رویوران: فلسطین بهترین محور وحدت جهان اسلام برای تغییر معادلات قدرت در جهان است

به گزارش «نسیم»، نزدیک به هفتاد سال است که از تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی در فلسطین اشغالی می گذرد. رژیمی که بر اساس ظلم شکل گرفته است و با حمایت های ظالمانه غرب به حیات نامشروع خود تا به امروز ادامه داده است. تمام قطع نامه های سازمان ملل علیه این رژیم توسط غرب و آمریکا وتو شده و اجازه هیچ نوع برخوردی از سوی نهادهای بین المللی با اسراییل داده نمی شود. غرب از سوی دیگر با توطئه ایجاد اختلاف و تفرقه مذهبی مانع از وحدت مسلمانان علیه این رژیم منحوس شده است. با همه این تلاش های یکپارچه بین المللی در سال های اخیر شاهد پیروزی های پی در پی حزب الله و مقاومت اسلامی در برابر این رژیم جعلی بوده ایم. 5 خرداد سالروز پیروزی حزب الله لبنان بر اسرائیل و آزاد سازی جنوب لبنان پس از سالهای طولانیست. به همین مناسبت گفتگویی با حسین رویوران کارشناس سیاسی حوزه خاورمیانه و فلسطین پیرامون ریشه ها و علل شکل گیری فرجام اسراییل ترتیب داده ایم که متن این گفتگو بدین شرح است: «نسیم»: مبنا و اساس شکل گیری اسراییل بر چه مبنایی شکل گرفته است؟ حسین رویوران: اسراییل بر اساس الگوی استعمار اسکانی بنا نهاده شده است. ما نوعی استعمار داریم که شامل استعمار نظامی، اقتصادی و فرهنگی می شود و نیز نوع دیگری به نام استعمار اسکانی داریم که استرالیا، آمریکای شمالی و جنوبی نمونه هایی از آن هستند. جایگزینی یک ملت اساس این مدل است. البته اسراییل بر اساس یک تفکر سیاسی به نام هم صهیونیزم شکل گرفته و عملاً کارکردهای وجود اسراییل ممانعت از وحدت جهان اسلام، عقب ماندگی منطقه و مسابقات تسلیحاتی و هزینه های سنگین نظامی است. موجودیت اسراییل تنها اشغال بخشی از جهان اسلام نیست بلکه کنترل فرایندها در جهان اسلام از طریق تحمیل نا امنی، عقب ماندگی بر عهده ان است. ** غرب تنها وقتی از حقوق بشر صحبت می کند که به نفع اوست «نسیم»: قدرت های استکباری جهان همواره با بهانه های حقوق بشری سعی بر حذف یا سرکوب دولت های دیگر هستند و در عین حال از دولتی همچون اسراییل که از ابتدای شکل گیری ناقض حقوق بشر بوده است، حمایت می کنند. این تعارض در رفتار غربی ها چه توجیهی دارد؟ حسین رویوران: نکته اول این است که غربی ها بر اساس ارزش های انسانی عمل نمی کنند و درست است که گهگاه از این ها استفاده ابزاری می کنند اما هیچ گاه بر اساس آن ها عمل نمی کنند مگر این که منافع شان اقتضا کند که چنین کاری انجام دهند. **صهیونیزم مسیحی عامل نزدیکی غرب و اسراییل است یکی از علل نزدیکی غرب و اسراییل تحولی است که در مسیحیت اتفاق افتاد و به موجب آن پروتستانیسم یا دیگر مذاهب جدید مسیحی ایجاد شده است. این مذاهب عمدتاً با رویکرد به عهد قدیم یا تورات شکل گرفته اند و از این رو، در نهایت یک نوع اشتراک فکری بین یهودیان و مسیحیان ایجاد شده است. این اشتراک در قالب پدیده ای با عنوان "صهیونیزم مسیحی" شناخته می شود. این پدیده متاسفانه، با تزویر و تغییر بسیاری از مقوله های دینی، موضوع اسراییل را تبدیل به بخشی از اعتقادات برخی مسیحیان کرده و در نهایت، این امر، موجب حمایت غرب از اسراییل و چشم پوشی آن ها از جنایات این دولت نامشروع شده است. ** بیش از 60 قطعنامه در محکومیت اسراییل از طرف کشورهای غربی به ویژه آمریکا وتو شده است «نسیم»: سازمان های بین المللی نظیر سازمان مللی ادعا دارند که برای احقاق حقوق انسان ها تشکیل شده اند. علت سکوت قریب به 65 ساله سازمان های بین المللی که داعیه پیگیری حقوق بشر در دنیا را دارند، در برابر جنایات و نقض پی در پی حقوق بشر این رژیم چیست؟ ما شاهد واکنش جدی نسبت به جنایات اسراییل نبوده ایم. رویوران: بیش از 60 قطعنامه در محکومیت اسراییل از طرف کشورهای غربی به ویژه آمریکا وتو شده است. این مسئله نشان می دهد که گاهی سازمان ها و یک جامعه بین المللی، به دنبال محکومیت اسراییل و وضعیت ناهنجاری که در سرزمین های اشغالی به وجود آورده، هستند اما به دلیل این که نظام یک نظام قدرت محور است نه حق محور، طبیعی است که کاری نمی توانند از پیش ببرند و اسراییل جنایت می کند اما محکوم می شود. ** غرب دچار دوگانگی است؛ حکم اعدام در ایران خلاف حقوق بشر و محکوم است اما در آمریکا نه! متاسفانه غرب دچار یک دوگانگی است به این معنی که تنها در جاهایی از حقوق بشر حمایت می کند که به نفع او باشد. همین الان، حکم اعدام در ایران از طرف سازمان های بین المللی غربی محکوم می شود ولی این حکم در خود آمریکا نیز وجود دارد و سالیانه تعداد افراد قابل ملاحظه ای را هم اعدام می کند اما کسی نمی تواند آمریکا را محکوم کند، زیرا نظام، نظام قدرت بین المللی است و آمریکا از این قدرت بهره مند است. این در حالی است که کشورهای دیگر که چنین توان و قدرت بین المللی ندارند به سرعت در مجامع بین المللی محکوم می شوند. «نسیم»: این نظام ظلم جهانی که یک نظم سازمان یافته که ظاهر قانونی هم دارد، قرار است تا کجا ادامه پیدا کند؟ آینده این نظام بین المللی را در مسائلی همچون مسئله فلسطین یا سایر کشورها و ملت های مستضعف چگونه می بینید؟ حسین رویوران: متأسفانه در دوره فعلی که دوره گسترش اطلاعات است، علی رغم این که بسیاری از معایب این نظام حقایق موجود در دنیا را منعکس کرده است اما تزویر و سلطه قدرت ها بر رسانه ها مانع از یک دگرگونی بنیادی در دنیا شده است. الان بسیاری از مردم می دانند که چه جنایاتی در فلسطین اشغالی اتفاق می افتد اما به دلیل اشتغالات دیگر از جمله اشتغالات فرهنگی، اقتصادی و جنسی که این رسانه ها برای آن ها ایجاد کرده اند، ما شاهد این نیستیم که در نتیجه گسترش اطلاع رسانی به یک تحول و دگرگونی بنیادین در دنیا دست پیدا کنیم. این مشغولیت ها انسان ها را از ایستادن در برابر ظلم باز داشته است. من تصور می کنم تا زمانی که نظام جهانی مبتنی بر قدرت است، قدرتمندان می توانند این نظام را به هر شکلی که بخواهند در بیاورند و به آن جهت بدهند. این مسئله بزرگترین اشکال یک نظام است. **نظام جهانی فعلی، قدرت محور و بر مبنای ظلم و زور است اتفاقاً ما در بحث ظهور امام زمان(ع) با همین مسئله مواجه هستیم؛ یملا الارض عدل و قسطا بعد ما ملئت ظلما و جورا؛ امام زمان (ع) دنیا را پر از عدل و داد می کند آن هم پس از زمانی که پر از ظلم و جور بوده است. یعنی نظام پیشین نظام مهدوی که نظام فعلی جهان است مبتنی بر ظلم و زور است در حالی که نظامی که امام زمان(ع) بر پا و یک تحول جدی و دفعی در دنیا ایجاد خواهند کرد، عدل محور و مبتنی بر عدل است. متاسفانه تا زمانی که نظام جهانی قدرت محور است، چه رأس این قدرت جهانی آمریکا باشد و چه کشورها و قدرت های دیگر، این وضعیت باقی است و ادامه پیدا می کند. «نسیم»: وضعیت آمادگی و توان سیاسی، نظامی و استراتژیکی مسلمانان را برای مقابله با اسراییل چگونه می بینید؟ عزم و همدلی و همراهی کشورهای مسلمان را برای مقابله با خطر اسراییل چگونه ارزیابی می نمایید؟ حسین رویوران: علی رغم این که جمهوری اسلامی ایران روشنگری های زیادی در این زمینه داشته و با حمایت های بسیار این نظام از فلسطین، مقاومت ضد صهیونیستی موفق به کسب پیروزی های ارزشمندی در جنگ های سی و سه روزه، بیست و دو روزه و هشت روزه شده است، در عین حال متأسفانه موفق به تحول گسترده نشده است. **دامن زدن به اختلافات مذهبی مانع توسعه الگوی موفق "مقاومت" در جهان اسلام این الگو که هم در معادله قدرت در منطقه تغییراتی ایجاد کرده و هم با خود امید آورده است و امید به پیروزی را با پیروزی های پیاپی در این سه جنگ در پیش روی جوامع مسلمان قرار داده است اما همچنان شاهد تحول بنیادین در منطقه نیستیم. افراد و اقشار آگاه و منصفی در کشورهای اسلامی تحت تأثیر این الگو قرار گرفته اند اما متأسفانه دشمنان خارجی و داخلی مسلمانان با مطرح نمودن مسائل مذهبی و تعصبات کوری که ما در مناطق مختلف کشورهای اسلامی از جمله، سوریه، عراق و یمن و دیگر مناطق در کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم، مانع موفقیت این الگو شده اند. در واقع، اختلافات مذهبی مانع گسترش این الگو در جهان اسلام و به تبع آن مانع تغییر اساسی معادله قدرت در منطقه شده است. ** مطرح کردن اختلافات مذهبی برای محاصره "پدیده امتی انقلاب اسلامی ایران" است «نسیم»: عامل اصلی ایجاد تفرقه و اختلاف مذهبی در میان امت های مسلمان در منطقه چیست؟ حسین رویوران: شکی در این نیست که عامل اصلی این اختلاف، استکبار جهانی است. اساساً مطرح کردن اختلافات مذهبی برای محاصره "پدیده امتی انقلاب اسلامی ایران" است. انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب شیعی نیست بلکه یک انقلاب امتی است که فلسطین را در اولویت سیاست خارجه خود قرار داده است و این نشان دهنده آن است که این انقلاب به دنبال وحدت بخش امت مسلمان است. اما دشمن با همکاری برخی "به ظاهر مسلمان" موفق شده است تا شکاف ها و تضادهای مذهبی را در درون امت مسلمان ایجاد و مانع از تحقق امت اسلام و تغییر معادله قدرت در منطقه شود. در این شرایط، معادله قدرت در منطقه تنها به نفع رژیم صهیونیستی است. ** زد و بند" تروریست‌ها در سوریه با اسراییل نشان می‌دهد آن‌ها دارای افق دید مذهبی از اسلام نیستند اقدام رژیم صهیونیستی در مداوای زخمیان گروه های تروریستی در سوریه نشان دهنده آن است که نه تنها رژیم صهیونیستی و آمریکا عامل ایجاد این اختلافات هستند بلکه حمایت هم می کند. حتی اگر بگوییم این اقدام حمایتی اسراییل از تروریست های سوریه برنامه ریزی شده نیست، ورود افراد مدعی اسلام به اسراییل و مداوا شدن در آن جا، نشان دهنده این است که این ها دارای افق دید مذهبی از اسلام نیستند. به هر حال اسلام، نوع ائتلاف را در آیه قرآن مشخص کرده است؛ خداوند در قرآن کریم می فرماید: اشداء علی الکفار و رحماء بینهم؛ اگر اشداء علی الکفار تبدیل به رحماء علی الکفار شود، نشان دهنده آن است که این افراد، به اسلام پایبند نیستند و این ها ی جریان سیاسی هستند که با اسراییل "زد و بند" دارند وگرنه چنین ائتلافی بین آن ها و اسراییل وجود نداشت. بر اساس آیات قرآن، چنین ائتلافی، قاعدتاً نباید بین مسلمین و اسراییل ایجاد شود. **اسراییل پایگاه غرب در شرق است/مذاکرات هسته ای بهانه ای برای تأمین و تضمین برتری اسراییل است «نسیم»: شما در ابتدای فرمایشات تان فرمودید غرب از اسراییل به عنوان ابزاری برای کنترل خاورمیانه استفاده می کند. در روند مذاکرات هسته ای اصرار بر این است که به نحوی ایران، اسراییل و امنیت آن را به رسمیت بشناسد.. نظرتان در این باره چیست و آیا علت پیگیری منافع اسراییل در مذاکرات هسته ای غرب با ایران همین حفظ اسراییل به عنوان کنترل کننده منطقه است؟ حسین رویوران: اسراییل پایگاه خط مقدم غرب در شرق است و غرب برتری نظامی اسراییل را تأمین و تضمین کرده و همواره پیشرفته ترین سلاح ها را به این پایگاه نظامی پیشرفته واقع در جهان اسلام واگذار کرده است. غرب احساس می کند که ایران به دنبال پیشرفت در علم مختلف از جمله دانش هسته ای است و همچنین از سوی دیگر توان تاکتیکی، تسلیحاتی و موشکی قابل ملاحظه ای دارد. این موارد معادله غرب در منطقه را بر هم می زند و ممکن است هر آن، معادله قدرت غرب در منطقه که در آن اسراییل باید قدرت برتر منطقه باشد، تغییر پیدا کند. یکی از دلایل مخالفت غرب با جمهوری اسلامی ایران همین مسئله یعنی تلاش ایران برای تغییر معادله قدرت در منطقه است. بحث هسته ای بهانه ای از سوی غرب است و عمده ترین بحث، بحث قدرت در منطقه و تلاش جمهوری اسلامی ایران برای بر هم زدن معادله قدرت در منطقه از طریق پیشرفت در زمینه های مختلف است. «نسیم»: در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5، اسراییل قدم به قدم طرف مقابل حرکت می کند. بعضاً گفته شده مذاکرات محرمانه است اما محتوای مذاکرات با جزئیات کامل به سمع و بصر اسراییلی ها رسانده می شود و حتی در رسانه های آن ها نیز منتشر شده است. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟ حسین رویوران: این مسئله به این بر می گردد که اسراییل بخشی از غرب است و جدا از غرب نیست. بنابراین، وقتی غرب مذاکره می کند، اسراییل نیز همراه و همگام با آن ها مذاکرات را دنبال می کند و حتی در جاهایی اعمال نظر می کند. اتفاقاً اگر این طور نبود خیلی عجیب بود. پیشاپیش از روز اعلام وجود جمهوری اسلامی و حتی پیش از آن، امام (ره) به این مسئله اشاره داشت و می فرمود: اسراییل بخشی از غرب و ابزار غرب در منطقه و پایگاه پیشرفته غرب در منطقه است. این هماهنگی طبیعی است و نشان دهنده اتحاد و ائتلاف این هاست. در حدیث هم آمده است که الکفر امه واحده؛ جبهه کفر با هم متحدند و یکی هستند. **از بین رفتن اسراییل یک وعده قطعی الهی است/ اسراییل یک رژیم نامشروع و ضد حقوق بشر است «نسیم»: مبنای فرمایش حضرت امام (ره) که فرمودند "اسراییل باید از بین برود"، چیست؟ مبنای حقوقی، فقهی و سیاسی این فرمایش چیست؟ حسین رویوران: امام (ره) ایمان و یقین مجسم بود. قرآن کریم در سوره اسراء، از بین رفتن اسراییل را به عنان یک وعده قطعی مطرح می کند و می فرماید اسراییل افساد می کند و جایگاه بسیار برتری نسبت به مسلمانان پیدا می کند اما از مسلمانان شکست می خورند. چون حضرت امام (ره) به مرحله یقین رسیده بود، پذیرش این حقیقت قرآنی برای او آسان بود. از این جهت با شجاعت می گفت: اسراییل باید از بین برود و از بین خواهد رفت. ممکن است ما که ایمانمان نسبت به حضرت امام (ره) بسیار ضعیف تر است، با محاسبات دیگری موضوع اسراییل را بررسی کنیم و به آن یقین نرسیم. اما اسراییل از بین رفتنی است. وعده های دینی به جای خود، بر اساس محاسبات میدانی همین که حزب الله و نیروهای مقاومت اسلامی در غزه بتوانند اسراییل را شکست دهند، قطعاً جهان اسلام هم می تواند اسراییل را شکست دهد. ما در جنگ های سی و سه روزه و 22 روزه و 8 روزه شاهد این بودیم که هیمنه رژیم صهیونیستی در برابر دیدگان همه شکست. یک سری سنت های الهی وجود دارد؛ هر حکومتی که بر اساس ظلم شکل بگیرد، سرنگون شدنی است و قطعاً سرنگون هم خواهد شد. ** اسراییل نظامی مبتنی بر ظلم، اشغالگری و نژاد پرستی است اسراییل یک نظام مبتنی بر نوعی نژاد پرستی، ظلم، اشغالگری، آواره سازی یک ملت و رژیمی باطل است. چنین مدلی در دنیا نمی تواند پایدار باشد. "اگر در آفریقای جنوبی نظام آپارتاید توانست پایدار بماند، اسراییل هم می تواند پایدار بماند". علت سقوط نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی هم همین بود. آن نظام هم مبتنی بر ظلم و نژادپرستی بود و ظلم نمی تواند استمرار داشته باشد. اگر آمریکا و غرب بر اساس حقوق بین الملل، کمک می کنند تا چند صباحی اسراییل استمرار داشته باشد، بسیاری از سنت های الهی، دینی و حتی وضعی انسان ها اجازه نمی دهند که اسراییل استمرار داشته باشد. بر اساس حقوق بشر و قوانین آن نیز اسراییل یک رژیم نامشروع است که وجهه قانونی ندارد. ** وحدت میان فلسطینیان مثبت است اما باید دید رویکرد آن در جهت تقویت سازش است یا مقاومت «نسیم»: اخیراً شاهد نزدیکی بین نیروهای فلسطینی تحت عنوان آشتی ملی بوده ایم. تحلیل شما از این اتفاق چیست و به نظر شما چقدر این وحدت واقعی است و در پیشبرد مباره با اسراییل می تواند موثر باشد؟ حسین رویوران: وحدت بین فلسطینی ها یک مسئله مثبت است اما جهت گیری سیاسی آن هم بسیار مهم است. این توافق صورت گرفته است اما باید دید رویکرد آن چیست. فعلاً رویکرد آن مشخص نیست. ذات وحدت مطلوب است اما اگر این وحدت در جهت تقویت جریان سازش باشد قطعاً مثبت نخواهد بود اما اگر مقاومت و پایداری جامعه فلسطین را تقویت کند، اتفاقی مطلوب است که می تواند جایگاه ملت فلسطین را در برابر اسراییل تقویت کند. «نسیم»: به نظر شما این وحدت در جهت تقویت کدام یک خواهد بود؟ مقاومت یا سازش؟ حسین رویوران: گذر زمان نشان خواهد داد که جهت گیری های این وحدت و توافق به چه سمت و سویی خواهد بود. تا الان، هیچ شاخصی که نشان دهنده جهت گیری ها باشد وجود ندارد. «نسیم»: آیا نمی توان ریشه این وحدت و آشتی ملی را در شکست طرح سازش دید؟ حسین رویوران: نه. من این چنین نمی بینم. این وحدت خاص مردم است. تظاهراتی که در ماه گذشته در غزه و کرانه باختری اتفاق افتاد به رهبران فلسطینی فشار آورد تا به آشتی برسند. با این که دو طرف در غزه و کرانه باختری به شدت سرخورده هستند، به دنبال دستاورد بودند که با امضای این توافق سعی کردند یک پوششی بر سرخوردگی ها و شکست های خود بگذارند و فعلاً به این خواست مردم تن بدهند. ** قطعاً فلسطین بهترین محور برای وحدت جهان اسلام برای تغییر معادلات قدرت در جهان است «نسیم»: در مجموع وضعیت جبهه مسلمانان را در برابر اسراییل چگونه می بینید؟ به ویژه نیروهای فلسطینی با وحدت و آشتی ملی که در پیش گرفته اند، در چه وضعیتی به سر می برند؟ دولت ها و امت های مسلمان دیگر چطور؟ حسین رویوران: متأسفانه هم اکنون شکاف های سیاسی و مذهبی زیادی در جهان اسلام و در منطقه و در فلسطین وجود دارد. متأسفانه عدم وحدت یکی از مهم ترین علل ناتوانی جهان اسلام و فلسطینیان است. جهان اسلام زمانی می تواند از این ناکامی ها و اختلافات عبور کند که یک محوری برای وحدت وجود داشته باشد. قطعاً فلسطین می تواند بهترین محور برای وحدت جهان اسلام و تغییر معادلات در داخل جهان اسلام و جهان غرب که بیشترین تضاد را با جهان اسلام پیدا کرده، باشد. **یوم النکبت روزی است که اسراییل سه چهارم جمعیت فلسطین را آواره کرد «نسیم»: یوم النکبت یا روز نکبت چیست و علت نامگذاری این روز به این نام چیست؟ حسین رویوران: این روز، روزی است که اسراییل هشتصد هزار فلسطینی را طی کشتارهای بزرگ و کوچک و زیر آتش گرفتن مردم فلسطین آواره کند. در این روز رژیم صهیونیستی با اشغال این فلسطین موجودیت خود را در این سرزمین اعلام کرده است. این تعداد جمعیت برابر با سه چهارم جمعیت ان زمان فلسطین بود. نکبت در عربی یعنی فاجعه و یوم النکبت یعنی روز فاجعه. این روز، روزی است که در ان یک فاجعه برای ملت فلسطین رخ داده است و زمینه پیدایش رژیم صهیونیستی فراهم شده است. این اتفاق طی یک ماه اتفاق افتاده است و در این روز این رژیم اعلام موجودیت کرده است و این روز یک نماد برای این اتفاق است.