گقتگو با دکتر مصطفوی، معاون مدیرکل امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش

سایه کنکورسالاری بر کنشگری اجتماعی دانش‌آموزان

کدخبر: 2160687

نباید فراموش شود که در هیچ شرایطی نباید دانش‌اموزان را از شکست در ایفای نقش بترسانیم یا از پذیرش مسئولیت پشیمانشان کنیم؛ این کار، قطعاً به تخریب روحیه اعتماد به نفس آنها منجر خواهد شد و این به ضرر همه است.

در هفته های اخیر یک مسابقه تلویزیونی به نام فاز (فرزند ایران زمین) از شبکه دو و امید پخش می شود. در این برنامه تلویزیونی که قالب مستند مسابقه یا ریلیتی شو دارد، 28 نوجوان دانش آموز دختر و پسر برای اجرای ایده های عام المنفه اجتماعی با یکدیگر رقابت می کنند. اما آنچه این مسابقه نوجوانانه را از تجربه های قبلی متمایز کرده و موجب بحث درباره آن شده نه فقط ساختار فنی که محورهای آموزشی و تربیتی است که مورد تاکید و توجه قرار داده.

در این برنامه که محصول مرکز اوج کودک و نوجوان است مسائلی مانند کنشگری اجتماعی نوجوانان، تاکید بر خلاقیت و کار گروهی به جای محفوظات و اطلاعات عمومی و همچنین بحث اعتماد به نوجوان مطرح است. در یکی از مراحل مهم این مسابقه نوجوانان به یک مدرسه رفتند تا مشکلات آن را شناسایی کنند و برای آن راه حل ارائه دهند. چنین رخدادی به عنوان یک چالش ایجابی برای نظام آموزشی کشور قابل بررسی است. همین نکات بهانه ای شد تا درباره این مسئله یعنی مشارکت نوجوانان برای حل مشکلات اطراف و فعالیت اجتماعی آنها با دکتر محمد مصطفوی، معاون مدیرکل امورتربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش گفتگو کنیم که در ادامه می خوانید.

تمرین بزرگسالی برای نوجوان در سند تحول

دکتر مصطفوی درباره این مسئله که دانش‌آموزان امروز چه سهمی در اداره مدرسه و تمرین حل مسائل اجتماع در داخل مدرسه دارند، اظهار می‌دارد: این نکته که دانش‌آموزان به مدرسه می‌روند تا دنیای بزرگسالی را تمرین کنند و بعد از 12 سال تحصیل، وارد اجتماع شوند و آماده نقش‌آفرینی فعال و اثرگذار شوند، در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش نیز آمده است. به گونه‌ای که روحیه و رویکرد اصلی این سند، «تربیت‌محوری» است، اما اینکه آیا چنین اتفاقی در حال حاضر در نظام آموزش و پرورش ما می‌افتد یا خیر، باید گفت این رویکرد وجود دارد اما کافی نیست.

نظام آموزش و پرورش ما کنکور سالار است

وی در توضیح این واقعیت می‌گوید: در حال حاضر، فعالیت‌های پرورشی بطور مطلق و کامل رویکرد آشنایی دانش‌اموزان با مسائل فرهنگی، سبک زندگی و تربیت روحی را دنبال می‌کند و در در حوزه برنامه‌های درسی هم که بخش رسمی و اصلی کار آموزش و پرورش است، کتاب‌های درسی هم در یک مدل طولی و عرضی همین رویکرد تربیتی و سبک زندگی را مدنظر قرار داده است، اما مسئله اینجاست که بخش عمده نظام آموزش و پرورش ما، سنتی و کنکورسالار است و دغدغه اکثر خانواده‌ها از ابتدای ورود فرزندانشان به مدرسه، "کنکور" و تست‌زنی است و اینکه چگونه بچه‌ها وارد دانشگاه شوند، که آنهم در جایخودش درست است، اما مسیر دستیابی به آن غلط است.

این کارشناس تعلیم و تربیت تاکید می‌کند: با توجه به همین مسئله، به نظر می‌رسد که فعالیت‌های پرورشی و تربیتی که اتفاقا هدف نهایی و غایی آموزش و پرورش است، تحت‌الشعاع فضای کنکور قرار گرفته است.

مصطفوی ادامه می‌دهد: حتی برنامه‌هایی مانند «نظام طبقه‌بندی مدارس» هم به نوعی تحت‌الشعاع همین ملاک‌ها و معیارها قرار گرفته، انگار که همه نگرانی‌های آینده جامعه بابت مسئله "کنکور" است!

وی به تغییر نسبی این فضا پس از تدوین و ابلاغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اشاره می‌کند و می‌افزاید: در سال‌های اخیر، این دغدغه اتفاقا در بین خود متولیان نظام آموزش و پرورش کم و بیش شکل گرفته که چطور معضل "کنکورسالاری" از بین برود؟

کنشگری اجتماعی و نیاز نوجوان در حال رشد

به گفته معاون مدیرکل امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش، در ارزیابی وضعیت فعلی «کنشگری اجتماعی دانش‌آموزان» یک نکته نباید فراموش شود؛ اینکه نیازهای یک نوجوان در حال رشد چیست؟ آیا همین مسائلی است که در مدرسه دنبال می‌شود یا چیزهای دیگری هم هست؟ و دیگر اینکه، ایا ما در این زمینه نسبت به نیازهای بچه‌ها عقبیم یا جلوتر حرکت می‌کنیم؟ بررسی دقیق و پاسخ روشن به این سوالات، می‌تواند تصویر روشنی از وضعیت فعلی به دست بدهد تا برای اصلاح آن حرکت کنیم.

دکتر مصطفوی در ادامه به تجربه‌هایی از قبیل «شوراهای دانش‌اموزی» و «مجلس دانش‌آموزی» اشاره می‌کند و می‌گوید: شاید این دو نهاد دانش‌اموزی، نمود کاملی از کنشگری اجتماعی دانش‌آموزان باشند و بتوان گفت، بستر و خواستگاهی برای این منظور باشد که بچه‌ها خودشان را محک بزنند و توانمندی‌هایشان را ببینند.

از «مدرسه زندگی» تا «اداره یک روز مدرسه»

اما در مورد تجربه ها و طرح هایی مشابه آنچه در مسابقه فاز رخ داده وی به طرح هایی مانند «اداره یک روز مدرسه توسط دانش‌آموزان» و یا «مدرسه زندگی» اشاره می کند و می گوید: این دو طرح از دیگر تجربه‌هایی بوده است که در سال‌های گذشته تاکنون، در نظام آموزش و پرورش ما دنبال شده تا دانش‌آموزان تجربه زندگی بزرگسالی را پشت سر بگذارند و در آن دو اصل «مشارکت» و «ارتباط» محور کار بوده است؛ این رونددر حال بسط دادن است و حرف و دغدغه مدیران و متولیان این است که در ادامه این حرکت، مردم نیز به مدرسه احترام بگذارند و از کارکرد اجتماعی آن بهره ببرند؟

این کارشناس تعلیم و تربیت و مشاوره به یک نکته ضروری هم اشاره می‌کند و می‌گوید: لازمه تحقق این هدف و بهره‌گیری از توان مدرسه برای حل مشکلات جامعه، این است که دانش‌اموزان را به این حد از رشد رسانده باشیم که دست به انتخابگری و گزینش بزنند؛ لذا فرایند کار باید از قبل دیده شده و زمینه‌ها فراهم شده باشد که الان می‌توان گفت، این زمینه کم و بیش در نظام آموزش و پرورش ما فراهم است.

آموزش کنشگری اجتماعی در مسابقات تلویزیونی

با توجه به اینکه فاز یک مسابقه تلویزیونی است درباره نقش رسانه ها در ارتقاء روحیه مشارکت‌پذیری و کنشگری اجتماعی دانش‌آموزان پرسیدیم. معاون مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش درباره نقش رسانه‌ها بویژه تلویزیون می‌گوید: واقعیت این است که امروز اصلی‌ترین نهاد فرهنگ‌ساز در کشور ما، صدا و سیماست که اگر به گونه‌ای به مسائل نوجوانان و جوانان ورود کند که «سبک زندگی ایرانی - اسلامی» را محور کار قرار دهد، خیلی می‌تواند موثر باشد، اما متاسفانه بخاطر همان تفکر «کنکورسالاری» که بر کلیت جامعه حاکم شده، صدا و سیما هم بیشتر بلندگوی چیزهایی مانند گزینه 2 و گاج شده است که تست‌زنی و حافظه‌محوری را ترویج می‌کنند، در حالی که ریزه‌کاری‌های ترویج سبک زندگی ایرانی و اسلامی و مهارت‌های کنشگری اجتماعی باید از طریق تولیداتی مانند انیمیشن، کارتون و مسابقات تربیتی به دانش‌آموزان آموزش داده شود.

مصطفوی در عین حال یادآور می‌شود که کارهای خوبی هم در این زمینه در رسانه ملی انجام شده، ولی به نظر می‌رسد در برنامه درازمدت، قدری ضعیف عمل شده است.

حد و مرز تمرین مشارکت اجتماعی کجاست؟

وی همچنین درباره حد و مرز مسئولیت دادن به دانش‌آموزان در مدرسه و اجتماع و باز کردن میدان کنشگری اجتماعی برای آنها، اظهار می‌دارد: واقعیت این است که ما می‌خواهیم در مدرسه به بچه‌ها کمک کنیم که دنیای بزرگسالی را تمرین کنند، نه اینکه مستقیم ایفای نقش کنند. در واقع، بچه‌ها در 12 سال تحصیل در معرض استقلال در عین وابستگی و خلاقیت در عین ترس هستند و مدرسه باید فرصت تمرین این عرصه را برای آنها فراهم کند.

مصطفوی می‌افزاید: به این ترتیب، استراتژی «حد و مرز تمرین و مشارکت اجتماعی» باید توسط برنامه‌ریزان و متولیان نظام آموزش و پرورش مشخص شود، اما یک نکته در این میان مهم است و نباید فراموش شود که در هیچ شرایطی نباید دانش‌اموزان را از شکست در ایفای نقش بترسانیم یا از پذیرش مسئولیت پشیمانشان کنیم؛ این کار، قطعاً به تخریب روحیه اعتماد به نفس آنها منجر خواهد شد و این به ضرر همه است.

ارسال نظر: