تحلیلی بر مهمترین نقاط قوت و ضعف سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر

صعود جوانان، سقوط پیشکسوت‌ها!

کدخبر: 2310678

سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر را باید جشنواره «تنوع و تکنیک» نامید؛ جشنواره‌ای که مهمترین ویژگی آن که گاهی تبدیل به بزرگترین نقطه قوت آن و گاهی تبدیل به بزرگترین نقطه ضعف آن می‌شد، همین «تنوع و تکنیک» بود!

نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر را باید جشنواره «تنوع و تکنیک» نامید؛ جشنواره‌ای که مهمترین ویژگی آن که گاهی تبدیل به بزرگترین نقطه قوت آن و گاهی تبدیل به بزرگترین نقطه ضعف آن می‌شد، همین «تنوع و تکنیک» بود! این رویداد هنری امسال در شرایطی برگزار شد که 22 فیلم به بخش سودای سیمرغ یا همان مسابقه سینمای ایران و 10 فیلم به بخش نگاه نو یا همان فیلم اولی‌ها راه پیدا کردند. در کنار این آثار 3 فیلم انیمیشن، 5 فیلم مستند و 7 فیلم کوتاه نیز به این جمع اضافه شدند تا مجموع فیلم‌های راه‌یافته به این رویداد که همزان با جشن 40 سالگی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی برگزار می‌شد به به بیش از 40 اثر برسد.

کشکولی از همه سلایق در فجر 37

همچنان که پیش از این به آن اشاره شد، یکی از سرفصل‌های اصلی جشنواره امسال که به نظر نقش پررنگی نیز در انتخاب و راهیابی آثار این دوره از جشنواره فیلم فجر داشت، توجه به «تنوع ژانر» در این آثار بود. نکته‌ای که به قدری پررنگ شد که حتی در بیانیه پایانی هیات داوران سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر نیز به آن تاکید شد؛ آنجا که آمده بود: «مدت‌های مدید است که قاب سینمای ایران، به دلایل مختلف، گرفتار فضاهای محدود و بسته و عمدتاً آپارتمانی معطوف به مشاجره‌های خانوادگی شده است. باعث خشنودی است که عوامل فیلم‌های امسال، این قاب محدود را شکستند و دوربین خود را به محیط‌های باز معابر و خیابان‌ها و جاده‌ها و دشت‌ها و شهرهای مخلتف کشور بردند تا گستره‌های وسیع و پس‌زمینه‌های عریض و تنوع چشم‌اندازها، قابی در خور نام و هویت سینما پیدا کنند.»

این تنوع ژانر در جشنواره امسال به قدری بود که به جرات می‌توان گفت که سینمای ایران در سال آینده خود، کشکولی از همه سلایق سینمایی را در برمی‌گردد و تقریبا برای هر سلیقه سینمایی حداقل یک فیلم دارد؛ از تریلر سیاسی گرفته مثل «ماجرای نیمروز: رد خون» گرفته تا فیلم‌های بیوگرافیک مثل «غلامرضا تختی» و «شبی که ماه کامل شد» و درام ورزشی مثل «سونامی» و فیلم‌هایی در ژانر نوآر جنایی مثل «آشفته‌گی» که همه باعث تنوع این جشنواره شده بودند. امسال حتی کمدی‌های راه‌یافته به جشنواره نیز شرایط متفاوتی داشتند و بعد از سال‌ها بالاخره سینمای ایران شاهد تولید یک کمدی فلسفی بود که فارغ از کیفیت اثر، توانسته بود ویترین سینمای ایران را تنوع بیشتری ببخشد. حتی فیلم‌هایی که در دسته‌بندی فیلم‌های «هنر و تجربه» جا می‌گرفتند هم، فیلم‌های متفاوتی بودند که «مسخره‌باز» یکی از آن‌ها بود و توانست 4 سیمرغ جشنواره امسال را به خود اختصاص دهد.

صعود جوانان، سقوط پیشکسوت‌ها!

یکی نکات جالب توجه درباره جشنواره فجر امسال، حضور پرقدرت چهره‌های جوان و به حاشیه رفتن چهره‌های باسابقه بود! اتفاقی که از یک سو نشان‌دهنده پیشرفت جوان‌ترهای سینمای ایران و از سوی دیگر نمایانگر پایان دوران فیلمسازی برخی از فیلمسازان ایرانی بود. در این دوره در شرایطی فیلمسازان جوان‌تر همچون «نرگس آبیار»، «محمدحسین مهدویان»، «سعید روستایی» و «همایون غنی‌زاده» با آثار چهارم، دوم و اول خود توانستند توجه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کنند که فیلمسازان پیشکسوتی همچون علیرضا رئیسیان و کیومرث پوراحمد با چندمین اثر خود نه تنها نتوانستند نظر مثبت منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کنند بلکه در گاهی از موارد حتی اسباب خنده اهالی رسانه و منتقدان حاضر در سالن رسانه‌های سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر شدند!

مثل همیشه، فیلمِ خوب دُر نایاب بود!

اما با وجود دو ویژگی مثبت تنوع ژانر و درخشش چهره‌های جوان در فجر سی‌وهفتم، آنچه که باید از آن به نقطه ضعف این دوره از جشنواره فیلم فجر یاد کرد، محدودیت مضمونی آثار راه یافته به این دوره از جشنواره فیلم فجر بود. اتفاقی که نشان می‌داد هیات انتخاب و سیاستگذاران این دوره از جشنواره بیشتر از آن که به کیفیت آثار حاضر در این رویداد توجه کنند، درگیر تنوع بخشی فرمی و ظاهری به آن بودند که نتیجه آن حضور فیلم‌هایی متنوع اما کم کیفیت در جشنواره امسال بود.

البته حضور پرتعداد آثار کم کیفیت اتفاقی نیست که فقط محدود به این دوره از جشنواره فیلم فجر شده باشد و حداقل در چند دوره اخیر این رویداد فرهنگی هنری نیز همیشه 7 یا نهایتا 8 اثر با کیفیت و به قول معروف «به درد بخور» در جشنواره حضور داشتند و باقی آثار حکم پرکننده‌های فضاهای خالی این رویداد را داشتند؛ آنچنان که در این دوره از جشنواره فجر نیز فیلم‌های «شبی که ماه کامل شد»، «ماجرای نیمروز: رد خون»، «غلامرضا تختی»، «سرخپوست»، «متری شیش و نیم»، «قصر شیرین»، «23 نفر» و با کمی اهمال «مسخره‌باز» و «پالتوشتری» و «قسم» آثار قابل قبول این رویداد بودند و حضور سایر آثار بیشتر جهت افزایش تعداد فیلم‌های حاضر در جشنواره و تنوع بخشیدن به آن بود.

وصله‌های ناجور برای جشنواره فجر انقلاب

البته انتقاد به کم بودن آثار با کیفیت فقط بخشی از انتقادات وارد به جشنواره سی و هفتم فیلم فجر بود. چرا که با وجود فیلم‌های درخشان و ارزشمندی همچون «شبی که ماه کامل شد»، «ماجرای نیمروز: رد خون»، «غلامرضا تختی»، «23 نفر» که علاوه بر انتخاب سوژه درست خود، از کیفیت بالایی نیز برخوردار بودند، در جشنواره امسال فیلم‌هایی حضور داشتند که نه فقط با جشن 40 سالگی انقلاب اسلامی بلکه از اساس با ماهیت «جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی» نیز تناسبی نداشتند. فیلم «درخونگاه» که اثری به شدت سیاه و ضددفاع مقدس است، یکی از همین آثار بود که نمایش آن در جشنواره امسال با واکنش‌های منفی گسترده‌ای روبرو شد؛ اثری که به شکل نمادین علیه هشت سال دفاع مقدس موضع‌گیری کرد.

به این مورد باید مواردی همچون تماس‌های مکرر فیزیکی میان مردان و زنان در برخی از فیلم‌ها، استفاده از صدای زنان به عنوان موسیقی متن یا تیتراژ آثار و همچنین استفاده از صحنه‌های شرب خمر در برخی از آثار بدون آن که ارتباط چندانی با مسیر قصه داشته باشد را هم اضافه کرد تا فهمید جشنواره فجر امسال با وجود آن که از تنوع خوبی در حوزه ژانر برخوردار بود، در زمینه محتوا برآیند خوبی نداشت.

تلخی مکرر در کام مخاطب

قصه‌های تلخ و گره خوردن بسیاری از فیلم‌های امسال با جرم و جنایت یا قصاص (مثل فیلم‌های «یلدا»، «جمشیدیه»، «قسم»، «جان‌دار»، «آشفته‌گی»، «تیغ و ترمه»، «طلا»، «مسخره باز»، «متری شیش و نیم»، «مردی بدون سایه») هم از دیگر ویژگی‌های منفی جشنواره امسال است. ویژگی که در فیلم‌های جشنواره‌های فجر پیش از این نیز دیده می‌شد و در این جشنواره نیز با وجود تنوع ژانری جشنواره، باز هم در حوزه محتوایی تکرار شده بود و نشان‌دهنده آن است که سینمای ایران در سال آینده، باز هم با انبوهی از فیلم‌های تلخ روبرو است.

حتی دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «ماجرای نیمروز: رد خون» که دو اثر شاخص جشنواره فجر امسال از لحاظ سوژه استراتژیک‌شان بودند نیز قصه‌های به شدت تلخی دارند و نمی‌توان آن‌ها را به خانواده‌هایی که قصد دارند همراه با فرزندان کودک یا نوجوان خودبه سینما بروند، توصیه کرد.

جایزه‌هایی که می‌توانست منطقی‌تر تقسیم شود

هر چند که امسال برخلاف چند سال گذشته داوران جشنواره فیلم فجر سعی کردند تا با نگاهی منطقی‌تر و بدون اثرپذیری از محیط بیرونی به اهدای جوایز جشنواره امسال بپردازند، اما این بار هم مثل چند سال اخیر محمدحسین مهدویان یکی از معدود چهره‌هایی بود با وجود تولید اثری ارزشمند، در جشنواره فجر کمتر مورد توجه قرار گرفت

بدون شک فیلم سنیمایی «شبی که ماه کامل شد» بهترین فیلم جشنواره فجر امسال از بعد کارگردانی و بازی گرفتن از بازیگرانش بود و در زمینه برقراری ارتباط حسی و عاطفی با مخاطبانش بیش از سایر جشنواره موفق ظاهر شد اما نکته اینجاست که «ماجری نیمروز: رد خون» نیز با همه انتقاداتی که می‌شد به روند داستان و سناریو فیلم وارد کرد، باز هم به لحاظ گستردگی ابعاد تولید و همچنین سوژه مهم و استراتژیکش و در کنار آن بازی چشمگیر جواد عزتی (در نقش کاراکتر «صادق») و هادی حجازی‌فر (در نقش کاراکتر «کمال») شایسته‌ دریافت جوایز بیشتری از جشنواره فجر امسال بود؛ اتفاقی که با جابه‌جایی عجیب جواد عزتی به بخش نامزدهای بهترین نقش مکمل مرد و نادیده گرفتن کامل، هادی حجازی‌فر به طور کلی شانس دریافت جایزه‌های بیشتر برای این فیلم را از سازندگان آن گرفت.

به این موارد باید فیلم «سرخپوست» دومین ساخته نیما جاویدی را نیز هم اضافه کنید. اثری که قصه‌ای روان و دیدنی داشت و شایسته‌ترین گزینه برای دریافت سیمرغ بهترین فیلمنامه جشنواره فجر امسال بود ولی آن نیز نادیده گرفته شد تا در یک بده‌بستان میان بخش ملی و بخش جهانی جشنواره فیلم فجر، یکی از کم‌رمق‌ترین فیلمنامه‌های آثار جشنواره امسال فقط به دلیل آن که توسط رضا میرکریمی دبیر بخش جهانی این رویداد ساخته شده بود، سیمرغ بهترین فیلمنامه بخش ملی فجر را از آن خود کند!

ارسال نظر: