رشد ۷ درصدی اقتصاد در نیمه نخست امسال به دلیل برجام بود
اقتصاددان حامی دولت: اگر پوپولیستها در انتخابات ۹۶ پیروز شوند، اقتصاد ایران در سراشیبی سقوط قرار میگیرد!
مهدی پازوکی گفت: اگر تندروها و حامیان دولتهای پوپولیستی در انتخابات سال ٩٦ به قدرت برسند، نه تنها شاهد رشد اقتصادی نیستیم، بلکه ممکن است نرخ رشد اقتصادی در سراشیبی قرار بگیرد!
گروه اقتصادی « نسیم آنلاین » - دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان حامی دولت - اقتصاد ایران پتانسیل لازم و کافی را برای رسیدن به رشد ٨ درصدی دارد. اینکه بر اساس گزارش شش ماهه سال ٩٥ بانک مرکزی و مرکز آمار ایران شاهد رشد ٧ درصدی هستیم به دلیل فرصتها و ظرفیتهای ایجاد شده حاصل از برجام است. البته عمده این رشد ٧ درصدی را مدیون افزایش ظرفیت تولید و فروش نفت و فرآوردههای نفتی هستیم. به طوری که میزان فروش نفت ایران در دوران تحریم حدود یک میلیون و ١٥٠ هزار بشکه در روز بود در حالی که بر اساس گزارشهای شرکت ملی نفت ایران این میزان در دوران پس از لغو تحریمها به ٢ میلیون و ٤٠٠ هزار بشکه در روز رسید. از سویی دیگر بازارهای ایران که در دوران تحریمها از حضور بسیاری از سرمایهگذاران و بازارهای تجاری مهجور مانده بود، درهای خود را به سوی بازارهای جهانی گشود.
عملکرد دولت هوگو چاوز در ونزوئلا به عنوان یک دولت پوپولیستی نشان میدهد که از آنجایی که توانمندی پوپولیستها محدود به شعار دادن میشود، با روی کار آمدن چنین دولتهایی منجر به بهخطر افتادن منافع ملی هر کشوری میشود. چنانچه با به قدرت رسیدن چاوز در ونزوئلا شاهد نرخ تورم ٤٠٠ درصدی، نرخ سرمایهگذاری خارجی، نرخ رشد اقتصادی و سایر شاخصههای اقتصادی منفی شده و تا مرز سقوط پیش رفت. به این ترتیب پیشبینی میشود اگر تندروها و حامیان دولتهای پوپولیستی در انتخابات سال ٩٦ ریاستجمهوری ایران به قدرت برسند، نه تنها شاهد رشد اقتصادی نیستیم، بلکه ممکن است نرخ رشد اقتصادی در سراشیبی قرار گرفته و آسیبهای جدی را به نظام اقتصادی کشور و در نتیجه منافع ملی وارد کند و در غیر این صورت میتوان به رشد ٨ درصدی اقتصاد امیدوار بود.
چرا که با قدرت یافتن دولت پوپولیستی بازار رانتهای اطلاعاتی، اقتصادی، سوداگری و دلالی داغ شده و مهلکترین و درازمدتترین آسیبها به نظام اقتصادی وارد میشود. به جرات میتوان گفت در دوران تحریم به دلیل محدودیتهایی که در حوزه بازرگانی، تجارت و سایر حوزههای اقتصادی به دلیل محدودیتهایی در نقل و انتقالات پولی- مالی به وجود آمده بود، اقتصاد ایران تبدیل به جولانگاهی برای دلالان شده بود.
در نتیجه شکل گرفتن چنین رویهای در آن دوره طبقهای از نوکیسهها به وجود آمد که در بسیاری از سطوح نظام اقتصادی ریشه دوانده بودند و هنوز هم در بسیاری از موارد میتوان رد پای آنها را مشاهده کرد. به نحوی که در زمینه عقد قرارداد و خرید هواپیمای ایرباس شاهد نقدهای بیموردی بودیم که ریشه آن را میتوان در به خط افتادن منافع این عده خاص دانست. در این میان اصلیترین نقدی که میتواند به عملکرد دولت تدبیر و امید وارد دانست حضور افرادی در حوزه مدیران میانی نهادهای کلیدی کشور است که متاسفانه بدون بلیت سوار قطار دولت یازدهم شدهاند. به این معنا که عدهای مدیران میانی بدون اینکه از مدرک تخصصی و تجربه کافی برخوردار باشند و به واسطه وابستگی به دولت پوپولیستی سابق، پستهای کلیدی را در دست دارند که به موجب این پستها ممکن است تصمیمسازیهایی انجام شود که به ضرر منافع اقتصادی مردم باشد. به جرات میتوان گفت که درصورت قدرت یافتن تندروها در ایران منافع ملی ایران به خطر میافتد.
چنانچه در انتخابات گذشته ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی دیدیم که توده مردم خواهان تغییر، اصلاح و میانهروی است. چرا که به تجربه ثابت شده است که قشر تندروی ایران توجه لازم را به منافع و امنیت ملی ایران ندارد و چنین رویهای میتواند برای نظام اقتصادی مشکلساز شود. بنابراین میتوان گفت در صورتی که تصمیمگیریهای سه قوه در ایران در یک راستا قرار گیرد میتوان به آینده اقتصاد ایران بسیار امیدوار بود. چرا که ایران همچنان دارای دو مزیت اصلی برای جذب سرمایه خارجی است. نخست اینکه انرژی در ایران نسبت به سایر کشورهای آسیایی و اروپایی ارزانتر است و از سویی نیروی کار متخصص و ماهر در ایران دستمزد بالایی دریافت نمیکنند. همین دو مزیت نقش بسزایی در جذب سرمایه خارجی ایفا میکند.