انگلیس به مردم ایران بدهکار است

کدخبر: 2329533

گاردین: لندن بیش از آنکه در برابر هوا و هوس و خواسته‌های فردی خودشیفته مانند ترامپ تسلیم شود به مردم ایران بدهکار است.

پایگاه اینترنتی روزنامه‌ گاردین در مقاله‌ای با اشاره به ماجراجویی دولت آمریکا در خلیج فارس و پیروی کورکورانه‌ انگلیس از این ماجراجویی نوشت: لندن بیش از آنکه در برابر هوا و هوس و خواسته‌های فردی خودشیفته مانند ترامپ تسلیم شود به مردم ایران بدهکار است.

در این مقاله آمده است: خلیج فارس نه برای نخستین بار و قطعا نه برای آخرین بار در وضعی بسیار خطرناک قرار دارد؛ وضعی که به جعبه‌ی باروت حقیقی شباهت دارد. علت اصلی بالا گرفتن تنش ها، توقیف نفت کشی است که به ادعای نیروی دریایی ارتش انگلیس، نفت خام ایران را در نقض تحریم‌های اتحادیه اروپایی به سوریه حمل می‌کرد.

نامزد ریاست حزب حاکم محافظه کار در انگلیس و وزیر امور خارجه‌ این کشور، جرمی هانت، به جای اقدام برای کاستن از تنش، خیلی زود به رجزخوانی متوسل شده و نظامی گری انگلیس را در آب‌های آزاد به رخ می‌کشد.

برای برخی ایرانی ها، این وضع یادآور خاطرات تلخی است که از تحریم نفتی مشهور انگلیس در ابتدای دهه‌ی ۱۹۵۰ میلادی به یاد دارند، همان رویداد‌هایی که به سرنگون شدن نخست وزیر مردمی و منتخب (وقت ایران)، محمد مصدق ختم شد. همان نخست وزیری که با جرات ایستاد و شرکت ملی نفت ایران - انگلیس را که امروز بی پی شناخته می‌شود ملی اعلام کرد.

در هر صورت، با وجود کشتی‌ که در دریای مدیترانه توقیف شده و دردسری که در تنگه‌ هرمز بوجود آمده این خطر وجود دارد که با غرق شدن در جزئیات رویداد، اصل ماجرا و علت پدید آمدن این بحران به فراموشی سپرده شود.

بحران زمانی بوجود آمد که دونالد ترامپ (رئیس جمهور آمریکا)، نابودی توافق هسته‌ای ایران (برجام) را در کانون توجه و دستور کار سیاست خارجی خود قرار داد. برجام توافقنامه‌ای تاریخی در زمینه‌ی جلوگیری از اشاعه سلاح‌های هسته‌ای بود و شاید برترین دستاورد باراک اوباما (رئیس جمهور پیشین آمریکا) در حوزه‌ی سیاست خارجی به شمار می‌آمد.

برجام در ژوئیه ۲۰۱۵ پس از بیش از یک دهه بن بست به نتیجه رسید؛ بن بستی که بیش از یکبار، ما را در آستانه‌ی بروز جنگی تمام عیار قرار داد و در برگیرنده‌ی سیاست‌های مخاطره آمیزی بود که به سود هیچ کس نبود؛ یا دست کم به سود منطقه‌ای نبود که هنوز هم دارد از پیامد‌های غرور و تکبر امپریالیستی در عراق، افغانستان، لیبی و یمن رنج می‌برد.

ترامپ تقریبا از همان روز نخست ریاست جمهوری بنای این را گذاشت که علت و استدلال ایران را برای پیوستن و امضا کردن برجام بکلی تباه کرده و از بین ببرد. او این کار را با تضعیف توافقنامه‌های هواپیمایی مسافربری آغاز کرد که اصلی‌ترین مشوق‌ها در برجام به شمار می‌آمدند و شرکت‌های خارجی را که در پی برنامه ریزی و بررسی برای سرمایه گذاری در ایران بودند تهدید کرد.

در همین حال، حتی زمانی که آمریکا هنوز عضوی از برجام بود، ترامپ تحریم‌های متفاوتی ضد ایران تحمیل می‌کرد. پس از ترک توافق در ماه مه سال ۲۰۱۸، راهبرد "فشار حداکثری" از سوی دولت ترامپ، که نام دیگر آن جنگ اقتصادی است؛ بیرحمانه ضد بخش‌های انرژی، هواپیمایی مسافربری، نظامی و بانکی از جمله بانک مرکزی این کشور تحمیل شده است. هنگامی که از برایان هوک، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور ایران پرسیده شد آیا غذا و دارو از دایره‌ی تحریم‌ها خارج است، او با خونسردی پاسخ داد مسئولیت هر گونه کم و کاستی با خود ایرانی هاست.

ماهیت پایان بازی ترامپ را هیچ کس نمی‌داند. به احتمال بسیار قوی او از خودش هیچ ایده‌ای ندارد، جز اینکه نشستی برگزار شود و فرش قرمزی بگسترانند و اخبار این نشست سرخط خبر‌های رسانه‌ها قرار گیرد و به او اجازه بدهد موفقیت‌های اوباما را از خاطره‌ها پاک کند در حالی که برای پیشبرد آرمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای یا برقراری ثبات در خاورمیانه کوچکترین گامی برنداشته است.

از سال ۲۰۱۷، دولت ایران در عوض پاسخ دادن به اقدام‌های تحریک آمیز دولت ترامپ، سیاست صبر را در پیش گرفته و به مفاد برجام پایبند مانده است. این در حالی است که اقتصاد این کشور در نتیجه‌ی فشار‌های آمریکا با رشد منفی روبرو شده، ولی با این وجود واشنگتن، هر کشوری را که به خود جرات داده و به خرید نفت، تنها و مهمترین منبع درآمد ایران، ادامه داده نیز زیر فشار قرار داده است.

شاید ایران، از روی سادگی، باور داشت که طرف‌های اروپایی در برجام می‌توانند اقتصاد ایران را در برابر فشار بی امان آمریکا مقاوم سازی و عایق بندی کنند اما تاکنون، برخلاف تلاش‌های فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، قدرت‌های اروپایی ثابت کرده اند که هیچ فایده یا کارآمدی (برای ایران) ندارند. در نتیجه، ایران بیش از یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، در عین حالی که بر اساس پاراگراف ۳۶ برجام، به توافق هسته‌ای پایبند مانده، برخی تعهدات مشخص خود را کنار گذاشته است. (بر اساس پاراگراف ۳۶ برجام ایران می‌تواند پس از پیمودن همه‌ی راه‌های موجود، در پاسخ به بدعهدی طرف‌های مقابل، برخی تعهداتش را زیر پا بگذارد.)

گاردین نوشت: دولت انگلیس به جای پیروی از دولت ترامپ از روی ترس و پستی یا گردن نهادن به خواسته‌های عناصر ستیزه جو و جنگ طلب در درون حزب محافظه کار همچون جرمی هانت و بوریس جانسون، باید به روح برجام باز گردد.

خبرگزاری صدا و سیما

ارسال نظر: