به گزارش «نسیم»، مشروح گفتگوی تفصیلی حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه با «نسیم» بدین شرح است: * نسیم: با توجه به ادامه درگیریها در سوریه، عدم آتش بس و مشخص نبودن وضعیت بشار اسد، آیا حضور جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس ژنو 2 خدشهای به وجهه ایران، در صحنه بینالمللی وارد نمیکند؟ -در حال حاضر قضاوت درباره این موضوع بسیار زود است، چراکه کنفرانس ژنو2، انتقال یک وضعیت به وضعیت دیگری است، یعنی انتقال از وضعیت جنگ داخلی بین دولت و معارضه به مرحله راه حل سیاسی یا توافق سیاسی خواهد بود، دراین انتقال وضعیت، یک نکته مهمی وجود دارد که قطعا ارتباطی با پایان وضعیت نظامی خواهد داشت. دولت سوریه از یک وحدت نسبی نسبت به مخالفین برخوردار است و مخالفین در سوریه دچار یک نوع تشتت، رقابت و درگیری هستند لذا دولت در یک شرایط برتر نسبت به مخالفان قرار گرفته است. - با وجود نیروهای داعش، جبهه النصره، جبهه اسلامی و جریانهای مختلف سلفی و تکفیری امکان انتقال از مرحله خشونت به مرحله سیاسی وجود ندارد و بخشی از معارضه در حال حاضر با دولت وارد گفتگو شدهاند اما نه کل معارضه یا همه کسانیکه سلاح در اختیار دارند. ژنو 2 ایستگاه مستقیمی
است که در این کنفرانس 26 کشور دنیا، 5کشور عضو دائمی و همچنین اتحادیه اروپا بعلاوه چندین سازمان بینالمللی از جمله سازمان ملل، سازمان همکاریهای اسلامی و اتحادیه عرب حضور خواهند یافت. - ژنو2 ، در واقع نشانگر رخ دادن یک نوع اجماع جهانی است، این اجماع جهانی اگر درباره حل بحران سوریه به صورت سیاسی باشد، میتواند نقطه عطف سیاسی در تاریخ بحران سوریه تلقی شود و در این چارچوب اظهاراتی که گاهی قبل از کنفرانس ژنو مطرح میشود را نباید به عنوان اظهار نظرهای واقعی دانست. -برخی معتقدند بشار اسد باید قدرت را واگذار کند، اما اگر قرار بر واگذاری قدرت باشد، دولت سوریه خود این عمل را انجام خواهد داد و نیازی به حضور در کنفرانس ژنو نیست، لذا طرح این موضوع بیشتر جنبه تبلیغاتی و توجیه برای حضور طرف مقابل در سوریه است. - موضع جمهوری اسلامی ایران، اساسا انتقال از مرحله نظامی به مرحله سیاسی است و حضور همه طرفها باید بدون پیش شرط باشد. ایران چه در کنفرانس ژنو2 حضور داشته باشد یا نداشته باشد در هر صورت از راهکار سیاسی برای حل بحران سیاسی حمایت میکند. - در واقع ژنو2، نقطه عطفی محسوب میشود و پروژه براندازی که غرب با حمایت برخی از
کشورهای منطقه در ارتباط با رژیم بشار اسد در پیش گرفته است را با شکست مواجه می کند. ژنو 2 اعلام شکست پروژه براندازی و آغاز فرآیند سیاسی و گفتگو با نظام درچارچوب حل بحران سوریه است که میتواند یک پیروزی سیاسی برای نظام و حامیان بشاراسد در سوریه به شمار رود ،با وجود اینکه مذاکرات بدون آتش بس درحال آغاز شدن است اما اگر دوطرف پای بند به آتش بس باشند، مفیدتر خواهد بود. -هرگونه راه حل سیاسی در سوریه متضمن گفتگو و توافق بین دولت سوریه و بخشی از معارضین است و در واقع دو گروه معارضین در سوریه وجود دارد، معارض ملی و معارض فراملی، که البته در حال حاضر گفتگو در معارض ملی محصور است و القاعده، داعش و جبل النصره همگی خارج از چارچوب گفتگو هستند. * نسیم: آیا درگیری با فرض توافق میان دولت و مخالفین ملی، ادامه پیدا میکند؟ - قطعا درگیری ادامه پیدا خواهد کرد، اما شرایط و آرایش صحنه را تغییر خواهد داد. اگر دولت و مخالفین به توافق برسند، زمانی میتوانند هر پروژه را که مورد توافقشان است در سوریه به اجرا بگذارند و نیروهای القاعده را از صحنه خارج کنند بنابراین یک آرایش جدید نیرو بین دولت و مخالفان ملی علیه نیروهای القاعده صورت
میگیرد. - در شرایط فعلی در سوریه، نه تنها بحث آشتی سیاسی بین دولت و بخشی از معارضین مطرح است، بلکه تغییر آرایش سیاسی در حال حاضر به زیان نیروهای القاعده است. در چنین شرایطی کشورهایی همانند عربستان در حال کمک به صورت مستقیم و غیر مستقیم به نیروهای ملی هستند. گاهی اوقات امکاناتی داده میشود و سپس در یک درگیری سوری عقب نشینی و تمام امکانات را به طرف القاعده واگذار میکنند. بعنوان مثال در باب الحوا اتفاقی میافتد و تمام امکاناتی که آمریکا به گروه ارتش آزاد سوریه داده بود در یک عقب نشینی به القاعده واگذار می شود و این بیانگر این است که در آنجا اتفاقاتی در حال رخ دادن است و به این دلیل که اجماع بینالمللی وجود دارد دیگر عربستان به راحتی نمیتواند به القاعده کمک کند. -راهکاری که درحال حاضر از طریق نیروهای ملی معارض میسر است در آن زمان امکان پذیر نخواهد بود. عربستان در محاصره اجماع جهانی خواهد بود و در حال حاضر در سوریه اتفاق خاصی وجود دارد یعنی اینکه معارضین از همان ابتدا وابسته به عربستان بودند و بدون حمایت بیرونی حدود نود و شش درصد نیروهایی که در حال حاضر با دولت سوریه میجنگند نه تنها امکانات نظامی در اختیار
دارند بلکه مزدور و حقوق بگیرعربستان نیز هستند. - اگر در ژنو2، توافق سیاسی صورت بگیرد شرایط به کلی تغییر میکند چراکه معارضین ریشه دار و مردمی نیستند. در مناطقی از حلب مردم علیه معارضین قیام کردند که این امر نشانگر این است که این گروههای تروریستی پایگاه مردمی نداشته و این حرکتی است که با پول عربستان بوجود آمده و یک حرکت اصیل اجتماعی نیست و اگر دولت عربستان در فضای بینالمللی تحت فشار قرار بگیرد، قطعا شرایط این گروهها هم تغییر خواهد کرد. * نسیم: آیا توافق ایران و عربستان به عنوان دو کشور تاثیرگذار در خصوص موضوع سوریه، امکان پذیر است یا خیر؟ -توافق بین ایران و عربستان تنها کافی نیست چراکه بحران در سوریه سه سطح دارد، سطح بینالمللی که عمدتا تقابل آمریکا، انگلیس و فرانسه بعنوان محور غربی و چین و روسیه که به عنوان محور شرقی است که این تقابل را بارها در جلسات سازمان ملل و شورای امنیت در خصوص استفاده از حق وتو دیدهایم؛ سطح دوم تقابل یا منطقه ای ، در این بحران عمدتا ایران و عربستان هستند که قطر نیز در این فاز حضور داشته ولی در حال حاضر تا حد زیادی عقب نشینی کرده است . در سطح منطقه، عربستان حامی اصلی مالی و تسلیحاتی
مخالفین است وایران به گونهای حامی نظام سوریه است؛ سطح سوم سطح داخلی است که دولت سوریه در یک طرف و مخالفین در طرف دیگر قرار گرفتهاند. * نسیم: علت به توافق نرسیدن ژنو1 چه بود؟ - درژنو1، توافق تنها در دو سطح آمریکا و روسیه بود و الزامی در سطح داخلی وجود نداشت تا به نتیجه برسد، اما در حال حاضر اخضر ابراهیمی، اعتقاد دارد که سه سطح داخلی، منطقه ای و بینالمللی باید در ژنو2 حضور پیدا کنند و در یک توافق جمعی ضمانتی برای اجرا باشد. - علت اصرار اخضر ابراهیمی برای حضور ایران در ژنو2، تاثیرگذاری به عنوان یک بازیگر اصلی در منطقه است و ضمانت اجرا باید با حضور و توافق کشورهای تاثیرگذار باشد، لذا ایران با توجه به اینکه اعلام کرده از راه حل سیاسی به جای نظامی حمایت میکند واگر هم توافقی صورت بگیرد بازهم حمایت خواهد کرد لذا در حال حاضر در گفتگوی ژنو اگر توافق بینالمللی اتفاق بیفتد همراه با دیدگاه ایران است ولی قطعا در تعارض کامل با دیدگاه عربستان خواهد بود، اما توافق ایران و عربستان کافی نیست چرا که یک سطح از بحران هستند واگر سه سطح باهم نباشد اتفاق خاصی در بحران سوریه نخواهد افتاد. * نسیم: در صورت تشکیل دولت انتقالی چه
الگویی در سوریه پیاده خواهد شد؟ -شرایط عراق با سوریه بسیار متفاوت است، درعراق بر اساس شکاف مذهبی و قومی نظام شکل گرفته است، یعنی یک منطقه خود مختار یا فدرال کردستان. ولی در سوریه یک شکاف بیشتر وجود ندارد و آن شکاف قومی است و در ارتباط با شکاف مذهبی اساسا شباهتی با عراق ندارد . دوم اینکه هیئتهایی که از کردها وجود دارند دو گروه هستند، گروه حامی دولت و گروه حامی معارضین که عملا گروه کردهای حامی دولت، باید معتقد به حفظ یکپارچگی باشد. - در ژنو2اگر قرار باشد حکومت انتقالی شکل بگیرد باید براساس قانون اساسی جدیدی که کمتر از دوسال پیش به تصویب رسیده است، باشد و رئیس جمهور نمیتواند تمام اختیاراتش را به نخست وزیر واگذار کند مگراینکه قانون اساسی تغییر پیدا کند. - دولت سوریه همواره اعلام کرده است که در چارچوب حفظ قانون اساسی انتقال قدرت باید صورت بگیرد، یعنی یک دولتی تشکیل شود که موافق یا معارض دولت است و این دولت انتخابات را با نظارت بینالمللی برگزار میکند و براساس برگزاری این انتخابات، مردم تعیین کننده شرایط آینده خودشان خواهند بود یعنی همان چیزی که در منشور سازمان ملل تحت عنوان تعیین حق سرنوشت ملتها است، باید در
سوریه رخ دهد و نه تنها آمریکا و عربستان، بلکه هیچ کشوری نباید در امور سوریه دخالت کنند حتی دولت و معارضه. - در واقع آن چیزی که باید رخ دهد این است که در یک دولت انتقالی مردم تعیین کننده شرایط آینده باشند، چرا که حامی و معارضه محدود ولی بخش اعظم مردم بیطرف هستند . مردم باید تعیین کنند که چه کسی با چه شیوهای برسر کار بیاید. انتخابات در سوریه برگزار نمیشود مگراینکه تکلیف القاعده مشخص شود چراکه در حال حاضر بخشی از شرق سوریه در اختیار القاعده است و در واقع اولین بند توافق باید گسترش حاکمیت این دولت باشد. قبل ازاینکه انتخابات صورت بگیرد باید حاکمیت گسترش داده شود که در این صورت، پاکسازی سوریه از القاعده مقدم بر انتخابات است چرا که انتخابات بدون تحقق این امر امکان پذیر نیست. - بحث القاعده یکی از اولویتهای ژنو 2 است که باید با یک اجماع جهانی تکلیفش روشن شود، چراکه در حال حاضر سوریه نماد تروریسم چند ملیتی است. تروریستها از دهها کشور دنیا در سوریه جمع شدهاند و ایجاد یک وحدت جهانی در چارچوب ژنو2 می تواند آغاز یک اجماع علیه تروریسمها در سطح بینالمللی باشد. * نسیم: در مورد تحولات میدانی سوریه بفرمائید و اینکه
ترکیب جبهه معارضین و تفاوت هرکدام از این جبههها در چیست؟ -نقشه مخالفین در سوریه یک طیف بسیار گستردهای دارد، از یک طرف نیروهای القاعده که افراطیترین آنها داعش است که اینها به شدت در سوریه تکفیری عمل میکنند و اکثر اعدامهای دسته جمعی و سربریدنها از طرف این گروه صورت میگیرد و اخیرا ظواهری نامهای را داده که داعش در سوریه هیچ گونه مشروعیتی ندارد و باید به عراق برگردد و هیچ کدام از فعالیتش در سوریه مشروعیت ندارد و از نیروهایش خواسته تا به جبهه النصره ملحق بشوند. - در سال 2006 بنلادن نامهای داد و از رفتار دولت عراق اسلامی اعلام برائت کرده و تاکید کرد که که این گروهها خارج از چارچوب دینی تکفیر میکنند. دسته دوم جبهه النصره که همانند داعش از ظواهری و القاعده اعلام وفاداری کردند . نیروهای داعش عمدتا خارجی و تعداد افراد سوری در آنها محدود است. در جبهه النصره تقریبا یک توازنی وجود دارد که 60 درصد خارجی و 40 درصد سوری هستند. -غیر از این دوگروه، گروههای اسلامی دیگر نیز وجود دارد، مثل اخوان مصر که نیروهای القاعده به اینها به جای اخوان المسلمین اخوان الشیاطین میگویند واین موضوع نشانگر این است که تا چه حد تضاد
بین این دو گروه وجود دارد. همچنین درکنار این سه طیف اسلامی، گروه دیگری به نام گروه ارتش آزاد سوریه است که یک نیروی نظامی عمدتا از افسران منشعب از ارتش در راس هستند، اما از پایین نیروهای نظامی نیستند بلکه عمدتا نیروهای داوطلب هستند و گروه دیگری نیز افراد نسبتا مستقل یا سابقه داری هستند که موفق شدند تا یک گروه مسلح را بوجود بیاورند. -گروههای معارض درسوریه و استان منطقه حسکه که منطقه کردنشین است، مجموعه زیادی از گروههای سیاسی کردی وجود دارد که بخشی از اینها مشابه عراق هستنند یعنی حزب دموکرات کردستان، حزب میهنی کردستان، پ ک ک و ترکیه .کردها دو طیف اصلی هستند یک طیف پ ک ک که طرفدار دولت سوریه و دیگری نیروهای شورای ملی کرد سوریه که در برگیرنده 14 مجموعه نظامی هستند،عمده نیروهای مسلح در کردستان نیروهای طرفدار پ ک ک اتحادیه دموکرات ملی کرد بوده که در جبهه معارضه در سوریه از ابتدا تا الان همگونی وجود نداشته نه نیروهای اسلامی نه ملی. قطر تلاشهای زیادی را برای برقراری وحدت میان اینها انجام داد که همواره با شکست مواجه شده است. * نسیم: نقش دولت سوریه به چه شکل است؟ -در حال حاضر در سوریه و در صحنه میدانی 1400 گروه در
جبهه معارضه شکل گرفته است، دلیل این موضوع این است که از همان ابتدا عربستان و قطر، مجموعهای از نیروها را با مزایایی خاص جمع کرده اند. به همین دلیل ویژگی معارضه پراکندگی، عدم تمرکز، پراکندگی فکری میان اسلام گرایان، ملی گرایان، پراکندگی قومی میان بین عربها و کردها است و در جبهه دولت دو نیرو بیشتر وجود نداد یک ارتشی که ساختار خود را حفظ کرده و نیروی دوم ارتش دفاع ملی که در برگیرنده هفتاد هزار داوطلب داخلی است و حزب الله و یکسری از افراد داوطلب ازعراق با این گروه همکاری دارند. - ارتش دفاع ملی بنیانش براساس جنگ شهری است و عمده ترین نیروی صحنه میدانی در القصیر، حمص و القلمون بودند و به عنوان کمک کننده به ارتش بودند. ویژگی جبهه دولت نیروی متمرکز فرماندهی دو گانه است. اکنون عربستان متوجه شده است که در یک طرف پراکندگی و در یک طرف تمرکز است و به علت موفقیت دولت تمرکز بندربن سلطان به سرعت ستادی در شمال شهر اردن 50 کیلومتری مرزسوریه ایجاد و برادرش سلمان را آنجا قرار داد و وی نیز اولویت اول را ایجاد وحدت میان معارضین سوری در نظر گرفت که شاید اولین کاری که ترتیب داد مبحث جبهه اصلاحی جدید بود. *نسیم: شرایط اقتصادی دولت
سوری به چه شکل است؟ -شرایط اقتصادی دولت سوریه شرایط مناسبی نبوده و کاملا بحرانی است، تقریبا کشاورزی صدمه زیادی دیده و فروش نفت که یکی از مهترین منابع درآمدی سوریه بوده از سه سال پیش متوقف شده است. اولویت دولت فعلا جنگ و بحث یک سره سازی نظام است لذا در چنین شرایطی که دولت به دنبال یکسره سازی نظام از ناحیه اقتصادی به خارج است اقتصاد سوریه در یک وضعیت بحرانی قرار گرفته که اخیرا هم سوریه از روسیه درخواست وامی را کرده است که تا الان دریافت نشده و این نشانگر این است که سوریه در شرایط بحران به سر می برد و برای گذر امور خود نیاز به وام دارد. *نسیم: از لحاظ اقتصادی و سیاسی ایران، عراق و روسیه چه نقشی در کاهش بحران سوریه دارند؟ -روسیه کمک تسلیحاتی و مهمترین منبع تسلیحاتی دولت سوریه است و تا حد زیادی در طول جنگ کمکهای بسیاری را به سوریه داشته است، علی رغم اینکه سوریه توانی برای پرداخت ندارد، یعنی روسیه خدمات خود را بدون مابه ازا به سوریه داده است. ایران هم به دلیل هم پیمانیهای نظامی در بعد مشورتی از قبل جنگ با سوریه همکاری داشته و این همکاری بین دو طرف ادامه دارد. اما در بعد تسلیحاتی برخلاف آنچه که گفته میشود به
دلیل اینکه سیستم تسلیحاتی ایران بومی و برای سوریه روسی است ایران نمیتواند در این بعد کمک چندانی به سوریه کند. دولت عراق در حال حاضر نیز اخیرا کمکهای انسان دوستانهای را تحت عنوان هلال احمر به دولت سوریه داشته است تا اینکه بتواند روی پای خود بایستد و از این بحران امنیتی عبورکند. * نسیم: اخضر ابراهیمی تا چه حد توانسته در حل بحران سوریه تاثیرگذار باشد؟ - در واقع زمانیکه سازمان ملل کوفی عنان را به عنوان نماینده خود در سوریه تعیین کرد، کوفی عنان در یک شرایط ایدهال تری فکر میکرد که مسائلی چون توقف خشونت، ایجاد دولت انتقالی و برگزاری انتخابات را با واگذاری قدرت به منتخبین مطرح کرد ولی در نهایت چنین موضوعی رخ نداد و سپس اخضر ابراهیمی به عنوان نماینده انتخاب شد. -اخضرابراهیمی عرب و الجزایری بود که نسبت به سوریه و لبنان شناخت دارد و در لبنان موافقت نامه طائف را پیشنهاد و به تصویب رساند که موجب شد تا جنگ داخلی لبنان به پایان برسد و از مزیتهای برتری نسبت به کوفی عنان برخوردار بود. وی سعی کرد شناخت خود را از این بحران افزایش و با کشورهای مختلف و با بازیگران داخلی و خارجی دیدارهایی را داشته باشد. - اخضر ابراهیمی این
تصور را دارد که بحران سوریه، یک بحران پیچیده و دارای سه سطح است که بدون حضور همه اینها بحران در این کشور برطرف نخواهد شد، لذا به صورت گسترده از کشورهای هم جوار سوریه یعنی از5 کشورعضو دائمی شورای امنیت دعوت بعمل آورد و این امر نشان میدهد که اخضر ابراهیمی به دنبال ایجاد اجماع بینالملل برای پایان بحران در سوریه است و این موضوع که آمریکا در مورد حضور ایران در کنفرانس ژنو 2 معترض است یک بحث دیگری می باشد چراکه اخضر ابراهیمی معتقد که ایران یک بازیگر منطقهای است که میتواند نقش مهمی را در این توافق ایجاد و میتواند ضامن اجرای توافق باشد. -اخضر ابراهیمی در فهم بحران سوریه عمیقتر میاندیشد و در ارائه راه حل دقیقتر است و برای عبور از این بحران و در عین حال آنچه که اخضر ابراهیمی ارائه میدهد در برگیرنده شرایط داخلی سوریه است. وجود تروریسم چند ملیتی در سوریه خارج از چارچوب اخضرابراهیمی است . * نسیم: کدام یک از معارضین قراراست در کنفرانس ژنو 2 سوریه حضور پیدا کنند؟ -در حال حاضر 26 کشور، به همراه 5 کشور دائمی شورای امنیت و اتحادیه اروپا و همچنین خود مخالفین سوریه وسازمان ملل، سازمان همکاری اسلامی، اتحادیه عرب و از
کشورهای عربی، قطر، الجزایر،عمان، مصر، اندونزی، ترکیه، عراق، لبنان و اردن که همگی دعوت هستند چرا که یکی از مهمترین حلقههای کشورهای هم جوار سوریه محسوب میشوند که حتما باید حضور پیدا کنند. البته کشورهای مثل برزیل و برخی از کشورهای خاور دور نیز دعوت شده اند و این نشانگر اینست که سعی شده این توافق با یک ضمانت بالایی صورت بگیرد. - در واقع تاکنون آمریکا مخالف حضورایران در کنفرانس ژنو 2 است و علت عدم موافقت آمریکا این موضع می باشد که با توافق هستهای، عملا ایران را به عنوان یک قدرت منطقهای به رسمیت شناخته است و حضور ایران در ژنو2 به گونهای نهادینه سازی نقش منطقهای ایران است و آمریکا نمیخواهد چند اقدام پی در پی انجام دهد تا سطح ایران در منطقه ارتقا پیدا کند، به همین دلیل هم چنان در خصوص حضور ایران در این اجلاس، اعتراض میکند. - اما کنفرانس ژنو2، کنفرانس آمریکا نیست و کنفرانس سازمان ملل است و هر چند که سازمان ملل به گونهای سعی میکند نظر آمریکا روسیه را که در راس این کنفرانس هستند حفظ کند اما نظر سازمان ملل، ابراهیمی و روسیه همگی مبنی بر این است که ایران بعنوان یک کشور تاثیر گذار باید در کنفرانس ژنو 2 حضورداشته
باشد. تا برگزاری این کنفرانس یکماه وقت است و ممکن تا آن زمان آمریکا نظرش تغییر کند. روسیه نیز بسیار مصر بوده و تلاش میکند که ایران حضور پیدا کند . * نسیم: در خصوص تحولات اخیر در کشورهای منطقه از جمله مصر و حتی انتخابات 24 خرداد، توضیح بفرمائید؟ -جنگ 33 روزه در واقع نقطه انتقال نظام منطقهای بود و زمانیکه این جنگ اتفاق افتاد ما شاهد یک نوع قطب بندی حاد و دوگانه شدیم. در جنگ 33روزه در منطقه گروههایی طرفدار مقاومت و گروهایی نیز طرفدار رژیم صهیونیستی شدند. با توجه به اینکه جنگ 33روزه با پیروزی حزب الله پایان یافت، اسرائیل اعلام کرد که در این جنگ شکست خورده و یکسری از کشورها همانند عربستان سعودی که خود را در چارچوب و در کنار اسرائیل تعریف کرده بودند، احساس شکست کردند لذا کشورهای شکست خورده به فکر انتقام افتادند. - در پیروزی حزب الله، سوریه و ایران نقش اساسی داشتند، لذا با این رویکرد که ایران یک قدرت برتر منطقهای بوده و نمیتوان در برابرش مقاومت کرد به سراغ سوریه آمدند. از آن زمان نقشه این بود که نظام اسد در سوریه باید ساقط شود و زمانیکه اعتراضات، ترور وعملیات نظامی آغاز شد این سوال مطرح بود که این مخالفین
درسوریه به این سرعت سلاح را چگونه به دست آوردهاند؟ بسیاری از خبرها حاکی از این بود که این سلاح ها ظرف 4یا 5 سال قبل به سوریه انتقال داده شده بود و یکی از دلایل که موجب حرکت اعتراضی مردمی در سوریه شد همین موضوع بود چراکه از قبل در سوریه از قبل سلاح وجود داشت و این امر نشان میدهد که این قطب بندی منطقه بین جبهه مقاومت و سازش مقداری یارگیری هم در آنها بوده است و تقابل در سوریه صورت گرفته است وبرای بار دیگر جبهه سازش در سوریه شکست خورد و شکست پروژه براندازی بشار اسد و حمایت نیروی مقاومت از جبهه مقاومت یکی از مهمترین علل شکست جبهه سازش بود. - بیداری اسلامی در مصر در یک چارچوب متفاوتی قرار میگیرد، بیداری اسلامی به گونهای حرکت اجتماعی علیه نظامهای استبدادی بود که به دنبال از بین بردن استبداد و ایجاد نظام مردم سالاری مبتنی بر راه کار انتخابات بودند. ولی مدیریت بحران از طرف غرب به گونهای بود که موفق شد شرایط دیگری برای کشورها حاکم کند. در تونس بعد از 23 روز و پس از قیام مردم رئیس جمهور رفت، در مصر بعد از 18 روز و پس از حرکت گسترده ی مردمی رئیس جمهوراستعفا داد . -در انقلاب اسلامی ایران 19 دی 56 تا 22 بهمن 57
تضادها میان مردم نسبت به نظام تکمیل و در نهایت یک نظام متفاوت به قدرت رسید، ولی در این کشورها مدیریت غرب در مقایسه با ایران به گونهای دیگری بود؛ قبل از اینکه این تضادها تکمیل شود اینها رئیس جمهور را برکنار و مردم را تا حدودی آرام میکردند و عملا این نظام سابق با تمام نهادهایش باقی میماند. مثلا در مصر حتی زمانیکه محمد مرسی آمد ارتش و سازمان امنیت دست نخورده باقی ماندند و تنها نهاد ریاست جمهوری جدید شد و دوگانگی ساختاری بوجود آمد و با توجه به این دوگانگی میان ساختار جدید و ساختار قدیم مشاهده کردیم که ساختار قدیم کودتا کرد و عمدتا ساختاری که مردم به قدرت رساندند کنار زد. -این مدیریت بحران در تونس واگذار شد و این نشانگر این است که در کشورهایی بیداری اسلامی رخ داد که غرب با مدیریت بحران و حفظ نهادهای نظام قدیم موفق شد از هرگونه تحول در این نظامها جلوگیری کند و آنچه که تغییر پیدا میکند چهرهها بود نه نظام، اما یکی از مهمترین ویژگی بیداری اسلامی این بود که حضور مردم در صحنه نهادینه شد، یعنی مردم دیگر ترس و نگرانی نداشتند و این یکی از مهمترین فاکتورهایی است که میتواند آرمان مردم را زنده کند. * نسیم: تفاوتها و
ریشههای گروه های اصلی در سوریه چیست؟ -داعش یک نیروی تقریبا تند افراطی القاعده است که ظواهری در سال 2003 بیانیه داد و اعلام کرد که این گروه را قبول ندارد. دسته دوم جبهه النصر که نماینده القاعده است ودسته سوم اخوانی وگروه بعدی ارتش آزاد و گروه آخر افرادی که به صورت منطقهای گروههایی را جمع کردند. از لحاظ فکری داعش و النصره هردو تکفیری هستند، تکفیر به این معنا که ما بر حقیم و هرکس با ما نیست کافر است. جامعه را به عنوان یک جامعه جاهلی تعریف میکند و جامعه جاهلی واجب القتل است. علت سر بریدن آنها برمیگردد به سیستم فکری آنها که تکفیر جامعه از مهترین ویژگی این گروههای تروریستی است. -قطر معمولا نیروهای سلفی، تکفیری و اخوانی را حمایت میکند.عربستان ارتش آزاد سوریه را و با اخوان رابطه خوبی ندارد، ولی عمده نیروهای داوطلب ممکن است سعودی باشد. دو خاستگاه برای سلفیهای تکفیری وجود دارد: اول، خاستگاه فرقه وهابی در عربستان و خاستگاه جریان سید قرب درمصر که درآن جا نیروهایی مثل جماعت اسلامی و جهاد در مصر در داخل عربستان هم وهابیها بودند که درافغانستان بهم میرسند که در پس این امر تبدیل به سازمان میشوند و چونکه خاستگاه
سعودی مصری بوده یعنی رئیس بن لادن سعودی و قائم مقام ظواهری مصری میشود که این نماد نشان دهنده خاستگاههاست واین جریان فکری معتقد به تکفیر جامعه است. اینها در بعضی از روستاها اعلام کردند که جوانها داوطلب شوند و آنهایی که داوطلب نشدند تیر باران وعلت تیرباران شدنشان این بود که شدند اینها کافرند و به به جریان اینها نپیوستند و بسیاری از اعدامهایی که صورت گرفته براساس این نوع تفکر است. * سوال: آیا ترکیه رابطه تشکیلاتی خاصی با گروههای مذکور دارد؟ -در ترکیه ابتدا به ساکن یک پروژهای اخوانی وجود داشت، یعنی اگر اخوان در سوریه، لبنان و تونس وارد شود یک امپراطوری عثمانی اخوانی جدیدی تشکیل میشود. ورود ترکیه به این جریان به صورت گسترده براساس این تفکر وامید بود اما شکست اخوان در مصر، تونس و لیبی منجر به این شد که نه تنها ترکیه جایگاهی از کنار اخوان کسب نکند بلکه حتی سفیرش از مصر اخراج شود و با سوریه و عراق دچار مشکل شود که بخش وسیعی از اقتصادش براساس این نوع موضع گیریها دچار مشکل شد و در نهایت اتفاقی که درحال حاضر افتاده این است که دولت ترکیه از مواضع خود عقب نشینی کرد و داوود اغلو طی سفر خود به تهران بیان کرد
که ما راه حل سیاسی داریم و از براندازی دوری میکنیم. * نسیم: درحال حاضر تا چه اندازه از مرزهای سوریه تحت تسلط دولت مرزی است؟ - درحال حاضر مرزهای لبنان، کاملا در اختیار دولت است، بخشی از مرز با ترکیه با دولت و بخشی به عهده مخالفین است. مرز با عراق تقریبا دراختیار مخالفین است، با اردن هم تقریبا یک بخش دست دولت و بخشی دست مخالفین است و الان یکی از مهمترین مرزهای ورود سلفیها مرز اردن است. لذا در ارتباط با مرز دولت موفق نشده است که حاکمیت خود را به مرزها به طور کامل تکمیل کند ولی بیشترین اولویت شهرها بوده که اکثر شهرها تا حدود زیادی آزاد شدهاند. -بیش از 50 درصد سوریه کویراست که دست کسی نیست ،50 درصد دیگر باقی مانده که تقریبا همه شهرها دست دولت است، به استثنای رقه که در اختیار مخالفان است و 80 درصد از حلب در دست مخالفان و 20 درصد دست دولت بود که الان معکوس شده است. لذا در حال حاضر اکثریت در اختیار دولت و به علت آزاد سازی مناطق وسیع از دست مخالفان در منطقه است. * نسیم: برخی معتقدند در حال حاضر بهترین گزینه برای غرب، خود بشار اسد است، تحلیل شما از این موضوع چیست؟ -این نظر رئیس سازمان "سی آی ای" آمریکا است که گفته
بشار اسد بهترین گزینه از میان سایر گزینهها است. تسلط سلفیها در سوریه مشخص نیست که چه شرایطی را بوجود بیاورد، حل بحران از طریق سیاسی و حاکمیت دولت مرکزی بهترین راه حل است و از نگاه رئیس سی ای ای خود بشار اسد شاید بهترین گزینه در این زمینه است، چراکه بشار اسد با حاکمیت و وحدت سوریه شرطی شده است و مورد پذیرش اکثریت مردم این کشور است. * نسیم: آیا اسرائیل در حال حاضر در بهترین شرایط امنیتی خود را به سر میبرد؟ - در واقع از یک طرف رژیم صهیونیستی ایدهال ترین حالت را پیدا کرده است چرا که کشورهای عربی درگیر مسائل داخلی خود هستند، لبنان درگیر شرایط امنیتی، سوریه درگیر شرایط داخلی و اردن درگیر مسائل مهاجرتی که بیش از یک میلیون سوری به آنجا مهاجرت کرده است، لذا اسرائیل در یک شرایط امنیتی قرار دارد ولی اینگونه نیست که اسرائیل در یک وضعیت ایده ال باشد، حزب الله هم چنان با تمام توان خود وجود دارد و مقاومت در غزه از توان بسیار بالایی برخوردار است که این موضوعات تهدیدی برای رژیم صهیونیستی به شمار میرود. - رژیم صهیونیستی علیرغم حمایت غرب با مشکلات جدی مواجه است. اتحادیه اروپا شهرک سازی اسرائیل را به شدت محکوم کرده است و
ورود کالا از این منطقه به مناطق اروپا ممنوع شده است، آمریکا تحت فشار افکار عمومی منطقه ناچار شده تا جان کری گفتگویی را با فلسطین و اسرائیل مطرح کند که باید ظرف 9 ماه به نتیجه برسند و در حال حاضر می توان گفت که اسرائیل بین بد و بدتر است یعنی اگر شرایط فعلی را حفظ کند تبدیل به یک کشور با قومیت دوگانه یعنی فلسطین واسرائیلی خواهد شد که جامعه فلسطینی جمعیتش تقریبا با یهودیان برابر شده و ناچار است از کرانه باختری عقب نشینی کند که این امر اسرائیل را از داخل منفجر میکند و رژیم صهیونیستی از لحاظ امنتیی یک احساس راحتی ولی از ابعاد استراتژیک همچنان دچار مشکل است.