گفتاری از استاد کریم مجتهدی درباره رسانه‌های علوم انسانی؛

رسانۀ علمی باید تعمق بیاموزاند

کدخبر: 2312240

استاد کریم مجتهدی در این گفتار از تعمق در علم و انسان و تاریخ و وظیفه‌ای که یک مجله علوم در این دوران بر گردن دارد، سخن گفته است.

خبرگزاری فارس، گروه اندیشه: اخیرا مجله اندیشه‌نامه دیدگاه چند تن از اساتید فلسفه را در باب وظیفه یک مجله علوم انسانی منتشر ساخته است. استاد کریم مجتهدی، یکی از این اساتید است که بار دیگر از پاسداشت علم و هویت ملی و ایرانی در علم و وظیفه‌ای که بر گردن دانشمندان است سخن گفته است.

متن این گفتار در ادامه می‌آید:

به یک معنایی کل علوم، انسانی است. اگر انسان در این جهان نمی‌زیست و عقل نداشت و اجتماعی زندگی نمی‌کرد، بدون شک هیچ علمی هم در این جهان نبود. علوم به معنای کلی با حضور انسان در این جهان به وجود آمده و این علوم انسانی که ما می‌شناسیم، اعم از روانشناسی، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و دیگر علوم به یک معنایی دارای قدمت هستند. مثلا فرض کنید علم النفس؛ تمام فلسفه افلاطون به یک معنایی علم النفس است. ارسطو و ابن سینا کتاب علم النفس دارند. جامعه شناسی با عنوان اصلی جامعه شناسی نیست. ولی علم سیاست و تاریخ، جامعه شناسی هستند که وجود داشته‌اند. تاریخ یک علم قدیمی و بسیار مهم است. تاریخ، جوامع گذشته را تحلیل و بررسی می‌کند و نتایج مهمی را استخراج و استنتاج می‌کند. با اینکه این علوم دارای قدمت هستند، اما به معنای اخص کلمه این علوم بیشتر بعد از تجدید حیات فرهنگی غرب، یعنی اواخر قرن پانزدهم و قرن شانزدهم و هفدهم، شکل گرفتند و معنای جدیدی پیدا کردند. بدان معنا که علوم گذشته اسم‌شان را حفظ کردند، اما معنای جدیدی پیدا کردند. مثلا تاریخ‌نویسی به شکل جدیدتری صورت گرفت. در این میان از چند متفکر بزرگ می‌توان صحبت کرد که تا حدودی در تحول و شکل‌گیری علوم انسانی تأثیر گذاشتند. مثلا در علم سیاست یکی از آن‌ها «توماس هابز» است. در جامعه شناسی و تاریخ و غیره تا حدودی می‌توان گفت «منتسکیو» و «ژان ژاک روسو» تأثیر گذاشتند. و البته در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم علم جامعه شناسی توسط «ماکس وبر» آلمانی در درجه اول و «منتسکیو» در درجه دوم و بعد در «آگوست کنت» و «دیسکاین» در فرانسه، به طور اصولی‌تر و نظام‌مندتر شکل گرفت.

این‌ها را ما به لحاظ تاریخی می‌دانیم. اما آنچه که مسلم است، این علوم به ما خدمتی نمی‌کنند، مگر اینکه تعمق واقعی درباره آن‌ها و داده‌هایشان داشته باشیم، یعنی بدون تعمق، صرفا با به کاربردن لفظ جامعه‌شناسی یا روانشناسی با علوم دیگر تصور نکنیم که ما آن آگاهی کامل را درباره وضعیت اجتماعی، فردی و اقتصادی انسان می‌توانیم به دست بیاوریم. در درجه اول تعمق مهم است و کسی که فکر ندارد نمی‌تواند به این مطالب بپردازد. این تعمق هم فقط موضع‌گیری نیست. یعنی علم و اندیشه فقط موضع‌گیری نیست. اینکه فرضا با تعصب موضع بگیریم که به لحاظ سیاسی به یکی از نحله‌های معروف جهان تعلق داشته باشیم، کافی نیست. علم، شناخت و یادگیری است. الان در رسانه‌های ما چیزی که رخ می‌دهد این است که تنها با گفتن لفظ جامعه‌شناسی گمان می‌کنند که دارند خدمتی به جامعه ایرانی می‌کنند. این خدمت نیست. چون فاقد آگاهی است. صرف لفظ هیچ چیزی نیست. اگر شما در مجله‌تان روی این مسئله تأکید بکنید که اگر این اطلاعات موجب تعمق در جوان‌های ما نشود، در واقع ما به هدف اصلی خودمان که به نوعی تعلیم و تربیت است نخواهیم رسید.

همچنین من فکر می‌کنم در دهه‌های اخیر نتوانستیم اهداف خودمان را در حوزه علوم انسانی و اجتماعی عملی کنیم. برای اینکه علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی را تبدیل به تعدادی شعارهای ظاهری کردیم. عمق مطلب را از دست داده‌ایم و تنها شعار دادیم. دقت کنید کاری کنید که مفید برای جامعه ما باشد. طبیعی است که علمی که در آن عمل نباشد، به درد نمی‌خورد. اما مهم‌تر از آن عمل بدون علم است. می‌دانید نتایج آن چیست و چه فاجعه‌ای پیش می‌آورد. من قبول می‌کنم که علم بدون عمل ارزش زیادی ندارد. ولی در عین حال، عمل بدون علم فاجعه برانگیز است. بدون اطلاعات واقعی نباید اظهارنظر کرد. آن چیزی که مهم‌تر از همه چیز است، واقع‌بینی است. با واقعیت باید روبرو شد. همچنین ضعف‌ها: باضعف‌ها هم باید روبرو بشویم. شناخت ضعف‌ها خودش راه حل‌ها را هم به ذهن ما القا می‌کند. اصلا این نکته را شعار اصلی کارتان قرار دهید. طرح درست مسائل، مفیدتر از راه حل‌های کاذب است. چون شما بدون اینکه مسائل را درست طرح کنید، به راه حل‌های کاذب متوسل خواهید شد. از کنار مسائل رد می‌شوید و راه حلی برای آن به دست نخواهید آورد. ما مسئله اصلی را هنوز متوجه نشدیم. خیال می‌کنیم با گفتن واژه علم واقعأ دانشمند می‌شویم. اگر علم را به صورت شعاری به کار ببریم، در واقع اذهان مخاطبان خود را تفتیش می‌کنیم. این نمی‌گذارد آن‌هایی که می‌خواهند، کمی بیشتر تحلیل و کند و کاو کنند؛ آنها را از ذوق می‌اندازد. چون بعضا ما از علم یک معنای بسیار سطحی را می‌فهمیم و همین باعث می‌شود که جلوی طرح مسئله درست را بگیریم. یعنی علم را در اعماقش نمی‌فهمیم.

توصیه من به شما این است که نترسید از اینکه فکر کنید. این ترس بزرگترین خطر برای شما است. شما که کار سیاسی نمی‌کنید. تحلیل درست ابن خلدون خدمت است. تحلیل درست کتاب رشیدالدین فضل الله، بیهقی و جوینی خدمت است. در هر صورت بنده فکر می‌کنم باید از استادهای بزرگ علوم انسانی استفاده کنید که خیلی برای ما مفید خواهد بود. من شخصا بزرگ‌ترین جامعه شناس دنیا را ماکس وبر می‌دانم؛ البته بقیه هم قابل استفاده‌اند. اما ماکس وبر در غرب یک اندیشه ریشه‌ای است. و بقیه به نوعی ریزه‌خوار او هستند. اما بگذریم و با غربی کاری نداریم. شما می‌دانید که اصلا جامعه شناسی و عمیق‌ترین جامعه شناس به یک معنا ابن خلدون است. ما در ایران به آن خیلی کم توجه کردیم. باید روی ابن خلدون کار درست و حسابی کرد. من شک ندارم ابن خلدون از آثار مورخان بزرگ رومی و دوره باستان با اطلاع بوده و بر اساس آن‌ها خیلی چیزها را فهمید. آنچه که بیان می‌کند ریشه‌های عمیقی در تاریخ معارف انسانی دارد. رومی‌ها هم مورخان بزرگی داشتند. البته که در یونان هم داریم. اما رومی‌ها دست کمی از او ندارند. بعضی از مورخان رومی واقعا عمیقا جهت تاریخ را فکر کردند. البته مورخان ماهم خیلی‌هاشان قابل تأمل هستند. ما در ایران هم مورخان خیلی بزرگی داریم. بیهقی در درجه اول و بعد جوینی و بعد به معنای دیگر شیخ رشیدالدین فضل الله است که ایشان هم مورخ خیلی بزرگی بوده. او سعی کرده جریان‌هایی که رخ داده را یکی پس از دیگری شرح دهد و بسیار واقع بین است. اما جوینی کمی افراطی است و جهت عقلی علوم را جست‌وجو کرده. جوینی تقویمی نیست. بیشتر شاید بتوان گفت در خط هگل قرار دارد و آن را بیشتر بحث می‌کند. به هرحال ما مورخان خیلی بزرگی داریم. اگر شما بتوانید در مجله‌تان اهمیت مورخان فارسی‌نویس ما را نشان دهید، خدمتی بزرگی کردید.

منبع: فارس

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: