نیاز به مرکز قوی، نافذ و قانونی در حوزه‌ خانواده داریم

کدخبر: 2332935

وقتی اختلافات خانوادگی رو به ازدیاد است، وقتی سردی‌ها رو به تزاید است، وقتی روابط زوج‌ها شکننده است، باید به فکر ساز‌و‌کارهای پیشگیری و درمان هم باشیم. الان حداقل در هشت ایالت آمریکا به زوج‌هایی که می‌خواهند طلاق بگیرند و فرزند دارند، اجازه طلاق نمی‌دهند، مگر اینکه اجباراً چهار ماه در دوره آموزشی ویژه‌ای شرکت کنند که یاد بگیرند بعد از طلاق چگونه با فرزندان‌شان رفتار کنند. در کشور ما که این‌قدر از انقلاب و اسلام و این‌ها دم می‌زنیم، آیا برنامه‌ای داریم یا اصلاً سیستم رها شده؟

جمعی از فعالان حوزه‌ خانواده به نمایندگی از فعالان این حوزه در سراسر کشور، در سی‌ام مرداد با رهبر انقلاب دیدار کرده و گزارشی از فعالیت‌هایشان را محضر ایشان ارائه داده‌اند. یکی از حاضرانی که در این دیدار به صحبت پرداخت، آقای دکتر سید کاظم فروتن، عضو هیات علمی دانشگاه شاهد و رییس کلینیک خانواده است. وی در آن جلسه، درباره‌ لزوم وجود یک تشکیلات قوی در حوزه خانواده صحبت کرد. با وی درباره این موضوع و همچنین بیانات رهبر انقلاب در دیدار مذکور به گفت‌و‌گو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

ما مصوبات بسیاری در شورای انقلاب فرهنگی در مورد بحث عفاف و حجاب یا بحث مهندسی فرهنگی کشور داریم. مصوبات ابلاغ‌شده رهبری هم در مباحثی مثل جمعیت و سلامت خانواده و... متعدد است. اِن‌جی‌اوها و رسانه‌ها هم در کشور فعال‌اند، پس چرا هنوز ما در بحث خانواده جواب نگرفته‌ایم؟ یک هواپیما در یاسوج زمین می‌خورد، وزیر را استیضاح می‌کنند. یک قطار در سمنان تصادف می‌کند، وزیر را استیضاح می‌کنند. ما در خانواده اگر معتقدیم که انقلاب ما انقلاب جهانی است و خانواده ما هم باید جهانی باشد و باید در این مورد هم جهانی فکر کنیم، متأسفانه اما در این مورد در کشور خودمان مانده‌ایم، آن‌وقت می‌خواهیم بیاییم خانواده‌ها را در جهان اصلاح کنیم؟ آنچه خلأش در کشور وجود دارد، بستر اجرایی این مصوبات است و اینکه کجا می‌خواهد بنشیند. اگر این مصوبات اجرا نشود، یقه چه کسی را باید گرفت؟ چه کسی را باید به مجلس کشاند؟ رییس‌جمهوری تفکراتی دارد و می‌آید معاون یا رئیس سازمان انتخاب می‌کند. در این‌باره یعنی خودش هست و خودش، کسی هم یقه‌اش را نمی‌گیرد که چرا این فرد را گذاشته‌ای و اصلاً برنامه‌اش چه بود که شما این را برای این مبحث بسیار مهم کشوری گذاشتی؟ یعنی ما موارد بسیار حیاتی کشور را فردگرا کرده‌ایم، یا حتی کاملاً به امان خدا سپرده‌ایم. متأسفانه مسأله خانواده در کشور ما انگار که کمتر از مسأله کشاورزی یا اقتصاد است. شما مسائل اقتصاد و نفت و کشاورزی را به‌مرور و به‌وضوح لمس می‌کنید. امروز قیمت میوه اگر بالا برود، همه سریع متوجه می‌شوند، ولی مسأله خانواده را شما 20 سال بعد می‌بینید. الان اگر در جامعه ما از نظر فرهنگی مشکلات داریم، دقت کنید که همین جامعه می‌خواهد پدران و مادران 30 سال آینده ما را تربیت کند.

وضعیت خانواده در کشورهای دیگر و غرب به چه شکل است؟ در دنیا این‌قدر خانواده برایشان در همین کشورها و فرهنگ‌های ناسالم مهم است که در بیش از 43 کشور جهان وزارت خانواده دارند، نه حتی معاونت، وزارتخانه دارند. کانادا وزارت خانواده دارد، آلمان وزارت خانواده دارد، ترکیه وزارت خانواده دارد، همین کشور مالزی وزارت خانواده دارد، ولی اینجا چه؟ شما یقه چه کسی را می‌خواهید بگیرید در مجلس که چرا مصوبات عملی نشده؟ ما در این‌باره نقص مدیریتی داریم. شاید بهتر باشد بگویم که در بحث مدیریت خانواده فقط بحث شعارگونه داریم. یک‌عده از دوستان هم خیلی تلاش می‌کنند که البته متأسفانه جدا از هم و جزیره‌ای است، به خاطر اینکه این کارها بیشتر قائل به شخص است. در آن جلسه آقای شهاب مرادی صحبت‌های خوبی را طرح کردند. خب بنده سؤالی پرسیدم که حالا شما که داری کلاس مجردها را راه‌ می‌اندازی، خب چرا ما نتیجه و جوابش را در کشور نمی‌بینیم؟ برای اینکه این موارد و مسائل باید مثل زنجیره‌ای با هم و دنبال هم باشد. شما در کلاس مجردها یک نکته را آموزش می‌دهی، بعد این‌ها اگر دچار مشکل شوند، آن مشکل را کجا باید ببرند؟! آن‌طرفش زنجیره ما قطع است. چند مرکز در کشور داریم که در رابطه با خانواده، افرادی که حالا با این کلاس‌ها و این آموزش‌ها متوجه شده‌اند مشکلات زناشویی دارند، بروند آنجا و درمان بشوند؟

برای جلوگیری از این مساله چه کاری انجام شده است؟ بنده با وزارت بهداشت 6 تا هفت سال درگیر بودم که آقا بیایید کلینیک‌های سلامت خانواده را راه‌اندازی کنید، حاضر نشدند، بعد آمدند گفتند کلینیک‌های سلامت جنسی، بدون لغت خانواده! این از وزارت بهداشت ما؛ کلینیک‌های سلامت جنسی بدون لغت خانواده! بعد من وقتی تیم‌های اجرایی‌شان را می‌دیدم، دیدم تیم‌هایی بودند که روی تنظیم خانواده کار می‌کردند و همان تیم‌ها روی این موضوع هم کار می‌کنند؛ مثلاً سازمان بهزیستی ما مشاوره ژنتیک را در کشور اجباری می‌کند. در مشاوره ژنتیک تعداد مواردی که از طریق آزمایش بتوان فهمید که مشکل ژنتیک وجود دارد، بسیار کم است. این مشاوره ژنتیک فقط باعث می‌شود تعداد ازدواج‌های ما پایین بیاید. خیلی وقت‌ها ما دیده‌ایم که غربالگری‌ها نتایج غلط در سونوگرافی می‌دهد و فقط دل خانم جوان حامله را شور می‌اندازند و کلی استرس برایش ایجاد می‌کنند که نکند بچه‌ام سالم نباشد. این‌ها به خاطر نپختگی این طرح‌هاست.

برای کاهش مشکلات بعد از ازدواج زوجین چه کاری می‌توان انجام داد؟ آیا پیش از ازدواج می‌توان اقدامی را در دستور کار قرار داد؟ من معتقدم مشاوره ازدواج را باید اجباری کنیم. شما می‌بینید که مثلاً مشاوره تالاسمی الان برای ازدواج اجباری است و اگر گروه خونی دختر و پسر با هم نخواند از لحاظ تالاسمی ماژور و مینور، اجازه ندارند با هم ازدواج کنند، ولی این هنوز اجباری نیست که اگر فهم و روحیات و اخلاق‌شان همخوانی نداشته باشد، آیا باید با هم ازدواج کنند یا نه؟ چرا هنوز ما حاضر نشده‌ایم این مشاوره را اجباری کنیم؟ به نظر من ازدواج غلط بسیار بدتر از ازدواج‌نکردن است. اگر یک ازدواجی قرار باشد به طلاق بکشد، بهتر است اصلاً انجام نشود. نیمی از زوج‌های طلاق‌گرفته فرزند هم دارند. این فرزند طلاق چه می‌شود؟ چه کسی گفته که ازدواج حق افراد است؟ می‌گویند خب آقا دختر و پسر همدیگر را می‌پسندند، می‌گوییم ببخشید مگر ازدواج و با هم زندگی کردن در حد پسندیدن است؟ اگر قرار باشد تاوان فرزندان طلاق را که چه‌بسا بعداً به اعتیاد و دیگر بحران‌های فردی و اجتماعی بکشد، مردم و مملکت پس بدهند، پس بهتر است اصلاً از چنین ازدواج‌هایی جلوگیری شود. اگر دختر و پسر با هم نمی‌خوانند، نه از نظر فرهنگی، نه از نظر اقتصادی و نه از نظر سیاسی و ... چطور امکان دارد بتوانند در اثر عاشق‌شدن ازدواج کنند و زندگی موفقی داشته باشند؟ خب بعد از یکی دو ماه که آن شور و اشتیاق تمام می‌شود و می‌رود، بعدش چه؟ آن وقت ما می‌آییم مشاوره هنگام طلاق را اجباری می‌کنیم. باید روی مشاوره ازدواج بیشتر کار شود. باید طرح و برنامه ما بنایش بر ازدواج و مشاوره ازدواج باشد، نه اینکه بنا بر ازدواج‌نکردن باشد. البته باید حداقل گروه‌های پرخطر را مشخص کنیم و به آن‌ها هشدار بدهیم که ازدواج شما آینده ندارد و اگر هم قبول نمی‌کنند، باید بعد از ازدواج مراقب‌شان بود.

در شرایطی که میزان طلاق هم رو به افزایش است، ما چه کاری باید انجام دهیم؟ کشورهای غربی در برابر چنین موضوعی چه رفتاری دارند؟ وقتی اختلافات خانوادگی رو به ازدیاد است، وقتی سردی‌ها رو به تزاید است، وقتی روابط زوج‌ها شکننده است، باید به فکر ساز‌و‌کارهای پیشگیری و درمان هم باشیم. الان حداقل در هشت ایالت آمریکا به زوج‌هایی که می‌خواهند طلاق بگیرند و فرزند دارند، اجازه طلاق نمی‌دهند، مگر اینکه اجباراً چهار ماه در دوره آموزشی ویژه‌ای شرکت کنند که یاد بگیرند بعد از طلاق چگونه با فرزندان‌شان رفتار کنند. در کشور ما که این‌قدر از انقلاب و اسلام و این‌ها دم می‌زنیم، آیا برنامه‌ای داریم یا اصلاً سیستم رها شده؟ ما می‌گوییم کشور ما نیاز به وزارت خانواده و امور جوانان دارد. این وزارت خانواده و امور جوانان باید متشکل از معاونت زنان ریاست‌جمهوری، بخش جوانان وزارت ورزش، بخش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وزارت آموزش‌و‌پرورش و مانند آن باشد. این‌هایی که هر کدام جای خودشان خیلی هم فعال نیستند، در یک جا جمع بشوند و یک مجموعه‌ای تحت‌عنوان وزارت خانواده و امور جوانان تشکیل شود؛ آن وقت هم مباحث خانواده کاملاً شکل درستی می‌گیرد، هم بحث جمعیت را می‌توان به‌طور جدی و سامان‌مند پیگیری کرد. رهبر انقلاب در صحبت‌هایشان بارها تأکید داشته‌اند که ما باید تشکیلاتی با مسوولیت افراد متدین و مجری و توانمند درست کنیم. همچنین می‌گفتند که با این همه تلاشی که دوستان در آن جلسه ارائه دادند، - کلی کتاب آورده بودند، کلی سی‌دی آورده بودند - یک جای کار گیر دارد، چون ما بازخورد این را باید در ماحصل جامعه ببینیم؛ چرا نمی‌بینیم و گیر کار کجاست؟ فرمودند شاید گیرش همان عدم تشکیلات باشد. شاید این باشد که ما در کشور برنامه اجرایی نداریم. ایشان در دیدار فعالان خانواده فرمودند باید مرکز اجرایی فعال و نافذ و قانونی باشد. باید دید این مرکز را چگونه می‌توان ایجاد کرد. باید حتماً به این تشکیلات برسیم و من امیدوارم با ایجاد یک مدیریت و یک تشکیلات سالم بتوانیم آن استحکام خانواده، آن افزایش جمعیت، آن گرمی بین زن‌ها و شوهرها و آن صمیمیت لازم را که پدرها و مادرها بالای سر فرزندشان باشند، ایجاد کنیم و توسعه بدهیم.

صبح نو

ارسال نظر: