وقتی رقابت با زردهای مجازی‌ دانشگاه عمومی جامعه ایرانی را به ابتذال می‌کشاند

تلویزیون و معضل اصالت بخشی به بی‌اصالت‌ها!

کدخبر: 2290758

همه چیز از آن‌جا شروع شد که تلویزیون که به دلایلی مختلفی از جمله ایجاد رخوت رسانه‌ای و عدم حضور نیروهای خلاق و کاربلد، حسابی از رسانه‌های مجازی جا مانده بود، تصمیم گرفت تا به هر روشی که شده این رقیب قدرتمند تازه‌وارد را از میدان به در کند و این درست جایی بود «رسانه ملی» که زمانی قرار بود «دانشگاه عمومی» باشد، جایگاه خود را تا حد رسانه‌های زرد اینترنتی پایین آورد!

نسیم آنلاین - احسان سالمی: همه چیز از آن‌جا شروع شد که تلویزیون که به دلایلی مختلفی از جمله ایجاد رخوت رسانه‌ای و عدم حضور نیروهای خلاق و کاربلد، حسابی از رسانه‌های مجازی جا مانده بود، تصمیم گرفت تا به هر روشی که شده این رقیب قدرتمند تازه‌وارد را از میدان به در کند و این درست جایی بود «رسانه ملی» که زمانی قرار بود «دانشگاه عمومی» باشد، جایگاه خود را تا حد رسانه‌های زرد اینترنتی پایین آورد!

وقتی رقابت با مجازی‌ها، تلویزیون را دچار تناقض می‌کند

حضور ستاره‌ها و چهره‌های پرطرفدار در برنامه‌های تلویزیونی اتفاقی است که نه فقط در رسانه ملی ما بلکه در همه رسانه‌های دیگر جهان امری مرسوم به شمار می‌رود. برنامه‌های مختلفی که گاهی با حضور چهره‌های سرشناس به عنوان مهمان و گاهی با حضور این چهره‌ها به عنوان مجری برنامه تولید می‌شود و عموما حجم بالایی از مخاطبان را به خود اختصاص می‌دهد. اما اولین نشانه‌های آسیب جدی به این تجربه آزموده شده، زمانی بود که صداوسیما در رقابت با رسانه‌های مجازی قدرتمند تصمیم گرفت تا برای عقب نماندن از رقیب، به سراغ استفاده از چهره‌هایی برود که اساسا هیچ سنخیتی با رویکرد و وظایف سازمان صداوسیما به عنوان «رسانه ملی» نداشت. چهره‌هایی که حضورشان در یک برنامه تلویزیونی شاید برای بخشی از مخاطبان جذاب باشد، ولی نه محتوایی تولید شده توسط این چهره‌ها و نه ابعاد مختلف زندگی شخصی آن‌ها در بردارنده پیام و نگاه موردنظر رسانه ملی برای ارائه به مخاطبش نبود و بیشتر می‌شد آن را ابزاری برای جذب مخاطب و نشستن پای برنامه‌های تلویزیون دانست.

آنتن زنده در اختیار بی‌سوادها!

ماجرای حضور خواننده‌های گروه «ماکان‌بند» در برنامه‌های مختلف تلویزیون که آخرین نمونه آن مربوط به برنامه «فرمول یک» شبکه اول سیما می‌شد، دقیقا اتفاقی از همین دست است که یکی از تناقض‌های تلویزیون به شمار می‌رود. دو جوان تازه‌کار در دنیای موسیقی که این روزها به دلایل مختلفی از جمله تبلیغات بالای مافیای موسیقی و همچنین تغییر ذائقه مخاطبان ایرانی به ویژه مخاطب نوجوان، تبدیل به دو چهره پرطرفدار بخشی از مخاطبان موسیقی در داخل کشور شده‌اند.

برنامه فرمول یک به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تلویزیون با دعوت از این دو خواننده سعی می‌کند تا بخشی از مخاطبان را از فضای مجازی به سمت تلویزیون بکشاند و نتیجه این می‌شود که رهام هادیان یکی از دو خواننده گروه ماکان‌بند در آنتن زنده تلویزیون و در پیش چشم مخاطب میلیونی آن، در پاسخ به پرسشی ساده در ارتباط با نام بردن از دستگاه‌های مختلف موسیقی ایرانی، می‌گوید که به درستی تفاوت‌های دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی را نمی‌داند! و این درست همان‌جایی است که تلویزیون نشان می‌دهد برای رسیدن به مخاطب بیشتر حتی حاضر است که آنتن زنده و میلیونی خود را در اختیار بی‌سوادترین افراد قرار بدهد.

رفتارهایی که به یک رسانه «ملی» نمی‌خورد!

نکته جالب و البته تاسف‌آور در ارتباط با حضور خواننده‌های گروه ماکان بند در برنامه شبکه یک سیما آن است که حضورهای قبلی این دو خواننده در تلویزیون نیز خالی از حاشیه نبوده است. جایی که آن‌ها با حضور در برنامه «دورهمی» شبکه نسیم، به چگونگی ورود یک‌شبه‌ خود به عرصه موسیقی و از شغل‌هایی متفرقه، اشاره کردند و البته در همان زمان نیز با بازخوردهای منفی بسیاری روبرو شد. فارغ از اینکه چرا و چگونه سطح سلیقه موسیقایی مخاطب پاپ ایرانی از چهره‌هایی مثل محمد اصفهانی و احسان خواجه‌امیری به جوانانی نورس همچون ماکان بند، پازل بند و حمید هیراد رسیده است، مسئله مهم در این میان چرایی اصرار تلویزیون بر هویت بخشی به این بخش از موسیقی بدون اصالت ایرانی در میان مخاطبان است.

بدون شک بخشی از مخاطبان طرفدار و شیفته این نوع از موسیقی هستند و نمی‌شود و نباید که حضور و سلیقه این دسته از مخاطبان را انکار کرد ولی مسئله آنجاست که آیا رسانه‌ای که صفت «ملی» را یدک می‌کشد وظیفه تبلیغ و هویت‌بخشی به چنین افرادی را دارد؟ آیا صرف آن که یک گروه موسیقی کم تجربه که در حدود یک سال است در فضای موسیقی کشور فعال شده، گروهی از مخاطبان را به سمت خود جلب کرده، تلویزیون باید فرصت حضور در برخی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌‌های خود را در اختیار آن‌ها قرار دهد؟

ماکان‌بند یا تلویزیون، مسئله کدام است؟

باید قبول کرد که مسئله اساسا «ماکان بند» نیست، درواقع در اینجا مسئله خود «تلویزیون» است. تلویزیونی که قراره بوده و هست تا دانشگاه عمومی جامعه ایرانی باشد ولی حالا در رقابت با رسانه های مجازی و همچنین شبکه‌های فارسی‌زبان بیگانه به قدری از خود بیخود شده که اصلی‌ترین وظایف خود را به دست فراموشی سپرده است. رسانه‌ای که فراموش می‌کند یکی از وظایف اصلی آن تبلیغ و ترویج آن بخش از هنر در جامعه ایرانی است که اساسا با باورها و عقاید ایرانی و اسلامی جامعه ما سنخیت داشته باشد. هنری که به معنی واقعی کلمه دارای اصالت است و یک شبه و از مسیر خواندن مهملاتی همچون «هر باری این درو، محکم نبند نرو» و پوشیدن لباس‌های عجیب و غریب روی استیج کنسرت‌ها به شکل خلق‌الساعه ایجاد نشده است.

شاید توجیه مدیران رسانه ملی در شرایط فعلی برای متوسل شدن به چنین حربه‌هایی، هجمه سنگین رسانه‌های فارسی زبان خارجی در زمینه تولید محتوا برای مخاطب ایرانی و همچنین گسترده‌تر شدن ابعاد فعالیت رسانه‌های مجازی باشد ولی به نظر می‌رسد آنچه که این روزها می‌تواند تلویزیون را دوباره به اوج بازگرداند، توجه به خلاقیت و ابتکار و نوآوری موثر و همچنین استفاده از ظرفیت نیروهای متخصص در رسانه برای تمرکز بر تولید محتوای جدی و اثرگذار و البته مخاطب‌پسند، برای جامعه ایرانی است. هر چند که بعید است در روزگار غوغای مجازی‌ها و تسخیر سینما و تلویزیون توسط سلبریتی‌ها، اینفلوئنسر اینستاگرامی و بی‌اصالت‌های عرصه فرهنگ و هنر، بتوان دلخوش به توجه ویژه مدیران رسانه به استفاده از ظرفیت‌ نیروهای متخصص بود.

ارسال نظر: