ظریف: باید تفکرات جنگ سردی را کنار گذاشت

کدخبر: 985649

وزیر امورخارجه در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو گفت: کسانی که امروز دوشادوش داعش می‌جنگند، کسانی هستند که تا چند سال قبل مبارزان آزادی خوانده می‌شدند

به گزارش «نسیم»، متن سخنرانی ظریف وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در اجلاس شورای حقوق بشر بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای رئیس

زمانی که پایه گذاران سازمان ملل متحد این سازمان را با هدف نجات نسل های آتی از بلیه جنگ بنا نهادند و باور خود به حقوق بنیادین بشر را مورد تاکید قرار دادند، به خوبی بر این امر واقف بودند که این اهداف عالیه تنها از طریق تجمیع تلاشها، وحدت قوا و مردوددانستن زور و اجبار قابل تحقق است. آنها این فهم عالمانه را در مفاد مختلف منشور گنجاندند. منطوق این فهم عالمانه چیزی نبود جز همان "تعهد به همکاری" در مواجه با کلیه مسایل مورد نگرانی، از اتخاذ «تدابیر جمعی موثر برای پیشگیری و مقابله با تهدیدها علیه صلح» گرفته تا حصول «همکاری بین المللی ... در جهت ارتقاء و ترغیب به رعایت حقوق بشر».

به رغم دستاوردهای قابل توجه ملل متحد، پارادایم کهنه منزوی سازی، خود را بر سازمان تحمیل نموده و گرایش به سیاسی کاری را جایگزین تعهد به همکاری نموده است. تاثیر مخرب این روند، بیش از همه در حوزه حقوق بشر نمایان شده است. وسوسه شدید برای اینکه همه چیز را تابع ملاحظات سیاسی نمایند، تاثیر پایای خود را بر نهادها، روندها و حتی مفاهیم و اصول گذاشته و منجر به بروز نوعی عدم توازن حاد در تفسیر، اجرا و رعایت حقوق بشر گردیده است.

غلبه سیاسی کاری، معیارهای دوگانه و برخوردهای گزینشی در کمیسیون حقوق بشر سابق و آئین های ویژه آن مورد اذعان جهانی بوده است، البته به دلایل مختلف و در موقعیت های متفاوت توسط کشورهای مختلف و با انگیزه های سیاسی متنوع. برخورد گزینشی و دوگانه هنگامی که اصول و مفاهیم را آلوده می کنند، آثار بس مخرب تری بر جای می گذارند. برای نمونه، اصل آزادی بیان را درنظر بگیرید. در حالی که نژادپرستی و یهودی ستیزی به درستی محکوم و حتی جرم انگاری می شود، موارد گسترده اسلام هراسی و توهین های آشکار نسبت به ارزش ها، باور و مقدسات شهروندان مسلمان بسیاری از جوامع، نه تنها مورد اغماض قرار می گیرد، بلکه حتی علنا به عنوان تجلی آزادی بیان مقدس شمرده می شوند. و همه ما نتیجه فاجعه بار چنین رویکردی را شاهد هستیم.

در کنار اتخاذ اقدامات عاجل و ضروری برای تقبیح و محکوم کردن هرگونه خشونت فیزیکی یا کلامی لازم است تا همه ما در چیستی و چرایی این پدیده ها تامل کنیم: به چه عللی تعداد کثیری از افراد و گروه هایی که به ایدئولوژی های افراطی گرویده و مرتکب اقدامات تروریستی سبعانه در اروپا و در مقیاس بسیار گسترده در سوریه و عراق شده اند، شهروندان نسل دومی پرورش یافته در «دموکراسی های غربی» هستند؟ اینکه تروریست های داعش در هنگام سر بریدن شهروندان بی گناه با لهجه اصیل زبان های اروپایی صحبت می کنند، بسیار دلهره آور است. میزبان بالای عضوگیری تروریست ها در جوامع غربی حاکی از نوعی ناکامی گسترده می باشد که منجر به حاشیه راندن افراد و گروه های متولد یافته و پرورش یافته در «دموکراسی های غربی» و از خود بیگانه شدن و محروم سازی اجتماعی آنها شده است.

سئوال دیگری نیز در این رابطه باید طرح و پاسخ داده شود. چگونه است که این سازمان های کشتارجمعی در خاورمیانه و شمال آفریقا نضج گرفتند؟ یک پاسخ که مستقیما به چالش های مرتبط با تلاش های جهانی برای ارتقاء و حفظ حقوق بشر بر می گردد، شایسته توجه است. از این منظر، این گروه ها شکل گیری و رشد خود را مدیون سیاست های راهبردی و امنیتی کوته بینانه برخی بازیگران منطقه ای و جهانی که تحت نام و بهانه حقوق بشر، تعقیب شده اند، می باشند. توجه داشته باشید: گروه به اصطلاح اسلامی امروز - که از قضا نه اسلامی است و نه دولت - متشکل از افرادی است که تا چندسال قبل به اصطلاح رزمندگان راه آزادی لقب داشتند. در واقع حقوق بشر پوششی بود برای نوعی مهندسی گسترده اجتماعی سیاسی و راهبردی با هدف تغییرات اساسی در منطقه و تضعیف دولت هایی که دوست بشمار نمی آمدند.

راه حل برون رفت از این وضعیت عذاب آور چندوجهی است. مهمترین و فوری ترین وجه آن، در سطح معنایی است. به عبارت دیگر، ایده ها، نظرات و رویکردهای ما بیشترین اهمیت را دارند.

ما باید، ذهنیت انزواسازی متعلق به دوران جنگ سرد را ترک کنیم و صادقانه این اصل که همه انسان ها برابرند را باور کنیم. همچنین، باید بپذیریم که همه حق های بشری شایسته ارتقاء و احترام به شیوه ای متوازن هستند.

باید بدانیم که در دنیای جهانی شده رویکردهای حذفی منتج به بروز وضعیت های مخرب می گردد. باور واقعی به سرنوشت مشترک بشریت اولین گام در این رابطه بشمار می آید.

بنابراین، باید دست به دست یکدیگر دهیم تا با اسلام هراسی و سایر اشکال افراطی گرایی مقابله نمائیم. من قویا معتقدم که علیرغم همه چالش های موجود، سازمان ملل متحد مناسب ترین تشکیلات جهانی دارای ظرفیت برای تولید فکر، سازوکارها و فضای لازم جهت اجماع سازی می باشد. مشارکت ایران در این تلاش جمعی - که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز مورد تائید قرار گرفته اند - یعنی برنامه جهانی گفتگوی بین تمدن ها (قطعنامه 6/56) و جهانی عاری از خشونت و افراطی گری (قطعنامه 127/68) موید عزم جمعی ما برای حرکت در مسیر پارادایم جذبی، برابری و همکاری می باشد.

در سطح سیاسی، استفاده از حقوق بشر به عنوان ابزار پیشبرد سیاست های امنیتی را باید کنار نهاد و برخوردهای گزینشی و معیارهای دوگانه را رها کرد. ما حقیقتا نیاز به تغییر این پارادایم داریم. این تغییر پاردایم به سمت یک پارادایم ناشناخته نیست بلکه آنچه مد نظر ما است صرفا بازگشت به اصول منشور است. شاید توقع زیادی باشد که انتظار داشته باشیم این تغییر پارادیم از مسایل مربوط به امنیت جهانی یا خلع سلاح شروع شود، اگرچه نیاز مبرمی برای این امر وجود دارد. اما قطعا می توان تغییر پارادایم را از حقوق بشر و از طریق ایستادگی در برابر برخورد سیاسی با همه چیز شروع کرد.

برای تحقق این امر و به خاطر حفظ اعتبار حقوق بشر جهانی، نقض گسترده و فاحش حقوق بشر فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی باید فورا خاتمه یابد و همه قطعنامه های شورا در این رابطه با قوت و قدرت اجرایی شود.

نهادها و سازمان های چندجانبه ما نیز نیازمند اصلاح، بازسازی و انطباق با واقعیت های جدید دنیای کنونی هستند. به زودی دهمین سالگرد تاسیس شورای حقوق بشر فرا خواهد رسید. این شورا سابقه در همی دارد. ارزیابی دوره ای جهانی تجربه مثبتی بوده است که باید آنرا تقویت نمود و ماهیت جهانی آن را جدی تر گرفت. شورا همچنین توانسته است فهم و درک ما را از ماهیت چندبعدی و متنوع حقوق بشر تعمیق بخشد. انجام مطالعاتی همچون تاثیر فساد بر حقوق بشر، یا تبعات مخرب اقدامات قهرآمیز بر حقوق بشر در زمره دستاوردهای مثبت شورا بشمار می آید.

آقای رئیس رجاء واثق دارم که ما می توانیم با ابتنای بر این دستاوردها و به خاطر تحقق تعهدمان به همکاری که اکنون به ضرورتی ناگریز تبدیل شده است، بر گرایش به سیاسی کاری غلبه کرده و رو به جلو حرکت کنیم.

متشکرم.

ارسال نظر: