سید یزدان حبیبی
«تغییر» با انتخابات شدنی است؟
تکلیف هر دو مورد توزیع کرسی در حوزههای انتخابیه و شفافیت انتخابات در لایحه جامع انتخابات رقم میخورد که تصمیمگیر این مورد نیز مجلس یازدهم است.
نسیم آنلاین: سید یزدان حبیبی، فعال رسانهای در رشته توئیتی پیرامون انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی نوشت:
۱۴۰ روز داریم تا انتخابات مجلس و هیچ حرکت جدی برای تغییر شرایط نمیبینم. حالا یا از رضایت است یا از ناامیدی. اما من امید دارم که تغییر از مسیر انتخابات اتفاق بیافتد و بهترین راه برای ایجاد تغییر است. چند کلمه درباره اینکه جریانهای مختلف چه میکنند و طرح پیشنهادم...
درباره جریانها: خیلی خلاصه اینکه همگی به تکرار افتادهاند. حرفهای تکراری و کارهای تکراری. الان هر جریانی داخل هر کدام از دو جناح به دنبال پرتر نشان دادن دست خودش و ضعیف کردن رقبای داخل جناح است تا در زمان فهرستبندی سهمیه بیشتری داشته باشد. هدف و برنامه و شعار چه؟ هیچ.
پایداری گفته ائتلاف نمیکنیم. رهپویان گفته مدلی برای شایستهگزینی داریم که بعید است چیزی باشد(که اگر بود به طرح در آینده حواله نمیدادند). حداد راس شورای وحدت است. بر سر اینکه عارف راس ائتلاف باشد یا نه دعواست. اعتماد ملی گفته فقط با اصلاحطلب خالص ائتلاف میکنیم نه با امثال جلالی و نعمتی. لاریجانی برای پایداری خط و نشان میکشد. باهنر با مصاحبههای صریح دست خالی اصولگرا و اصلاحطلب و بازیچه بودن انتخابات را نمایان میکند. جلیلی هیچ نمیگوید. و خیلیها منتظر احمدینژاد هستند. ابتدای همه جملات قبلی یک «طبق معمول» میتوان اضافه کرد.
فقط قالیباف است که فرق کرده. قالیباف با فراخوان و صحبتهای مکرر و مستقیم درباره انتخابات (از نظر اقدام) پیشروترین است. اما واقعا با نو نو گفتن مجلس نو میشود؟ حرفهای کف توئیتری مثل جوانگرایی، شفافیت و کارآمدی شعارهای خوبی هستند؟ اثری دارند؟ حرکتی ایجاد میکنند؟
اینها جمعبندی من بود از شرایط جریانها که با توجه به اخبار یکی دو ماه اخیر گفتم. حالا اگر کارها و حرفهای دیگری در جریان است که پشت در بسته هستند و عمومی نشدهاند من بیتقصیرم. اگر هم شما چیزهای بیشتری میدانید که من نشنیدم یا ندیدم بگید تا تکمیل و اصلاح کنم.
اما چرا به تغییر از طریق انتخابات امید دارم؟ ۱. به جای اینکه حرف اضافه بزنم، پیشنهاد میکنم حتما حتما مستند امیدیهه را ببینید. آقایان آغاجاری، شریفات و شریفی به همراه دیگر دوستانشان در امیدیه تغییرات مهمی را ایجاد کردهاند. و نقطه عطف حرکتشان شرکت در انتخابات شورای شهر بوده. Instagram.com/omidi_he
۲. بخاطر نظام انتخاباتی فعلی ایجاد تغییر از طریق انتخابات ریاست جمهوری بسیار مشکل است. فعالیت پایدار و موثر خارج از دو جناح اصلی اگر شدنی باشد، خیلی دشوار است. اما در شهرهای کوچک همه چیز فرق میکند. هر چقدر که انتخابات در مرکز بیرونق است، آنها فعالند.
۳. کسالت و تکراری بودن همین جناحها مناسبترین فرصت برای پیشرفت جریانهای جدید است. به چند شرط: دنبال کار تازه و غیرتکراری باشند. از حرف، برنامه و شعار تا فعالیت میدانی (ایجاد تمایز و امتیاز). ربط مسائل زندگی مردم با اقدم و برنامه حاکمیت را بفهمند و برای مردم واضح بگویند(انگیزه شرکت در انتخابات). و از دل شهرهای کوچک و برای حل مسائل واقعی شکل بگیرند. جریانهای بزرگ پایدار با جمع شدن جریانهای کوچک و موثر شکل میگیرند. (پایداری، فراگیری و موثر بودن)
و در آخر پیشنهاد من: برای ایجاد تغییر در شرایط سیاسی و اجتماعی فعلی و افتادن در مسیر پیشرفت باید روی «مبارزه با تبعیض» متمرکز بشیم. این موضوع فراگیر است. ملموس است. ایجاب و سلب را با هم دارد. هدفهای مشخصی میشود برایش تعریف کرد. و هر کسی میتواند سهمی در آن داشته باشد.
در این رشته نیازی به توصیف تبعیض موجود نمیبینم. چون بیش از ملموس است. اما برای روشنتر شدن مطالبات، ۵ حوزه را اسم میبرم و دو مورد را مقداری بیشتر توضیح میدهم. ۵ حوزهای که برای رفع تبعیض باید در اولویت باشند: مسکن- بهداشت و درمان- آموزش- عمران و آبادانی- توزیع قدرت
عمران و آبادانیخرجی که برای کلانشهرها، خصوصا ابرشهر تهران، میشود در فاصله بسیار زیادی از شهرهای دیگر است. نتیجه معلوم است: جمعیت بیشتری وارد کلانشهرها و تهران میشود و هیچ کدام از مشکلاتشان از ترافیک گرفته تا معضلات اجتماعی حل نمیشود و روز به روز اوضاع بدتر میشود. اگر شهری آبادانی داشته باشد هیچ کس شهر و خانواده و فامیل خود را رها نمیکند برود در شهر دیگری مثل تهران با شرایط سختتری زندگی کند. دو لایحه مالیات بر ارزش افزوده و درآمد پایدار شهرداریها به صورت مستقیم و اساسی به این مساله مربوط اند و مجلس یازدهم در این مورد تصمیمگیر است.
توزیع قدرت سیاسیمثال در این مورد فراوان است. دو مورد: ۱. این که رای همه به یک اندازه اثر داشته باشد یک اصل است. اما خیلی از حوزههای انتخابیه نسبت به میانگین کشوری نماینده کمتری دارند و این یعنی اثرگذاری کمتر در تصمیمات کلان. مشارکت برابر مردم در پارلمان یک اصل است و باید نسبت تعداد نماینده به جمعیت حوزه ها برابر باشد. در نقشه، حوزه های با قدرت رای بسیار بالا(آبی)، متعادل(سفید)، کم(صورتی) و بسیار کم(قرمز) مشخص شده اند.
۲. هزینهها و حمایتهای انتخاباتی بیش از اندازه خارج از قاعده است. از خرجهای میلیاردی در انتخابات مجلس قبل تا زیگزاگ رفتنهای سیاسی. و این فضا بهترین شرایط برای اهل ثروت و قدرت هست تا تعیین کننده اصلی نتیجه انتخابات باشند. شفاف و رسمی شدن هزینهها و حامیان و در مرحله بعدی ایجاد محدودیت برای بیمبالاتها، راه فعالیتهای مردمی و مستقل از جناحهای موجود را باز میکند. تکلیف هر دو مورد (توزیع کرسی در حوزههای انتخابیه و شفافیت انتخابات) در لایحه جامع انتخابات رقم میخورد که تصمیمگیر این مورد نیز مجلس یازدهم است.