نمایش «شدن»؛ روایتی ناقص از حضور زنان در انقلاب

کدخبر: 2309734

زنان نقش پررنگی در انقلاب اسلامی ۵۷ داشتند؛ اما هنوز هنر نتوانسته روایتی سرراست از حضور زنان در انقلاب ارائه دهد و «شدن» نیز از این مسئله آسیب می‌بیند.

- اخبار فرهنگی -

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

نقش زنان در انقلاب از آن مباحث پیچیده ای است که پس از چهل سال همچنان از زبان راویان بیان می شود و با گذشت زمان رنگ و بوی جذاب تری به خود می گیرد. با اینکه همگان بر نقش پررنگ زنان در انقلاب اسلامی صحه می گذراند و صرفاً از لحاظ کیفی ارزش آن را بالا و پایین می کنند؛ اما نکته اساسی آن است که این نقش مهم کمتر مورد توجه هنر قرار گرفته است. شاید یکی از دلایل آن هم دقیق نشدن بر روایات از انقلاب و زنان است. در برنامه های تلویزیونی سهم زنان از روایت گری انقلاب اندک است و این در حالی است که تصاویر ویدئویی و عکاسی خبر از چیز دیگری می دهند.

در چنین شرایطی هنرمند نمی تواند به دریافتی مستقیم از آنچه رخ داده دست یابند و برخلاف شخصیت های مرد داستان انقلاب، او با تصویری مبهم و متکثر روبه رو می شود. او می بیند زنان در صف اول انقلاب اسلحه به دست رژه می رود؛ اما روایت این رژه از نظرها مغفول مانده است.

نمایش «شدن» قرار است نقبی به این روایات زند و تصویری از زن در انقلاب را نشان دهد. زنی که از دید کارگردان و طراحش پیش از انقلاب جز نقشی مصرفی، نقش دیگری نداشته است. علی محمد و فاطمه رادمنش در اثر خود نقطه آغازین را بر مسئله کشف حجاب رضاشاهی - البته با معیار قرار دادن برنامه متحد اللباس کردن مردم - قرار می دهند. برای آنکه از تصویر کلیشه ای رایج در کشیدن چادر دوری کنند و البته پای مردها را نیز به این برنامه وسیع باز کنند، این زوج هنرمند به سمت سمبولیسم می روند. استفاده از ماسک به عنوان نماد برابرسازی پوشش، راه حلی است برای القای این وضعیت تاریخی. پس همین سمبولیسم به رویکردی می شود برای تمامی روایتی که این زوج برای اثر خود برگزیده اند. روایتی که به نقش کارگری زنان پیش از انقلاب به عنوان نیروی کاری ارزان قیمت، حضور زنان در صفوف انقلاب، دوران پس از انقلاب، جنگ و نقش زنان در جبهه و ... می رسد.

تمام این پرده ها به شدت کلی و تقلیل شده است. قرار نیست نمایش روی یک داستان یا واقعه تمرکز کند؛ بلکه با سرعت - زمان نمایش تقریباً 35 دقیقه است - از وقایع مختلف می گذرد و هیچ روایت سرراستی را ارائه نمی دهد. همه چیز طبق روال سمبولیستی به نمادها خلاصه می شود و ما به عنوان مخاطب باید از ادراک خود برای دریافت گری بهره ببریم. اگرچه نمادها ساده انتخاب شده اند. برای مثال زاده شدن یک کودک در میان حرکت انقلابی اشاره به جمله مشهور امام خمینی (ره) در باب سربازان راه خویش است.

همین مسئله به اثر ضربه می زند. فقدان مکث در این روال دراماتیزه شدن موجب می شود ادراک دچار خدشه شود و این خدشه با موسیقی نمایش نیز تشدید می شود. در حالی که اجرا خود را با موسیقی وفق می دهد، موسیقی در اوج قطع می شود و وارد مومان تازه ای می شود که هیچ سنخیتی با مومان سابق ندارد. در واقع ما با یک بدترکیبی موسیقیایی روبه روییم که هیچ تناسبی را رعایت نمی کند. قرار است این موسیقی راهنمای بازیگران در اجرا باشد و همین اختلال، بازی ها را برهم می زند. تصویر را مخدوش می کند و چون پارازیتی عمل می کند که ما را به ادارک گری بهتر رهنمون نمی کند.

نتیجه آنکه نمایش می خواهد همه چیز باشد. می خواهد بگوید زن ها همه جا بوده اند. زن ها نقش پررنگی در انقلاب داشته اند. مثل همان صحبت هایی که همیشه می شود؛ اما جزییاتش بیان نمی شود. داستانش روایت نمی شود و در نهایت مردها در تلویزیون درباره اش حرف می زنند.

این روزها که از چهل سالگی انقلاب را آرام آرام فاصله می گیریم بد نیست نگاهی به نقش پررنگ زنان در انقلاب داشته باشیم و روایت های سربسته آنان را عیان سازیم تا دست پرتری برای هنرمندان داشته باشیم.

منبع: تسنیم

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: