حجت‌الاسلام علوی تهرانی: "هل من ناصر ینصرنی" به این معنا نیست که کیست مرا یاری کند، یعنی اینکه کسی هست من او را کمک کنم؟

کدخبر: 944120

هر که در این دنیا به اندازه عبیدالله هم گنهکار باشد، می‌تواند با دستگاه امام حسین(ع) رستگار شود/ توصیه به روضه‌خوانی، سفارش امام رضا(ع) است و اولین روضه‌خوان امام حسین(ع) خداست

به گزارش "وارث" مراسم عزاداری شب چهارم محرم با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی و مداحی حاج محمود کریمی، حاج محمد صمیمی و حاج ابراهیم رحیمی در هیئت رایه العباس علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام علوی تهرانی را می خوانید:

روایاتی از ساحت مقدس حضرت رضا علیه السلام است، که از یکی از یاران خودشان را بسیار تکریم کردند و از او خواستند برایشان روضه بخوانند و به او گفتند: روضه بخوان! که این روضه خوانی تو یاری کردن ماست. از این نحوه یاری کردن ما کم نگذار.

توصیه به روضه خوانی و کم نگذاشتن در روضه خوانی سفارش امام رضا علیه السلام است. این نوعی یاری کردن دین است. روضه خواندن نوعی نصرت دین است.

مکرر شنیده ایم که امام حسین علیه السلام فرموده اند: " هل من ناصر ینصرنی؟" کسی هست من را کمک کند؟!

در حالی که اگر کسی با تاریخ کربلا آشنا باشد، امام در سیرشان به طرف کربلا به منزلگاهی رسیدند. در آنجا امام با فردی ملاقات کردند به نام عبید الله بن حر جعفی، این فرد از طرفداران عثمان بوده، در جنگ صفین در لشکر معاویه علیه علی علیه السلام بوده است، این فرد هیچ سابقه خوبی ندارد.

امام علیه السلام خیمه او را دیدند و به یکی از صحابه گفتند: سراغ این آدم برو و بگو خداوند کرامتی را برای تو هدیه آورده است در صورتی که قبول کنی. پرسید: کرامت چیست؟ امام علیه السلام فرمودند: یاری کردن پسر فاطمه سلام الله علیها. صحابه برگشت. امام فرمودند: چه شد؟ گفت: قبول نکرد. امام حسین علیه السلام همراه حضرت قاسم و حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر علیهم السلام به سمت خیمه مرد به راه افتادند.

عبید الله تا امام را از دور دید لذت برد و تجلیل کرد. حضرت فرمود: ای حر ، تو سابقه خوبی نداری و خودت هم می دانی. می خواهی کاری به تو بگویم که خدا تمام گناهانت را ببخشد؟

پرسید: مگر امکان دارد؟ حضرت فرمود: به من کمک کن تا خدا تمام گناهانت را ببخشد.

" هل من نصر ینصرنی " به این معنا نیست که کیست مرا یاری کند! یعنی اینکه کسی هست که من او را یاری و کمک کنم؟ ولو عبیدالله باشد!

عبید الله گفت: من نمی توانم شما را کمک کنم ولی اسب و شمشیرم را در اختیارتان قرار می دهم.

هر کس در این دنیا به اندازه عبیدالله گنهکار باشد می تواند با دستگاه امام حسین علیه السلام رستگار شود.

امام به عبید الله فرمودند: نیازی نیست توبه کنی همین که من را کمک کنی خدا از سر تقصیراتت می گذرد!

ما چگونه امروز می توانیم به سمت امام حسین علیه السلام قدم برداریم؟ روضه خوانی برای حسین علیه السلام بهترین راه است. اولین روضه خوان امام حسین علیه السلام خداست.

خدا به حضرت ابراهیم علیه السلام وحی کرد: ابراهیم علیه السلام چه چیزی را بیشتر دوست داری؟ حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: پروردگار، هیچ مخلوقی نزد من از حبیب تو پیامبر عظیم الشان اسلام محبوبتر نیست. خدا پرسید: خودت را بیشتر دوست داری یا او را؟ حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: او را بیشتر دوست دارم. خدا وحی کرد: فرزند او را بیشتر دوست داری یا پسر خودت را؟ حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: پسر او را بیشتر دوست دارم. خداوند وحی کرد: کشته شدن پسر او به دست دشمنان برایت درد ناک تر است یا کشتن پسرت به دست خودت در راه من؟ حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: سر بریدن پسر او از روی ستم به دست دشمنانش قلب من را بیشتر به درد می آورد.

خداوند برای حضرت ابراهیم علیه السلام شروع به روضه خوانی کرد ولی زمینه سازی کرد. مادامی که سید الشهدا علیه السلام برای او محبوبتر نباشد محال است که بتواند گریه کند! مادامی که علی اصغر علیه السلام برای او محبوبتر نباشد محال است که بتواند گریه کند!

خدا فرمود: ای ابراهیم! یک طایفه ای از امت پیامبر خاتم صل الله علیه و آله هستند، پسرش را به زودی بعد از او از روی کینه و ظلم می کشند، همچنان که گوسفند را ذبح می کنند. و با این کارهایی که می کنند غضب من برانگیخته می شود. حسین علیه السلام کشته می شود همانند گوسفندی که کشته می شود و با تفاوت اینکه گوسفند را که می خواهند بکشند، از جلو ذبح می کنند ولی پسر پیغمبر را از خفا ذبح می کنند و اینکه گوسفند را که می خواهند بکشند به او آب می دهند ولی حسین علیه السلام را زمانی که کشتند بیان عطش داشت اما به او آب ندادند و تشنه لب بود.

روضه دیگر را جبرئیل خواند: از حضرت آدم علیه السلام لغزشی سر زد ولی آن گناه قطعا مورد بخشش خدا قرار گرفت. لغزش حضرت آدم این بود که ما از تو توقع داشتیم که نمره ات بیست شود ولی کمتر شد و از تو توقع نداشتیم. ولی وقتی به حضرت آدم این را گفتند، 200 سال گریه کرد.

خداوند کلماتی را به حضرت آدم القا کرد. دید اسم پیامبر صل الله علیه و آله و پنج تن نوشته شده است و جبریئل به او می گوید: اگر می خواهی به سراغ خدا بیایی با این اسامی بیا. وقتی به اسم حسین علیه السلام رسید، حضرت آدم اشک از چشمانش جاری شدن و قلبش شکست.

ارسال نظر: