نگاهی تحلیلی به دوران امامت امام حسن مجتبی(ع):

فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی امام حسن(ع) در دوران صلح؛(بخش اول)

کدخبر: 2075843

دوران امامت ده ساله وی به شدت تحت تاثیر جریان صلح ایشان با معاویه قرار گرفته است. از اینرو به دوران ده ساله و فعالیت های حضرت در مدینه کمتر پرداخته شده است...

به گزارش « نسیم آنلاین » ، سایت خبری فرهنگ نیوز در مطلبی به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) نوشت:

حسنین(ع) از همان دوران کودکی مورد توجه و عنایت پیامبر عظیم الشان اسلام بوده اند. انتخاب ایشان برای مباهله، شرکت در بیعت رضوان نشانه موقعیت منحصر به فرد آن ها و نیز تلاش پیامبر(ص) برای آماده کردن جامعه در پذیرفتن رهبری و جانشینی آنان بود.امام حسن مجتبی(ع)با شروع حکومت علوی امیرالمومنین(ع) در تمام عرصه های سیاسی ونظامی حضور فعال دارند و بعد از شهادت امیرالمومنین(ع) رهبری امت اسلامی را بر عهده می گیرد.

حکومت سیاسی امام حسن مجتبی(ع) چند ماهی بیشتر دوام نیاورد؛چرا که نفوذ عناصر معاویه در بین سپاه حضرت و فریفتن نیروهای آنها با ابزارهای مختلف از جمله زر و سیم و وعده مناصب و از سوی دیگر سست عنصری سپاه بخصوص برخی از شخصیت های خاص و...منجر به این شد که امام برای حفظ جان اندک شیعیان و نیز به علت آماده نبودن زمینه های ادامه مبارزه بر علیه معاویه و سپاه شام، علی رغم میل باطنی تن به صلح با معاویه بدهد.

در حقیقت علت و چرایی وپیامدهای صلح امام حسن(ع) بیشترین توجه را از سوی مورخان و محققان به سوی خود جلب کرده است و دوران بعد از صلح امام حسن(ع) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه امام حسن مجتبی(ع) از سال 41 هجری قمری تا سال 51 هجری قمری رهبری و امامت شیعیان جهان را در مدینه بر عهده دارد.

امام در این دوران ده ساله چه فعالیت های فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی داشته اند؟ نوشتار پیش روی در چند یادداشت، تلاش دارد به بخشی از این مسائل بپردازد.

الف.کادر سازی با تربیت و آموزش نیروهای کارآمد

آنچه که برای امام حسن(ع) اهمیت زیاد داشت این بود که به علت خفقان و فضای مسموم سیاسی، نیروهای کارآمد و وفادار تربیت کند که این نیروها در جهت نشر معارف اهل بیت، با بدعت های موجود در جامعه مبارزه کنند. از اینرو امام پس از حضور در مدینه به تربیت شاگرد پردخت. از اینرو محدثان، راویان و دانشمندان بزرگ به سوی آن شهر شتافتند و جهت کسب فیض، گرد آن حضرت جمع شدند. برخی از این افراد عبارتند از:

1.احنف بن قیس: از اصحاب رسول خدا (ص) و امیر مؤمنان و حسن بن علی (ع) بود.

2. اصبغ بن نباته: از راویان و اصحاب خاص علی بن ابی طالب و امام حسن (ع) بوده است.

3. جابر بن عبدالله انصاری: از اصحاب رسول خدا (ص) و علی بن ابی (ع) و حسنین و زین العابدین و امام باقر (ع) که در غزوه بدر و هجده غزوه دیگر شرکت نمود، هفده روایت از وی نقل شده است و در سال 78 هجری قمری از دنیا رفت.

4. حبة بن جوین عرفی: اهل یمن و از اصحاب امیر مؤمنان و امام حسن (ع) بوده است.

5.حبیب بن مظاهر: او از یاران علی بن ابی طالب و امام مجتبی (ع) بوده و در زمره «شرطة الخمیس »است و در کربلا به شهادت رسیده است.

6. حجر بن عدی بن حاتم کندی کوفی، از اصحاب وفادار امیرالمومین، امام حسن(ع) بود و در مسیر دوستی اهل بیت به شهادت رسید.

7. رشید هجری: از اصحاب خاص امیر مؤمنان و امام حسن (ع) بوده و در مسیر دوستی علی بن ابی طالب (ع) به شهادت رسید و در رجال کشی از وی روایات زیادی نقل شده است.

همچنین بعضی از راویان و کسانی که در نزد آن حضرت تلمذ نموده و روایاتی را نقل کرده اند عبارتند از:

ابوالاسود دوئلی، ابو اسحاق بن کلیب سبیعی، ابو جوزی، ابوصادق «کسان بن کلیب » ، ابو مخنف (لوط بن یحیی ازدی)، ابو یحیی (عمیر بن سعد نخعی)، اسحاق بن یسار، اشعث بن سوار، جابر بن خلد، جارود بن منذر، حبابة بنت جعفر والبیة ، حذیفه بن اسید غفاری، سفیان بن ابی لیلا همدانی، سفین بن لیل، سوید بن غفله، شعبی، طحرب عجلی، عبدالله بن جعفر طیار، عبدالله بن عباس، عبدالرحمان بن عوف، عمر بن قیس مشرفی، عیسی بن مامون زراره، فاطمة بنت حبابه والبیه، محمد بن اسحاق، مسلم بن عقیل، مسلم بطین، مولی ابی وائل (ابو رزین بن مسعود)، نفالة بن مامون، هبیرة بن مریم، هلال بن نساف...

اینان برخی از شاگردان و یاران امام حسن مجتبی (ع) بودند که از شهرها و کشورهای مختلف مانند کوفه، یمن، همدان و . .. جمع شده بودند. آنان همگی در محضر آن بزرگوار کسب فیض نمودند و تربیت یافتند و در برابر هجوم فرهنگی معاویه بدعت گذار ایستادند، برخی از آنان بعد از شهادت حسن بن علی (ع) به دست معاویه به شهادت رسیدند و برخی دیگر در سال 61 هجری قمری در رکاب امام حسین(ع) در برابر یزید بن معاویه به شهادت رسیدند..

ب.نشر معارف وفرهنگ اسلامی و مبارزه با بدعت ها

از امور اساسی دیگری که امام مجتبی (ع) آن را به بهترین وجه انجام داد و بدان اهمیت فراوان می داد، نشر فرهنگ اصیل اسلام در برابر تحریفات و تهاجم فرهنگی حاکمان اموی به ویژه معاویه بود، زیرا این خاندان بیش ترین و بالاترین دشمنی ها را در مقابل اسلام و رسول خدا (ص) روا داشتند. ابوسفیان با تحریک قریش و تهیه سلاح، جنگ بدر و احد و احزاب و ... را علیه رسول خدا (ص) و مسلمانان به راه انداخت، پسرش معاویه نیز جنگ صفین را علیه خاندان اهل بیت (ع) رهبری کرد و در نهروان و جمل و تحریکات داخلی دیگر از هیچ گونه جنایتی فروگذار نکرد.

معاویه پس از پیروزی نظامی علیه حکومت عراق و اهل بیت ، تهاجمی را برای نابودی فرهنگ رسالت و امامت امامان راستین شیعه آغاز کرد. موارد زیر از مصادیق این تهاجم است که تفضیل آنهابحث جداگانه ای را می طلبد.

الف) بدعت گذاری در دین

ب) تشویق جاعلان حدیث

ج) علنی نمودن منکرات

معاویه با همه کوششی که در از بین بردن سیره رسول خدا (ص) و منزوی کردن اهل بیت داشت، موفقیت چندانی به دست نیاورد، زیرا امام مجتبی (ع) شیوه ای را که در تربیت مردان صالح و فدایی برای اسلام و معرفی فرهنگ اصیل و صحیح امامت راستین در مدینه جدش رسول خدا انتخاب کرده بود، اثری ژرف در دل های مردم و مسلمانان گذاشت، آنان دانستند که احکام شرعی و مسائل روزمره خود را باید از مدینه دریافت کنند.امام مجتبی (ع) نامه هایی را به بعضی از افراد مؤثر و ناآگاه به صورت کاملا پنهانی ارسال می داشت و در آن، انحرافات هیات حاکم را از سیره جدش رسول خدا (ص) بیان می نمود و نیز مردانی را آموزش و تعلیم می داد و به شهرهای مختلف می فرستاد. آن امام بزرگوار لحظه ای آرام نمی گرفت به طوری که معاویه از فعالیت هایش وحشت داشت.

ابن صباغ مالکی درباره فعالیت های فرهنگی و تدریس امام مجتبی (ع) می نویسد؛

«نماز صبح را در مسجد النبی برگزار می نمود و تا طلوع آفتاب می نشست وبه ذکر خدا مشغول بود. روزها مردم گرداگردش حلقه می زدند و او برایشان معارف و احکام الهی را بازگو می نمود. مردم بر اطراف آن بزرگوار گرد می آمدند تا سخنانش را بشنوند که دل های شنوندگان را شفا می بخشید و تشنگان معارف الهی را سیراب می نمود. بیانش حجت قاطع بود، به طوری که جای احتجاج و مجادله و استیضاح باقی نمی گذاشت».

نشر فرهنگ اصیل اسلام توسط حسن بن علی عل(ع) در دوره ده ساله، موجب احیای مجدد اسلام و یادآور گفتار و کردار و نظریات پیامبر عظیم الشان بود...

ادامه دارد...

ارسال نظر: