«نسیم آنلاین»، از آخرین وضیعت نبرد نیروهای مقاومت در عراق و سوریه با گروه تروریستی داعش گزارش میدهد؛
عملیات همزمان در موصل و شرق حلب، برنامه جدید مقاومت برای مقابله با داعش
وضعیت میدانهای نبرد در عراق و سوریه به روشنی بیانگر آغاز فصل جدیدی در معادلات منطقه غرب آسیا و به خصوص مواجهه با بحران تروریسم تکفیری در این منطقه است.
گروه سیاسی نسیم آنلاین :: ارتشهای سوریه و عراق به همراه نیروهای مقاومت توانستند در دو جبهه قرینه هم یعنی موصل و شرق حلب مناطق مهم و متعددی را آزاد و مواضع خود را تثبیت کنند. وضعیت میدانهای نبرد در عراق و سوریه به روشنی بیانگر آغاز فصل جدیدی در معادلات منطقه غرب آسیا و به خصوص مواجهه با بحران تروریسم تکفیری در این منطقه است.
تحرکات دیپلماتیک از یک سو و پیروزیهای ارتش سوریه و عراق در کنار نیروهای مقاومت از سوی دیگر فشار وارد آمده بر داعش و سایر گروههای تروریستی را مضاعف کرده است. اما در حال حاضر چند موضوع مهم در تحلیل برخی کارشناسان و اخبار اغلب رسانههای منطقهای و بینالمللی مشاهده میشود که پرداخت به آن برای درک بهتر مخاطب از شرایط میدانی منطقه غرب آسیا لازم است.
در شرایطی که تنها 48 ساعت از انتشار خبر آزادسازی شهر مهم و استراتژیک تدمر در قلب کشور سوریه میگذشت و درحالی که ارتش عربی سوریه و نیروهای مقاومت موفق به آزادسازی 100 کیلومتر مربع در شرق حلب شده بودند پیروزی محور مقاومت به اینجا محدود نشد و نیروهای ضدتروریسم و مقاومت عراقی نیز توانستند بخش های مهمی را در غرب موصل آزاد کرده فشار را بر ساختار و سازمان رزم نیروهای تکفیری و تروریست های بین المللی بیشتر کنند.
در اینجا چند موضوع دیگر وجود دارد که باید برای رفع شبهه و درک بهتر مخاطبین آن را تشریح کنیم. مسئله اول علت حرکت بدون وقفه ارتش در مناطق شرقی حلب و به قول رسانههای غربی علل ماراتن دریاچه اسد در میان نیروهای مسلح موجود در سوریه است. موضوع بعدی شهر مهم و استراتژیک تدمر سوریه و چرایی سقوط و آزادسازی این شهر برای چهارمین بار متوالی است. باید به این سوال پاسخ داده شود که چرا در شرایطی که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در موارد قبلی توانستند این شهر را آزاد و مواضع خود را در این منطقه تثبیت کنند به پیشروی در محور تدمر-رقه ادامه نداده و با پدافند شرایط حمله و تکهای داعش را فراهم آوردند.
مسئله سومی که در نگاه رسانهها و تحلیل کارشناسان به آن توجه شده وضعیت کنونی گروه تروریستی داعش در مناطق اشغالی آنها در عراق و سوریه است. مسئلهای که با توجه به آزادسازی مناطق قابل توجهی در استان نینوای عراق و شهرهای مهم سوریه از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
ماراتن دریاچه اسدبا آزادسازی حلب و مناطق شرقی این استان محور مقاومت در سوریه شاهد اتفاق بسیار مهمی در سازمان رزم خود بود. با آزادسازی بیش از 16 هزار نیروی رزمی که در حلب درگیر عملیات آزادسازی شهر بودند پتانسیل زیادی از نیرو آزاد شد و این امکان به نیروهای مقاومت و ارتش سوریه داد شد تا بتواند آن را به سایر جبهههای سوریه تزریق کند. بعد از آزادسازی و پاکسازی کمربند امنیتی حلب، پیشروی به سوی شهر راهبردی "الباب" به عنوان اولین هدف در دستور کار قرار گرفت. شهری که همزمان از سوی ارتش متجاوز ترکیه به عنوان هدف عملیاتی انتخاب و پیشرویها را به سوی آن آغاز کرده بود.
در شرایطی که ارتش سوریه در حال درگیری با گروه تروریستی داعش بود ارتش ترکیه توانست دروازه جنوبی شهر الباب را اشغال کرده و همه تلاشها برای بازپسگیری این شهر را به طور موقت ناکام بگذارد. نیروهای سوری که با میانجیگری دولت روسیه از درگیری با ارتش ترکیه پرهیز کرده بودند با تغییر محور عملیات به سوی حومه جنوبی شهر منبج درصدد توقف اشغالگری ارتش ترکیه برآمدند و همزمان با آن عملیات در دو محور شرق فرودگاه کویرس و محور جنوبی به سوی دیر حافر کلید خورد.
ترکها که در توافقی پنهانی با گروه تروریستی داعش موفق به اشغال دو منطقه الباب و قباسین شده بودند در ادامه به بهانه مبارزه با تهدید گروه تروریستی داعش دو شهر "منبج" و "رقه" را به عنوان اهداف بعدی خود اعلام کردند. در این شرایطی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت با ایجاد یک سرپل خود را به جنوب شهر منبج رساندند و توانستند با الحاق مناطق خود به مناطق تحت تصرف نیروهای دمکراتیک سوریه، معبر پیشروی اشغالگران ترک را مسدود کرده، موضعی قدرتمند در برابر آنها و تروریستهای ارتش آزاد ایجاد کنند.
انسداد معبر پیشروی ترکها و تروریستهای ارتش آزاد در شمال شرق حلب در حالی محقق شد که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت عملیات خود در دو محور مذکور در شرق حلب را ادامه داده در نهایت پس از ۵۵ روز عملیات سنگین توانستند در محور شرق کویرس، شهرک راهبردی "الخفسه" را آزاد و پس از پنج سال به دریاچه راهبردی "الاسد" در شرق استان حلب برسند.
آزادسازی الخفسه در شرایطی رخ داده است که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت عملیات در محور سوم شرق حلب که به سوی دیر حافر در جریان است را متوقف نکرده و با ادامه عملیات به دنبال آزادسازی این منطقه به عنوان دومین پایگاه مهم داعش در استان حلب پس از الباب هستند. آزادسازی حلب که با عنوان آغاز فصلی جدید در معادلات میدانی سوریه مطرح است نه تنها استان استراتژیک سوریه را به دامان این کشور بازگرداند بلکه 16 هزار نیروی رزمی مقاومت را هم به جبهههای مختلف سوریه تزریق کرد. مسئلهای که باعث شد نیروهای سوری در ۵۵ روز گذشته بیش از ۱۰۳۰ کیلومترمربع از مساحت اشغالی شرق حلب را از وجود عناصر تروریستی داعش پاکسازی کرده و جای پای محکمی برای نبرد نهایی در رقه به دست بیاورند.
پالمیرا سکوی نابودی تروریسم بین المللی در سوریه
یکی از مهمترین اخباری که طی هفته گذشته در رسانه های مختلف منطقهای و بین المللی دست به دست شد خبر آزادی تدمر و پاکسازی این شهر از لوث تروریست های تکفیری و عناصر مسلح داعش بود. ارتش سوریه و مقاومت به همراه نیروهای متحد روسی بعد از گذشت بیش از دوماه از اشغال دوباره تدمر عملیات آزادسازی این منطقه را کلید زده و از بامداد چهارشنبه گذشته با صدور فرمان آغاز مرحله نهایی عملیات، پیشروی در محورهای مختلف این منطقه را آغاز کردند.
پیش از از پاکسازی تدمر هم این سوال ذهن برخی از مخاطبان را به خود مشغول کرده بود که هدف ارتش سوریه و مقاومت برای روزهای پس از پاکسازی این شهر چیست؟ آیا مانند دفعات قبل نیروها بعد از پاکسازی تدمر در این شهر تاریخی پدافند میکنند یا اینکه پیشروی به مناطق دیگری در دستور کار قرار خواهد گرفت؟ هدف بعدی پیشروی به سوی دیرالزور خواهد بود یا رقه را به عنوان هدف بعد از پالمیرا انتخاب میکنند؟
قبل پاسخ به این سوالها باید این موضوع را متذکر شد که تصمیمگیری در حوزه نبرد و جنگ به دو شاخص وضعیت میدان نبرد و مذاکرات سیاسی بستگی دارد. در واقع فقط معادلات میدانی یا تنها مذاکرات سیاسی نیست که سرنوشت جنگ را مشخص میکند بلکه هماهنگی این دو مسئله است که نتیجه امور را مدیریت میکند.
اما در خصوص اینکه چرا شورای عالی فرماندهی جنگ در سوریه در موارد قبلی حضور خورد در تدمر با وجود اهدافی معقول چون "دیرالزور" و "السخنه" اقدام به پیشروی و عملیاتهای منظم نکردهاند باید گفت این مسئله ریشه در دو موضوع سیاستهای جنگ و وضعیت پتانسیل نیروهای رزمی در سوریه دارد.
با جود اینکه در عملیات گذشته تدمر نیروهای عمل کننده با هدف عملیات در شرق پالمیرا و اخذ تماس با منطقه "السخنه" پیشرویهای خود را تا میدانهای نفتی آراک داشتند اما به دلیل برخی توافقات سیاسی و دلایل نظامی در این منطقه متوقف شده و به دلیل مشکلات موجود در خصوص سازمان رزم عمل کننده مجبور به پدافند در این مناطق شدند.
فرسایش نیروهای عمل کننده و از همه مهمتر مسئله حلب شرایط میدانی را به سمتی سوق داد که پیشرویها در شرق تدمر متوقف و اکثر توان رزمی به عملیات حلب معطوف شود. در شرایطی که پیشروی در شرق منطقه پالمیرا متوقف شده بود گروه تروریستی داعش با استفاده از تاکتیک جنگی نامتقارن و تکهای سیال که با انتقال بخش قابل توجهی از سازمان رزم این گروه تروریستی از موصل به سوریه همراه بود اقدام به عملیات هجومی و اشغال دوباره تدمر کرد.
گستردگی جبهههای جنگ در سوریه (که تقریبا نیمی از توان انسانی ارتش در محاصره حلب، داریا، معضمیهالشام، وادی بردی، خان الشیح و برخی مناطق دیگر درگیر بودند) باعث شده بود تا ارتش نتواند پوشش کاملی به خطوط درگیری بدهد. اما پس از مصالحههای صورت گرفته و خروج تروریستها از مناطقی که برخی از آنها در بالا برشمرده شد، دهها هزار نظامی سوری از یگانهای مختلف آزاد شده و علاوه بر پتانسیل رها شده از حلب آماده ورود به خطوط درگیری شدند.
فرجام سخن
با وجود شرایط فعلی در جبهه های نبرد در سوریه و عراق گروه تروریستی داعش از اقدامات تدافعی و مقابله با سازمان رزم عمل کننده از سوی ارتش و مقاومت سر باز زده و همه توان خود را برای دفاع از مناطق حیاتی خود به کار بسته است. تشکیلات تروریستی داعش با وضعیت موجود در عراق و مرزهای شمالی سوریه از لحاظ نیرو و لجستیک با مشکلات جدی مواجه شده است که محصول این موضوع را میتوان در تلاش برای جلوگیری از تحمیل خسارتهای انسانی و لجستیکی در جبهههای شرق حلب مشاهده کرد.
از سوی دیگر برخی کارشناسان مسائل بین الملل و نظامی معتقدند روندی که گروه تروریستی داعش آن رابرگزیده ناشی از یک تاکتیک کارشناسی شده است. اتاق عملیات داعش در شرایطی که فشارهایی بسیاری بر جبهه و خطوط تماس آن وارد میشود به دنبال تجمیع ظرفیت موجود و بهرهبرداری از آن در نقاط حساس و مشخص است.
برخی تحلیلگران مسائل غرب آسیا بر این باور هستند که با ادامه عملیات موصل و آزادسازی مناطق مهم عراق از اشغال داعش که همزمان با عملیات ارتش سوریه و مقاومت در خاک سوریه انجام میشود، استیصال این گروه تروریستی را در پی خواهد داشت و عناصر داعش بیش از پیش در موضع انفعالی فرو میروند. اکنون به شکل مشخص این مساله نمودار شده که بعد از این داعش باید برای ادامه حیات خود دست و پا بزند و وضعیت میدانی منطقه نشان میدهد که این گروه تروریستی راهی به جز این در پیشرو ندارد.
تشکیلاتی که با انجام عملیاتهای سیال و تعویض مکرر خطوط عملیاتی در عراق و سوریه اهداف خود را به دولتهای قانونی هر دو کشور تحمیل میکرد و نفوذ و سطح عملیاتی آنها به حدی بود که توانایی عملیاتهای مکرر در عمق خاک اروپا را داشت حالا با قرار گرفتن در یک حلقه محاصره نه تنها باید برای حیات خود بجنگد بلکه باید همه توان خود را به کار گیرد تا اهداف عملیاتی دیکته شده از سوی ارتش دو کشور عراق و سوریه و نیروهای مقاومت را مدیریت کند و این در نهایت میتواند آغاز شمارش معکوس نابودی این گروه تروریستی باشد.