این آمریکای واقعی است

گروه سیاسی « نسیم آنلاین »:: انتخابات ریاست جمهوری 2016 ایالات متحده را باید آینه تمام نمای آن چیزی دانست که در ساختار حاکم و بدنه اجتماعی این کشور جریان دارد؛ خط مشی و رویکردهایی که از یکسو به عنوان نماد نظام سیاسی آمریکا در هیلاری کلینتون جمع شده‌اند و اقدامات و رویاپردازی‌های عمومی مردم که در دونالد ترامپ متمرکز شده‌اند.

همین مساله، این انتخابات را به یکی از بی‌نظیرترین رویدادهای تاریخ معاصر آمریکا تبدیل کرده و چشم تحلیلگران سیاسی از سراسر جهان را به خود معطوف کرده است؛ چرا که هر دو نامزد با ادعای شفافیت، در حال نمایان کردن چرک جامعه آمریکایی در پیشگاه میلیون‌ها بیننده تلویزیونی هستند.

در این میان، رهبر انقلاب نیز چند روز پیش در سخنانی به این دوره از رقابت‌های انتخاباتی ایالات متحده اشاره کردند و با اشاره به مناظره های دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفتند: «این دو کاندیدا این روزها حقایق و فجایعی را از داخل آمریکا صراحتاً افشا میکنند که ما قبلاً بسیار کمتر از آن را میگفتیم اما عده ای باور نمی کردند و یا نمی خواستند باور کنند اما اکنون اظهارات آنها در مناظره ها نشانگر نابودی ارزش های انسانی در آمریکاست. لگدمال شدن ارزش های انسانی و حقوق بشر، تبعیض و نژاد پرستی از واقعیت های امروز جامعه آمریکاست.»

ایشان همچنین بحران اخلاقی را یکی دیگر از مشکلات جامعه آمریکا بویژه در میان سیاستمداران و دولتمردان این کشور برشمردند و افزودند: «سخنانی که این دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در هفته های اخیر درباره مسائل غیر اخلاقی بیان کردند که احتمالاً حرف بی حساب هم نیست، برای نابودی آبروی آمریکا کافی است.»

اما مگر کلینتون و ترامپ چه گفتند و چه کردند که همه تحلیلگران و رسانه‌های معتبر بین‌المللی معتقدند که آبروی آمریکا به تاراج رفته و به حراج گذاشته شده است؟ و حتی "بی بی سی" هم می‌گوید: وضعیت امروز انتخابات امریکا عبارت است از انتخاب بین نفرت از کلینتون و ترس از ترامپ؟ پاسخ را باید در جملات و رفتارهایی جستجو کرد که این دو نامزد در طول رقابت‌های انتخاباتی از خود بروز دادند.

هیلاری رادهام کلینتون، برآیند تمام آن چیزی است که «ساختار سیاسی ایالات متحده» نامیده می‌شود. فردی که ده‌ها سال است در عالی‌ترین جایگاه و مقامات سیاسی حضور داشته و اساسا بخشی از رویکردهای بنیادین آمریکا، توسط خود او بنیانگذاری شده است.

همین موضوع سبب می‌شود تا وقتی او اعلام می‌کند که دولت باراک اوباما نقش مستقیم و موثری در ایجاد گروه تروریستی داعش داشته، همگان انگشت اتهام را به سمت نهاد حکومت در آمریکا نشانه روند یا زمانی که دستور تهاجم نظامی به لیبی و کشتار هزاران نفر از مردم این کشور را صادر می‌کند و حتی از آن اقدام دفاع می‌کند، همه نگاه‌ها به سمت نظام سیاسی این کشور متمایل می‌شود.

هیلاری کلینتون با بلایی که بر سر معشوقه‌های شوهر خود - بیل کلینتون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا - آورده، تبدیل به یک نشانه در زمینه لاپوشانی فساد و توجیه آن به منظور ادامه پیشرفت در مسیر کسب قدرت شده است. شاید در این زمینه، گوش دادن به سخنرانی «مونیکا لوینسکی»، معشوقه جنجالی بیل کلینتون در مراسم TED در این زمینه راهگشا باشد.

دستکاری سازمان رای و همچنین دخالت آشکار مسئولان حزب دموکرات در تقلب به نفع او در زمان برگزاری انتخابات مقدماتی و رقابت کلینتون با برنی سندرز، یکی دیگر از نشانه‌های عادی ضد و بند و کلاهبرداری در نهاد سیاسی ایالات متحده است که البته با خشم بسیاری از مردم آمریکا نیز روبرو شد؛ مردمی که اعلام کردند حاضرند برای خلاصی از شر این ساختار فاسد، رای خود را به نام یک فرد فاسد که بخشی از این ساختار نیست بنویسند؛ یعنی دونالد جان ترامپ.

ترامپ نماد آن چیزهایی است که ارزش‌های یک شهروند آمریکایی را تشکیل می‌دهد. او ابایی از اینکه عاشقانه به هوسرانی می‌پردازد و از همخوابگی خود با زنان متاهل با افتخار قصه‌پردازی می‌کند، ندارد. ترامپ نماد موفقیت در جامعه آمریکاست و این مساله او را تبدیل به ستاره‌ای درخشان در میان افکار عمومی مردم این کشور کرده است؛ ستاره‌ای به درخشانی ستاره نام او در خیابان ستاره‌ها (خیابانی که در پیاده‌روی آن اسامی افراد مطرح در قالب یک ستاره در کف زمین نصب شده است.)

ترامپ مسائلی نظیر گرم شدن زمین و لزوم اهمیت دادن به مساله محیط زیست را یک ترفند از سوی دیگر کشورها برای ضربه زدن به اقتصاد آمریکا می‌داند که نشانگر ذهن شکاک و متوهم آمریکایی است؛ آمریکایی که خود یکی از بزرگترین آسیب زنندگان به محیط زیست و تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای است.

بهداشت عمومی از نظر او، معنایی جز گداپروری و زیرپا گذاشتن ارزش‌های آمریکایی ندارد و صراحتا مخالفت خود با این مساله را بیان کرده است. ترامپ همچنین تاکید خاصی بر آزاد گذاشتن مصرف مواد مخدر در میان مردم دارد. او همچنین غیرآمریکایی‌ها را موجوداتی موذی می‌داند که در حال آسیب رساندن به مردم کشورش هستند.

سلاح‌های کشتار جمعی، محبوب آقای تاجر هستند؛ تا جایی که صراحتا از لزوم استفاده از آنها توسط ایالات متحده برای کنار زدن مخالفان و دشمنانش سخن گفته است و حتی برخی کشورها را نیز به استفاده از این سلاح‌ها تهدید کرده است. شکنجه هم یکی از ابزارهای موردنظر ترامپ برای برخورد با منتقدین آمریکاست.

البته نباید فراموش ساخت که ترامپ قبل از همه اینها، انتقادات خود را معطوف به کلینتون و سیستم سیاسی آمریکا می‌داند. او می گوید. نظام انتخاباتی آمریکا "یک نظام فاسد و درهم‌شکسته" است.

همه این سخنان و اظهارنظرهاست که باعث شده تا تشت آنچه «آبروی آمریکا» در سطح جهان و در میان افکار عمومی نامیده می‌شود، بر زمین بیفتد و صدای خیلی‌ها را دربیاورد. قدرت نرم ایالات متحده که به واسطه رسانه‌های پرشمار و فوق حرفه‌ای آمریکا تولید شده، حالا و در جریان رقابت‌های انتخاباتی این دوره به شدت آسیب دیده و حتی می‌توان گفت قابلیت احیای مجدد نیز ندارد.

بی بی سی در این زمینه می گوید: در میان کاربران اجتماعی این بحث درگرفته که کدام یک خطرناک تر است؟ ادبیات و رفتارهای ترامپ مانند آنچه در ضدیت با زنان می‌گوید یا مبادلات کلینتون و همفکرانش در تجارت اسلحه و مراودات آنها با کشورهایی همچون عربستان!

هیلاری کلینتون به عنوان نماد نظام و دونالد ترامپ به عنوان نماد جامعه، چنان رفتارها و سخنان نامعقول و سخیفی از خود ارائه داده‌اند که الگوی خیالی مطلوبیت ساختار سیاسی - اجتماعی آمریکا در جهان فرو ریخت و حالا نگرانی همه مردم - حتی خود آمریکایی‌ها - این است که فرجام هدایت سکان مدیریت این کشور توسط این دو فرد فاسد و ناکارآمد به کجا خواهد رسید.