احمد شاکری در گفتگو با «نسیم آنلاین»:
ولنگاری فرهنگی از نگریستن فرهنگ به عنوان ابزاری در دست سیاست ناشی می شود
احمد شاکری، نویسنده با اشاره به صحبت های مقام معظم رهبری گفت: ولنگاری به معنای این است که مسئولان در مقام عمل، تصمیم و اجرا؛ عزم و اهتمام لازم را ندارند.
احمد شاکری، نویسنده در گفتگو با خبرنگار فرهنگی « نسیم آنلاین » با تحلیل صحبت های مقام معظم رهبری در خصوص فرهنگ در دیدار با نمایندگان مجلس گفت: صحبت های رهبری بسیار استراتژیک بود، اما بنده چند نکتهای را میخواهم عرض کنم در حوزه کتاب و کتابخوانی؛ حوزه فرهنگ و به خصوص شاخههای هنری که در ذیل خانواده فرهنگ تعریف میشوند، متعدد هستند و به هر حال تحلیل هر کدام نیازمند به تخصص ویژه هست.
ولنگاری یعنی اهتمام لازم برای اجرای قانون وجود نداردوی با اشاره به واژه "ولنگاری" که رهبری آن را به کار بردند، گفت: کلید واژه "ولنگاری" یا عدم اهتمام خود تا حدود به لحاظ مفهومی گویا هست در حقیقت ولنگاری به معنای این است که در مقام عمل، تصمیم و اجرا به نظرمیرسد هم عزم و اهتمام لازم را در این زمینه نداریم و هم به نوعی دچار آشفتگی و هدفگذاری غلط شدهایم.
شاکری ادامه داد: آن چیزی که در همین بحث و همین مقوله ولنگاری میگنجد و قابل توضیح است این است که ما در مقام عمل چقدر اهتمام داریم به اینکه برخی از اصول و سیاستهای ثابت شده و متقن شده هنری در کشور اجرا شوند؛ همینطور که در آغاز عرایضم عرض کردم مقام معظم رهبری موضعشسان در مورد کتاب و کتابخوانی و در مورد سینما و در مورد فرهنگ به نظر میرسد کاملاً روشن هست و بیانات ایشان گویای سیاستهای کلی نظام است یعنی چیزی نیست که ما بگوییم با سلایق مدیران اینها تغییر میکنند اینگونه نیست؛ ایشان صحبتهای کلی فرهنگی را بیان میکند حتی مقام معظم رهبری به برخی موارد جزئی در حوزه کتابخوان و کتابخوانی ورود کردند به عنوان مثال در عمل به نظر و نوشتار یعنی ایشان هم تقریبهای بر آثار دارد و هم محافلی برای شعر و شعرخوانی برگزار می کنند.
مقام معظم رهبری سیاست های کلی عرصه فرهنگ را بیان کرده انداین نویسنده تاکید کرد: رهبری نظراتشان را در این باره به صورت بسیار جزئی بیان کردند، در حوزه های موسیقی و سینما به هر حال اگر منظومه فکری مقام معظم رهبری را بررسی کنید میبینید که آن سیاستهای کلی و آن باید ونبایدها و آن قواعد و قوانین کلی حتی تفسیر صحیحی که از قانون باید به دست داده شود تا در مقام عمل بالاخره مدیران فرهنگی و مدیران هنری به خاطر داشته باشند موجود است .
شاکری با بیان اینکه در قانون هم این مسائل به خوبی روشن شده است، گفت: شما به متن قانون در حوزه ممیزی نگاه کنید؛ قانون مشخص کرده مواردی را که مربوط به نقض حریم اخلاقی و حریم امنیتی جامعه است؛ ولنگاری به نظرمیرسد از جایی شکل میگیرد که اهتمامی وجود ندارد؛ اهتمام به اجرای قانون یعنی اهتمامی به این اینکه ما قانون را مرجع عمل، مرجع تصمیمگیری و مرجع سنجش ارزش از غیر ارزش قرار بدهیم و دیگر اغراض شخصی، سلیقه ها و برداشتهای شخصی و ناقص را محور تصمیمگیری قرار ندهیم.
وی افزود: متأسفانه نکتهای که مطرح هست این است که بعضاً اغراض سیاسی توسط برخی از جریانات موجب میشود که از فرهنگ به عنوان یک ابزار برای رسیدن به آن اغراض استفاده شود، یعنی فرهنگ در حقیقت ابزار و محمل اغراض سیاسی است پله و نردبانی است برای رسیدن به اغراض سیاسی لذا از این جهت بارها شاهد بودیم که فرهنگ و بایستههای فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی و ارزشهای اسلامی و ارزشهای انقلابی با گشادهدستی برخی از متولیان فرهنگی و با همین ولنگاری برخی از مدیران فرهنگی عملاً ذبح شده است.
حاضر نشدن ایشان در نمایشگاه کتاب کاملا معنادار استشاکری ادامه داد: اگر قانون مشخص است و به نظر میرسد که در این زمینه ما مشکل قانونی نداریم یا اگر داریم چندان چشمگیر نیست؛ یعنی مانع از برنامه و عملمان نیست و مشاهدات هم حاکی از همین است.
وی گفت:امسال نقدی که مقام معظم رهبری راجع به بحث فرهنگ دارند، کاملا مشخص است، ما حضور ایشان را در نمایشگاه کتاب ندیدیم یعنی با اینکه وزیر ارشاد نامه رسمی زد و درخواست کرد ایشان در نمایشگاه حاضر نشدند و این خیلی معنی دارد؛ یعنی مقام معظم رهبری که یک شخصیت کتاب خوان، داستان شناس، رمان خوان و شعر خوان هستند و همواره در کوچکترین جلسات و برخوردها کتاب را تبلیغ و معرفی می کنند حالا چطور میشود که به نمایشگاه نمی آیند؛ این مسئله کاملاً معنادار است و یکی از معانی کلیاش این است که رضایتی نسبت به مجموعه سیاستهایی که در حوزه فرهنگی تبدیل به برنامه و عمل میشود وجود ندار؛ حالا این سؤال را از متولیان فرهنگ باید کرد که دلیل این ولنگاری چیست اگر قانون وجود دارد و اگر مفاد قانونی روشن است این ولنگاری که در حقیقت بی مبالاتی در امور فرهنگی است اینکه ما آثاری را به متن جامعه راه بدهیم که این آثار ارزشهای انقلابی و اسلامی نه تنها در آن کم رنگ است بلکه ضد ارزشها در آنها پر رنگ است حالا چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟
شاکری تاکید کرد: کسی که عمیقاً دلبسته به انقلاب و اسلام باشد و فرمان و فرمایش و بیان مقام معظم رهبری را بیان ولی امر بداند دیگر دلیلی وجودندارد که در مقام عمل فلان فیلم یا فلان داستان یا فلان آلبوم موسیقی را اجازه انتشار دهد؛ این آثار اصلاً نسبتی با این فرمایشات ندارند بلکه کاملاً بر ضد ارزشهای انقلابی اسلامی شکل گرفته و این نشان دهنده بی اعتقادی و نفاق است که باید ریشههای این نفاق را با روشنگری خشکاند؛ باید روشنگری کرد تا اینکه وقتی جریان نفاق با روشنگری رو به رو شود خود را عقب میکشد و این جریان نفاق است حالا نفاق در اعتقاد یا عمل و کسانی که خود را در حقیقت تابع قانون اساسی و تابع ولی فقیه میدانند اما در عمل عملشان و تصمیمشان نسبتی با این سیاستها ندارد و گویا اصلاً در یک حوزه دیگری و در یک منظومه فکری و نظری دیگری دارند کار میکنند.
ممیزی مشکل اصلی فرهنگ نیست/ بعضیها برای رسیدن به مقاصدشان ممیزی را مطرح میکنندوی به مسائل و مشکلاتی که در زمینه فرهنگ وجود دارد، اشاره کرد و گفت: نواقص و خطاها در حوزه مدیریتی کاملاً اختصاص به دولت یا دولتها ندارد یعنی این را هم عرض کنم برخی از مسائل و مشکلات هست که همواره کم و زیاد بوده در هر صورت مسائلی هست که مثلاً در یک دورهای چشمگیری میشود و برخی از این فرمایشات اختصاص به مجموعه دولتی ندارد یعنی مجموعههای غیر دولتی هم مخاطب این عرصه هستند لذا نباید اینگونه تلقی شود که ما فقط مثلاً دولت فعلی را در این زمینه مخاطب این حرفها نمیبینیم مخاطب این حرفها گسترهاش وسیع است البته مصداق اتم و اکمل آن دولت است چون دولت است که در این زمینه هزینه میکند بودجه اختصاص میدهد.
شاکری ادامه داد: در حوزه کتاب و کتابخوانی مشکلی که وجود دارد این است که به نظر میرسد این مسائل و مشکلات را باید در یک منظومهای از موضوعات حل کرد مثلاً وقتی بحث کتاب و کتابخواهی مطرح میشود عموماً و نوعاً ذهنها به سمت مقوله ممیزی حرکت میکند حتی مثلاً در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری هم نوعاً وقتی بحث کتاب یا به بحث سینما میرسند داعیه کسانی که به هر حال اینها شبه روشنفکر هستند یا به تعبیری اصلاح طلب هستند این است که وعده میدهند که ما اساساً ممیزی را بر میداریم یا اینکه ممیزی را به دست خود ناشر میدهیم یعنی به نوعی کم کردن اهمیت ممیزی و به نوعی خاموش کردن آن چراغ روشن ممیزی اما به نظر میرسد فارغ از چنین برداشتهای سیاسی و استفادههای سیاسی که بعضاً به اشتباه ذهن فرهنگی ما را هم مشغول خود کرده است، مهمترین مسئله ما در کشور ممیزی نیست یعنی اگر بگوییم چرا وضعیت ما مثلاً در کتاب و کتاب خوانی به شکل فعلی درآمده باید عوامل متعددی را بررسی کنیم که مجموعه این عوامل میتواند کمک کند لذا نمیشود به یک عامل اشاره کرد و بحث ممیزی هم جزء آن موارد بسیار مهم یا به نوعی موضوعات بسیار حیاتی برای ما نیست یک موضوعات مهمتری است.
داستان نویسی ما در حوزه تئوری پردازی و نظریه پردازی بسیار فقیر استاین نویسنده تاکید کرد: مقام معظم رهبری سیاست کلان را بیان میکنند و این سیاستها برای اینکه به برنامه تبدیل شود باید از آن راهبرد استخراج شود و رویکرد تعیین شود و برنامه اختیار شود و در یک بازه زمانی حرکت فرهنگی و حرکت هنری بتواند تشخیص داده شود و پیشبینی شود متأسفانه در حوزه کتاب و کتابخوانی به نظر میرسد چنین برنامهریزی حداقل در مورد ادبیات که بنده مطمئن هستم که یک چنین برنامه و سیاستگذاری منسجمی وجود ندارد یعنی ما در حوزه مدیریت و برنامهریزی که در حقیقت تعیین کننده خط اصلی است ضامن رسیدن به هدف است و بسیار ضروری است در این جهت کم کار کردیم و میشود گفت برنامه مشخصی برای سیاست گذاری و هدف مشخص و افق مشخصی رای بازههای ده ساله 20 ساله 50 ساله در حوزه ادبیات نداریم؛ یعنی ما به شدت دچار روزمرگی و دچار عادت در این زمینه شدیم یعنی افق نگاهها بعضاً یکی دو سال آینده است به این دوره از دولت یا دوره بعدی است دورههای بلند مدت و حوزههای بلند مدت در این زمینه دیده نمیشود .
وی با بیان اینکه تئوری پردازی، همجنسی و همراهی نهادها و مجموعههای تولیدی در این زمینه بسیار اهمیت دارد، گفت: بالاخره وقتی برنامهای می خواهد اجرا شود و وقتی میخواهیم کتاب رونق پیدا کند در حوزه ادبیات بالنده باشیم باید برنامه های مناسب داشه باشیم اما در حوزه تئوری پردازی و نظریه پردازی بسیار حداقل در بحث داستان فقیریم بسیار فقیریم طبیعی است وقتی که تئوری پردازی وجود نداشته باشد محک دقیق و قابل اعتنایی وجود نداشته باشد ما نمی توانیم با دلایل عقلی و قوی از مبانی دینی خودمان دفاع کنیم نتیجهاش این خواهد شد که در عرصه عمل برنامههای ما حرکت میکند به سمت حمایت از جریانهای غیر انقلابی و غیر ارزشی این مهم است؛ بحث توجه به نیروهای انقلابی اهمیت دارد یعنی ایمان به راه ایمان به انقلاب و ایمان به ارزشهای آن که عرض کردم نفاق که ترس هم جزء خصوصیات فرد منافق است.
مسئولان فرهنگی از نویسندگانی حمایت می کنند که با صدام عکس یادگاری داشتندشاکری گفت: این خودباوری که مقام معظم رهبری بارها در صحبتهایشان فرمودند یعنی باور به چه کسی؟ باور به نویسندگانی که اساساً اعتقادی به ارزشهای انقلاب اسلامی و... ندارند هنجارهای اخلاقی را میشکنند باور اینها را باید داشته باشیم اینکه در غرب نمونههای کاملتر و مخربتر آن موجود است؛ پس وقتی که گفته میشود خودباوری یعنی باور به ارزشها نتیجه باور به ارزشهای انقلاب باور به نیروهای خدوم و متعهد است متأسفانه در این زمینه ما ضعف داریم و باز هم عرض کنم متأسفانه برخی مسئولان فرهنگی ما به این رشد فرهنگی نرسیدهاند که اگر اعتدالی برای آنها در حوزه هنر و فرهنگ وجود دارد و پدید میاید به واسطه توجه به هنر انقلابی است و اگر نه عکس یادگاری انداختن با چهرههایی که در زمان جنگ از صدام حمایت کردند نویسندگانی که از انقلاب اسلامی رویگردان شدهاند پیامهای خصوصی برای آنها فرستادند و دعوت ملاقات خصوصی با آنها گذاشتند اینها اعتباری برای فرهنگ جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند پس ایمان به راه و اعتقاد راسخ به نیروهای انقلابی بسیار در این زمینه مهم است.