دبیر انجمن مثنوی‌پژوهان:

اندیشه‌های مولوی انسان را در خود غرق می‌کند

کدخبر: 2222909

دبیر انجمن مثنوی‌پژوهان ایران با بیان اینکه پرسش کردن مهم‌تر از پاسخ دادن است گفت: اندیشه‌های مولوی مانند رودخانه‌ای است که انسان را در خود غرق می‌کند.

به گزارش ایسنا، علی عربیان در نخستین نشست از سلسله نشست‌های «در محضر مولانا» با موضوع انسان و خدا، اظهار کرد: حکیم کنفسیوس در چین پایه‌گذار اندیشه‌ای است که دنیا در سده‌های گوناگون مبهوت این اندیشه‌ها بوده است. وی در نفی توصیه به ۴۰ روز چله گرفتن می‌گوید "پرسشی داشتم که پاسخ آن را نمی‌یافتم. ۴۰ روز روزه گرفتم و ذکر گفتم اما پاسخش را نیافتم" و انسان خیلی وقت‌ها به این نکته می‌رسد.

وی ادامه داد: کنفسیوس پس از مدتی پرسش خود را از شخصی که احتمال می‌داد پاسخ آن را بداند، پرسید و به این شکل این گره سخت باز شد.

پرسش کردن مهم‌تر از پاسخ دادن

عربیان با بیان اینکه پرسش کردن مهم‌تر از پاسخ دادن است، گفت: ارزش آدمی به اندیشیدن خلاق است و اینکه بتواند به پاسخ‌های پرسش‌های قدیمی دوباره فکر کند. این فکر کردن انسان را تازه‌تر می‌کند و هر کس به این تازگی رسید به خیلی چیزها رسیده است.

دبیر انجمن مثنوی‌پژوهان ایران با اشاره به روحیه پرسش‌گری در کودکان افزود: غالباً باید در مقابل این پرسش‌های معصومانه تسلیم شویم، اما چون مایلیم کودک ما را کانون قدرت و دانایی بداند، تلاش می‌کنیم برای سوال او پاسخی فراهم کنیم که در بسیاری از موارد سرشار از نکاتی است که به جای اینکه ذهن پرسشگر را اقناع کند، او را دچار ابهام می‌کند و کودک باید سالیان سال تلاش کند تا از این ابهام دربیاید.

وی با بیان اینکه مولانا پر از اندیشه و دعوت به اندیشیدن است، تصریح کرد: وی از نو به یک دین بزرگ می‌اندیشد و تمام نظریات، گفته‌ها و باورها را بازاندیشی می‌کند. در عین حال ذهن او متوجه درد بشر است و بزرگ‌ترین انگیزه در کنار اندیشه‌های او، عشق است.

مولانا به دنبال درمان آلام روح بشر است

عربیان اضافه کرد: مولانا به دنبال درمانگری روح بشر از آلامی است که هر روز و هر ساعت او را تهدید می‌کند تا همان ذره ایمانی هم که دارد فرو بریزد. مولانا در مثنوی از قصه به عنوان ابزاری برای توسعه معنایی بر پایه نوعی تداعی استفاده می‌کند.

دبیر انجمن مثنوی‌پژوهان ایران گفت: نزدیک به ۳۰ سال برای استخراج روانشناسی مولوی از آثار او تلاش کردم و در اوایل زمان دانشجویی، فکر می‌کردم به همه نظریات مولوی دست یافته‌ام، اما با هر بار خواندن مثنوی احساس کردم مانند انسانی هستم که او را در یک رودخانه بزرگ انداخته‌اند و هر بار آب می‌خورد، غرق می‌شود و دوباره بالا می‌ِآید و اگر توانست از این رودخانه بیرون می‌آید و با تنی خیس از پای این کتاب برمی‌خاستم. جاذبه اندیشه مولوی مرا در خود غرق کرده بود و گاهی اوقات متوجه زمان نمی‌شدم.

عربیان با اشاره به تئوری «به خودگیری» در آثار مولانا و حافظ گفت: اگر به انسان گفته شود در کنار او یک دانشمند نشسته است، به خود می‌بالد و خودش هم احساس دانشمند بودن می‌کند، اما اگر به او گفته شود در کنار تو یک احمق نشسته است، دوست دارد آن را به خود نگیرد و به شخص دیگری منسوب کند و این همان تئوری «به خودگیری» است. خاصیت فال حافظ هم به خودگیری است.

وی ادامه داد: این همان مفهوم «تأثیر بارنون» است. من چند مفهوم اساسی را ابداع کرده و تأثیر بارنون را به مفهوم بارنون تبدیل کردم، در واقع انسان تمایل دارد مفاهیم کلی، منفی و حتی اهانت‌آمیز را به دیگران منسوب کرده و مفاهیم مثبت را به خود بگیرد.

سلسله نشست‌های در محضر مولانا توسط سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در کتابخانه مرکزی برگزار می‌شود و دومین نشست از این برنامه به موضوع انسان و درد اختصاص خواهد داشت.

منبع: ایسنا

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: