رضوی در یادداشتی مطرح کرد:

الحق و الانصاف کار صنفی مرد خود را می‌طلبد

کدخبر: 2100609

سید محمود رضوی در یادداشتی درباره فعالیت های صنفی گفت که کار صنفی مرد خود را می‌طلبد و این خدمات است که ابقا می‌شود.

به گزارش « نسیم آنلاین »، سید محمود رضوی تهیه کننده سینما درباره فعالیت های سینمایی یادداشتی نوشته که در این یادداشت آمده است:

«پذیرش مسئولیت فعالیت صنفی در همه مشاغل و صنوف، ازخودگذشتگی می خواهد در سینما حتما بیشتر، چون علاوه بر از خودگذشتگی و ترک همه امکانات جهت فعالیت به علت شهرت و زیر ذره بین بودن اعضای این صنف، باید همه نوع زخم زبان و تهمت را هم به جان خرید.

در این سال هایی که در سینما مشغولم فعالیت ٣ هنرمند بزرگوار آقایان محمدمهدی عسگرپور، سیدرضا میرکریمی و منوچهر شاهسواری را به عنوان مدیر در خانه سینما دیده و با 2 نفر از این عزیزان نیز خارج از فضای صنفی از نزدیک همکاری و مراوده داشته ام.

یقینا هر ٣ عزیز مثل همه ما در عملکرد خود نقاط قوت و ضعف هایی نسبت به یکدیگر و نسبت به مدیران پیش از خود داشته و دارند که قرار نیست به آنها بپردازم، اما در یک امر همه آنها مشترکند، آنهم هر سه در دورانی که مدیر بوده اند از هجمه تخریبی برخی از رسانه ها که گاها توسط برخی از همکاران خود ما از درون صنوف شانتاژ می شوند، در امان نبوده اند.

متاسفانه این عمل قبیح از تصور عامه که کار صنفی پست است و احتمالا فرد مدیر منفعتی دارد که این کار سخت را می پذیرد و یا اگر آقای زید نباشد آقای عَمر جای او باشد اتفاقات دیگری می افتد که معمولا هیچ کدام از این مفروضات محقق نمی شود.

الحق و الانصاف کار صنفی مرد خود را می طلبد مردانی از خود گذشته با قدرت پیگیری و ارتباط برای حل موضوعاتی که خود مدیر هم مثل بقیه اعضای صنف فقط به اندازه یک از چند هزار عضو از آن بهره می برد، حل مسایلی که هیچ گاه ما تک به تک قادر به حل آن نیستیم و فقط یک ید واحد می تواند آن را حل کند و خیلی اوقات بین خواسته صنف با امکانات، اقتضائات و خواسته مدیران دولتی اختلافات بسیاری وجود دارد که این مدیر مقتدر می تواند با وقت گذاری فراوان آن را حل و فصل نماید.

در این سال ها که به عنوان یکی از اعضا شاهد فعالیت این عزیزان بوده ام، قاعدتا آنها تمام و یا بخش عمده ای از فعالیت حرفه ای خود را رها کرده و چند صباحی را به عنوان مدیر صنفی فعالیت کرده اند و در آن دوران قاعدتا از فعالیت اصلی و حرفه ای خود بازمانده که این فاصله افتادن ها معمولا قابل جبران با هیچ وجه، حقوق و مبلغی نیست، زیرا همه ما عالمیم که حیات ما اهالی سینما به مدیریت نیست به خلق اثر است و وقتی سراغ مدیریت برویم از خلق اثر دور شده ایم.

در دوره جدید مدیریت خانه سینما علاوه بر اتفاقات روزمره خانه اتفاقات بنیادینی در حوزه صنفی، آکادمی و کلا نظام صنفی و کارفرمایی در حال شکل گیری است که در صورت تحقق سینما از شیوه تهیه و تولید رایج به سوی یک نظام تهیه و تولید صنعتی و حرفه ای تغییر وضعیت خواهد داد.

قاعدتا برای تحقق این امر مدیران سازمان سینمایی و مدیران ارشد صنف باید در کنار یکدیگر به توافقاتی جهت اصلاح ساختار معیوب و زنگ زده تهیه، تولید، آموزش و توزیع برسند و لازمه آن حضور افراد اصلی صنف بنا بر تخصص های آنها در اکثر هیات های مدیره و امنا است که در ساختار جدید باید با مشورت و توافق یکدیگر ماموریت جدید و شیوه نامه فعالیت برای آنها طراحی نمود و همانطور که همه ما شاهد آن بوده ایم در روزهای اخیر نیز این روند در حال انجام است و در طی این تعامل مدیران و صاحبنظران خانه سینما در مناصبی مشورتی و سیاستگذار در سازمان سینمایی حضور پیدا کرده اند که این حضور دستاویز برخی همکاران و رسانه ها گردیده است.

حال سوال مهم این است، آیا با مدیر یا مدیرانی که فعالیت حرفه ای خود را رها کرده و علاوه بر وقت و عمر خود، قاعدتا با حضور در هیات امنا و هیات مدیره شانس فعالیت مالی و قراردادی را هم با آن موسسات و نهادها از دست داده باید اینگونه رفتار و برخورد کرد؟ یا باید زبان به ستایش او گشود؟

وقت آن رسیده که همه ما از خود بپرسیم که با این شیوه برخورد رسانه ها و عدم حمایت ما اعضای صنوف از حضور مدیران خود در مناصب مشورتی به منظور رسیدن صنف و نظام کارفرمایی سینما به دوران جدید فعالیت و تغییر شیوه تهیه تولید آیا دیگر فرد توانمند و قابل اعتمادی حاضر به پذیرفتن این مسئولیت ها می شود؟ آیا 2 مدیر قبلی حاضر به بازگشت به این مسئولیت هستند!؟

شاید به این پاسخ برسیم که رسم روزگار این است، هر مدیری که بیشتر برای نفع عمومی فعالیت کند و منافع برخی افراد را کاهش و منافع عموم اعضا را افزایش دهد باید بیشتر آماج حمله، نیشتر، انتقاد و تهمت باشد، مثل همین اتفاقات رسانه ای که در چند هفته اخیر شهردار تهران، دکتر محمد باقر قالیباف را مورد هجمه قرار داده و چشم بر همه اتفاقات دوران او می بندند و خدمات را در اذهان عمومی با سیاه نمایی تبدیل به شهر سوخته می کنند، اما آنچه باقیست و در تاریخ می ماند خدمات است نه سیاه نمایی ها.»

ارسال نظر: