بررسیها نشان میدهد از ۲۱ دانشگاه صنعتی تنها ۶ رئیس سابقه حضور در صنعت را دارند
اکثر روسای دانشگاههای صنعتی سابقه حضور در صنعت ندارند
این دیدگاه که معتقد به ارتباط علم و صنعت است و تا حدی در کشور نادیده گرفته شده، باید جای نگرشهای حداقلی و حداکثری به صنعت را بگیرد تا از این طریق بتوان ضمن حرکت روبهجلو در علم، در صنعت نیز شاهد پیشرفت باشیم.
دانشگاه امیرکبیر اولین دانشگاه صنعتی ایران است که توانست لقب مادر دانشگاههای صنعتی ایران را به دست آورد. این دانشگاه کار خود را در سال 1335 آغاز کرد. اگر سرآغاز دانشگاههای نظری ایران را تاسیس دانشگاه تهران در سال 1313 بدانیم، اولین دانشگاه صنعتی ایران بعد از 22 سال از اولین دانشگاه نظری کشور افتتاح شده است. دانشگاه امیرکبیر در شرایطی افتتاح شد که نیاز به نیروهای صنعتی برای تامین نیروی انسانی کارخانهها احساس میشد و این نیاز موجب شد دانشگاههای تخصصی با عنوان دانشگاههای صنعتی وارد دورههای آموزشی شوند. البته نگاه به سابقه دانشگاههای صنعتی و در عین حال وضعیت فعلی این دانشگاهها، نشاندهنده تغییر سیاستهایی است که این دانشگاهها طی کردهاند. در این بین دو دیدگاه برای دانشگاههای صنعتی مطرح شده است؛ عدهای دانشگاههای صنعتی را نه به معنای ارتباط و نیاز و ملزوم یکدیگر بلکه به معنای دانشگاههایی برای پیشرفتهای تکنولوژیک میدانند و عدهای نیز همان هدفهای اصلی که موجب تاسیس این دانشگاهها شده، یعنی تامین نیازهای نیروی انسانی را وظیفه اصلی این دانشگاهها میدانند.
دانشگاههای صنعتی و تفاوت نگاه آنها به صنعتناصر مهرشاد، رئیس سابق دانشگاه صنعتی بیرجند، در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به سرعت علم و فناوری و نیاز به دانشگاههایی که بتوانند با این سرعت حرکت کنند، گفت: «دانشگاههای جامع میتوانند ماموریتهای زیادی داشته باشند و رسالت دانشگاههای جامع بسیار فراتر از دانشگاههای صنعتی است. این درحالی است که دانشگاه صنعتی دارای رسالت و ماموریتهای خاص- یعنی همان مشارکت در توسعه تکنولوژیک کشور- است. اگر ما قبول کنیم تکنولوژی نقش زیادی در کیفیت زندگی ایفا میکند و در توسعه تکنولوژیکی سرعت بسیار زیاد است؛ درنتیجه ما نیازمند مجموعههای کوچک با قابلیت تحرک بالا هستیم که در روند توسعه نقش راهبری را ایفا کنند.»
مهرشاد در ادامه گفت: «دانشگاههای صنعتی میتوانند در سطح یک دانشگاه با مجموعه صنعتی کشور در ارتباط باشند، اما دانشگاه جامع تنها در سطح یک دانشکده میتواند این ارتباط را برقرار کند. بهعبارتی این زیرمجموعههای دانشگاههای جامع که محدود به یک دانشکده هستند، میتوانند با صنعت ارتباط داشته باشند. اما یک دانشگاه صنعتی میتواند به صورت کلی و یکپارچه ماموریت خاصی را به صورت محلی، منطقهای یا ملی تعیین کرده و به دنبال زیربنای توسعهای آن باشد.»
او با اشاره به چالاک بودن دانشگاههای صنعتی در حوزههای فنی نیز گفت: «یک دانشگاه جامع ممکن است به میزانی کند حرکت کند که نتواند توسعه تکنولوژیک را دنبال کند، اما وقتی یک دانشگاه صنعتی در این زمینه وارد میشود اول سرمایه انسانی خود را تامین میکند و سپس با این سرمایه انسانی به اولویتها و مزیتهای منطقهای خود نگاه کرده و با قابلیت تحرک بالا مسئولیت خود را ایفا میکند.
میتوان این نتیجه را گرفت که دانشگاههای صنعتی همچنانکه گفته شد مسئولیت اصلی خود را در ارتباط با صنعت و برطرف کردن نیازهای کشور و البته دستیافتن به تخصصهای لازم جهت حرکت در مرز علمی میدانند و تفاوت اصلی این دانشگاهها با دانشگاههای جامع در نوع نگاه آنان به صنعت و علوم فنی و مهندسی است.»
دانشگاههای صنعتی به روایت آماراز 140 دانشگاه وابسته به وزارت علوم در کشور تنها 21 دانشگاه کشور با عنوان دانشگاه صنعتی وجود دارد. اگر به بودجه سال 96 این دانشگاهها نگاهی بیندازیم، از حجم 6319124 میلیون ریالی بودجه دانشگاههای وابسته به وزارت علوم، سهم مالی دانشگاههای صنعتی از بودجه 1246041 میلیون ریال و بهعبارتی 19.7 درصد از بودجه آموزشی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم بوده است. از جهتی دیگر 15 درصد دانشگاههای وابسته به وزارت علوم نشاندهنده اقبال کم سیاستگذاران به دانشگاههایی بوده است که وظیفه اصلی آن تامین نیروهای انسانی مورد نیاز برای کشورهای درحال توسعه است. از طرفی، اینکه آیا این تعداد از دانشگاههای صنعتی توانستهاند با این عنوان ارتباط خود با دانشگاهها را برطرف کنند، یکی از موضوعاتی است که موجب اقبال یا دوری از این دانشگاهها شده است.
دانشگاههای صنعتی و دو دیدگاه متفاوتهمچنانکه گفته شد دو نوع دیدگاه برای دانشگاههای صنعتی وجود دارد؛ در ایده اول افراد دانشگاههای صنعتی را نهتنها ملزم به همراهی با صنعت و بررسی مسائل آن بلکه ملزم به حرکت این دانشگاهها در لبه علمی کشور میدانند. ناصر مهرشاد در این مورد میگوید: «ترجمه دقیقی درمورد دانشگاههای صنعتی انجام نشده، صنعت جایی برای شناخت است و در اصل یک موضوع جداگانه از دانشگاه است. هرچند باید دانشگاه و صنعت با یکدیگر ارتباط داشته باشند، اما کار دانشگاه در صنعت نیست بلکه کار دانشگاه در شناخت مسائل است. دانشگاه درواقع محلی برای فنشناسی است و زمانی که از دانشگاههای صنعتی صحبت میکنیم، منظور دانشگاههای industrial یا industri نیست بلکه منظور تکنولوژی، فناوری یا شناخت فن است و منظور از دانشگاههای صنعتی دانشگاههایی است که محلی برای فنشناسی است و ما به این دانشگاهها از بابت حرکت در لبه علم نیازمند هستیم.»
او پیرامون ساختارهای دانشگاههای صنعتی نیز گفت: «ساختارهای دانشگاههای صنعتی، بهگونهای است که در آن ابزار فنشناسی و ریاضی وجود دارد و دانشجویان میتوانند از این بابت به سمت صنعت و تکنولوژی حرکت کنند.» مهرشاد گفت: «اگر امروز در زمینه اقتصادی ضعیف هستیم، باید توجه داشته باشیم که هیچچیز مانند تکنولوژی بر اقتصاد تاثیرگذار نیست و اگر میخواهیم پیشرفت کنیم، باید به تکنولوژی و دانشگاههایی که در این زمینه حرکت میکنند، توجه کنیم.»
هرچند مهرشاد بر این باور است که دانشگاهها نه براساس صنعت بلکه براساس تکنولوژی حرکت میکنند، اما عدهای معتقدند که دانشگاههای صنعتی باید در خدمت صنعت و به فکر برطرف کردن نیازهای آنها باشد. البته در اینجا برطرف کردن نیازهای صنعت، نه به معنای عقب نشستن از علم و دانش بلکه به معنای کاربرد صنعت آموختهشده در کارخانهها و مراکز صنعتی است.
دانشگاههای صنعتی ایران از نگاه رتبهبندیها
یکی از موضوعاتی که پیشرفت دانشگاهها را میتوان با آن بررسی کرد، رتبهبندی نظامهای ارزیابی جهانی است که دانشگاههای مختلف دنیا را مورد ارزیابی قرار میدهد. رتبهبندی جهانی تایمز برای معرفی برترین دانشگاههای جهان در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و ۴۰ دانشگاه ایرانی در جمع هزار و ۴۰۰ دانشگاه برتر دنیا قرار گرفتند. با آن که 8 دانشگاه از 40 دانشگاه منتخب جزء دانشگاههای صنعتی کشور بود، اما تنها یک دانشگاه از دانشگاههای صنعتی یعنی دانشگاه صنعتی انوشیروان بابل توانست رتبه زیر 500 را به دست بیاورد.
از طرفی دیگر با آنکه تنها 15 درصد دانشگاههای دولتی، جزء دانشگاههای صنعتی است، اما این مجموعه توانسته است 20 درصد دانشگاههای برتر کشور را در دست بگیرد. همچنین این رتبهبندیها که بیشتر براساس مقالات و پژوهشهاست، نشاندهنده حرکت این دانشگاهها در عرصه تکنولوژی است، اما این موضوع از طرفی دیگر نگرانیهایی از بابت برطرف نشدن نیازهای داخل با توجه به مسائل خارجی را نیز به وجود میآورد.
تفاوت دانشگاههای صنعتی ایران و آلمانهرچند در ساختار دانشگاههای صنعتی و جامع ایران تفاوت خاصی وجود ندارد، اما دانشگاههای صنعتی و جامع کشورهای توسعهیافته براساس نیازهای هرکدام از دانشگاهها روند خاصی را پیش گرفتهاند. دانشگاههای صنعتی آلمان مانند ایران، شامل امتحانات و کنفرانسها و مقالاتی است که در روند عادی دانشگاههای جامع نیز دیده میشود، اما این دانشگاهها براساس نیازهای خود سیاستهای دیگری را برای ارتباط با صنعت برای خود در نظر گرفتهاند. دانشگاههای صنعتی آلمان برای آنکه از ارتباط این دانشگاهها با صنعت و نوع آنها مطمئن شوند، شروطی مانند داشتن مسئولیت صنعتی برای ریاست بر این نوع دانشگاهها در نظر گرفتهاند. از طرفی دیگر نگاه به سابقه روسای دانشگاههای صنعتی کشور نشاندهنده آن است که این روسا بیشتر از سابقه صنعتی، دارای سابقه علمی هستند؛ از 21 رئیس دانشگاه صنعتی، تنها 6 رئیس دانشگاه با صنعت ارتباط داشتهاند و نزدیک به 70 درصد روسای دانشگاههایی که باید از صنعت و نیازهای آن با خبر باشند، با آن ارتباط نداشتهاند. خلاف ترسی که بسیاری از به دام صنعت افتادن دانشگاهها و دوری این مراکز از روند علمجویی دارند که این امر چندان مورد قبول کشورهای توسعهیافته نیست، چراکه اگر دانشگاهها نتوانند نیازهای داخلی کشور را تامین کنند با روندی معیوب از چرخه تولید علم روبهرو میشوند که هرچند در این دانشگاهها تولید علم وجود دارد، اما این تولید علم در صحنه توسعه کشور جایی ندارد
دانشگاهها و دیدگاه سومهرچند تاکنون از دو دیدگاه برای دانشگاههای صنعتی نام بردهایم، اما نگاهی به پیشرفتهای دانشگاههای موفق صنعتی نشاندهنده آن است که نگاه یکجانبه چه به صنعت و چه به تکنولوژی نمیتواند ما را در عرصههای صنعتی کشور موفق کند بلکه دانشگاههای صنعتی باید با تمرکز بر صنایع موجود به فکر ارتقای صنعت کشور باشند. این دیدگاه که معتقد به ارتباط علم و صنعت است و تا حدی در کشور نادیده گرفته شده، باید جای نگرشهای حداقلی و حداکثری به صنعت را بگیرد تا از این طریق بتوان ضمن حرکت روبهجلو در علم، در صنعت نیز شاهد پیشرفت باشیم.
فرهیختگان