گفتگو با تکواندوکاری که مربی برزیل شد

کدخبر: 2319021

از روزهای اولی می گوید که به عنوان یار تمرینی در کنار یکی از چهره های موفق ورزش کشور یعنی هادی ساعی برای درخشش در المپیک تمرین می کرده، از مسابقاتی که در تمامی آن ها جز دو مورد با مدال برگشته، اما کسی به عنوان یک ملی پوش او را نمی شناسد که این درد بیشتر ورزشکاران ایرانی است، زندگی در گمنامی و یا زندگی در ترس و استرس، این که کاری نکند که مردم بگویند ای وای دیدی فلانی که قهرمان جهان است چکار کرد؟

از روزهای اولی می‌گوید که به عنوان یار تمرینی در کنار یکی از چهره‌های موفق ورزش کشور یعنی هادی ساعی برای درخشش در المپیک تمرین می کرده، از مسابقاتی که در تمامی آنها جز دو مورد با مدال برگشته، اما کسی به عنوان یک ملی پوش او را نمی‌شناسد که این درد بیشتر ورزشکاران ایرانی است، زندگی در گمنامی و یا زندگی در ترس و استرس، اینکه کاری نکند که مردم بگویند ای وای دیدی فلانی که قهرمان جهان است چکار کرد؟ یا احترام نگذاریم که پررو نشه ! از روزهایی که در اوج جوانی و با تجربه شدن چهار گوشه شیاب جانگ را در سکوت بوسید و به دنبال مربیگری رفت. زمانی که در شهرش و کشورش او را ندیدند برای هدایت نسل جوان به قول خودمان خارجی‌ها توانمندی‌هایش را بیشتر دیدند و به عنوان سرمربی انتخابش کردند.

جلال خدامی یکی از تکواندوکاران موفق اصفهانی که در کارنامه خود مدال‌های خوش رنگی از مسابقات مختلف جهانی و بین المللی دارد و تنها حسرت که نه، جای آن را خالی می‌داند و آن مدال المپیک است که با اشاره به مسابقات دانشجویان جهان می‌گوید این مسابقات را باید به گفته همه "سر در المپیک گذاشت" چرا که به لحاظ سنگین وزن بودن نفرات و سطح مسابقات آن خود یک المپیک بوده، خدامی این روزها از برزیل برگشته و انتظار می‌رود که قرارداد سرمربیگری اش تمدید شود. بودنش در اصفهان فرصتی بود تا در خبرگزاری ایسنا با وی در مورد شرایط حرفه‌ای و زندگی شخصی اش در برزیل به گفت و گو بنشینیم.

حضوری ۲۳ ساله در تکواندوی ایران

تکواندو را از ۷ یا ۸ سالگی شروع کردم و الان در حدود ۲۳ سال است که این ورزش را ادامه می‌دهم، استاد کمندی اولین استاد من بود و هنوز هم هستند. باشگاه درنا اولین باشگاهی بود که در آن شروع به تمرین تکواندو کردم.

برنز نوجوانان قهرمان کشوری اولین مدال من در سطح قهرمانی بود و ازآنجا بود که فعالیت حرفه‌ای را آغاز کردم تمرینات خود را به‌صورت منظم و جدی ادامه دادم تا در رده بزرگسالان به اردوی تیم ملی دعوت شدم.

زمانی که هادی ساعی برای المپیک چین دعوت شد من نیز به اردوی تیم ملی دعوت شدم به خاطر این‌که سبک مبارزه من به‌ویژه نوع دفاعی کار کردنم همانند لوپز آمریکایی بود و من به‌عنوان یار تمرینی ساعی در اردوهای تیم ملی تا زمان اعزام به المپیک حضور داشتم. این اتفاق برای من نقطه عطفی بود تا بتوانم در اردوهای ملی بیشتر باشم و تجربیات بهتری داشته باشم.

مدال طلای دانشجویان برایم بسیار باارزش است

در سطح بین‌المللی اولین مدالی که به دست آوردم مربوط به دهه فجر بود که مدال نقره را بر گردن انداختم و بعد از آن مسابقات فرانسه در سال ۲۰۰۷ بود، پس‌ازآن مدال نقره بازی‌های کره جنوبی، در تمام دوران ورزشی خودم تنها در دو تورنمنت بلژیک و آلمان مدال نگرفتم.

اولین مدال رسمی عرصه جهانی را با تیم ملی در بازی‌های ارتش‌های جهان در برزیل کسب کردم، سپس در سال ۲۰۱۱ راهی مسابقات دانشجویان جهان شدم که شیرین‌ترین و مهم‌ترین مدال خود را در این رقابت‌ها به دست آوردم که توانستم به‌عنوان اولین سنگین وزن دانشجویان جهان مدال طلا بگیرم، ازنظر شخص خودم این مدال بهترین مدال من بود.

چون روی سکو من بهترین‌های وزن ۸۹ کیلوگرم جهان حضور داشتند، سطح این مسابقات از المپیک بالاتر بود و دلیل آن‌هم حضور بهترین‌های جهان بود.

طلای مسابقات بین‌قاره‌ای و نقره جام جهانی مدال‌هایی بود که در بعد از مسابقات دانشجویان جهان آن را به دست آوردم، خوشبختانه من در سه وزن در تورنمنت‌های مختلف حضور پیدا کردم. برنز فجیره امارات، برنز اوپن ترکیه و نقره تونس مدال‌هایی بود که در سال‌های اخیر به دست آوردم.

برگ برنده مربیان در لیگ برتر بودم

در لیگ برتر به‌عنوان برگ برنده مربیان به شمار می‌رفتم، یکی از معدود تکواندوکارانی هستم که در تمامی ادوار لیگ برتر تکواندو حضور داشتم و تیمی که در آن عضو بودم صاحب سکو بوده است. با توجه به قابلیتی که دارم که می‌توانم در چند وزن مبارزه کنم مربیان در فصول مختلف لیگ با توجه به نفرات تیم‌های حریف که بودند من را به یک وزن می‌فرستادند تا از برد در آن وزن مطمئن باشند و از من به‌عنوان شاه‌کلید تیم استفاده می‌کردند. الان که به لیست نفرات حاضر در لیگ نگاه می‌کنم با حدود ۸۰ درصد نفراتی که در لیگ هستند مبارزه کردم.

رکورد دار کسب مدال در جام باشگاه‌های آسیا

با توجه به اینکه با قهرمانی در مسابقات لیگ برتر جواز حضور در مسابقات جام باشگاه‌های آسیا را به دست می‌آوردیم رکورددار حضور در مسابقات باشگاه‌های آسیا و کسب مدال در این مسابقات هستم، در سال ۲۰۱۶ جام باشگاه‌های آسیا دیگر حضور من به شمار می‌رفت که از این منظر هم رکورد دار هستم زیرا چهارمین مدال خود از این رقابت‌ها را به دست آوردم که برنز فجیره امارات بود و تنها نکته منفی در این مورد نداشتن مدال طلای این مسابقات است.

گیتی پسند...

۱۰ سال بدون وقفه در لیگ برتر ایران مبارزه کردم. ذوب‌آهن اولین تیم باشگاهی بود که با نام آن روی "تاتامی" رفتم، راه و ترابری زنجان، شهرداری ورامین، پاس ورامین، کن و در آخر هم گیتی پسند باشگاه‌هایی بودند که عضو آن‌ها بودم. به دلیل دوستی که با علیرضا نصر داشتم علیرغم پیشنهادات خوبی که داشتم راهی گیتی پسند شدم که بعد از مدت‌ها هنوز قرار خود را به‌طور کامل نگرفتم و از قرارداد ۴۰ میلیونی حدود ۱۵ یا ۱۶ میلیون آن را گرفتم، البته نه به‌صورت نقد بلکه به‌صورت اجناس. کاپیتان تیم بودم و در تمام بازی‌هایی که داشتم را پیروز میدان بودم، تا نیم‌فصل برای این تیم بازی کردم و هشت بازی با پیروزی بیرون آمدم و تنها شش بازی تا پایان فصل باقی‌مانده بود و ازآنجایی که باشگاه به تعهدات خود عمل نکرد من از ادامه همکاری سرباز زدم و آن‌ها هم در مقابل به‌جای پرداخت تعهدات؛ بنده را جریمه هم کردند. در واقع ۲۰ تا ۳۰ درصد از قرارداد کسر شد.

کمپ‌های خارجی محل تبادل تجربیات

از سال ۲۰۱۶ فعالیتم بیشتر روی حیطه مربیگری بود. البته از قبل هم در کار مربیگری حضور داشتم و در تیم پایه شهرداری اصفهان مربی بودم. در کنار بازی، کار مربیگری هم کردم و در ادامه از چند کشور اروپایی دعوت‌نامه داشتم برای حضور چند سمینار و کمپ مربیگری، از تجربیات قهرمانان دوره‌های مختلف جهان در این سفرها استفاده کردم و بعداز آن هم قبل از المپیک ریو از سوی فدراسیون برزیل از من به‌عنوان مربی و بازیکن و مهران عسگری به‌عنوان مربی دعوت شد، در واقع به‌عنوان بازیکن تمرینی و مربی در کنار تیم ملی برزیل بودم که خوشبختانه اولین مدال المپیک سنگین وزن را برای برزیل بعد از این دوره به دست آمد.

پس از آن به کمپ یونان و سپس به سمینار نروژ رفتم که بالای چهارصد بازیکن از نقاط مختلف جهان در این کمپ‌ها حضور داشتند.

در برزیلی‌ها "ذهنیت می‌توانم مدال طلا بگیرم" ایجاد کردم

با توجه به عملکرد خوبی که داشتم، سال ۲۰۱۸ به‌عنوان مربی تیم ملی برزیل دعوت شدم و بعد از تمریناتی که داشتیم با ۷ بازیکن به مسابقات آرژانتین رفتیم. مسابقات پان آمریکن بسیار برای کشورهای آمریکای جنوبی به‌ویژه برزیلی‌ها اهمیت دارد چراکه افرادی که در این مسابقات مدال می‌گیرند به‌ویژه طلا به مدت یک سال حقوق ثابت دریافت می‌کنند.

در این مسابقات ما با هفت بازیکن ۵ مدال طلا گرفتیم و خوشبختانه توانستیم این ذهنیت را در بازیکنان به وجود بیاوریم که طلا هم دست‌یافتنی است، زیرا پیش از آن بازیکنان برزیل در سطح برنز باقی‌مانده بودند.

بعد از آن هم به ایران برگشتم و سپس به یک کمپ دیگر دعوت شدم، در حال حاضر نیز در حال مذاکره با تیم ملی برزیل هستم، این کشور دو تورنمنت مهم را پیش رو دارد و نیازمند مربی است.

در برزیل اگر علم ورزش داشته باشی یعنی خدایی

از قراردادم با برزیل راضی هستم. در ایران ورزش جزو فعالیت‌هایی است که در مرتبه آخر قرار می‌گیرد، اما در برزیل در تمام طول روز همه در حال فعالیت ورزشی هستند به هر نحوی که باشد در تمام خیابان‌ها و پارک‌ها افرادی را می‌بینی که به نحوی در حال فعالیت ورزشی هستند. من در شهر سائوپائولو زندگی می‌کردم که شهری کاملاً ورزشی است. استفاده از مواد مخدر و مشروبات در این کشور خیلی کم بود و مردم اکثراً در حال ورزش و استفاده از پروتئین‌ها و آبمیوه هستند.

در برزیل وقتی ببینند، علم شما در ورزش بالا است؛ اسم شما را خدا می‌گذارند، در برزیل طوری با من رفتار شد که من هر چیزی لازم داشتم سریع آماده می‌شد، در حال حاضر هم که با این تیم قراردادی ندارم هم بازیکنان و هم مربیان این تیم برای من عکس و فیلم ارسال می‌کنند تا راهنمایی‌شان کنم، تفکر تیم برزیل تنها به روی مدال نقره و برنز بود و بی‌هدف به مسابقات می‌رفتند، اما ما توانستیم آن‌ها را از این تفکر خارج کنیم.

همه‌جا کم و کسری است، در برزیل در لحظه زندگی می‌کنند

البته برزیل هم یکسری مشکلات دارد، اما آن‌ها در لحظه لذت می‌برند، همان کاری که برزیلی‌ها می‌کنند ما هم انجام می‌دهیم؛ اما آن‌ها از وضعیتشان لذت می‌برند و به بازی کردن فکر می‌کنند، درواقع همه مردم این کشور نسبت به وضعیتی که دارند، قانع هستند و با شرایط موجودشان کنار می‌آیند.

این کشور ثروتمند نیست، تقریباً همه مردم در یک سطح هستند و جالب است همه مردم در هر شرایطی که هستند از همان وضع بهره می‌برند، از طرفی دیگر این کشور در استفاده از تجربیات یکدیگر هیچ منعی ندارند و با صراحت از موضوعی که اطلاع ندارند از طرف مقابل می‌خواهند به آن‌ها آموزش دهد و از تجربیاتش استفاده می‌کنند؛ اما چنین موضوعی در کشور ما صدق نمی‌کند.

در اصفهان من را نمی‌شناسند

یک استاد تکواندو در ایران هیچ‌گاه از تجربیات مربیان دیگر برای شاگردان خود استفاده نمی‌کند و تصور دارد که مربی دیگر شاگرد او را به سمت خودش خواهد برد، درحالی‌که این تصور غلط است، در استان اصفهان خیلی از شاگردان و اساتید حتی جلال خدامی را نمی‌شناسند و کسانی هم که می‌شناسند هیچ‌گاه از تجربیات من سعی نمی‌کنند استفاده کنند، زیرا تصور بر این است که خودشان در همه موارد استاد هستند.

امروز مربیان باید تمرینات خود را به روز کنند و از دانش دیگران هم برای به روز شدن تمرینات خود استفاده کنند. من شخصاً حاضرم تجربیات خودم را به دیگران منتقل کنم؛ اما متأسفانه در کشور ما هرکسی که چیزی نمی‌داند، مدعی است، هیچ قهرمانی غرور خود را نمی‌گذارد تا به میدان بیاید باید به دنبال قهرمان‌ها رفت.

نمی‌دانیم با قهرمانانمان چگونه برخورد کنیم

فرزان عاشورزاده را شخصاً دوست دارم، با هم در یک تیم بودیم، نمی‌دانم چرا مردم ایران متوجه نمی‌شوند به دست آوردن مدال‌های زیاد در تورنمنت‌های مختلف کار هرکسی نیست، فرزان ۶ مدال طلا در مسابقات مهم گرفته است. عادت بد ما ایرانی‌ها این است که به ورزشکار خودمان احترام نمی‌گذاریم و دائم آن‌ها را تخریب می‌کنیم. در کشوری مثل برزیل حضور چنین افرادی خیلی مهم است و نمی‌گذارند یک جوان به‌هیچ‌وجه هرز برود.

در کشورهای دیگر دنیا از کودکان تا بزرگسالان به ورزشکاران احترام می‌گذارند و برعکس در ایران برای گرفتن یک عکس با یک ورزشکار هم رفتار خوبی نداریم و با عنوان تفکر این‌که «طرف پرو می‌شود» با وی رفتار می‌کنیم.

توقع من و امثال من این است که شهرداری و مراکز تبلیغاتی ورزش را ترویج دهند و حتی باشگاه‌های ورزشکاران حرفه‌ای را تبلیغ کنند تا مردم ما به سمت ورزش حرفه‌ای بیایند. ما باید فرهنگ قهرمان‌پروری داشته باشیم، شخصیتی مثل کرمی که این‌همه برای تکواندو ما زحمت‌کشیده نباید با یک مدال نگرفتن در یک مسابقه زیر سوال برود و این‌گونه مورد هجمه‌های سنگین قرار گیرد، حتی یک نفر بعد از المپیک از وی بابت زحمات فراوانش تشکر نکرد… چرا تا این میزان مردم قدرنشناس هستند؟

یکی از دلایل اصلی من برای ادامه ندادن تکواندو به‌عنوان یک بازیکن همین نبود فرهنگ حمایت از ورزشکاران بود، دیده شدن هر ورزشکار نیازمند فرهنگ‌سازی است، امروز هرکسی من را می‌بیند، می‌گوید چرا تو در این ورزش مانده‌ای، این موج منفی چرا باید در کشور باشد، حتی مسئولان هم این برخورد را دارند و هر وقت ما از حمایت از ورزش حرف می‌زنیم با همین لحن که اگر بد است چرا مانده‌ای با ما برخورد می‌کنند.

استفاده از قهرمانان گذشته برای پرورش قهرمانان آینده

تمرینات امروز ما باید تخصصی باشد، متأسفانه یکی از اتفاقات بد در ایران این است که به این موضوع دقت نمی‌شود و به ورزشکار می‌گویند بدن خود را آماده کنید، اما اینکه با چه مربی این کار صورت گیرد مهم نیست، درحالی‌که هر ورزشی در هر بخشی نیازمند مربی با علم همان ورزش است.

همه قهرمانان جهان لزوماً مربی خوبی نمی‌شوند و این یک موضوع طبیعی است، بنابراین در هر ورزش باید علم همراه آن ورزش باشد تا یک ورزشکار بتواند در یک تورنمنت قهرمان شود، موضوع دیگر این است که یک ورزشکار بعد از ورزش قهرمانی دیگر درآمدزایی ندارد و هیچ‌کس از استعداد ورزشکار استفاده نمی‌کند، ما باید از ورزشکاران قهرمان خود برای پرورش ورزشکاران دیگر استفاده کنیم.

می‌توانیم خیلی راحت با راه‌اندازی باشگاه‌های خوب از ورزشکاران قهرمان استفاده و ورزشکاران خوب برای آینده تربیت کنیم، متأسفانه ورزشکاران ما خاک تمرین می‌خورند، اما امروز دلالان و واسطه‌ها در ورزش به راحتی درآمدها را به دست می‌آورند.

یکی از دلایلی که من در ایران ماندم کمک کردن به کسانی است که استعداد من را می‌فهمند و می‌توانم با آن‌ها کارکنم. ما از قهرمانان خود تنها بدی‌های آن‌ها را می‌گوئیم، هیچ‌گاه از شرایط خوب ورزش برای مردم صحبت نمی‌کنیم.

من با ورزش قهرمانی از سربازی معاف شدم و این خود یک امتیاز است، اگر خوب تلاش کنیم، نتیجه زحمت خود را می‌گیریم. مهم این است فقط نباید نکات منفی را دید. اگر از بدی می‌گوئیم از خوبی هم بگوییم. هیچ جای دنیا به‌جز ایران لیگ تکواندو ندارد. حالا شاید این چند سال با مشکلاتی روبه‌رو بوده است اما می‌شود با برنامه‌ریزی درست و بخش خصوصی خوب و راهکارهای مناسب درآمدزایی کرد.

برای فردی که در حیطه ورزش به‌ویژه حرفه‌ای وارد ورزش می‌شود باید هدف سازی کرد، برای چه ورزشکارانی این برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری شده است؟ یک فرد کاملاً غیرورزشی در هیئت استان حضور پیدا می‌کند و این دلیل ندارد، اکثر افرادی که فعال هستند بیشتر دنبال درآمدزایی و پول هستند، اکثر افراد به دنبال کسب منافع هستند و در وضعیت کنونی کشور باید دلی کار کرد.

اگر دست کسی را گرفتم منتظر نباشم او هم برای من کاری کند. امیدوارم از پایه این مشکلات حل شود من حرفم را رُک می‌زنم تا شاید برخی افراد چیزهایی را متوجه شوند و دید آن‌ها عوض شود.

راحت یکدیگر را قضاوت نکنیم

با برخی صحبت می‌کنم که آیا هدف‌دارید یا نه؟ معتقدم تمام ورزشکاران اگر بهترین تمرین‌های دنیا را هم که انجام دهند و زیر نظر حرفه‌ای‌ترین مربی‌ها هم که باشند در آخر باید یک‌چیز را رعایت کنند و آن اخلاق و شخصیت است، درواقع در بهترین درجه دنیا هم باشید اگر شخصیت نداشته باشید هیچ چیزی نیستید.

وقتی طلای المپیک می‌گیری، آیا می‌توانی خودت را حفظ کنی؟ خوب است مقداری خودمان را جای افراد بگذاریم. بچه‌های تکواندو وقتی هادی ساعی را قضاوت می‌کنند چه انتظاری از بقیه مردم باید داشته باشیم؟ به این اعتقاد دارم هرکسی جای هادی ساعی بود، فراتر از این‌ها کار اجتماعی انجام می‌داد و حتی خودش را گم می‌کرد. من تابه‌حال از وی موردی که نامناسب باشد ندیدم. نمی‌گویم، اشتباه نداشته شاید اشتباه داشته باشد، اما یک درصد خودتان را جای ساعی بگذارید، ببینید اصلاً می‌توانی خودت رو کنترل کنی؟ یاد گرفته‌ایم به راحتی در مورد دیگران قضاوت کنیم.

من همیشه برای سایران مثال می‌زنم از بچگی اولین کسی که هم اتاق من بود، فرزان عاشورزاده بود. همیشه قبل و بعد از تمرین منظم بود. وقت‌شناسی، مؤدب بودن و مهم‌تر از همه که می‌گویم دارای شخصیت قهرمانی بود، بعد از این همه مدال که گرفت خودش را حفظ کرد و این را همیشه می‌گویم قهرمانی مهم نیست حفظ جایگاه قهرمانی مهم است.

عاشورزاده زمانی که به اصفهان آمد خیلی تمرینات خوبی داشت، به این باور رسید بیشتر از این‌ها نیازمند تمرین است. اگر دقت کنید هادی ساعی دو سال بعد از مدال طلای المپیک هیچ مدالی را نگرفت و مردم چه برخوردی داشتند، پس نباید بگذاریم بازیکن یک درصد از هدفش دور شود. با یک مدال المپیک گرفتن یا نگرفتن نباید یک ورزشکار را تمام کرد و او را اشباع کنیم و دوباره او را برنگردانیدم .

تیم ملی...

تیم ملی الان در شرایط خوبی است و اینکه ملاک خود را انتخابی گذاشتند و از بحث بازیکن سالاری بیرون آمدیم بسیار جای خوشحالی دارد، البته هر مربی ممکن اشتباهات شخصی داشته باشد؛ اما ما وظیفه داریم از مربی‌های خودمان حمایت کنیم و بیشتر به نقطه‌های مثبت تیم ملی کمک کنیم.

اگر بازیکنی برای تیم ملی انتخاب نشد، نباید حاشیه ایجاد کند؛ بلکه باید تمرینات خود را بیشتر کند، چقدر خوب است که همانند تیم ملی فوتبال که شعار برای تیمی ملی انتخاب کردیم برای ورزش تکواندو هم همین موضوع را داشته باشیم.

بازیکن نباید هیچ وقت در آرامش محض یا خطر باشد بلکه باید در یک اعتدال به سر ببرد و درعین‌حال نظم مهم‌ترین اتفاق است و یک بازیکن باید همیشه از نظر دلی با تیم همراه باشد. زیرا بازیکنی که دلش با تیم نباشد کار تیم را خراب می‌کند.

در ایران ورزش اولویت آخر است

در برزیل تمام مردم در روزهای تعطیل در حال ورزش هستند. اما مردم ما اولویت آخرشان ورزش است، امروز مردم دائماً فرزندان خود را به کلاس موسیقی و زبان از بچگی عادت می‌دهند و ورزش را اصلاً مدنظر ندارند. اگر ما بعد از ورزش درس بخوانیم میزان یادگیری‌مان بیشتر می‌شود اما در حالت عادی هر هفت ساعت درس خواندن یک ساعت آن فهمیده می‌شود.

امروز شهریه یک ورزشکار آماتور تکواندو ۸۰ هزار تومان است که پول دو عدد پیتزا هم نیست. البته رسانه بهترین عامل برای جا انداختن ورزش در بین مردم هستند.

چرا فرزان عاشورزاده در المپیک مدال نگرفت؟

فرزان عاشورزاده در مسابقات المپیک نتیجه نگرفت چون مشکل، تیمی بود نه فردی، همیشه قانون طبیعت اتفاقات برعکس را رقم می‌زند، فرزان عاشورزاده و دو ورزشکار دیگر ۹۹ درصد از سوی مردم شانس طلا بودند، اما هیچ‌کدام مدال نگرفتند و این در مورد تورنمنت‌های دیگر هم به همین شکل بوده است. این یک قانون طبیعی است، وقتی تنها چشم‌ها به سمت شما بیاید عکس آن رخ می‌دهد.

در پایان مصاحبه از جلال خدامی خواستیم در مقابل کلماتی که می‌گوئیم اولین چیزی که به ذهنش می‌آید بیان کند:

تکواندو: عشق من

مهماندوست: ساخته شده برای تکواندو

مقانلو: راجع به او نمی‌توانم حرف بزنم، چون من را دوست ندارد اما چیزی تو دلش نیست

ذوالقدر: خوش‌سفر

فرزان عاشورزاده : الگو برای جوانان

شیاپ‌چانگ : عاشقشم

پولادگر: با تجربه و دلسوز

یوسف کرمی: بی‌ریا

سجاد مردانی: خوش استیل

مربیگری: کار هرکسی نیست

پاداش ورزشکاران: یک میلیون دلار

تکواندو ایران: با نظم و انضباط

هوگو: فقط آبی

مسئولین ورزشی استان: حمایت بیشتر

تایم آزاد: تمرین با همسرم

آسیب‌دیدگی: دیسک کمر

سخت‌ترین اتفاق: قهرمانی جهان

مهاجرت: مواظب باشیم نشه ؛ مهاجرت در کل دنیا یک موضوع طبیعی است اما در کشور ما موضوع بدی است، یک ورزشکار وقتی می‌بیند که قدر او را نمی‌دانند برای رسیدن به اهدافش همه کار خواهد کرد.

هیئت استان: توجه ویژه به قهرمانان واقعی

غذا: قرمه سبزی و ماهی

خواب: یازده شب تا هفت صبح

زاینده‌رود: شانس عاشورزاده ؛ همین که بعد از دوسال به اصفهان آمد آب باز شد

مربیگری در کشوری غیر از ایران: برای من فرقی ندارد در کدام کشور مربیگری کنم اما برزیل را دوست دارم چون در این کشور آرامش دارید، برزیلی‌ها برای سلامتی تلاش می‌کنند، اما مردم برای پول و رو کم کنی با یکدیگر و حتی خودشان جنگ می‌کنند.

گفت و گو از؛ الهه مولادوست-ایسنا منطقه اصفهان

منبع: ایسنا

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

ارسال نظر: