شرافت یا سیاست ، مسئله این است؟

سید‌ضیاالدین دری؛ مردی که روایتگر شریف تاریخ بود

کدخبر: 2250299

ضیاء الدین دری کارگردان و نویسنده ای بود که دغدغه تاریخ معاصر داشت.تاریخ معاصری که لحظه به لحظه اش با استعمار و امپریالیسم گره خورده است و روایتش به ناچار با روایت این لحظات همراه است.

نسیم آنلاین : «وقتی در سال 1372 برای اولین‌بار نسخه سینمایی فیلمنامه «کیف انگلیسی» را نوشتم خیلی تحت‌تاثیر قرار گرفتم و حتی گریه‌ام گرفت... سال‌ها روی طرح اولیه این فیلمنامه که متعلق به پدرم بود فکر کرده بودم. تم این سریال سیر اضمحلال یک آدم در مناسبات سیاسی است»

این ها جملات سید ضیاء الدین دری است در مصاحبه ای راجع به سریال جاودان کیف انگلیسی. اما پیش از آنکه سرنوشت منصور ادیبان را به ذهن بیاورد،سرنوشت خود دری را در پیش چشم ما مجسم می کند. مردی که مناسبات سیاسی باعث شد در سکوت خبری قرار بگیرد و در محیط پیرامونی سینما به آنچه که شایسته اش بود دست پیدا نکند.

سیدضیاء‌الدین دری، تیرماه ۱۳۳۲ در تهران متولد شد و از دهه ۶۰ به‌عنوان مشاور کارگردان کار خود را در سینما آغاز کرد. این کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون، چندی پیش به دلیل عارضه کبدی در بیمارستان تهران بستری بود و برای پیوند کبد به بیمارستان شیراز منتقل و سه هفته قبل عمل پیوند کبد را پشت سر گذاشت. او سرانجام روز گذشته، ۲۶ مردادماه، به دلیل عوارض عفونی بعد از جراحی پیوند کبد درگذشت.

کارگردانی با دغدغه تاریخ ایران

تاریخ معاصر ایران همواره جایگاه مناقشات و کشمکش های بسیاری بوده و هست و می توان گفت خاستگاه تمام اختلافات گروه های فعال سیاسی کنونی را می توان در این عقبه جست و جو کرد ، همچنان که نوشتن به خودی خود امری سیاسی است و نوشتن از تاریخ معاصر که سیاسی ترین مقطع تاریخ ایران است ، این مهم را در اوج حساسیت خود قرار می دهد و کفه ی سیاسی کاری و قضاوت درباره آن را سنگین تر از همیشه می کند.

ضیاء الدین دری کارگردان و نویسنده ای بود که دغدغه تاریخ معاصر داشت.تاریخ معاصری که لحظه به لحظه اش با استعمار و امپریالیسم گره خورده است و روایتش به ناچار با روایت این لحظات خفت بار همراه است.

روایت دری از تاریخ معاصر ایران در بستری از اجتماع ایرانی رخ می داد که سیاست به منزله امری حیاتی در تار و پود آن نهادینه شده بود و با آثار سیاست زده یا سیاست زدایی شده تلویزیون که تنها به مذاق مدیران آن خوش می آید ، تفاوت های چشم گیری داشت. همین تفاوت های چشم گیر و تمایلات ضد امپریالیستی دری را در جایگاهی قرار داد که علی رغم موضع گیری سیاسی مشخص و حمایت از جناحی خاص که در ساخت مستند انتخاباتی مهدی کروبی تبلور داشت، بایکوت خبری نصیب او شود به‌گونه‌ای که خبر درگذشتش در صفحه اول روزنامه‌های غرب‌گرایان جایی نداشته باشد.

او که در عرصه هنر و سیاست دغدغه شرافت داشت

تاریخ ایران دل خوشی از سید ضیاء ها نداشته است.سید ضیاء الدین طباطبایی جامعه ی تازه دموکراتیک شده مشروطه ایران را به دست قداری مانند رضا خان سپرد تا سلسله جنبان استعمارگری با خیالی آسوده دست به چپاول اموال ملت ایران بزند اما 16 سال پیش از مرگ او -یک ماه پیش از کودتای آمریکایی ها و آغاز فصل دوم استعمارـ فرزندی هم نام وی متولد شد که بعدها تا پای جان تلاش نمود که تاریخ ایران را به درستی به فرزندان این مرز و بوم روایت کند و هیچ گاه در این دو قطبی های ساختگی بیرونی میان «سیاست و شرافت» نماند و همواره مسیرش از راه شرافت گذر کرد و به قول اخوان از مسیر «نوش و راحت و شادی» که «ننگ آغشته» است اما عاقبتش «رو به شهر و باغ و آبادی» است گذر نکرد و «قدم در راه بی برگشت» گذاشت و خاطره تلخ ضیاء الدین پسین را با شرافت خود در اذهان ملت ایران و تاریخ معاصر پاک کرد.

حالا او بالاتر از همه ما با موسیقی جاودانی که فرهاد فخرالدینی برای "کیف انگلیسی" اش ساخته بود، به مسیر رفته لبخند می زند.

*-محمدحسین رضوانی

ارسال نظر: