روزشمار معکوس برای آزادسازی بزرگراه‌ها و پایان استراتژی فعلی

سراقب؛ هدف جدید متحدین پس از آزادی خان طومان

کدخبر: 2345360

با سیطره ارتش سوریه و متحدین بر شهر استراتژیک «خان طومان» در استان ادلب و نبردهای سنگین در حومه «خان طومان» در ریف غربی استان حلب، این پرسش مطرح است که روند تحولات میدانی اقلیم ادلب به کدام سمت می‌رود؟ و به زودی کدام منطقه آزاد خواهد شد؟"

نسیم آنلاین ، علیرضا مجیدی: با سیطره ارتش سوریه و متحدین بر شهر استراتژیک «خان طومان» در استان ادلب و نبردهای سنگین در حومه «خان طومان» در ریف غربی استان حلب، این پرسش مطرح است که روند تحولات میدانی اقلیم ادلب به کدام سمت می‌رود؟ و به زودی کدام منطقه آزاد خواهد شد؟

هم‌اکنون ارتش سوریه در کنار روسیه و جبهه مقاومت در دو محور در حال نبرد هستند. در محور ادلب، طی سه روز گذشته ده‌ها کیلومتر آزاد شده و متحدین در حال حرکت به سمت شهر استراتژیک «سراقب» می‌باشند. در محور حلب نیز متحدین تا آزادسازی «خان طومان» پیشروی کرده و سنگین‌ترین نبردها در حومه «برنه» در حال جریان است.

از مجموع دو محور عملیاتی می‌توان این‌گونه برداشت کرد که دمشق و متحدین آن عزم خود را برای آزادسازی بزرگراه استراتژیک حلب دمشق جزم کرده‌اند. به نظر می‌رسد فعلا در این مرحله، تمرکز عملیات بر آزادسازی این بزرگراه باشد و حتی معارضه نیز خود را برای پذیرش این واقعیت آماده ساخته‌اند!

در همین راستا، منابع میدانی گزارش می‌دهند که تنها گروهی که به صورت جدی و تمام‌عیار در برابر ارتش سوریه و متحدین می‌جنگد، گروه‌های ذیل «جیش الوطنی» هستند که به صورت خاص دو گروه «احرار الشام» و «احرار الشرقیه» را می‌توان نام برد. احرار الشام، متشکل از بومیان این منطقه بوده و احرار الشرقیه، بزرگ‌ترین گروه مسلح از آوارگان استان دیرالزور می‌باشد که ذیل ارتش آزاد فعالیت می‌کرد و توسط ارتش ترکیه در سال ۲۰۱۶ بازآرایی و سازماندهی شدند. نکته قابل توجه پیرامون هر دو گروه، عدم دسترسی به «تسلیحات سنگین» و «تسلیحات نیمه سنگین» است که باعث می‌شود یگان‌های زرهی و توپخانه‌ای متحدین با پشتیبانی نیروی هوایی بتوانند با سرعت پیشروی کنند.

اما پرسش اصلی که این‌جا مطرح می‌گردد، این است که چرا متحدین بر منطقه شرق بزرگراه تمرکز کرده‌اند؟

سابقه طرح بازگشایی بزرگراه‌ها

برای اولین بار در نشست ششم آستانه در سپتامبر ۲۰۱۷ این ایده مطرح شد که دمشق خواهان سیطره کامل بر بزرگراه ارتباطی حلب-حمص-دمشق به مثابه مهم‌ترین شاهراه ارتباطی شمال جنوب سوریه است. در آن زمان، اقلیم ادلب (تحت اشغال معارضه) تقریبا دو برابر مساحت فعلی بود و دو خط ارتباطی مهم از آن عبور می‌کرد؛ خط نخست، راه آهن حلب به حمص بود و خط دوم همین بزرگراه ارتباطی حلب حمص دمشق.

نقشه‌ای که در نشست ششم آستانه (سپتامبر ۲۰۱۷) مطرح شد.

در آن زمان تهران و دمشق بر آزادسازی کامل خاک سوریه از تروریسم تأکید داشتند؛ اما این دو - به صورت مرحله‌ای و موقت - خواهان آن بودند که منطقه‌های اول و دوم تحت سیطره ارتش سوریه باشد. در مقابل روسیه پیشنهاد داده بود که منطقه اول (بنقش) تحت سیطره پلیس روسیه و منطقه دوم (آبی) تحت قیمومیت ترکیه بوده و این دو منطقه از لوث وجود گروه تروریستی تحریر الشام پاکسازی گردد. از نظر اداری نیز این دو منطقه به ترتیب تحت سیطره دولت مرکزی (دمشق) و دولت موقت (معارضه) که به صورت نیابتی تحت سیطره ترکیه است، قرار گیرند. طبق این توافق، گروه تروریستی تحریر الشام باید منحل می‌شد و گروه‌های مسلح معارضه نیز صرفا در منطقه سوم (سبزرنگ) حضور می‌یافتند. در مقابل ارتش سوریه نیز وارد منطقه نخست نمی‌شد!

گفته می‌شد این ایده نهایتا به ابتکار مسکو به تأیید آنکارا رسید و تهران و دمشق نیز موافقت خود را به اجرای قدم نخست آن یعنی انحلال تحریر الشام مشروط کردند. همزمان روسیه در شهرک «ابو دالی» با گروه تروریستی «تحریر الشام» وارد مذاکره شد تا آن‌ها را قانع سازد که تنها راهی که می‌توانند در ادلب باقی بمانند، همکاری بر سر اجرای طرح فوق است!

در همین راستا، رایزنی‌های اولیه جواب داد و نمایندگان خاص «ابو محمد الجولانی» با طرف روسی وارد رایزنی جدی شدند. این رایزنی‌ها در ادامه سه ضلعی شد و در کنار تحریر الشام و روسیه، نمایندگان ترکیه نیز در نشست‌ها حضور می‌یافتند. الجولانی اصرار داشت که در ازای به رسمیت شناختن وی برای سیطره بر منطقه سبزرنگ، حاضر به معامله بر سر مناطق دیگر است!

اوج این رایزنی‌ها به خروج ناگهانی و دو روزه تحریر الشام از شرق خط راه آهن برمی‌گشت که در آن زمان با آزادسازی فرودگاه نظامی «ابو الضهور» توجه گسترده جهانی را به خود جلب کرد. سرعت خروج عناصر تحریر الشام در این منطقه به قدری زیاد بود که به شوخی می‌گفتند اگر در هر روستا، نیروهای ارتش سوریه فقط ۱۵ دقیقه معطل می‌شدند؛ باز هم نمی‌شد بیش از ۲۰۰ روستا طی دو روز آزاد شود.

اما بعد از ابو الضهور و همزمان با عملیات نیروهای نیابتی ترکیه در عفرین، معادلات تغییر کرد و این بار روسیه در کنار تهران و دمشق بر پاکسازی کامل شرق بزرگراه (منطقه دوم یا منطقه آبی‌رنگ در نقشه فوق) تأکید می‌کرد. اجرای این پروژه نزدیک به دو سال زمان برد؛ اما به نظر می‌رسد به روزهای نهایی خود نزدیک شده است.

همان زمان تأکید ویژه دمشق و تهران بر پاکسازی کامل سوریه به ویژه استان تروریست‌پرور ادلب از اشغال گروه‌های تروریستی به ویژه تحریر الشام بود. اما همزمان، نهادهای برنامه‌ریز دمشق طرح‌های خود را برای آینده سوریه آماده می‌ساختند. در این طرح‌ها، صرف نظر از گروهی که غرب بزرگراه‌ها حکمرانی می‌کند، این نکته مسجل بود که امکان سیطره دوباره دمشق بر شرق بزرگراه بیش‌تر است. در نتیجه دمشق و تهران نیز دست کم به صورت موقت و به تعبیر محلی آن «به صورت مرحله‌ای» با مسکو توافق کرده‌اند که فعلا الویت باید بر پاکسازی منطقه شرق بزرگراه باشد.

در این زمینه نکته‌ای که به این معادلات جنبه استراتژیک می‌بخشد، طرح راهبردی چین با عنوان «احیای خط ابریشم» یا «خط ابریشم۲» می‌باشد که سوریه نیز بخشی از این طرح می‌باشد. در این طرح، سوریه سه مسیر زمینی برای سوریه پیش‌بینی شده که از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ در میان آن‌ها به نظر می‌رسد مهم‌ترین مسیر، بزرگراه ارتباطی حلب حمص دمشق باشد که امتداد آن به درعا و مرز اردن از یک سو، قنیطره و مرزهای جولان اشغالی از طرف دیگر و بالاخره دمشق دیماس و مرز با لبنان است. بعد از آزادسازی سراقب، طی یک مقاله رابطه طرح احیای خط ابریشم و تحولات میدانی سوریه را بررسی خواهیم کرد.

ارسال نظر: