می‌توانید عصر جدید را دوست نداشته باشید یا عاشق آن باشید، اما نمی‌توانید امیدی را که در استعدادهای ناشناخته در طیفی از هنرها ایجاد کرده، منکر شوید

قدرت عصر جدید

کدخبر: 2331564

«چرخ را نباید دوباره اختراع کرد»؛ این جمله‌ای است که علیخانی در دو، سه نوبت در جواب آنهایی که می‌گفتند ایده «عصر جدید» تکراری است، گفته. او پذیرفته که ایده تکراری است، اما سعی کرده در بخش‌هایی که در اختیارش بوده، تغییراتی ایجاد کند؛ تغییراتی که گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه به سمت ایرانیزه شدن برنامه کشیده شد. هرجا فضا احساسی یا هیجانی می‌شد، به صورت غیرارادی فضای غالب بر برنامه از نمونه‌های خارجی فاصله می‌گرفت و شکل بومی به خودش می‌گرفت.

از بهمن‌ماه سال گذشته که تیزرهای تبلیغاتی مسابقه‌ای به نام «عصر جدید» از شبکه3 پخش شد، عبارت «استعدادیابی» در آن به چشم می‌خورد. در صحبت‌های احسان علیخانی، مجری و تهیه‌کننده و حتی داوران هم این عبارت زیاد تکرار می‌شد. پس از پخش آخرین قسمت فصل اول «عصر جدید» شاید بتوان راحت‌تر درباره استعداد و استعدادیابی صحبت کرد. دوشنبه شب، پنج فینالیست اجراهای خود را روی صحنه بردند و منتظر رای مردم هستند تا نفر نهایی انتخاب شود. فارغ از اینکه چه کسی نفر اول شود، اما بحث درباره استعداد در این مدت داغ بود و برخی معتقدند همچنان تعریف استعداد و استعدادیابی در جامعه ما شکل مشوشی دارد و عصر جدید نه‌تنها به صورت‌بندی این تعریف کمکی نکرده که باعث سردرگمی نسبت به مفهوم استعداد شده است. بحث‌ها از طریق کانال تلویزیون به داخل خانه‌ها رفته بود و خانواده‌هایی بودند که آنچه را در عصر جدید می‌دیدند، بلافاصله با فرزندان خود مقایسه و سریع احساس ضعف و کمبود می‌کردند.

تعریف استعداد

درباره تعریف استعداد، روایت‌های مختلفی موجود است و به دلیل نبود شناخت مناسب، تعاریف مخدوش یا حتی غلطی از آن در خانواده‌ها و حتی مدرسه ارائه می‌شود. برخی بین استعداد و توانایی‌های دیگر شباهت می‌بینند و همه آنها را استعداد معرفی می‌کنند. بخش عمده‌ای از مردم «استعداد» را مترادف باهوش، خلاق، بامهارت، علاقه، دانش و توانمندی می‌دانند. یا به کسی که در مدرسه یا دانشگاه نمره‌های خوبی می‌گیرد می‌گویند بااستعداد و به کسی که درسش خوب نیست یا علاقه‌ای به درس خواندن ندارد می‌گویند آن فرد اصلا بااستعداد نیست. برخی دانشمندان، استعداد را میزان نسبی پیشرفت فرد در یک حوزه یا فعالیت خاص تعریف کرده‌اند و برخی دیگر گفته‌اند استعداد عبارت است از قابلیت و توانایی خاص در یادگیری همراه با بروز قابلیت شخصی و انجام ماهرانه یک کار خاص.

حالا و با فرض هر کدام از این تعاریف که تفاوت زیادی با هم ندارند، می‌توان بررسی دقیق‌تری از استعدادیابی در عصر جدید ارائه داد. افراد و گروه‌ها

براساس آنچه که علیخانی در نشست خبری برنامه «عصر جدید» گفت، 1038 نفر در قالب 200 اجرا از 27 بهمن 97 تا 28 مرداد 98 روی صحنه رفته‌اند. این 1038 نفر برای شرکت در عصر جدید ابتدا ویدئویی پنج‌دقیقه‌ای از استعداد خود را فیلمبرداری و ارسال می‌کردند و بعد از آن توسط تیم ۲۰ نفره داوری بررسی می‌شد. بعد از بررسی‌ها، ویدئوهای منتخب معرفی و به افراد مستعد اعلام می‌شد. این افراد بعد از پذیرش هم باید به صورت حضوری استعداد خود را به داوران نمایش می‌دادند. در مرحله نمایش حضوری فرد مستعد باید در مرحله مقدماتی به صورت زنده استعداد خود را در مقابل داوران اصلی برنامه و تماشاگران حاضر و بینندگان تلویزیون درمعرض نمایش قرار می‌داد. در مرحله مقدماتی که ۲۶برنامه بود، هفت شرکت‌کننده در هر برنامه شرکت داشتند و از هر برنامه دو نفر (یک نفر با رأی داوران و یک نفر با نظر مردم) به مرحله فینال صعود کردند.

گفتنی است، در مرحله مقدماتی ۱۵ اعتبارنامه وجود داشت که هر داور سه اعتبارنامه و مجری و تیم داوری برنامه هم سه اعتبارنامه داشتند. در کل این مرحله دو نفر نیز از طرف گروه برنامه‌سازی برای رفتن به فینال انتخاب شدند و در مجموع ۶۰ نفر به مرحله فینال صعود کردند. ایده‌ای تکراری اما لازم

«چرخ را نباید دوباره اختراع کرد»؛ این جمله‌ای است که علیخانی در دو، سه نوبت در جواب آنهایی که می‌گفتند ایده «عصر جدید» تکراری است، گفته. او پذیرفته که ایده تکراری است، اما سعی کرده در بخش‌هایی که در اختیارش بوده، تغییراتی ایجاد کند؛ تغییراتی که گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه به سمت ایرانیزه شدن برنامه کشیده شد. هرجا فضا احساسی یا هیجانی می‌شد، به صورت غیرارادی فضای غالب بر برنامه از نمونه‌های خارجی فاصله می‌گرفت و شکل بومی به خودش می‌گرفت.

اما فارغ از تکراری بودن ایده، نکته مهم‌تر این بود که گذشت زمان نشان داد ساخت این برنامه یک ضرورت برای جامعه ایرانی بود. این ضرورت را البته جوان‌هایی که از پایتخت فاصله داشتند و استعدادی هم در خود می‌دیدند، بیشتر حس می‌کردند. شمار بالای بینندگان و شرکت‌کنندگان در نظرسنجی ثابت می‌کند که «عصر جدید» عملکرد نسبتا موفقی داشته و در ایجاد سرگرمی که ظاهرا هدف اولش بوده، کارنامه قابل‌قبولی داشته است. هرچند نقدهایی به این برنامه وارد است و حرف‌های سازندگان این برنامه نشان می‌دهد اراده بر این است که این نقص‌ها مرتفع شود. ترکیب داوران، رقابت غیرمرتبط شرکت‌کنندگان (مثلا رقابت یک خواننده با یک شعبده‌باز) دخالت مجری در تغییر نظر داوران و تغییر تعریف استعداد برای خانواده‌ها از جمله نقدهایی بود که طی این مدت به عصر جدید شد.

بحث دیگری که منتقدان درباره عصر جدید مطرح می‌کنند این است که بعضی چهره‌هایی که به‌عنوان استعداد معرفی می‌شوند، پیش از این هم در همان حوزه فعالیت داشته‌اند و حتی رتبه هم کسب کرده‌اند. پارسا خائف و سعید فتحی روشن، نمونه‌هایی از این چهره‌ها هستند. اینها قبل‌تر در برنامه‌های دیگر حضور داشته‌اند و عصر جدید ظاهرا کمک به دیده شدن بیشترشان کرده است. این نقدی است که البته علیخانی به آن پاسخ داده است؛ «هیچ‌وقت خودم و عصر جدید را متولی استعدادیابی در کشور معرفی نکردم. آنهایی که ظاهرا متولی هستند، کمکی به برنامه عصر جدید نکردند.»

اما تمام این منتقدان منکر ایجاد فضای نشاط و امید در جامعه توسط عصرجدید نیستند. امید دیده‌شدن که به‌وسیله تلویزیون به شهرها و روستاها تزریق شده و برای دقایقی ممکن است شرایط بد اقتصادی امروز را از خاطر مردم ببرد.

مثلث مثبت

برای برنامه «عصر جدید» ویژگی‌های مثبتی را ذکر کرده‌اند، اما در این مجال به ویژگی‌هایی اشاره می‌شود که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. رضا ارمندپیشه از هشتگرد، گروه پسران خورشید از مشهد، محمد مصطفی حصار از شهر قدس، گروه سربازان وطن و محمد زارع از شیراز، مهدی عبدالوند از الیگودرز، زهرا بیرامی از تبریز، دختران نینجا از کرج، فاطمه عبادی از بندر ماهشهر و... شرکت‌کنندگانی بودند که شاید اگر عصر جدید نبود، مجال دیگری برای بروز استعدادهایشان پیدا نمی‌کردند. اولین ویژگی مثبت عصر جدید را می‌توان در گستردگی دامنه شرکت‌کنندگانش دانست؛ شهرهایی که شاید از توزیع عادلانه فرصت‌ها سهمی نداشتند و حالا می‌توانستند خود را از میان میلیون‌ها نفر نشان دهند. این فرصت نسبتا برابر شاید به ظاهر مساله مهمی نباشد، اما در لایه‌های زیرین اجتماعی ایجاد امید می‌کند؛ جایی که افراد توانایی خود را بی‌فایده و حتی خود را برای جامعه غیرمفید می‌دانند.

نکته مثبت دیگر در این برنامه اصلاح تعریف شکست بود. کسانی بودند که فقط به دنبال نشان دادن توانایی‌هایشان بودند و به‌طور مثال برایشان کسب نمره10 بود. حالا با نمره 11 از برنامه کنار می‌رفتند و دیگر خبری از یاس و تلخی و ناامیدی نبود و می‌رفتند تا خود را قوی‌تر از قبل در امکانی دیگر در معرض امتحان قرار دهند. این اصلاح تعریف باخت اگر در سایر نهادهای آموزشی و حتی وزارت ورزش و وزارت آموزش و پرورش شکل بگیرد، فضای امن‌تر و موثرتری بین شرکت‌کنندگان در هر رقابتی به وجود می‌آید و شاید اثرش را در حوزه سیاست هم دیدیم. برای آنها که در عصر جدید رای نیاوردند و کنار رفتند، اشک هم ریخته شد و تاسف هم خورده شد، اما کسی احساس پوچی و نیستی نداشت. می‌دانستند اگر تلاش بیشتری کنند، ممکن است سال آینده یا در رقابتی دیگر برنده باشند و اصلا همین حضورشان روی صحنه یک پیروزی بزرگ بود.

یک اتفاق مثبت دیگر، در کم شدن فاصله حضور در یک رسانه برای مردم است؛ رسانه‌ای که بعضی‌ها معتقدند دورانش تمام شده است و رسانه‌های کلان باید جای خود را به خرده‌رسانه‌ها بدهند. اما قابل دسترسی بودن رسانه بزرگی مثل تلویزیون- با وجود تمام ضعف‌هایی که در حوزه مدیریت و اجرا دارد- و موثربودنش دو نکته مهمی بود که توسط برنامه عصر جدید ثابت شد. مستندی که از پنج فینالیست در شبکه3 پخش شد، نشان می‌داد که مردم آنها را نه‌تنها می‌شناسند، بلکه دوست دارند با آنها عکس یادگاری هم بیندازند؛ یعنی چهره‌هایی که سال گذشته همین موقع اگر از کنارمان رد می‌شدند، توجهی به آنها نمی‌کردیم و برایمان مهم نبودند، به لطف همین رسانه مشهور شده‌اند.

البته یکی از انتقاداتی که نسبت به این نوع برنامه‌های معرفی استعداد می‌شود اینکه چهره‌هایی که به کمک این برنامه به شهرت رسیدند، بعد از پایان برنامه رها می‌شوند، اما مگر چهره‌ای را به‌خاطر دارید که از دل شهرت رسانه‌ای بیرون آمده باشد و بعد از اینکه حمایت رسانه از دوش او برداشته شد، همچنان شهرت داشته باشد. شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. این بار هم قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد و نهایتا طبق گفته تهیه‌کننده برنامه، برندگان فصل اول در کنار شرکت‌کنندگان فصل دوم قرار می‌گیرند تا به آنها کمک کنند؛ شاید چیزی شبیه به آنچه در خندوانه دیدیم.

درنهایت برنامه «عصر جدید» یک گام رو به جلو در برنامه‌سازی تلویزیون بود و هرچند که وجه سرگرمی در آن پررنگ‌تر بود، اما در دل آن مسائل مهمی چون امید، پشتکار، تلاش و دسترسی نسبتا آسان به رسانه ملی هم مطرح شد که کمتر در صداوسیما شاهد این اتفاق بودیم. یکی از دغدغه‌هایی که تهیه‌کننده در نشست خبری به آن اشاره کرد، بودجه ساخت فصل دوم عصر جدید است. حالا که این برنامه امتحان خود را پس داده و مخاطبان خود را هم در کنار آزمون و خطاهای بسیار به دست آورده، بجاست که مدیران ارشد تلویزیون نگاه ویژه‌ای به فصل دوم این برنامه داشته باشند تا کاستی‌های فصل اول برطرف شود.

روزنامه فرهیختگان

ارسال نظر: