چرا کشمیر ناآرام شد؟

کدخبر: 2331013

دولت هند هفته گذشته طی حکمی وضعیت خودمختاری کشمیر را لغو کرد.  این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده که در یک هفته اخیر وضعیت امنیتی کشمیر بسیار بحرانی شده است.هند در روزهای اخیر با گسیل عظیم نیروهای نظامی و امنیتی و قطع تمام راه های ارتباطی اینترنتی به کشمیر،‌ ماجراجویی و ظلم جدیدی در کشمیر را آغاز کرده است. عدم اقدام عملی از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا گمانه زنی هایی را مبنی بر چراغ سبز آمریکا به وجود آورده است.

نسیم آنلاین : دولت هند هفته گذشته طی حکمی وضعیت خودمختاری کشمیر را لغو کرد. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده که در یک هفته اخیر وضعیت امنیتی کشمیر بسیار بحرانی است. اواخر هفته گذشته و با بالا گرفتن تنش‌های مرزی در منطقه کشمیر بین هند و پاکستان، دهلی نو از دانشجویان و گردشگران غیر کشمیری و خارجی خواست فورا منطقه را ترک کنند.

به دنبال ادامه تنش‌ها بر سر منطقه کشمیر، پاکستان سفیر هند در اسلام‌آباد را اخراج کرد. پاکستان با اخراج سفیر هند در اسلام‌آباد، اعلام کرد که سطح روابط دیپلماتیک خود را با هند کاهش می‌دهد و تجارت با دهلی‌نو را تعلیق می‌کند.

هند در روزهای اخیر با گسیل عظیم نیروهای نظامی و امنیتی و قطع تمام راه های ارتباطی اینترنتی به کشمیر،‌ ماجراجویی و ظلم جدیدی در کشمیر را آغاز کرده است. عدم اقدام عملی از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا گمانه زنی هایی را مبنی بر چراغ سبز آمریکا به وجود آورده است.

اختلاف کجاست؟

ایالت جامو و کشمیر حدود ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و در قلب آسیا واقع شده است. این سرزمین از شمال و شمال شرق با چین، از شمال غرب با افغانستان و از غرب و جنوب با پاکستان و هند مرز مشترک دارد. کشمیر از شمال به جنوب ۶۴۰ کیلومتر و از شرق به غرب ۴۸۰ کیلومتر طول دارد. این منطقه بین عرض جغرافیایی۳۲/۱۷ و ۳۶/۵۸ درجه شمالی و طول جغرافیایی ۷۳/۲۵ و ۸۰/۳۰ شرقی واقع شده است.

ژئوپولتیک خاص منطقه‌ی کشمیر و برخورداری از موقعیت استراتژیک همچون قرارگرفتن در نقطه‌ی تلاقی سه قدرت هسته­‌ای جهان شامل هند، پاکستان و چین، اهمیت روزافزونی به آن داده است و همین امر منجر به عاملی برای افزایش رقابت بین دو بازیگر منطقه­‌ای هند و پاکستان بر سر تسلط و اعمال حاکمیت بر این منطقه شده است. حل مناقشه‌ی کشمیر در ردیف مسائل امنیت ملی این دو کشور قرار دارد و مناسبات امنیتی منطقه را از دیر باز با بحران مواجه ساخته است

کشمیر از نقطه‌نظر امنیتی هم برای پاکستان و هم هندوستان حائز اهمیت است؛ چنانکه هردو کشور ثبات سیاسی خود را با امنیت در کشمیر مرتبط می‌دانند. هندوستان به این امر آگاه است که از دست دادن کشمیر چه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی، در درازمدت فاجعه‌آمیز خواهد بود و درصورت از دست دادن این سرزمین، هند توسط پاکستان مورد تهدید قرار می‌گیرد. همچنین به خاطر اینکه مرزهای جنوب کشمیر به دشت‌ها و جلگه‌های وسیع و سرسبز و هموار شمال تا جنوب هند منتهی می‌شود، درصورت از دست دادن کشمیر، دفاع از این مرزها خیلی مشکل می‌شود. از دیدگاه پاکستان نیز کشمیر نقش مهمی در اقتصاد و امنیت این کشور بازی می‌کند مثلا سه رودخانه مهم پاکستان از کشمیر سرچشمه می‌گیرد. کشمیر از نظر منابع طبیعی نیز بسیار غنی است و هردو کشور هند و پاکستان برای به یغما بردن این منابع تلاش زیادی می‌کنند. تمام این عوامل دست به دست هم داده و دو کشور مذکور را به خاطر این سرزمین رودرروی هم قرار داده است.

کشمیر یکی از کانون‌های اصلی بحران در آسیا به شمار می‌آید و تحولات آن بر محیط امنیتی این منطقه تأثیرات مهمی می‌گذارد. مسأله کشمیر یکی از مهمترین مسائل مورد اختلاف در روابط هند و پاکستان است. این منطقه کانون خصومت‌های ۶۹ساله میان هند و پاکستان نیز بوده است. دو کشور ادعای مالکیت کامل بر این منطقه دارند اما هریک کنترل بخش‌هایی از آن را در اختیار دارد.

دیدگاه هند

_ هند ادعا می‌کند که مهاراجه «هاری سینگ سند» الحاق کشمیر را در اکتبر ۱۹۴۷ امضا کرده است و کنترل پادشاهی جامو و کشمیر به هند واگذار شده که توسط قانون استقلال هند و امپراتوری بریتانیا تایید شده است.

_ هند ادعا می‌کند که پاکستان نیروهای نظامی خود را به عنوان اولین گام در اجرای قطعنامه‌ها از منطقه خارج نکرده است.

_ هند پاکستان را به حمایت مالی از گروه‌های نظامی در منطقه برای ایجاد بی‌ثباتی و به راه انداختن یک جنگ نیابتی متهم کرده است.

_ هند معتقد است پاکستان از طریق رسانه‌ها به گسترش احساسات ضد هندی در میان مردم کشمیر و تغییر عقاید کشمیری‌ها اقدام می‌کند.

_ بر اساس دیدگاه هندی‌ها، بیشتر مناطق کشمیر پاکستان، به‌ویژه در نواحی شمالی، همچنان از عدم به رسمیت شناختن سیاسی، توسعه اقتصادی و حقوق اساسی رنج می‌برند.

دیدگاه پاکستان

_ پاکستان ادعا می‌کند که بر اساس تئوری «دو ملت»، کشمیر برای پاکستان بوده است، به دلیل آنکه اکثریت آنان مسلمان هستند.

_ پاکستان استدلال می‌کند که هند با عدم برگزاری یک همه‌پرسی دموکراتیک نشان داده است که قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و کمیسیون سازمان ملل متحد در مورد هند و پاکستان را نادیده گرفته است.

_ پاکستان ادعاهای هند در مورد کشمیر بر اساس سند الحاق را رد کرد. پاکستان اصرار دارد که مهاراجه از حمایت بسیاری از کشمیری‌ها برخوردار نبوده است. همچنین مدعی است که مهاراجه کنترل جامو و کشمیر را تحت فشار واگذار کرده، در نتیجه مشروعیت آن را بی‌اعتبار می‌دانند.

_ پاکستان ادعا می‌کند که بین سال‌های ۱۹۹۰-۱۹۹۹ نیروهای مسلح هند و گروه‌های شبه نظامی ضد شورش، مسئول مرگ ۴۵۰۱ غیر نظامی کشمیر بوده‌اند.

_ همچنین از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۹، اسناد زیادی در خصوص ۴۲۴۲ نفر از زنان بین سنین ۷-۷۰ سال که مورد تجاوز هندی‌ها قرار گرفته‌اند، وجود دارد. اتهامات مشابه نیز توسط برخی از سازمان‌های حقوق بشر ارائه شده است.

_ پاکستان ادعا می‌کند که قیام مردم کشمیر نشان می‌دهد که دیگر مایل به ماندن تحت حکومت هندی‌ها نیستند. پاکستان مدعی است که یا کشمیر می‌خواهد با پاکستان باشد یا به استقلال برسد.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که نگاه پاکستان به مسئله کشمیر یک نگاه قومی- مذهبی است چرا که رهبران پاکستان به دلیل حساسیت‌های داخلی بر این اعتقادند که دو ملت هند و پاکستان از لحاظ مذهبی هیچ تشابهی با یکدیگر ندارند، بنابراین طبیعی است که کشمیر به جهت ترکیب مذهبی آن متعلق به پاکستان باشد.

در مقابل، هندوستان یک درک ارزشی از مسئله کشمیر دارد و خواهان استقرار دولتی کاملاً عرفی می‌باشد. مقامات هندی معتقدند که تنها در بطن یک هندوستان یکپارچه این امکان برای مردم کشمیر به وجود می‌آید که تحت یک حکومت عرفی به زندگی بپردازند. به بیان دیگر از نگاه دولتمردان هندی، جدایی کشمیر از هندوستان در نهایت به سبب دخالت‌های پاکستان، منجر به ایجاد حکومتی دین‌سالار و تحت کنترل افراطیون مذهبی خواهد شد که باعث گستردگی وسیع ناآرامی‌های قومی و مذهبی در هندوستان می‌گردد.

تغییر رویکرد در سیاست خارجی دولت جدید هند با مودی

در بعد منطقه­‌ایِ سیاست خارجی از سال ۱۹۴۷م تاکنون، رویکرد و مشی دولت­های مختلف هند در ادوار گذشته نسبت به حل این مناقشه فراز و نشیب­‌های مختلفی داشته است. تا قبل از به قدرت رسیدن حزب «بهاراتیا جاناتا» در شانزدهمین انتخابات دوره‌ای مجلس عوام هند (لوگ سابا)، موضع اتخاذ شده توسط دولت «منموهن سینگ» و حزب «کنگره» نسبت به حل منازعه و تسلط بر این منطقه، اهمیت کمتری در سیاست خارجی این کشور داشت و سیاستی مبتنی بر عادی‌سازی روابط خارجی با پاکستان و کشمیر در پیش گرفته شد. اما با روی کار آمدن مجدد حزب «بهاراتیا جاناتا» پس از یک دهه و تشکیل دولت جدید برخاسته از این حزب، مسئله‌ی کشمیر در سیاست خارجی این دولت اولویت و جدیت خاصی نسبت به دوره‌ی پیش (حاکمیت حزب کنگره) پیدا کرد و می­توان گفت که دولت «مودی» در قبال مسئله‌ی کشمیر به تدریج در مسیر بازگشت به سیاست دوران نخست وزیری «واجپایی»؛ نماینده­ی دیگر این حزب در بازه‌ی سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴م قدم بر­می‌دارد.

به همین جهت «نارندرا مودی» در پی عملیاتی‌کردن یکی از پررنگ­ترین برنامه­‌های مانفیست انتخاباتی­اش، که لغو ماده‌ی ۳۷۰ قانون اساسی در مورد اختیارات ویژه در کشمیر بود و در جهت تحقق اهداف و منافع کشورش با بهره‌گیری از شرایط رقیب دیرینه­ی خود که درگیر تنش‌های سیاسی داخلی با مخالفانش است، برنامه‌ی سفر به این منطقه را برای تحکیم جایگاه خود به عنوان مدعی حاکمیت بر این منطقه در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داد.

مودی در سال های اخیر بسیار به اسرائیل و آمریکا نزدیک شده است.

کشمیر؛ قربانی هند و پاکستان

جدای از اینکه این دو کشور برای حکمرانی بر این منطقه درگیر هستند، این را باید در نظر گرفت که مردم مسلمانی که در آنجا زندگی می‌کنند، حق دارند برای تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرند. کشتار مردم بی‌گناه در این درگیری‌ها نشان از این دارد که هیچ کدام از دولت‌ها حاضر نیستند به پای میز مصالحه بنشینند و ترجیح می‌دهند کشتار بیشتری صورت بگیرد. با وجود این امر این سوال مطرح می‌شود که آیا کشورهای همسایه و کشورهای فرامنطقه‌ای به دنبال میانجیگری برای صلح هستند یا ترجیح می‌دهند آن را به خودشان واگذار کنند. گفتنی است که قطعنامه‌های سازمان ملل نیز بر اعطای حق تعیین سرنوشت به مردم کشمیر تاکید می‌کند لکن دولت هند هیچ‌گاه به این قطعنامه تن در نداد و با تروریست خواندن مردم کشمیر و مبارزات آنان، سعی در سرکوب آنان داشته است. لکن شواهد میدانی در کشمیر حاکی از آن است که علی‌رغم گذشته چهار نسل از آغاز بحران کشمیر، هنوز نیز مردم مسلمان کشمیر خواهان دستیابی به حقوق پایمال شده خود هستند.

با نگاه به نظرات دو کشور مبنی بر مالکیت بر کشمیر (به این معنی که هند معتقد است چون کشمیر ملک شخصی ماهاراجه این سرزمین بوده باید به این کشور واگذار شود؛ از طرفی پاکستان اصرار دارد که چون بیش از ۹۰ درصد مردم کشمیر مسلمان هستند، طبق قرارداد بین دو کشور این سرزمین باید به پاکستان الحاق شود) می‌توان درک کرد که هیچ‌کدام از دو طرف کوتاه نمی‌آیند و دخالت کشورهای دیگر و سازمان‌های حقوق بشر هم تاثیری در روند پایداری صلح ندارد.

اسرائیل؛ نگران روحیه ضد صهیونیستی کشمیر

هآرتص در این مقاله‌ ضمن توصیف جزئیات فعالیت شیعیان و اهل سنت متمایل به انقلاب، از این فعالیت‌ها ابراز نگرانی کرده و خصوصا به این موضوع اشاره نموده است که با چرخش هند به سمت اسرائیل، کشمیر تبدیل به جبهه‌ای ضد صهیونیستی می‌شود.

نکته پایانی

نکته آخر اینکه در جنگ سیاسی و نظامی بین هند و پاکستان به مردم توجهی نشده است و قربانیان اصلی این جنگ طولانی و زخم کهنه کشمیر، مردمی هستند که توسط نیروهای امنیتی و شبه‌نظامیان کشته می‌شوند و به حقوق آن‌ها احترام گذاشته نمی‌شود. هند و پاکستان باید متوجه شده باشند که نمی‌توانند به زور مردم یک سرزمین را به صورت مستعمره خود درآورند؛ زیرا مردم کشمیر بارها برای استقلال خود دست به اقداماتی زده‌اند. این دو کشور نباید به خاطر منافع خود بیش از این مناقشات را در این سرزمین دامن بزنند.

این دو کشور باید خواست و حق تعیین سرنوشت کشمیری‌ها را محترم بشمارند و به اعاده استقلال این ملت در یک کشمیر متحد کمک کنند. حل مسالمت‌آمیز مساله کشمیر، صلح و بهروزی مردم جنوب آسیا را تضمین خواهد کرد و زمینه لازم را برای توسعه همکاری فراهم خواهد ساخت. بگذارند تمام انسانهای با حسن نیت، انسانهای دوست و صمیمی فکرهای خود را کنار هم گذاشته و جراحات این بهشت زخم‌خورده را مرهم سازند.

ارسال نظر: