حجت‌الاسلام خزاعی: پای رکاب ولایت بودن را از حضرت زینب(س) بیاموزیم

کدخبر: 949272

ما چندسال است که درب خانۀ حضرت زینب(س) هستیم، چه چیزهایی از ایشان یاد گرفته ایم؟ ما آمده ایم از حضرت زینب سلام الله علیها پای رکاب ولایت بودن را یاد بگیریم

مراسم عزاداری دهۀ دوم محرم با سخنرانی حجت الاسلام خزاعی و مداحی حاج محمدرضا طاهری، کربلایی حسین طاهری و کربلایی امیرطلاجوران و شعرخوانی پیمان طالبی در هیئت فدائیان حضرت زهرا سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامۀ متن سخنان حجت الاسلام خزاعی را می خوانید:

این جمله را زیاد شنیده ایم که می گویند علی بن موسی الرضا علیه السلام حج فقرا است. روایت داریم که هرکس برای زیارت قبر مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام قدم بردارد به میزان هر قدم او هزار حج واجب و هزار عمرۀ مقبوله برای او ثبت می شود.

ما اگر کل عمرمان را هم حج برویم، سالی یکبار حج واجب و سالی پنج بار هم حج عمره، یک کدام از این حج ها را هم نمیتوانیم قسم بخوریم که مقبول می شود. طبق این روایت به میزان هرقدم زیارت امام رضا علیه السلام هزار حج واجب و هزار عمرۀ مقبوله نوشته می شود. امام رضا علیه السلام حج فقرا نیست، حج اغنیاء است. آنهائی که به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام و اولاد او غنی هستند به زیارت امام رضا علیه السلام می روند. حج فقرا برای آنهایی است که به دور کعبه می گردند و اصلاً نمی دانند که این سنگ نمادی از وجود مقدس علی بن ابی طالب علیه السلام است. دور علی علیه السلام باید چرخید، نه سنگ.

شخصی خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد و گفت: من یک سفر دیگر به حج بروم و برگردم نوزده عمره انجام داده ام. حضرت فرمودند آن سفر را رفتی و برگشتی اگر یک سفر دیگر هم بروی و تعداد حج هایت بیست بشود، این بیست حج تو برابری می کند با یک سفر کربلا.

همانقدر که اصرار داریم اگر به مکه می روید زیاد نباید خرید کنید، به همان میزان هم اصرار داریم که اگر به کربلا مشرف شدید خرید بکنید و به شیعیان عراق کمک بکنید.

روایت داریم روزی که محشر برپا می شود، قسمتی از زمین کربلا که به آن حائر حسینی می گویند، برخی می گویند تحت قبۀ امام حسین علیه السلام حائر حسینی است، بعضی ها می گویند حرم سیدالشهداء علیه السلام کلاً حائر حسینی است، بعضی ها هم نظر بر این دارند که کل کربلا حائر حسینی است. در کل آن قسمتی از زمین کربلا که خون مبارک سیدالشهداء علیه السلام بر زمین ریخته است و بدن مبارک حضرت در آن دفن شده است، این قسمت از زمین جدا می شود و در بالاترین قسمت بهشت قرار می گیرد. درستش این است که این زمین اساسش بهشتی است و در زمین به امانت سپرده شده است.

امام حسین علیه السلام زمانی که از مکه خارج شدند به سمت کوفه، در مسیر راه حضرت به یک خیمه ای رسیدند. یک خانم مسن آمد جلوی خیمه و حضرت از ایشان آب طلب کردند. زن نگاهی به جمعیت سپاه انداخت گفت اینهمه آب برای سیراب کردن نداریم. سیدالشهداء علیه السلام از مرکب پائین آمدند و با عصای دست خود چوبی را کنار زدند، چشمه ای از آنجا جوشید. سپاه ایستادند و وضو گرفتند و مشک ها را پر از آب کردند، زن با تعجب نگاه می کرد که مگر می شود با یک عصا از روی زمین چشمه ای جوشاند؟

کاروان رفت و نزدیک غروب پسر این زن آمد و دید جلوی خیمه یک چشمه راه افتاده است، این زن داستان را برای پسرش تعریف کرد. به سرعت رفتند و به کاروان امام حسین علیه السلام رسیدند. کنار امام حسین علیه السلام ایستاد و به صورت امام نگاهی کرد و لبخند زد و پرسید که شما چه کسی هستید؟ حضرت خودشان را معرفی کردند و فرمودند من حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام هستم، من پسر فاطمۀ زهرا سلام الله علیها هستم.

گفت تو حسین پسر پیامبر اسلام هستی؟ من اوصاف تو را بسیار شنیده ام. با نگاه کردن به صورت حضرت، وهب نصرانی مسلمان شد و با مادر و همسرش به کاروان کربلا اضافه شدند. این داستان در بیست و سوم ذی الحجه اتفاق افتاده است، یعنی هفده روز پیش از عاشورا، وهب و همسر و مادرش به دین اسلام در آمدند.

وهب در کربلا در مقابل سپاه دشمن چنان رجزی خواند که یاران طراز اول رسول الله صل الله علیه و آله که در سپاه حضرت بودند چنان رجزی نخواندند.

زنده زنده سر از بدن وهب جدا کردند. شمر دستور داد که این سر را بندازید برای مادرش. مادر وهب سر پسرش را بلند کرد و به میان سپاه آمد و سر را به صورت شمر لعنت الله علیه زد و فرمود: ما رسم نداریم هدیه ای که برای خدا داده ایم را پس بگیریم.

ببینید حضرت زینب سلام الله علیها در این هفده روز با مادر وهب چه کرد که او به چنین مقامی رسید. ما چندسال الست که درب خانۀ حضرت زینب سلام الله علیها هستیم؟ چه چیزهایی از ایشان یاد گرفته ایم؟ ما آمده ایم از حضرت زینب سلام الله علیها پای رکاب ولایت بودن را یاد بگیریم.

منبع: وارث

ارسال نظر: