آیا چالش مهاجرت جدی است؟

کدخبر: 2333632

منازعات حاشیه‌ای پیرامون پدیده مهاجرت در کشور، در بیشتر اوقات چنان سایه سنگینی روی این موضوع انداخته است که خود به چالشی بزرگ‌تر نسبت به اصل پدیده مهاجرت و پیامدهای گوناگون آن، تبدیل شده است.

منازعات حاشیه‌ای پیرامون پدیده مهاجرت در کشور، در بیشتر اوقات چنان سایه سنگینی روی این موضوع انداخته است که خود به چالشی بزرگ‌تر نسبت به اصل پدیده مهاجرت و پیامدهای گوناگون آن، تبدیل شده است.

پدیده مهاجرت (به‌خصوص جوانان و تحصیلکردگان) در ایران در طول دهه‌های گذشته همواره یکی از موضوعات جدی و داغ و پرطرفدار در جامعه ایران بوده؛ زیرا با در نظرداشتن ساختار هرم جمعیتی جامعه ایران که بخش مهمی از آن را جوانان تشکیل می‌دهند، این موضوع همواره کانون توجهات اساسی بوده است. با این‌ حال به نظر می‌رسد مسائل و مباحث حاشیه‌ای، اظهارنظرهای مغرضانه و جهت‌دار پیرامون پدیده مهاجرت در کشور، آن را به یک بحران چالش‌برانگیز در سپهر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران تبدیل کرده است. نتیجه به حاشیه رفتن متن و تمرکز بیهوده بر مسائل حاشیه‌ای در عرصه مهاجرت‌های بین‌المللی در ایران این شده است که درحال حاضر با یک وضعیت آشفته و نابسامانی روبه‌رو هستیم که نه‌تنها کمکی به حل معضلات این حوزه نمی‌کند بلکه باعث عمیق‌تر شدن مشکلات این حوزه و از دست رفتن اندک فرصت‌های موجود در این حوزه نیز شده است.

در همین راستا کافی است نگاهی اجمالی بر مطالب نشریافته در این حوزه بیندازیم تا متوجه شویم حجم و تنوع مطالب و اظهارنظرهای غیرعلمی و غیرسازنده در این حوزه هزاران برابر محتویات علمی، پژوهش‌های آماری کمی و کیفی، مستندات و گزارش‌هایی است که باید در این حوزه پیرامون زمینه‌ها و ‌انگیزه‌های انواع مهاجرت، اثرات و تبعات، فرصت‌ها و تهدیدات مهاجرت برای جامعه ایرانی تولید و نشر و برای حل مسائل مرتبط با این پدیده به کار گرفته می‌شد. معاونت علمی ریاست‌جمهوری و بنیاد ملی نخبگان در این زمینه در قالب ارائه مطالب پیوسته ادعاهای مطروحه را مورد بررسی قرار داده‌اند؛ در تازه‌ترین ادعاهای طرح‌شده عنوان می‌کنند مرداد ۱۳۴۴ نتایج بررسی مهاجرت که توسط سازمان ملل انجام‌شده بود، ایران را از لحاظ مهاجرت اتباع به کشورهای دیگر در ردیف پنج کشور پایین جدول نشان می‌داد (نزدیک به صفر) این درحالی است که با مراجعه به داده‌های بانک جهانی در حوزه مهاجران خارج از کشور در دهه ۱۹۶۰ میلادی (دهه ۴۰ شمسی) ایران رتبه هفتادوششم را بین ۲۳۲ کشور از نظر تعداد مهاجران در خارج از کشور داراست، به عبارت دیگر به ازای هر هزارنفر جمعیت کشور، 7.8 نفر در خارج از کشور به سر می‌بردند.

داده‌های مربوط به مهاجران کشورها، در پایگاه داده سازمان ملل از سال ۱۹۹۰ موجود است. داده‌های مربوط به دهه ۶۰ میلادی توسط بانک جهانی استخراج شده و در دسترس قرار گرفته است. از سوی دیگر، طبق داده‌های بانک جهانی در دهه ۱۹۶۰(دهه ۴۰ شمسی) تعداد مهاجران ایرانی در کشورهای دیگر برابر با ۱۷۱,۴۷۸ نفر بوده است. به‌ عبارت‌دیگر به ازای هر هزارنفر جمعیت ایران 7.8 نفر در خارج از کشور به سر می‌بردند. همچنین رتبه ایران در تعداد مهاجران خارج از کشور بین ۲۳۲ کشور در دهه ۴۰ شمسی هفتادوششم بوده است و علاوه‌بر آن، نرخ خالص مهاجرت ایران در ۶۵-۱۹۶۰ براساس داده‏‌های سازمان ملل متحد، برابر با (0.07-) به ازای هر هزارنفر است.

این نرخ از تقسیم تفاوت مهاجران ورودی به مهاجران خروجی به جمعیت کشور به دست می‌آید؛ بنابراین از داده‌های موجود در پایگاه داده سازمان ملل در سال ۶۵ نمی‌توان تعداد دقیق مهاجران ایرانی در خارج از کشور را تخمین زد؛ چراکه تعداد مهاجران ورودی به ایران هم در آن لحاظ شده است.

پیش از این پرویز کرمی، مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر ستاد فرهنگ‌سازی اقتصاد دانش‌بنیان، درباره انتشار اخبار کذب و مغرضانه درباره مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور و فرارمغزها در برخی رسانه‎های داخلی و خارجی، گفته بود: «در متن اخباری که این رسانه‌ها منتشر می‌کنند باید از آمار و دلایل مهاجرت‌های بین‌المللی ایرانی‌ها به خارج از کشور صحبت شده باشد، اما در عین شگفتی و ناباوری مشاهده می‌شود در این متن، آمار و اطلاعات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی (که در آن به علل جابه‌جایی و مهاجرت داخلی جمعیت شاغل و جمعیت بیکار کشور پرداخته شده) به‌عنوان سند و آمار مهاجرت ایرانی‌ها به خارج از کشور استناد شده است. به‌طور مثال نگارندگان محترم این گزارش‌های به ظاهر مستند، وقتی درحال کپی‌کردن آمار مربوط به جمعیت ایرانی حاضر در خارج از کشور به نقل از بهرام صلواتی بوده‌اند، آمار 1.6 میلیون نفر را 16 میلیون نفر قید کرده‌اند و همچنین در ارجاع به آمار اشتباه معاون آموزشی وزارت بهداشت در 28 مرداد سال 1398، (که از سوی وزارت بهداشت تکذیب شد و بدون اشاره به این تکذیبیه)، آن را به سال 89 نسبت داده‌اند. درواقع این نوع خطاهای تعمدی، مغرضانه و گل‌درشت زمانی شکل می‌گیرد که نویسنده با بی‌دقتی و دستپاچگی هرچه تمام، نسبت به کپی‌برداری آمارهای کذب و بدون استناد در فضای مجازی اقدام می‌کند.»

کرمی همچنین در ادامه این گفت‌وگو با اشاره به یکی از ادعاهای کذب، دروغ و بارها مطرح‌شده در رسانه‌ها با این عنوان که «طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، ایران از نظر فرارمغز‌ها بین ۹۱ کشور جهان مقام اول را از آن خود کرده ‌است»، می‌گوید: «به‌طور مثال صندوق بین‌المللی هیچ‌گاه چنین آماری ارائه نداده و این موضوع بارها توسط مسئولان تکذیب شده و خود اینجانب برای کسی که سند این گزارش را ارائه دهد، جایزه یک میلیارد ریالی گذاشته بودم و آمارهای متقن بین‌المللی مبنی‌بر اینکه ایران هیچ‌گاه جزء 20 کشور اول مهاجرفرست نبوده و نیست، موجود است.»

بنیاد ملی نخبگان در گزارشی دیگر به ارائه آماری درخصوص مهاجرت پرداخته بود. براساس آخرین مطالعه مهاجرت قطعی از کشور، ۲۷۱۲ نفر از برگزیدگان المپیادهای دانشجویی و ۳۵۳۱۳ نفر از رتبه‌های یک تا هزار کنکور سراسری مورد تحلیل قرار گرفته‌اند، میزان خروج از کشور قطعی رتبه‌های یک تا ۱۰۰۰ کنکور سراسری در رشته ریاضی از حدود ۶۰ درصد برای دانش‌آموختگان سال‌های 90 تا 92 با روند کاهشی به حدود ۳۸ درصد برای دانش‌آموختگان سال‌های 95 تا 97 رسیده که به نظر می‌رسد این روند همچنان ادامه داشته باشد. همچنین میزان خروج از کشور قطعی رتبه‌های یک تا ۱۰۰۰ کنکور سراسری در رشته علوم‌تجربی از حدود 10درصد برای دانش‌آموختگان سال‌های 90 تا 92 به کمتر از هفت‌درصد برای دانش‌آموختگان سال‌های 95 تا 97 رسیده است که این آمار نیز سیر نزولی دارد.

در رشته‌های علوم ‌انسانی نیز میزان خروج از کشور رتبه‌های یک تا 1000 کنکور سراسری از حدود 20 درصد برای دانش‌آموختگان سال 92 به کمتر از هشت درصد برای دانش‌آموختگان سال 97 کاهش یافته و میزان خروج از کشور نهایی برگزیدگان المپیادهای ریاضی، فیزیک، شیمی، کامپیوتر، نجوم و زیست‌شناسی با سیر نزولی، از حدود ۶۲ درصد برای دانش‌آموختگان سال‌های 90 تا 92 به حدود ۳۷ درصد برای دانش‌آموختگان سال‌های 95 تا 97 رسیده که نشان از روند کاهشی است.

همچنین روند بازگشت متخصصان ایرانی به کشور و همکاری با آنها، با طراحی و اجرای برنامه «همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» از اسفند 1393 با هدف ایجاد سازوکاری جهت بهره‌مندی از دانش و تجارب ارزشمند ایشان، از میان دانش‌آموختگان دوره دکتری از 100 دانشگاه‌ برتر دنیا، اساتید 200 دانشگاه‌ برتر دنیا و متخصصان و کارآفرینان ایرانی فعال در موسسات شاخص علمی و فناوری یا شرکت‌های خارجی، آغاز شده است.

در همین راستا، بیش از 4700 نفر از متخصصان و فارغ‌التحصیلان ایرانی خارج از کشور در پلتفرم طراحی‌شده در مدل‌های مختلف همکاری خود را با کشور آغاز کرده‌‌‌اند که از این میان 135 کارآفرین، 93 شرکت‌ دانش‌بنیان و فناور را تاسیس کرده‌، 340 نفر به‌عنوان هیات‌علمی دانشگاه‌های برتر کشور جذب شده و 170 استاد مدعو و معین در دانشگاه‌های کشور قرارداد امضا کرده‌اند. 500 دانش‌آموخته دکتری در قالب پسادکتری در چرخه خدمت‌رسانی به جامعه بومی قرار گرفته‌‌اند و بیش از 2000 سخنرانی و کارگاه تخصصی در چهار سال گذشته برگزار شده است. مهاجرت نخبگان یا فرارمغزها یکی از مسائلی است که در رسانه‌ها بسیار به آن پرداخته می‌شود، این موضوع را قبلا نیز عنوان کردیم. با این وجود، طبق گزارش‌های معتبر بین‌المللی، ایران جزء کشورهای اصلی مهاجرفرست دنیا محسوب نمی‌شود.

ایران در گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (۲۰۱۵) جزء ۲۰ کشور اول و در گزارش بانک جهانی (۲۰۱۶) جزء ۳۰ کشور اول مهاجرفرست دنیا نیست. نرخ مهاجرت ایران به کل جمعیت تا سال ۲۰۱۳ به صورت تجمعی 1.5 درصد بوده که از میانگین جهانی (3.2 درصد) و نیز از اکثر کشورهای مشابه پایین‌تر است.

کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) به‌عنوان مهم‌ترین کشورهای توسعه‌یافته در جهان، تاکنون میزبان بیش از ۹۰ درصد مهاجران متخصص و تحصیلکرده دنیا بوده‌اند و اصلی‌ترین مقصد مهاجرت ایرانیان را نیز تشکیل داده‌اند. اما بنا به گزارش OECD، ایران جزء ۲۰ کشور مبدا اول مهاجران جدید به این کشورها نبوده است، بلکه با ۸۴۵هزار نفر ایرانی مهاجر در کشورهای OECD فاصله زیادی با فهرست ۲۰ کشور مبدا اول داشته است.

گرچه بیش از نیمی از مهاجران ایرانی به کشورهای OECD دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، اما براساس آمار، هم تعداد مهاجران ایرانی با مدرک دانشگاهی و هم نسبت این افراد به کل افراد دارای تحصیلات دانشگاهی کشور، در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین است. طبق گزارش مشترک سازمان ملل و OECD ایران با حضور در پایین‌ترین سطح طبقه‌بندی جهانی از نظر این شاخص، در زمره کشورهایی است که نرخ مهاجرت افراد تحصیلکرده به کل جمعیت تحصیلکرده در آن، در طبقه کمتر از پنج درصد قرار دارد. در واقع این نرخ برای ایران (حدود چهار درصد)، از بسیاری از کشورهای با وضعیت توسعه مشابه کمتر است.

روزنامه فرهیختگان

ارسال نظر: