عاملان ۱۸تیر «کوی دانشگاه» رابیشتر بشناسیم

کدخبر: 2329227

عاملان آشوب در تیر ۷۸ افرادی وابسته به جبهه ملی و احزاب و گروه‌های ضدانقلاب بودند که برای آشوب‌آفرینی از آمریکا پول دریافت می‌کردند.

تجمع در کوی دانشگاه در تاریخ 17 تیر 78 که با توقیف روزنامه سلام آغاز شده بود، پس از ساعتی به آشوب و درگیری تبدیل شد و شعارها که ابتدا صنفی بود به تدریج سمت و سوی ضدنظام و ضد امنیت ملی پیدا کرد.

درگیری با ماموران نیروی انتظامی، به آتش کشاندن یک مهدکودک در خیابان کارگر شمالی، آتش زدن خودروها و... فضای رعب و وحشت را در تهران به وجود آورد. سخنرانی‌های برخی از چهره‌های سیاسی و اعضای انجمن اسلامی دانشجویان نیز تحریک‌آمیز بود و فضای آکنده از رعب و وحشت را متشنج‌تر کرد.

شورای تامین استان تهران در پی حوادث کوی دانشگاه دستور به خروج ناجا از صحنه درگیری‌ها داد، اما این دستور نه تنها فضا را آرام‌تر نکرد بلکه عناصر مشکوکی به تجمعات و صحنه‌های درگیری‌ ورود پیدا کردند که نتیجه آن تشدید آشوب و ناامنی‌ها بود. وزارت اطلاعات با مشاهده ورود افراد مشکوک به تجمعات و آشوب‌آفرینی توسط آنان، دستگیر‌ی‌ها را آغاز کرد. بازجویی از متهمان نشان داد که آنان وابسته به گروه‌ها و چهره‌های ضدانقلاب و معاند هستند.

در ادامه به بازخوانی اعترافات برخی از دستگیرشدگان و وابستگی سیاسی آنان می‌پردازیم. پس از حوادث کوی دانشگاه، کمیته تحقیقی نیز با مسئولیت علی ربیعی (سخنگوی کنونی دولت) در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد که پس از مدتی گزارشی هم در مورد غائله تهران ارائه داد.

وزارت اطلاعات چند روز پس از پایان آشوب‌ها در اطلاعیه شماره 2 از دستگیری آشوب‌طلبان خبر داد و عنوان کرد: "اطلاعات به دست آمده حکایت از تلاش‌ برنامه‌ریزی شده برخی گروهک‌های ضدانقلاب برای سوءاستفاده از جریانات اخیر دارد... تاکنون ارتباطات بعضی از دستگیرشدگان که نقش عمده‌ای در ایجاد و گسترش آشوب و ناامنی، تخریب اموال و اماکن عمومی و طراحی شعارهای موهن داشته‌اند با عوامل ضدانقلاب در خارج از کشور مشخص شده است. از جلمه برخی از این افراددر سفرهای خود به کشورهای ترکیه و آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در محافل و مجالس ضدانقلاب حضور داشته‌اند."

منوچهر محمدی و غلامرضا مهاجری‌نژاد دو چهره برجسته در بین دستگیرشدگان بودند که دستگیری این دو نفر بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های خارجی از جمله خبرگزاری فرانسه و رویترز داشت. منوچهر محمدی یکی دو روز قبل از دستگیری در جمع هوادارانش گفته بود: "نیروهایی که در خارج از کشور هستند می‌گویند که باید اسلحه بدست گرفت و با سیاست خشونت جلو رفت و حکومت را در ید خود بگیریم و آنهم یک ایدئولوژی و یا آرمان‌گرایی را در مسند قدرت قرار بدهیم لذا من باید این مژده را به شما بدهم که امروز مردم ایران، دانشجویان و جوانان به هویت واقعی خودشان و به اصالت واقعی خودشان پی برده‌اند و در جهت دستیابی به آن هستند چراکه در ظاهر اصالت ما را به سرقت برده‌اند."

محمدی چند روز بعد در اظهاراتی که از تلویزیون پخش شد به ارتباطات سیاسی و خارجی خود اعتراف کرد. او گفت: "بنده بیشتر با نیروهای ملی از جمله حزب ملت ایران و جبهه ملی در ارتباط بودم و همینطور خانم امیرانتظام که ارتباط زیادی با خارج از کشور داشت و این ارتباط بنده با خارج از کشور زیادتر شده و بعد هم وقتی که آقای دکتر... بنده را دعوت کرده بود در نتیجه نیروهای ملی هم حمایت کردند، از جمله حزب ایران و جبهه ملی ایران و خود خانم امیرانتظام."

منوچهر محمدی متهم ردیف اول حوادث کوی دانشگاه بود. او در آن زمان دانشجو نبود اما خود را نماینده دانشجویان می‌دانست. اکنون نیز به عنوان کار‌شناس مسائل دانشجویان در ایران، با شبکه‌های خارجی همکاری می‌کند.

مهاجری‌نژاد نیز در اعترافات خود گفت: "من و منوچهر محمدی در واقعه حادثه کوی دانشگاه تهران حضور داشتیم و حتی برای دانشجویان سخنرانی هم کردیم. وقتی من در کوی دانشگاه سخنرانی می‌کردم،هواداران ما شعارهای انحرافی هم می‌دادند که هیچ ارتباط با خواسته‌های دانشجویان نداشت. منوچهر محمدی هم سعی داشت این جریان را به بیرون بکشاند و در نهایت با طرح شعارهای تند و احساسی سعی داشت جریان از داخل به بیرون کوی انتقال پیدا کند.

همزمان با قبولی در دانشگاه فردوسی مشهد با منوچهر محمدی آشنا شدم. وی تفکرات ملی داشت که حتی این اواخر به حکومت لائیک و غیردینی معتقد بود. پس از آشنایی با محمدی و ارتباط با احزابی در داخل و خارج کشور، سفری به اروپا و آمریکا داشتیم و با افراد متعددی دیدار کردیم. مثلاً در تگزاس با یکی از اعضای فعال جبهه ملی ملاقات نمودیم که تاکید داشت جو خشونت در ایران پیگیری شود.

در سالروز تولد مصدق در احمدآباد و با هدف ایجاد درگیری و تشنج توسط اعضا و هواداران اتحادیه ملی دانشجویان و فاغ التحصیلان ایران در آنجا حضور پیدا کردیم. در میتینگ پارک لاله هم شرکت کردیم تا با دادن شعارهایی، جو را متشنج کرده و درگیری ایجاد کنیم و به اسم حزب‌اللهی‌ها تمام نمائیم. در کلن آلمان نیز جلسه‌ای داشتیم که در آنجا هم بر ترویج خط خشونت در ایران تاکید داشتند با این هدف که ترویج خط خشونت موجب اختلاف بین جناح‌ها در ایران می‌شود."

رحیم رضایی نیز یکی دیگر از دستگیرشدگان بود که در روز 18 تیر به پیشنهاد مهاجری‌نژاد به کوی دانشگاه تهران رفت. او علاوه بر افشای ارتباط خود با جبهه ملی و پان ایرانیست‌ها، ماموریت خود را ایجاد خط خشونت و تشنج در جامعه عنوان کرد.

یکی دیگر از افراد تاثیرگذار در آشوب‌ها و ناامنی‌های تیرماه 78 حشمت‌الله طبرزدی بود. منوچهر محمدی گفته است: "در سال 1374 با آقای طبرزدی آشنا شده و گروهی به نام دانشجویان روشنفکر ایران شروع بکار کرد و در واقع این گروه زیرمجموعه اتحادیه اسلامی بود و در سال 1376 هم کمیته‌ای تشکیل شد به نام کمیته دفاع از دانشجویان زندانیان سیاسی که از امیرانتظام و از روزنامه‌های جامعه و توس دفاع کرد. یکی از افراد مهم امیرانتظام بود چون پای خانم امیرانتظام هم در واقع باز شده بود با بنده و آقای طبرزدی، علاوه بر ایشان نیروهای ملی حتی حزب ملت ایران نماینده‌ای از طرف... در آنجا حضور پیدا می‌کردند و ما همواره به قانون استناد می‌کردیم. مثلاً می‌گفتیم که اصل 26 قانون اساسی می‌گوید که تشکیل احزاب، سازمان‌ها، تشکل‌های سیاسی و صنفی می‌تواند آزاد باشد. ما به اصل 24 قانون اساسی نیز نگاه می‌کردیم و اگر روزنامه‌ای بسته می‌شد، می‌گفتیم که نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند ولی ما پشت سر این را دیگر نمی‌گفتیم. یعنی به شرط اینکه مخل به مبانی اسلام نباشند.

حشمت‌الله طبرزدی از افراد تاثیرگذار در آشوب‌های سال 78 بود که در فتنه سال 88 نیز در خیابان‌های تهران حضور داشت

فردی به نام دکتر رامین احمدی و دکتر ماسالی که از دوستان خانم امیرانتظام بودند آن‌ها با دفتر آقای طبرزدی تماس می‌گیرند و در آنجا با بنده تماس می‌گیرند، هر دوی آن‌ها در آمریکا هستند. آقای ماسالی هم به آلمان رفت و آمد دارند. ما از ایران به ترکیه رفتیم و در آنجا ویزای آمریکا را گرفتیم و رفتیم و وارد آمریکا شدیم و بیشترین هدف آن‌ها این بود که ما بتوانیم جنبش‌های دانشجویی در ایران را فعال کنیم حتی به تشکل‌های دیگر راه بیابیم و بتوانیم بستری درست کنیم که در آن بستر بتوان خط تشنج را تقویت کرد و تمام هم و غم و تلاش آن‌ها بر این بود که بتوان میتینگ‌ها و تجمع‌های بیشتری به وجود آورد و بتوان از آن تجمعات بهره‌برداری کرد و از طریق آن تجمعات آشوب بپا کرد و پس از آن همه تقصیرها را به گردن جناح راست انداخت چون با جناح چپ درگیر است.

در واقع می‌خواستند این دو جناح را به جان یکدیگر بیاندازند و در جهت تضعیف بیشتر انقلاب گام بردارند. ما در روز 29 اردیبهشت در احمدآباد به مناسبت روز تولد مصدق حضور پیدا کردیم. در آنجا نیروهای ملی و دانشجویان حضور داشتند. در آنجا درگیری به وجود آمد و بعد این درگیری در واقع میان ما و نیروهای ملی بود چون اختلافاتی بین ماها وجود داشت. در وایع این مساله را بهترین سوژه دیدیم که بتوانیم از آن بهره‌برداری کنیم و ما پس از آن وقتی تمام رادیوها تماس گرفتند و پرسیدند که در احمدآباد چه شده؟ ما می‌گفتیم که درگیری بوجود آمده و موجبات درگیری را هم انصار حزب الله فراهم ساخته است.

در روز جمعه نیز ما تظاهرات را به خیابان کشاندیم و از آنجا حرکت کرده و به میدان فاطمی رفته و از آنجا به سوی وزارت کشور حرکت کردیم و سپس به سوی سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی رفته و از آنجا مجدداً به طرف وزارت کشور آمدیم. البته دیگران هم بودند و می‌باید بگویم که به اصطلاح خط سیاست خط تشنج و سیاستی که بتوان نظام را تضعیف کرد نه تنها از جانب ما بلکه از جانب خط‌های دیگر، گروه‌های دیگر و افراد دیگر تعقیب می‌شود.

ما در واقع سه، چهار بار مورد حمایت مالی از آمریکا قرار گرفتیم تا بتوانیم جنبش های دانشجویی را فعال کنیم و همان هدف که ایران را یک کشور ناامن جلوه بدهند، دنبال کردیم و دو جناح چپ و راست را در واقع مخالف هم معرفی کنند و بعد بتوانند با میتینگ‌هایی که برگزار می‌َود از آن‌ها سواستفاده کرد."

خانم امیرانتظام ارتباط نزدیکی با آشوبگران تیر 78 داشت و عامل ارتباط آنان با خارجی‌ها بود. او همسر عباس امیرانتظام عضو دولت موقت بازرگان و جاسوس آمریکا است.

یک هفته پس از حضور مردم در خیابان‌های تهران و پایان دادن به آشوب‌های خیابانی، وزارت اطلاعات در اطلاعیه شماره 4 جزئیات بیشتری از افراد دستگیرشده منتشر کرد. در این اطلاعه علاوه بر تشریح اقدمات منوچهر محمدی به فرد دیگری به نام خانم ملوس رادنیا معروف به مریم شانسی اشاره شد. رادنیا پس از آشنایی با منوچهر محمدی جذب اتحادیه ملی دانشجویان و فارغ التحصیلان شده بود و خانه‌اش را در اختیار گروه قرار داده بود. در بازرسی از منزل او یک دستگاه فاکس (دورنویس) که اهدایی گروهک‌های ضدانقلاب خارج از کشور بود، کشف شد که به وسیله آن اخبار تشکیلات و نیز دستورات گروهک‌های ضدانقلاب مبادله می‌شد. رادیو آمریکا در مصاحبه‌ای با رادنیا، از او به عنوان یکی از رهبران جنبش دانشجویی نام برده بود، در حالی که رادنیا فاقد تحصیلات دانشگاهی و سابقه دانشجویی بوده است.

چند روز پس از انتشار اطلاعیه شماره 4، اطلاعیه دیگری از وزارت اطلاعات منتشر شد. در این اطلاعیه در خصوص نقش گروه موسوم به اتحادیه دانشجویان و دانش‌آموختگان آمده است: مسئول این گروه غیرقانونی به نام آقای حشمت‌الله طبرزدی از چند ماه قبل از بروز حوادث اخیر بواسطه ارتکاب جرائم و تخلفاتی چند با حکم قضایی، در بازداشت به سر برده و در غیاب وی سایر دست‌اندرکاران اتحادیه جریان امور را در دست گرفته و ضمن صدور اعلامیه‌های متعدد در جهت تشویش اذهان عمومی به ویژه تخریب فضای عمومی دانشگاه و مطبوعات کشور و صدور نامه‌های مجهول خطاب به مسئولین کشور اقداماتی به عمل آورده و در حوادث اخیر نیز نقش فعال به شرح ذیل داشته‌اند:

الف- دفتر اتحادیه طی روزهای گذشته به محل امنی برای حضور افراد معارض مبدل گردیده و اطلاع‌رسانی وسیع و کذب و لحظه به لحظه پیرامون حادثه کوی دانشگاه و اقدامات اعتراض دانشجویان طی روزهای شنبه و یکشنبه و نیز آشوب‌ها و ناآرامی‌های روزهای دوشنبه و سه‌شنبه با عناصر و گروه‌های معاند مستقر در خارج از کشور در آن دفتر صورت می‌پذیرفته است. در عین حال این دفتر محل دریافت توصیه نظرات بیگانگان و معاندین و بهره‌برداری از آن‌ها در جهت صدور اطلاعیه‌های بعدی خود بوده است.

حسن زارع‌زاده مسئول روابط عمومی گروه در این میان نقش اساسی داشته است. این گروه در حوادث اخیر با گروه‌های مختلف ضدانقلاب به خارج از کشور، در تماس مستمر بوده و اخبار موردنظر خود را در مورد این حادثه جهت بهره‌برداری علیه جمهوری اسلامی به خارج از کشور مخابره می‌کرده است. به عنوان نمونه گزارشات ارسالی این گروه موجب آن شد تا حزب شاخه بلژیک کمیته همبستگی نروژ و رادیو تلویزیون‌های بیگانه از جمله رادیو آزادی و رادیو آمریکا سرمایه‌گذاری خاصی در این زمینه داشته باشند و در یک مورد با گزارشات دریافتی، وزیر خارجه سوئد را به موضع‌گیری علیه ایران سوق دهد. همچنین گزارشات کذب آنان، مبنای پیگیری ضدانقلاب خارج کشور برای ارائه تصویر کاملا منفی از ایران و در نزد کشورهای اروپایی و مجامع بین‌المللی قرار گرفته است.

ب- افراد این گروه ضمن جذب کمک‌های مالی و سایر امکانات برای تجمع کنندگان درصدد جذب کمک‌های نقدی از بیگانگان بوده و در همین رابطه از یکی از مسئولین رادیو آزاد آمریکا تقاضای کمک مالی نموده و شماره حسابی نیز به این امر اختصاص داده‌اند.

ج- افراد این گروه ضمن ابراز ناخشنودی از برپایی آرام اعتراض دانشجویان سعی نمودند به شیوه‌های مختلف در اجرای مراسم دانشگاه اخلال ایجاد کنند. قطع سیم‌های بلندگو به عهنگام سخنرانی وزیر محترم آموزش عالی نیز در همین رابطه و توسط ایشان صورت گرفته است.

د- از جمله عناصر فعال این گروه حسن زارع‌زاده است. وی پس از ورود به اتحادیه به عنوان مسئول سمعی بصری بکار گرفته شده و پس از چند ماه مسئول روابط عمومی اتحادیه شده و مسئولیت کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی را عهده‌دار می‌گردد که در بازداشت بسر می‌برد.

روزبه فراهانی‌پور یکی دیگر از عناصر آشوب‌طلب است که در وقایع اخیر دستگیر شده و در بازداشت بسر می‌برد. وی از طریق برخی از افراد مخالف داخلی به عناصر وابسته به تشکل‌های ضدانقلاب خارج از کشور مرتبط شده و در جهت تامین اهداف آن‌ها با همدستی چند تن دیگر به راه‌اندازی تشکلی به نام مرز پرگهر منشعب از حزب پان ایرانیست مبادرت ورزید. نامبرده با چاپ و توزیع نشریه یکی از گروهک‌های ضدانقلاب مرتد و تماس با رادیوهای خارجی سعی داشت تا فضای سیاسی جامعه را مغشوش جلوه دهد. وی در جریان آشوب های اخیر ضمن تماس هرروزه با یکی از عناصر ضدانقلاب متواری ساکن آمریکا اخبار و گزارشات مربوط به اوضاع را به اطلاع آن‌ها می‌رسانده است. فراهانی‌پور در جریان کشاندن آشوبگران به سوی خبرگزاری جمهوری اسلامی نقش موثر داشته است.

وی در اعترافات خود اعلام داشته که عوامل ضدانقلاب خارج از کشور از وی خواسته بودند تا جریان تجمع آشوب‌طلبان را به سوی پزشکی قانونی هدایت نموده و با طرح درخواست تحویل گرفتن جنازه کشته‌شدگان به دروغ وانمود نمایند که تعداد زیادی از افراد توسط نیروی انتظامی کشته شده و به این ترتیب فضای جامعه را برای گسترش آشوب‌ها متشنج سازند.

در بخش دیگری از این اطلاعیه به نقش حزب غیرقانونی موسوم به ملت در آشوب‌ها اشاره شده است. خسرو سیف، بهرام نمازی، فرزین مخبر و مهران عبدالباقی از جمله اعضای این گروهک بودند که دستگیر شدند.

در بند 4 اطلاعیه وزارت کشور هم آمده است: برخی از عناصر وابسته به گروه‌های ضدانقلاب نیز در این ماجرا نقش‌آفرینی کردند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

- محمداقبال کازرونی: وی در سال 61 بدلیل وابستگی به یکی از گروه‌های کمونیست به هفت سال زندان محکوم شده بود. نامبرده ضمن شرکت در تشنجات روز شنبه و دوشنبه، در روز سه‌شنبه در پارک دانشجو با نیروهای بسیج درگیر شد که نهایتا دستگیر شد.

- سعید رسولیان: نامبرده از عناصر وابسته به گروهک‌های ملحد بوده است که ضمن شرکت فعال در تشنجات و آشوب‌های اخیر، روز یکشنبه برای آشوب‌طلبان سخنرانی کرده و برای گسترش اعتراضات نقش غالی ایفا کرده است.

- هژیر بلاسچی: ایشان نیز از عناصر وابسته به گروهک‌های ملحد بوده است که در سال 1377 دستگیر و به 5 سال حبس تعلیقی محکوم گردیده بود. مشارالیه شرکت فعال در تحریک و هدایت آشوب‌ها به قسمت‌های مختلف شهر داشته است.

خبرگزاری تسنیم

ارسال نظر: