تاملی درباب رسانه عدالتخواه و عدالتخواهی رسانه ای

عدالتخواهی یا نارضایتی‌سازی! مسئله این است

کدخبر: 2307787

ارتقایِ وضعیت رسانه ای، تنوع قالب ها و گسترش و وسعت آن در میان لایه های مختلف اجتماعی به یکباره صداهای رسانه ای را چند برابر کرد. پیام ها ضریب گرفت و صداها رساتر شد، اینگونه بود که کنشگران به تدریج به ساحتِ کلمه در بسترِ رسانه پناه بردند و علیه تبعیض که یکی از مصادیق بی عدالتی بود فریاد کردند. من ادامه روند که در تسلطِ «کلمه بر عدالتخواهی» شکل و جهت گرفت را جریانِ «عدالتخواهیِ آنلاین» می نامم. شاخصه این نوع از عدالتخواهی انفعالِ «کنشگران انسانی» و به محاق رفتنِ «کنشگریِ فعال» در عرصه تحقق آرمانه

نسیم آنلاین : سحر دانشور: این سطور را با یکی از جملاتِ یادداشت پیشین در قالبِ سوال آغاز می کنم: «آیا عدالتخواهی در کلمه محصور شده است؟!» سوال من آنقدرها که نشان می دهد تلخ نیست، چه طرحِ آن در بستر خودِ عدالتخواهی معنا می یابد و به بیانی فراخواندنِ «عدالتخواهی» به «محضرِ عدالت» است. فراخواندنی اینچنین، معنای «بازخواست» نمی دهد، بلکه بیشتر رویه «بازاندیشی» و «بازتعریف» به خود می گیرد، همان که ضرورت فعلی و اصلیِ روزهایی است که در آن به سر می بریم. بیش از یک دهه از پررنگ شدنِ واژه «عدالت» و «عدالتخواهی» در میان لایه های مختلف اجتماعی می گذرد. آیا این به معنایِ تازگیِ مفهوم «عدالت» در جامعه است؟! بدون شک اینگونه نیست، چه اینکه انقلاب اسلامی با تکیه بر مفاهیم عدالتخواهانه و با هدفِ حذف هرگونه تبعیض از زوایای مختلف جامعه با همراهی و همدلیِ مردم به پیروزی رسید.

عدالتخانه تا عدالتخواهی

اگر از خواسته های مشروطه خواهان برای تاسیس «عدالتخانه» و قیام ها و اعتراضاتِ مختلف جهتِ مبارزه با تبعیض در تاریخِ ایران نیز سخن به میان بیاوریم، با تاریخی سراسر «عدالتخواه» در این جغرافیا مواجه خواهیم شد. از این روی شاید بتوان عدالتخواهی را رویکرد، مفهوم و خواسته ای تاریخی در این قوم دانست که در هر دوره زمانی به شکلی بروز و ظهور داشته است. پیروزی انقلاب اسلامی نیز یکی از اشکالِ عدالتخواهی در جغرافیای ایران بوده و مفاهیم «تبعیض ستیز» و «عدالتخواهانه» در تار و پودِ سخنانِ بنیانگذارِ انقلاب و انقلابیون مشهود بوده است.

بحث بر سر وقوع تغییراتِ مهم در سطح جامعه پس از جنگ تحمیلی و جابجایی ارزش ها در آن سالها بحثی پردامنه در سالهای گذشته بوده است. حاشیه ای شدنِ عدالت و عدالتخواهی نیز حین همان تغییرات اتفاق افتاد. چند سال زمان نیاز بود تا دوباره «عدالت» به متنِ جامعه بازگردد، بازگشتی که در نیمه اول دهه هشتاد اتفاق افتاد و به تدریج به میان لایه های مختلف جامعه راه گشود. این بازگشت اما بستر و ابعادی دارد که توجه بدانها خالی از لطف نیست.

درباب بی‌کلمگی بیشتر بخوانید:

استرسِ «فانِ» ما ایرانی‌ها

«توهم عمل‌» یا فعالیت موثر در شبکه‌های اجتماعی

تحلیلی بر وضعیت جامعه در ماجرای حمله سگ‌ها به یک کودک در لواسان

بینندگان عزیز! از نمایش سیاسی لذت ببرید

رسانه عدالتخواه یا عدالتخواهی رسانه ای؟!

افزایشِ نفوذِ مفهومِ عدالتخواهی در میان مردم نیازمند جهش دیگری بود که رسانه آن را ممکن کرد: اینترنت، شبکه های اجتماعی و پس از آن پیام رسان های تلفن های همراه-که رسانه شده بودند- این مهم را محقق کرده و لایه های مختلف اجتماعی را با عدالت و مفاهیم و مصادیق مربوطه آن پیوند زدند. رسانه ها و بالاخص شبکه ها و پیام رسان های مجازی توانستند نفوذِ سریعتر و عمیق تر عدالت و ابعادش در میان مردم را محقق کنند، اما همزمان تاثیراتِ ویژه ای بر مفاهیم و دغدغه های مدنظر مردم که هرروز سراسری تر می شد داشتند، تاثیراتی ناشی از «ادغام» و پس از آن «تسلط» بر همان مفاهیم. من از چه چیزی حرف می زنم؟! قصه به فضایی بازمی گردد که در سالهای اخیر شاهدیم: «تسلط رسانه و کلمه بر عدالتخواهی و مفاهیم مربوطه و به محاق رفتن انسانِ کنشگر!»

در آغازین سالهای بازگشتِ مفهوم عدالت به جامعه، رسانه به عنوانِ ابزاری برای فریاد عدالت و دادخواهی به میدان آمد و عدالتخواهان سعی کردند با این ابزار صدای خود را به گوش همگان برسانند، به گوش همه مردم و همه مسئولین. رسانه در ابتدا وسیله ای بود برای انعکاس مطالبات و خواسته ها، کنشگریِ کنشگرانِ عدالتخواه در عرصه های حقیقی و تجمیعِ پتانسیل های انسانی برای اهدافی که جز با نیروی انسانی و هدفمند محقق نمی شد. ارتقایِ وضعیت رسانه ای، تنوع قالب ها و گسترش و وسعت آن در میان لایه های مختلف اجتماعی به یکباره صداهای رسانه ای را چند برابر کرد. پیام ها ضریب گرفت و صداها رساتر شد، اینگونه بود که کنشگران به تدریج به ساحتِ کلمه در بسترِ رسانه پناه بردند و علیه تبعیض که یکی از مصادیق بی عدالتی بود فریاد کردند. من ادامه روند که در تسلطِ «کلمه بر عدالتخواهی» شکل و جهت گرفت را جریانِ «عدالتخواهیِ آنلاین» می نامم. شاخصه این نوع از عدالتخواهی انفعالِ «کنشگران انسانی» و به محاق رفتنِ «کنشگریِ فعال» در عرصه تحقق آرمانهاست.

عدالت‌خواهی آنلاین در مسیر تحقق عدالت است؟

اما سوال اساسی اینکه آیا «عدالتخواهی آنلاین» به واقع در مسیر تحقق عدالت حرکت می کند؟! پاسخ این سوال در گرو بررسی شاخصه اساسی این مدل فعالیت عدالتخواهانه است. شاخصه ای که در سیطره کلمه و رسانه بر این امر خلاصه شده و می شود. تکیه ویژه بر «کلمه»، تمرکز عدالتخواهی بر یکی از ابعادِ این مقوله یعنی بیان «تبعیض ها، رانت ها و فسادهای موجود در عرصه اقتصادی» را افزایش داده و تولید، انتشار و انتقال پیام هایی با این مضمون را ضریب می بخشد. در ادامه پیام رسانها انباشته از پیام هایی می شوند که هر روز از فساد، رانتخواری و زد و بندهای مختلف سخن می گویند، در حالی که کنشگرانی که با تلخی پیام ها را می خوانند و با تلخی و خشمی مضاعف آنها را منتقل می کنند، نه کاری خاصی انجام می دهند و نه در خود توانی خاص برای اقدامی موثر می بینند. آنها صرفا خوانندگانِ پیام های تلخ و منتقل کنندگان این پیام ها هستند در حالیکه از بی عدالتی وسیع رنج می برند.

در چنین فضایی گستره وسیع عدالتخواهی در «افشاگری» خلاصه شده و «منتقدینِ بی عدالتی» به تدریج به «معترضینِ وضعِ موجود» بدل می شوند. تفاوت منتقد و معترض را می توان در کنشگریِ معطوف به هدف، تلاش برای شناخت دقیق نقاط ضعف و حرکت در مسیر بهبود شرایط از سوی منتقد و اعتراضِ فاقدِ جنبه های عملی جهت بهبود شرایط از سوی معترضِ انباشته از پیام های تلخ جست. از این رو نمی توان عدالتخواهیِ آنلاین را تحقق بخشِ اهدافِ والای عدالتخواهانه دانست، بلکه عدالتخواهی در سیطره کلمه تنها و تنها منجر به بسط اعتراضات منفعلانه و تلخ در لایه های مختلف اجتماعی می شود و افرادِ مختلف با توهمِ تلاش برای بهبود اوضاع به فوروارد کردنِ پیام های در ظاهر انتقادی مشغول می شوند.

عدالتخواهیِ قهرمان محور

ضرورتِ توجه دوباره به عدالتخواهی و فراخواندنِ آن به محضرِ عدالت از چنین منظری است که مهم می شود. چه اینکه شرایط جدید رسانه ای و تفوق کلمه بر ساحات مختلف زندگی انسانِ امروز ایرانی مفاهیم مهمی چون عدالتخواهی را نیز دستخوش تغییراتی جدی کرده است و ضرورت بررسی بنیادین نظری در این خصوص را آشکار می نماید. از سوی دیگر تقویتِ بعدِ اجتماعیِ عدالتخواهی و تلاش برای به میان آوردنِ لایه های مختلف مردمی برای پیگیری آرمانهایی که از میان مردم برخواسته اند و در عین حال پرسشگری و مطالبه گری-که در موقعیت های لازم با به میدان آوردنِ نیروهای اجتماعی محقق می شد- رکنی است که در مسیرِ سختِ پیشِ رو باید مورد توجه جدی باشد. آوردگاه ده ونک، تکیه بر ظرفیتِ مردمی در ماههای اخیر و سوار شدنِ کنشگریِ انسانی و اجتماعی بر دوش رسانه و کلمه در این رابطه، عرصه ای است که می تواند به عنوان فضایی مهم جهت بازاندیشی در خصوص «عدالتخواهی، کلمه و رسانه» مورد توجه قرار بگیرد. چه اینکه تنها با تکیه بر کلمه، افشاگری، عدالتخواهیِ قهرمان محور و بدون پشتوانه اجتماعی نمی توان به تحقق عدالت در جامعه امیدوار بود.

ارسال نظر: