که از آن از نظر عقیدتی ، مالی و تسلیحاتی حمایت کرده اند قرار دهند و این پیامبر را بدنام کنند ، خطرناکترین چیز در این زمان همین است. آیا امروز کسی در جهان عرب ، در جهان اسلام ، در سراسر جهان ، در آنچه که جهان آزاد می نامند و در موسسات و سازمانهای حقوق بشر که ادعا می کنند از حقوق بشر دفاع می کنند، کسی هست که به این جنایت رسیدگی کند ، آنها که ادعا می کنند از حقوق بشر دفاع می کنند ، ما از آنها می خواهیم از کشورهایی که از داعش حمایت کردند و طبیعتا مسئول همه جنایات و کشتاری هستند که داعش مرتکب شده است، تحقیق کنند. ای دوستان آمریکا در لبنان و ای دوستان آمریکا در منطقه ، دوست شما آمریکا ، دوست شما هیلاری کلینتون می گوید عربستان سعودی و کشورهای دیگر با ذکر نام این کشورها ، از داعش همه گونه حمایتی کرده اند و فعالیت داعش را در منطقه تسهیل کرده اند. حتی او می گوید آنها فراتر از آن چیزی است که آمریکاییها می خواهند عمل کرده اند ، آمریکاییها وقتی اهداف مشخصی را برای داعش تعریف می کنند کشورهای حامی داعش فراتر از آن می روند و اهدافی را فراتر از آنچه که آمریکا خواسته است تعریف می کنند ، این نبردی است که در حال حاضر در منطقه وجود دارد. این مسئله با جانبداری و بیانیه ها و محکوم کردنها حل نمی شود بلکه به حضور واقعی در این رویارویی حل می شود در همه زمینه ها اعم از عرصه سیاسی ، رسانه ای ، میدانی ، اجتماعی ، فرهنگی و همه زمینه ها چرا که این خطر همه را تهدید می کند و همه را هدف قرار می دهد. این نبردی که شهید حاج علاء در آن به شهادت رسید نبردی است که همچنان ادامه دارد و ما به حضور خود در آن ادامه می دهیم. آنچه کمی قبل این جوان کربلایی علی رضا فرزند شهید گفت و همه شما و همه بینندگان شنیدند و فرهنگ نسلهای ما را بیان کرد هوشیاری ، بصیرت ، درک و خرسندی را نشان می دهد. آنچه علی رضا گفت از صمیم قلب و اعماق وجود خود گفت ، همه ما لبنانیها می دانیم و می فهمیم چه کسی در رسانه ها و مصاحبه های تلویزیونی آنچه می گوید از صمیم قلب و از اعماق وجودش است یا اینکه دارد به مردم دروغ می گوید و می خواهد مردم را فریب دهد ، این را به سادگی می فهمیم. علی رضا فرزند شهید آنچه گفت از صمیم قلب گفت و این عمق قلوب همه فرزندان این مسیر است که عرصه را خالی نکرده اند. من روز دهم محرم به شما گفتم و دوباره این را تکرار می کنم به همه کسانی که در لبنان شهدای ما را می شمارند و حتی با تاسف شدید برخی از رسانه ها و طرفها می گویم طبیعتا همه ما سرنوشتی داریم یعنی ممکن است 34 سال عمر کنیم ، ممکن است برخی از جوانان ما 18 سال ، برخی 20 سال ، برخی 25 سال و برخی از برادران 30 سال و یا 40 سال عمر کنند و نسلی هم هست در حزب الله که 70 سال ، 60 سال و نزدیک به 80 سال سن داشته باشد، طبیعتا ما هم انسان هستیم بیمار می شویم و برخی از برادران ما نیز مانند همه مردم دیگر ممکن است بر اثر بیماری و یا بر اثر سانحه رانندگی جان خود را از دست بدهند، هر گاه یکی از برادران ما بر اثر سانحه یا بیماری فوت کرد ما به او می گوییم فقید فلانی و برای او مراسم می گیریم و او را تشییع می کنیم اما رسانه های می آیند و می گویند نه او در سوریه کشته شده است اما حزب الله به او می گوید فقید ، چرا ما باید از اینکه نیروهای ما در سوریه شهید می شوند خجالت بکشیم ، ما به شهدای خود در سوریه افتخار می کنیم ، به شهید حاتم ، شهید علاء به شهید سید ذوالفقار ، به شهید ابو محمد الاقلیم ، به کاروانی طولانی از شهدا افتخار می کنیم. من روز عاشورا گفتم و می خواهم بار دیگر به کسانی که به خستگی ما دل بسته اند یا به خستگی خانواده های ما دل خوش کرده اند ، طبیعتا هزاران تن از مبارزان و مجاهدین ما به شکل روزانه در جبهه ها هستند و پشت سر آنها هزاران تن از خانوادهای آنها هستند که اخبار آنها را پیگیری می کنند ، کسانی که به خسته شدن ما دل خوش کرده اند باید بدانند مایوس خواهند شد.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش گفت: من روز دهم محرم گفتم و می خواهم آنرا با این جمله کامل کنم، به کسانی که منتظرند ما را خسته کنند یا خستگی خانواده های ما را ببینند زیرا به طور طبیعی، هزاران نفر از مجاهدان و برادران جنگجوی ما به طور روزانه، در جبهه ها هستند و بالطبع پشت سر آنان هزاران خانواده هستند که خبرهای آنان را پیگیری می کنند، کسانی که منتظرند خستگی ما را ببینند، بهتر است ناامید شوند. ما کسانی هستیم که اسرائیل را از سال 1982 تا سال 2000 معطل کردیم تا به آزادسازی دست یافتیم و هنگامی که سال 2000 به آزاد سازی رسیدیم، ما و دیگر گروههای مقاومت، به سوی خانواده های خود یا برای هواخوری باز نگشتیم، بلکه خود را برای جنگهای آینده آماده ساختیم، جنگهایی که می دانیم اسرائیل برضد ما به راه خواهد انداخت، زیرا دارای طرحها و طمع ورزیهای زیادی در لبنان و منطقه است. ما مردمانی هستیم که نه ملول می شویم و نه خسته، نه از جنگ، نه از دادن شهدا، نه از دادن زخمی، نه از گرسنگی، نه از محاصره، نه از اتهام و نه از ظلم، این بخشی از فرهنگ ما است، این بخشی از ژن طبیعی ما است، این از ساخت حزبی نیست یا از نظام درسی و سازمانی نیست، این بخشی از ماهیت ما است، از خونی که در رگهای ما است. ما تا آخر خط ادامه می دهیم و امروز به شما می گویم در یادبود این شهید فرمانده و در این شهرک بزرگ که پیش از شهید علا، شهدای زیادی داده اند و در همسایگی آن، شهرک کیفون نیز که در این راه شهدایی داده اند، ما تا پایان خط ادامه خواهیم داد، بنابر این هیچکس به هیچ وجه روی این موضوع حساب باز نکند که ما را بشکند، یا شکست دهد، یا وادار به بازگشت کند یا تضعیف کند.(سید حسن نصرالله در این لحظه کاغذی را از روی میز برداشت و گفت من از برادران خواستم به من بگویند آب و هوا چطور است که حاضران اذیت نشوند و به من گفتند خوب است و به همین علت شما گیر افتاده اید.)

وی افزود: نسبت به ما، تنها حالت ممکن که ما را از سوریه به لبنان باز می گرداند، پیروزی در سوریه است، فقط در این صورت، هنگامی که این محور در سوریه پیروز شود، هنگامی که طرح دیگر در سوریه سرنگون شود، طرح تجزیه، طرح سیطره بر سوریه از طرف گروههای تکفیری و کسانی که پشت گروههای تکفیری ایستاده اند. در این صورت دیگر علتی برای باقی ماندن ما در سوریه نخواهد بود و به عنوان جنگجو به لبنان بازخواهیم گشت و پس از آن باز هم به سوریه باز می گردیم اما به عنوان زائر، برادر، دوست، گردشگر، همسایه. این تنها حالت ممکن است و من با نگاه به همه تحولات منطقه می گویم طرح دیگر دچار ناکامیهای بسیار بزرگ و خطرناکی شده است و نشانه های شکست و بسته شدن افق در برابر آن، در بسیاری از مسائل واضح و آشکار است. دست کم ما هم اکنون در سال پنجم یا ششم هستیم و به شما می گویم که در همه محورها و جبهه ها، می توانیم بگوییم ما تا هم اکنون گروههای تکفیری و این طرح خطرناک را در منطقه از رسیدن به پیروزی که می خواسته است، باز داشته ایم و آنرا متحمل شکست در بسیاری از جنگها و بسیاری از جبهه ها کرده ایم، ما یعنی همه محور مقاومت و حزب الله جزئی از این محور است و آنچه به سوی آن می رویم پیروزی واقعی است زیرا ما واقعا از ملتمان، از گروههای مردمی، از تاریخ، از تمدن، از دین، از دینهای دیگر، از مقدسات و از موجودیت انسانی و کرامت و عزت ملت خود دفاع می کنیم. سید حسن نصرالله گفت: اما درمورد امور لبنان، شکی نیست که در چند روز گذشته، تحول بسیار مهمی رخ داد و آن این بود که رئیس جریان المستقبل از نامزدی میشل عون برای ریاست جمهوری حمایت و او را تایید کرد به گونه ای که درها را به طور کامل برای انتخاب ریاست جمهوری در موعد مقرر آینده باز کرد، با وجود اینکه تبلیغات رسانه ای رئیس جریان المستقبل برضد ما بود، زیرا ما میشل عون را نامزد کرده بودیم و با این حال به ما حمله می شد، با این حال من روی این موضوع توقف نمی کنم هر چند حق واکنش با ما است، اما الآن واکنشی نشان نمی دهیم تا بعد. اما می خواهم از جنبه مثبت سخن بگویم زیرا ما می خواهیم برای منافع کشور به نتایج مثبت برسیم این مرحله به طور کلی نیاز به چشم پوشی از مسائلی دارد، چشم پوشی از حساسیتها و حساب و کتابها و حتی از شرح و تفصیل. ما آنگونه که در رسانه ها می گویند، «سکوت ریاست جمهوری» اتخاذ کرده ایم نه به این علت که موضع ما شفاف نیست، یا اینکه مردد باشیم، یا دچار شک و تردید باشیم، یا بخواهیم تجدید نظر کنیم، خیر، بلکه به این علت که ما سخن می گوییم، برداران ما سخن می گویند، علما، نمایندگان و مسئولان ما در این باره سخن می گویند، در نهایت موقعی که سخن می گوییم ممکن است کلمه ای کم و زیاد شود اما یک جور سخن می گوییم. ما می خواهیم انتخابات ریاست جمهوری با موفقیت همراه باشد، پس نمی خواهیم سخنی بگوییم که کسی را تحریک کند و نمی خواهیم سخنی بگوییم که کسی را ناراحت کند، می خواهیم از هر نوع سخن و ادبیاتی که براساس سود و پیروزی و شکست و مطرح کردن نیتها و هدفها باشد، دوری کنیم. هر که می خواهد اینگونه سخن بگوید، بگوید، اما ما به عنوان حزب الله با این ذهنیت به مسائل نزدیک می شویم.

سید حسن نصرالله گفت: دوباره به شما می گویم که ما نمی خواهیم کسی را اذیت یا تحریک کنیم، به ویژه در چند روز گذشته این گونه مسائل مطرح شده بود، به هر حال هر موضعی که در روزهای گذشته اعلام شد تبعاتی بر جای خواهد گذاشت، هم برای کسی که تایید می کند و هم برای کسی که مخالفت می کند و نیز برای دیگران. ما در واقعیت می خواهیم به دور از هیاهوی رسانه ای، در مدت زمان باقی مانده، مسائل به صورت مثبت پیش رود و گره ها گشوده شود، در همین موضوع، مسائلی است که به این ترتیب است: اول اینکه هر موضوع اختلافی را می توان از طریق گفتگو حل کرد و به توافق رسید و به هم نزدیک شد، اختلافات در همه تحولات جدید سیاسی موجود، به طور قطع از طریق گفتگو قابل حل است و من به شما می گویم که هیچ کس چه در بین همپیمانان و دوستان و چه در بین دشمنان، کسی نیست که در فکر هرج و مرج یا بازگشت به جنگ داخلی باشد و سخنانی این چنینی که به رهبری جنبش امل یا جنبش امل نسبت داده می شود صحیح نیست و رهبری جنبش هم به طور قاطع آنرا رد کرده است اما با تاسف بسیار، برخی طرفها، برخی رسانه ها و جریانهای سیاسی، با وجود نفی قاطع جنبش امل در این مورد، همچنان به این موضوع می پردازند تا دیگران را بترسانند، تحریک کنند و فضای بد در کشور ایجاد کنند، بنابر این به عنوان نکته اول تاکید می کنم که هیچ کس در فکر چنین روشی نیست و هر موضوع سیاسی دشوار یا پیچیده، از طریق گفتگو و نیتهای خوب و مثبت نگری، می توان درمورد آنها به هم نزدیک شد و آنرا برطرف ساخت و اختلافات را درمورد آن، سر و سامان داد.

دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرد تلاش ها برای فتنه انگیزی بین این حزب و متحدانش در لبنان بی نتیجه خواهد ماند.

نصرالله در ادامه سخنرانی خود در مراسم هفتمین روز شهادت الحاج حاتم حماده از فرماندهان حزب الله گفت: مسئله دوم آن است که برای همه مسلم است و من هم با قاطعیت و به طور جدی تاکید می کنم، هیچ کسی امروز در لبنان وجود ندارد که با ذهنیت مدیریت دوگانه کشور فکر کند. دوگانه مذهبی، دوگانه طایفه ای و دوگانه حزبی مطرح نیست. همه طرف ها آگاهی، هوشیاری و تجربه کافی دارند و به خوبی درک می کنند که با ترکیب کنونی، هیچ دوگانه ای نمی تواند لبنان را اداره کند. هر چند که این دوگانه جایگاه مهمی از نظر سیاسی یا مردمی در کشور داشته باشد. من احساس می کنم همه چه متحدان و چه طرف مقابل، این باور را دارند. اما در این باره اجازه بدهید با صراحت و شفافیت بگویم که اطلاعات و مسایلی وجود دارد که باعث نگرانی هایی شده است که باید این نگرانی برطرف شود. این نگرانی ها دلایلی دارد و ما و شما دستکم سران سیاسی از این دلایل آگاهی دارند. همه ما باید برای برطرف کردن این عوامل نگرانی تلاش کنیم. در این کشور حتی اگر اعتماد کامل وجود نداشته باشد به سطحی از اعتماد نیاز داریم. باید با صراحت درباره عوامل نگرانی با یکدیگر سخن بگوییم و پرداختن به این نگرانی ها امکان پذیر است.

نصرالله افزود: مسئله سوم آن است که ما همواره در گذشته در حزب الله می گفتیم که باید مسئله انتخاب رئیس جمهور به شکل مثبت و مناسب صورت گیرد. من به طور کلی سخن می گویم تا امکان ادامه گفتگوها و رایزنی ها فراهم باشد. ما می گوییم طرف اساسی در کشور به نام جریان المستقبل وجود دارد. زمانی که این جریان موضع خود را اعلام می کند و تصمیم نهایی خود را اتخاذ می کند، زمینه ای برای بحث و گفتگو فراهم خواهد شد تا این مسایل را بهتر از هر زمان دیگری با بقیه متحدان و دوستان مان درباره انتخاب رئیس جمهور بررسی کنیم. بحث ها بین ما و متحدانمان در مرحله گذشته ادامه داشت و هرگز متوقف نشده بود. تلاش های ما در این زمینه مستمر بود و به دنبال راه هایی برای برون رفت از این مسئله بودیم. این تلاش های ما با هدف اعمال فشار و به معنای پیروی از یک طرف نبود. باید در چنین دیدگاهی بازنگری شود. دو حزب یا گروه که با یکدیگر متحد هستند، زمانی که درباره مسئله خاصی اختلاف پیدا می کنند، با یکدیگر گفتگو می کنند تا به نقاط مشترکی برسند. ائتلاف و اتحاد به معنای پیروی و وابستگی نیست. ائتلاف به معنای آن نیست که اگر یک طرف تصمیمی اتخاذ کرد دیگر طرف ها باید از آن پیروی کنند. عده ای در لبنان، ائتلاف را به مفهوم پیروی و وابستگی می دانند و طرفداران خود را هم بر این اساس تربیت کرده اند. به همین علت زمانی که یک نقطه اختلاف پیدا می کنند، به طور گسترده به این اختلاف می پردازند تا بین دو متحد، شکاف ایجاد کنند. چنین اقدامی اشتباه است. این دو متحد که درباره بسیاری از مسایل توافق نظر دارند، ممکن است درباره بعضی مسایل هم با هم اختلاف داشته باشند. اما اگر ائتلاف بین آنها پایدار و متکی بر اعتماد، دوستی و درک مشترک باشد، هر نوع اختلافی در هر مسئله کوچک یا بزرگی باعث از بین رفتن ائتلاف نمی شود. ما در حزب الله ائتلاف را به این صورت تفسیر می کنیم. به همین علت از زمان مشارکت در صحنه سیاسی با متحدان خود با احترام تعامل داشته ایم و خواهان تعامل همراه با احترام با آنها هستیم. ما به متحدان خود دستور نمی دهیم و آنها هم در موضعی قرار ندارند که بپذیرند کسی به آنها دستور بدهد. ما متحدان خود را زیر فشار قرار نمی دهیم، بلکه با آنها گفتگو می کنیم. آنها بر اساس باورها و اصول خود عمل می کنند. عده ای از ما می خواهند یا یک طرف خاص را زیر فشار قرار دهیم، اما ما چنین کاری نمی کنیم. ما موضع کلی داریم و تا جایی که بتوانیم به آن پایبند هستیم و با متحدان خود گفتگو می کنیم.

وی خاطر نشان کرد: ما به تلاش های خود ادامه خواهیم داد و امیدواریم انتخاب رئیس جمهور در شرایط آرام، منطقی و اطمینان بخش صورت گیرد و بتوانیم مسایل و مشکلات را برطرف و دیدگاه ها را به یکدیگر نزدیک کنیم. ما تلاش ها در این زمینه را آغاز کردیم و به این تلاش ها ادامه خواهیم داد. اما اینکه در این تلاش ها موفق شویم یا نشویم بستگی به شرایط دارد. چهارمین مسئله آن است که از زمان مطرح شدن لزوم انتخاب رئیس جمهور جدید در لبنان، متاسفانه بعضی طرف های سیاسی و به طور خاص بعضی گروه های سیاسی تنها دغدغه شان آن بوده است که چگونه از تنوع یا اختلاف نظرها درباره انتخاب رئیس جمهور استفاده کنند تا شکاف یا اختلاف، بلکه فتنه ایجاد کنند.

خواست آنها ایجاد فتنه است. من فقط بر اساس حدس و گمان حرف نمی زنم، بلکه با اطمینان می گویم که می خواهند بین حزب الله و جریان ملی آزاد لبنان و نیز بین حزب الله و جنبش امل و نیز بین حزب الله و جریان المرده و یا بین حزب الله و بقیه متحدانش فتنه انگیزی کنند. من این مسئله را صرفنظر از حمایت بقیه متحدانمان از ریاست جمهوری میشل عون یا سلیمان فرنجیه می گویم. متاسفانه از ابتدا تاکنون بر چنین هدفی متمرکز شده اند و در ماههای اخیر این تلاش خود را تشدید کردند. درباره روابط حزب الله و جنبش امل باید به آنها که به دنبال فتنه انگیزی هستند و به همه ناظران بگویم که روابط بین حزب الله و جنبش امل در سطح سران و در سطح طرفداران و در سطح مردمی عمیق تر، قویتر و محکم تر از آن است که با این سوء استفاده ها یا تلاش های ساختگی که عده ای به آن متوسل می شوند، بتوانند بر آن تاثیر بگذارند. روابط بین حزب الله و جنبش امل مبتنی بر پایه های فکری، اعتقادی و ایمانی، سیاسی، فرهنگی است و سرچشمه واحدی دارند و دوست یکدیگر هستند و این مسایل نمی تواند تاثیری بر آن بگذارد. بین ما و جنبش امل و شخص استاد نبیه بری روابط بسیار عمیق تر از اینها وجود دارد.

ارسال نظر: