اخبار آرشیوی

کدخبر: 245660

مرکز بین‌المللی "کمک به رسانه‌ها": وزارت دفاع آمریکا، جای وزارت امور خارجه در دیپلماسی عمومی این کشور را اشغال کرده است

" مرکز بین‌المللی کمک به رسانه‌ها" در گزارشی مفصل به بررسی فعالیتهای اطلاعاتی و خبرپردازی وزارت دفاع آمریکا پنتاگون در رسانه های کشورهایی مانند عراق و افغانستان پرداخته و چگونگی سامان دادن به این اخبار و اطلاعات برای به خدمت گرفتن قوای این مراکز در جهت تامین منافع ایالات متحده را برشمرده است. به گزارش اشراف در مفهوم دقیق تر ، این گزارش بررسی می‌کند که جنگ اطلاعاتی چند جبهه‌ای وزارت دفاع - برای حمایت از نیروهای آمریکا در عراق و افغانستان و نیز برای مقابله با تبلیغات دشمن - چه تاثیری بر رسانه‌های محلی در مناطق عملیاتی ارتش آمریکا داشته است. سایت خبری - تحلیلی اشراف ترجمه کامل این گزارش را در پنج قسمت برای علاقمندان منتشر خواهد شد. "پیتر کری" مولف این گزارش چند تعریف کلیدی ارائه داده است که پیش از مطالعه ، مفهوم این عبارات بررسی می شود: ارتباطات راهبردی: تلاش‌های متمرکز دولت آمریکا برای درک و درگیر کردن مخاطبان مهم برای ایجاد، تقویت یا حفظ شرایطی که برای پیشبرد منافع، سیاست‌ها و اهداف دولت آمریکا مناسب هستند؛ از طریق استفاده از برنامه‌ها، طرح‌ها، مضمون‌ها، پیام‌ها و تولیدات هماهنگ شده با اقدامات همه ابزارهای قدرت ملی. از این منظر گسترده، ارتباطات راهبردی به معنای ارتباط برقرار کردن به طور راهبردی از طریق هر آنچه می‌گوییم و انجام می‌دهیم، است. عملیات اطلاعات و اخبار: به کارگیری یکپارچه قابلیت‌های اصلی جنگ الکترونیک، عملیات شبکه کامپیوتری، عملیات روانی، فریب نظامی، و امنیت عملیات در هماهنگی با قابلیت‌های خاص مرتبط و حمایت کننده به منظور تاثیرگذاری، مختل کردن یا غصب تصمیم‌گیری‌های انسانی یا خودکار خصمانه در عین محافظت از تصمیم‌گیری‌های کشور خود. عملیات روانی: عملیات برنامه‌ریزی شده برای انتقال دادن اطلاعات و شاخص‌های گزینش شده به مخاطبان خارجی به منظور تاثیرگذاری بر احساسات، انگیزه‌ها، اهداف، استدلال‌ها و در نهایت رفتار دولت‌ها، سازمان‌ها، گروه‌ها یا افراد خارجی. هدف عملیات روانی عبارت است از القا یا تقویت رفتارهای خارجی مطلوب برای اهداف کشور مبداء عملیات روانی. بر خلاف اعتقاد عامه، عملیات روانی شامل انتشار اطلاعات واقعی است. دیپلماسی عمومی: دیپلماسی عمومی درصدد ارتقای منافع ملی و امنیت ملی آمریکا از طریق درک، آگاه سازی و تاثیرگذاری بر جوامع خارجی، و گسترده کردن گفت‌وگو بین شهروندان و موسسه‌های آمریکا و همتایان خارجی آنها است. به گزارش اشراف « مرکز بین‌المللی کمک به رسانه‌ها» (CIMA) یکی از پروژه‌های «اعطای ملی برای دموکراسی» (National Endowment for Democracy) است که قصد دارد از طریق فراهم ساختن اطلاعات، شبکه سازی، انجام تحقیقات و تاکید بر اهمیت نقش رسانه‌های مستقل ایجاد و توسعه دموکراسی‌های پایدار در سراسر جهان، مبادرت به تقویت حمایت، افزایش رویت پذیری و ارتقای تاثیر و نفوذ برنامه‌های کمک به رسانه‌ها نماید. یکی از جنبه‌های مهم کار CIMA عبارت است از تحقیق و پژوهش در خصوص راه‌های جذب بیشتر علاقمندی بخش خصوصی آمریکا به توسعه جهانی رسانه‌ها و حمایت بخش خصوصی از توسعه این رسانه‌ها است. بنابه ادعای این مرکز یکی از اصول بنیادی آمریکا این است که مطبوعات آزاد و مستقل برای ایجاد و پایداری دموکراسی‌ها جنبه حیاتی دارد. در جریان جنگ سرد، حوزه دسترسی رسانه‌ای وزارت امور خارجه آمریکا به درون شوروی سابق و کشورهای متکی به نظام کمونیستی تا حد زیادی محدود به برنامه‌های «آژانس اطلاع‌رسانی آمریکا» (USIA) بود. با سقوط دیوار برلین، این تلاش گسترده‌تر شد: «آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا» (USAID) شروع به تشویق و توسعه رسانه‌های مستقل در شوروی سابق و اروپای شرقی کرد. در اوایل دهه 1990 هنگامی که منطقه بالکان دستخوش مناقشه شد، این منطقه به کانون تمرکز کمک‌ها برای توسعه رسانه‌ها تبدیل شد. اما با از بین رفتن شوروی سابق، نقش دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه بسرعت کوچک شد. USIA در سال 1999 تجزیه شد. عملکردهای اطلاع رسانی و مبادله فرهنگی آن به عهده معاون دیپلماسی عمومی وزیر امور خارجه گذاشته شد و عملکرد آن در زمینه پخش برنامه نیز به «شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون آمریکا» (BBG) واگذار شد که شبکه آن مناطق اروپا، آسیا و کوبا را هدف قرار می داد. سپس با علامت ناشی از حملات 11 سپتامبر 2001 تهدید متوجه آمریکا بطور بنیادین تغییر کرد. آمریکا بزودی خود را درگیر جنگ‌هایی در افغانستان و عراق یافت و وزارت دفاع (DoD) با تهدیدهایی از دشمن اسلامی رادیکال رو به رو شد که همچنین نشان داد در محیط جدید رسانه‌ای بسیار ماهر است. وزارت دفاع به عنوان بخشی از راهبرد خود یک جنگ اطلاع رسانی چند جبهه‌ای را آغاز کرد که هدف آن هم حمایت از نیروهای خود در صحنه نبرد و هم مقابله با تبلیغات دشمنی بود که مصمم به افزودن بر شمار ارتش جهانی و هواداران خود بود. اما جنگ جهانی روابط عمومی وزارت دفاع به این انتقادها دامن زده است که وزارت دفاع بیش از حد وارد قلمرویی شده است که زمانی در اختیار وزارت امور خارجه بود. این قلمرو در واقع همان ماموریت موسوم به دیپلماسی عمومی به معنای ارتقای علاقه ملی از طریق آگاه ساختن و تاثیرگذاری بر جوامع و افکار عمومی خارجی است. گزارش شده است که برخی از سفیران آمریکا در کشورهای خارجی با ورود گروه‌های وزارت دفاع برای کمک به سفارتخانه‌ها در زمینه دسترسی به افکار عمومی ابراز ناخشنودی کرده‌اند. در سپتامبر 2009 دو وکیل که یکی ا‍ز آنها مشاور سابق وزارت دفاع و دیگری قاضی ارشد دادگاه استیناف جنایی نیروی هوایی بود، در مقاله‌ای در مجله دانشکده جنگی ارتش آمریکا، قانونی بودن اقدام وزارت دفاع برای راه‌اندازی سایت‌های منطقه‌ای خبری و اطلاع رسانی را زیر سوال بردند زیرا این کار با حوزه اختیارات وزارت امور خارجه تداخل می‌کرد و از هیچ ماموریت نظامی قابل شناسایی حمایت نمی‌کرد. در همین حال «رابرت گیتس» وزیر دفاع به طور علنی گفته است که وزارت امور خارجه باید بیشتر در دیپلماسی عمومی درگیر شود. «جودیت مک هیل» معاون وزارت امور خارجه در امور دیپلماسی عمومی و روابط عمومی، رئوس کلی یک رویکرد ارتباطی جدید برای آژانس تحت مدیریت خود را بیان کرده است که «بیشتر فعالانه و کمتر واکنشی است.» با این حال بودجه وزارت دفاع بیش از ده برابر بودجه وزارت امور خارجه است. (درخواست بودجه وزارت خارجه و USAID برای سال 2011 به میزان 52.8 میلیارد دلار بوده است در حالی که درخواست بودجه وزارت دفاع 708.2 میلیارد دلار است) و در چند سال گذشته وزارت دفاع این مجوز را دریافت کرده است که سالانه صدها میلیون دلار برای آنچه ارتباطات راهبردی، عملیات اطلاعات و اخبار و عملیات روانی نامیده می‌شود - که این نام‌گذاری‌ها گاهی گیج کننده است - هزینه کند. این عملیات شامل فعالیت‌هایی مانند بازتاسیس رسانه‌های ملی در عراق،‌ راه‌اندازی ایستگاه‌های رادیویی کوچک موج اف.ام در افغانستان، ‌ایجاد سایت‌های خبری و اطلاع رسانی منطقه‌ای به زبان‌های خارجی در آفریقا و جاهای دیگر، و تشویق سربازان برای وبلاگ نویسی به منظور مقابله با انتقادهای خارجی می‌شود. با این حال بخش کوچکی از کارهای وزارت دفاع را می‌توان از مقوله «توسعه رسانه‌ای» کلاسیک از نوع انجام شده توسط USAID و سازمان‌های غیردولتی مختلف دیگر به شمار آورد. البته کارهای وزارت دفاع در این زمینه تنها یک استثنا بزرگ دارد که آن عبارت است از تلاش گسترده 200 میلیون دلاری برای بازسازی بهره‌برداری از رسانه‌های ملی در عراق. درعوض، اقدامات وزارت دفاع برای تاثیرگذاری بر افکار، ‌شکل دادن به محیط امنیتی و مقابله با پیام‌های ضد آمریکایی طراحی شده‌اند. برخی از این اقدامات به وسیله نیروهای یونیفورم پوش نظامی انجام شده است؛ ‌بخش زیادی از آن غیرقابل دسترسی یا محرمانه است و بخش زیادی از آن به وسیله پیمانکاران انجام شده است. تمام این تلاش‌ها نتیجه بخش نبوده و برخی از این اقدامات با تلاش‌های سازمان‌های غیرانتفاعی دخیل در آموزش روزنامه‌نگاران خارجی و کمک به تاسیس رسانه‌های خارجی مستقل بر اساس مدل‌های غربی، برخورد و تصادم کرده است. هرچند نمی‌توان وزارت دفاع را به دلیل تلاش برای محافظت از جان سربازانش مورد انتقاد قرار داد،‌ اما مقادیر زیاد پولی که توسط وزارت دفاع در زمینه عملیات رسانه‌ای صرف می‌شود در مقایسه با مقادیر نسبتا کم اختصاص یافته به سازمان‌های غیردولتی لاجرم مورد توجه قرار می‌گیرد. این در حالی است که عملیات وزارت دفاع غالبا به طور محرمانه انجام می‌شود و تاثیر آنها اغلب قابل ارزیابی نیست اما سازمان‌های غیردولتی در قالب قراردادها کار می‌کنند و از آنها انتظار می‌رود که نتایج قابل ارزیابی ارائه دهند. و کارهای رسانه‌ای برخی از پیمانکاران طرف قرارداد وزارت دفاع به رسوایی منجر شد که نه تنها دولت آمریکا را شرمنده کرد بلکه همچنین تلاش‌های آمریکایی‌های غیرمرتبط با وزارت دفاع را هم که در خارج کارهای مرتبط با توسعه رسانه‌ای انجام می‌دادند، لکه‌دار کرد. ‌بعلاوه، ناامیدی کنگره از نظارت وزارت دفاع بر عملیات رسانه‌ای آن نیز بالا گرفته است. یک واقعه که تاثیرات آن هنوز به طور کامل خود را نشان نداده است در سال 2009 روی داد زمانی که وزارت دفاع بودجه درخواستی 988 میلیون دلاری را برای ارتباطات راهبردی و عملیات اطلاعات و اخبار برای سال مالی 2010 ارائه داد. اما مقامات وزارت دفاع پس از آنکه در این زمینه تحت فشار قرار گرفتند، موافقت کردند که درخواست خود را مورد تجدیدنظر قرار دهند و اندکی پس از آن درخواست خود را به 626 میلیون دلار کاهش دادند. مسئولان تخصیص بودجه دفاعی در کنگره که هنوز شک و تردید داشتند و به نوعی هم به دلیل رنجش و مشاجره در این زمینه،‌ 100 میلیون دلار دیگر از این درخواست کم کردند؛ وزارت دفاع اعتراض نکرد. کارکنان کنگره می‌گویند که این ماجرای بودجه برای آنان زنگ بیدارباشی بود که نشان داد وزارت دفاع واقعا نمی‌داند نیازهای عملیات اطلاع رسانی آن چیست و این عملیات چقدر هزینه دارد. کنگره خواستار پاسخگویی بیشتر پنتاگون در زمینه هزینه‌های عملیات اطلاعات و اخبار آن شده است و وزارت دفاع می‌گوید در تلاش است تا مشخص کند کدام دفاتر و مقامات می‌توانند بر فعالیت‌های اطلاع رسانی پراکنده آن نظارت کنند. سازمان‌ها و آ‍ژانس‌هایی که بودجه‌های نسبتا کمی دارند و تلاش می‌کنند مطبوعات آزاد را در کشورهای جنگ زده و نوظهور توسعه دهند، از این تغییرات استقبال خواهند کرد.
ارسال نظر: