اردوغان و آکپارتی، ۳ سال پس از کودتا
اگر چه حالا و سه سال پس از کودتا، هنوز هم مخالفین اردوغان از او میخواهند تا جناح سیاسی گولنیها را نیز افشا و زندانی کند، اما شاید چیزی که از این موضوع مهمتر است، تلاش برای بازگشت به دموکراسی و حقوق و پایان دادن به وضعیت فوقالعادهای باشد که منجر به سرکوب مخالفین، ایجاد بدبینی و ظن پلیسی گسترده و محدودسازی حوزههای مطبوعات و آزادی بیان شده است.
محمد علی دستمالی: سه سال از کودتای نافرجام سال 2016 ترکیه گذشته است و در این سه سال بدون اغراق، هزاران و حتی شاید دهها هزار مطلب، گزارش، خبر و تحلیل در مورد این واقعه در رسانههای ترکیه، منطقه و جهان، منتشر شده است. در این سالیان، فهم دستگاههای اطلاعاتی - امنیتی، دولت و رسانهها و افکار عمومی ترکیه از خطرات گروه گولن روز به روز کاملتر شده و حالا فهم بسیاری از ابعاد و زوایای آن رویداد مهم، تا حدودی آسانتر شده است.
دو نکته مهم در مورد زمینههای بروز آن کودتا وجود دارد که باید به درستی مورد توجه قرار بگیرند: 1.دولت اردوغان، حزب عدالت و توسعه و مقامات امنیتی ترکیه از این اقدام شاگردان گولن غافلگیر نشدند و انتظار آن را داشتند. از مدتها قبل، روابط بین آکپارتی و گولنیها شکرآب شده و مسائل ضدامنیتی مهمی همچون کار گذاشتن تجهیزات شنود در اتاق کار و حتی اتاق خواب رجب طیب اردوغان و نیز مسائل تجاری و سازماندهی پنهانی در موسسات کنکوری و برخی رویدادهای دستگاه قضا، مجموعاً اردوغان را به این جمعبندی رسانده بود که یک دمل عفونی بزرگ وجود دارد. در آن مقطع، اردوغان بیش از هر فرد دیگری آماده رویارویی با گولنیها بود، اما شواهد نشان میدهد که خود حزب عدالت و توسعه، دیگر احزاب ترکیه و افکار عمومی کشور برای آن رویارویی، مهیا نبود. شاید به این دلیل که گولنیها به شکلی عمل کرده بودند که کسی آنان را به عنوان خطر نمیدید و همه فکر میکردند از خودی هم خودیتر هستند! 2.جناح نظامی و امنیتی شاگردان کودتا در میدان عملیات نظامی کودتا، بسیار ناشیانه عمل کرد و آنها نتوانستند ماموریت محول شده را به سرعت و به درستی انجام دهند. یکی از مهمترین فواید کودتا این بود که در ترکیه، تکلیف اقتدار و روند تصمیمگیری سیاسی و اجرایی حکومت روشن شد. پیش از آن، دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه ناچار بود در تمام مسائل حساس و حیاتی، حتماً با سرشاخههای شاگردان گولن و گاهی نیز با خود فتحالله گولن مشورت و رایزنی کند. آن وقتها، مثل حالا نبود که این گروه را «خائنین فتو»، «ساختار موازی» و غیره و ذالک بخوانند و اتفاقاً با لفظ احترام برانگیز «جماعت» از آنان یاد میشد و در برخی مسائل مهم از جمله مذاکرات صلح با پ.ک.ک، فرستادگانی از سوی نخست وزیر وقت ترکیه در ایالت پنسیلوانیای آمریکا با گولن دیدار میکردند و نظر او را جویا میشدند. دست کم از مشخصات و پست و موقعیت دو تن از این فرستادگان در حوزه آشکار خبر نام برده شده که یکی از آنها بلنت آرنچ، معاون وقت نخست وزیر و دیگری هاکان فیدان، رییس سرویس اطلاعاتی میت بود. پیداست که ماهیت دیدارهای فرستادگان اردوغان با گولن، در حد حرمت نهادن و رایزنی و راهنمایی گرفتن نبود و خیلی وقتها، ماهیت کسب مجوز و کسب نظر نهایی بود. چرا؟ پاسخ روشن است: جنبش فتحالله گولن، یک تشکیلات کوچک و ساده نبوده و نیست. این تشکیلات از همان سالیان نخست دهه هشتاد میلادی و پس از کودتای ژنرال کنعان اورن، در ترکیه، در تمام حوزههای مالی، آموزشی - دانشگاهی، رسانهای، نظامی، قضایی، پلیس، مخابرات، بانکها و بازارها، سازماندهیهای عمیق و پنهان خود را آغاز کرد و به کمک دو ابزار مهم، در ترکیه بزرگ و بزرگتر شد: 1.میلیونها لیره اعانه و کمک مالی دینداران.2.صدها کادر از خودگذشته و توانمند که با سخنرانیهای جانسوز و اثرگذار خود، قلوب و اذهان مردم را تحت تاثیر قرار میدادند. گروه گولن، در همان سالها، حتی از گروه سیاسی گرداگرد مرحوم نجمالدین اربکان نیز قدرتمندتر بود و فراتر از یک گروه، در حد یک جامعه عمل میکرد. جامعهای که به شکلی موذیانه و هوشمندانه، اهمیت مدارس و کادرسازی از میان کودکان و نوجوانان را درک کرده و با تاسیس دهها و صدها مدرسه در ترکیه و در کشورهای خارجی، ستونهای یک امپراطوری پنهان و نفوذی را بنا نهادند. بنابراین بسیار طبیعی بود که این امپراطوری، بخشی از امکانات خود را در اختیار حزب عدالت و توسعه قرار داده و این حزب را نمکگیر و وابسته کند. در واقع اردوغان و اطرافیان او، باهوشتر از آن بودند که نفهمند در سال 2002 و در دوران به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه، گولنیها دهها برابر اربکانیها، کمالیستها و ملی گراها، در ترکیه صاحب نفوذ بودند و حتی اگر میخواستند و اراده میکردند، مطلقاً یارای مقابله با چنین گروهی را نداشتند و چه بسا در همان سالیان نخست، گولن طومار آنها را در هم میپیچید. بنابراین با توجه به این مقدمه میتوان گفت، این حرکت، برای اردوغان و حزب عدالت و توسعه دو دستاورد به همراه آورد: 1.بروز کودتای نافرجام سال 2016 میلادی، شکست کودتا و مبارزات گسترده بعد از آن با گولنیها یک فرصت طلایی و تاریخی در اختیار اردوغان و آکپارتی گذاشت تا از زیر بار منت گولنیها بیرون بیایند و در حکومتداری و روند اتخاذ و اجرای تصمیمات خود، به استقلال کامل برسند. 2.مردم ترکیه در رفتاری معنیدار، در برابر تانکها ایستادند، زیر تانکها بر روی آسفالت خوابیدند و از حکومتی که به آن رای داده بودند محافظت کردند و به این ترتیب یک واقعه سیاسی و اجتماعی عظیم شکل گرفت که به تمام معنی پشت سر اردوغان و آکپارتی قرار گرفت. اگر چه حالا و سه سال پس از کودتا، هنوز هم مخالفین اردوغان از او میخواهند تا جناح سیاسی گولنیها را نیز افشا و زندانی کند، اما شاید چیزی که از این موضوع مهمتر است، تلاش برای بازگشت به دموکراسی و حقوق و پایان دادن به وضعیت فوقالعادهای باشد که منجر به سرکوب مخالفین، ایجاد بدبینی و ظن پلیسی گسترده و محدودسازی حوزههای مطبوعات و آزادی بیان شده است.
خبرگزاری تسنیم