چگونه با اقدمات ترامپ مقابله کنیم؟

نسیم آنلاین *: با خروج ترامپ از برجام در اردبیشهت ماه و اعلام سیاست‌های ضد ایرانی از سوی او و تلاش برای بازگردان تحریم ها علیه کشورمان، این پرسش در بین مردم و نخبگان ایرانی طرح می شود که با ترامپ و اقدمات او چگونه باید مقابله کنیم؟ عده ای از طرح های اقتصادی و دور زدن تحریم ها سخن می‌گویند، عده‌ای خروج از برجام را پیشنهاد دهند و.. اما نکته ای که باید در این میان به آن توجه کنیم این است که در عین حالی که هیچکدام از این راه حل ها اشتباه نیستد اما نقصانی در آن ها مشاهد می شود؛ در واقع به نظر می رسد نقطه کانونی که مورد تمرکز ترامپ قرار گرفته است را خوب تشخیص نداده اند. برای این که به این پرسش که با «ترامپ چگونه باید مقابله کنیم؟» پاسخ دهیم ابتدا باید به این پرسش بپردازیم که ترامپ از اقدمات ضد ایرانی خود چه نتیجه ای را مدنظر قرار داده است و در واقع ترامپ منتظر است با اعمال فشار های اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیمک و حتی تهدید به فشار های نظامی علیه ایران چه عایدی به دست آورد؟ ترامپ و نو محافظه کاران آمریکایی به یک گزاره ای بنیادین در مورد ایران دست پیدا کرده اند؛ آن ها معتقد هستند با سهل انگاری‌های صورت گرفته از طرف دموکرات‌ها و حتی برخی جمهوری خواهان و خوشبینی این دو طیف به روش های نرم برای مقابله با ایران، « امروز جمهوری اسلامی به نقطه ای از قدرت رسیده است که دیگر با روش های نرم که در بلند مدت باید منتظر نتایج آن باشند امکان قطع بازوان پرتوان جمهوری اسلامی وجود نخواهد داشت» در واقع رهبران کاخ سفید معتقد هستند «اگر امروز جلوی ایران را گرفتیم که هیچ. اما اگر امروز تبدیل به فردا بشود امکان سد کردن مسیر ایران غیر ممکن خواهد شد» پس راهبرد بنیادین ترامپ این است که یا جمهوری اسلامی فروبپاشد یا تبدیل به یک شیر بی یال و دم و اشکم شود.

طرح شروط مذاکراتی در حوزه های چون؛ موشکی (قدرت سخت نظام)، حقوق بشر (احکام اسلامی و قدرت نرم نظام) و حمایت از مستضعفین و گروه ها انقلابی (آرمان های نظام) را باید در راستای تبدیل ایران به شیر بدون قدرت تحلیل کرد. راهبرد دوم تلاش برای فروپاشی جمهوری اسلامی ایران است.

کاخ سفید با تجربه چهل ساله خود از نظام جمهوری اسلامی ایران و شناختی که از رهبران و ایدلوژی آن به دست آورده است به خوبی می داند که جمهوری اسلامی تبدیل شدن به یک موجود ذلیل و ضعیف که فقط نفس می کشد و دیگران برایش تصمیم می گیرند را نخواهد پذیرفت؛ چون به خوبی آگاه هستند که انقلاب ایران با شعار «هیهات من الذله» و با تاسی از قیام امام حسین(ع) پیروز شد و آمریکایی ها به خوبی از اعماق تاریخ، پیام محرم 61 هجری را دریافت کرده اند. با این وصف پس ناچار هستند به سراغ راه حل دوم بروند. حال پرسش مهم ساکنین کاخ سفید این است که چگونه باید جمهوری اسلامی را نابود کرد؟ طراحی ها چهل ساله کاخ سفید علیه ایران نشان داده است راهبردهای مختلف و تکراری جوابگوی این پرسش نیست، چرا که آمریکا در این چهل سال راهبردهای نظامی، ترور، تلاش های امنیتی، اقتصادی ، فرهنگی و.. را امتحان کرده است. پس کاخ سفید با این سوال مواجه می شود که چه باید کرد؟ اینجا باید به طرح گزاره ای بپردازیم که اکثر تحلیل گران آن را مورد توجه قرار نمی دهند یا ضریب مناسبی به آن نمی دهند. در حالی که ترامپ و مشاوران او پاشنه آشیل نظام را خوب تشخیص داده اند. «باید مردم به صحنه بیایند» این پاسخ سردمداران کاخ سفید به چگونگی نابودی جمهوری اسلامی است. کاخ سفید به دنبال آن است که با فشار های اقتصادی از یک سو و جنگ رسانه ای از سوی دیگر مردم را در یک سردرگمی اطلاعاتی قرار دهد؛ در واقع مردم باید با بمباران اطلاعات سیاه مواجه شوند تا احساس آینده ای سیاه و جامعه ای در حال فروپاشی دست بدهد. در واقع در این پروژه مردم باید احساس کنند در حال غرق شدن هستند و وقتی مردم شروع به دست و پازدن کردند تصویر ناجی به آن ها ارائه شود که در این پروژه قطعا راه نجات تسلیم شدن و حرکت به سوی خواسته های آمریکا است.

این پروژه جریان همکار داخلی هم دارد که در رسانه ها به دنبال القای ناامیدی و فروپاشی جامعه و اقتصاد ایران به مردم هستند. هدف نهایی این پروژه قطع امید مردم از جمهوری اسلامی است. وقتی این قطع امید صورت گرفت مردم به خیابان ها خواهند ریخت. در واقع آمریکا به دنبال آن است که دست خود را از آستین ملت ایران بیرون بیارود. در اینجا شاید تاکیدات اخیر رهبر انقلاب بر امید دادن به مردم و اینکه مشکلات کشور راه حل دارد را بهتر بتوان درک کرد. اینجا باید به پرسش اول متن برگردیم چگونه باید با آمریکا مقابله کرد؟ در شرایط فعلی قبلا از انجام هر کاری و بهتر از هر کاری ابتدا مسئولان باید با مردم حرف بزنند و مردم را در کنار خود قرار دهند. مردم باید احساس کنند در جبهه مقابله با آمریکا همه شرکت کردهاند و مشکلات و دستاوردها مساوی بین مردم و مسئولان تقسیم خواهد شد در این صورت مردم همانند دفاع مقدس نه تنها مشکلات کشور را درک خواهند کرد بلکه خود در وسط میدان، همانند دفاع مقدس حماسه خواهند آفرید. مردم نباید احساس کنند در این شرایط بغرنج تنها آن ها هستند که دچار ضرر می شوند. مردم باید احساس کنند اگر کشور مشکل دارند این مشکل همه است و همه هزینه های آن را پرداخت می کنند. در قدم دوم مردم باید نسب به مسئولان اعتماد پیدا کنند. سربازانی تصور کنید که می خواهند عملیات انجام بدهند اما نسبت به توانایی و سلامت نفس فرمانده خود اعتماد ندارند ناگفته سرنوشت آن عملیات مشخص است. در اینجا هم مردم باید نسبت به توانایی و سلامت نفس مسئولان اعتماد پیدا کنند؛ مسئولان می توانند با اقدامات ضربتی کوتاه مدت و اثر گذار برای مقابله با فساد اعتماد مردم را بازسازی کنند. در این شرایط بدترین انتخاب از سوی مسئولان انداختن مشکلات به گردن همدیگر است. این امر سم مهلکی بر روحیه مردم است که باعث ناامیدی رمد خواهد شد.

ترامپ اگر از ناامید شدن مردم ایران قطع امید کند قطعا پای میز مذاکره خواهد آمد و به ایران امتیاز خواهد داد. ترامپ بر خلاف سیاست، در اقتصاد فرد خبرهای است و به خوبی می داند تاچری که هیچ برگ برنده ای ندارد باید کوتاه بیایید.

*-جعفر برزگر