ایرانی زندانی در آلمان در گفتگو با «نسیم آنلاین»:

مدیران ارشد دولت می‌گویند حریف دنیا نمی‌شویم

کدخبر: 2000506

بازرگان ایرانی که به اتهام جاسوسی در آلمان دستگیر شد، گفت: وقتی یک آمریکایی یا اروپایی در ایران به خاطر جاسوسی دستگیر می‌شود، به دغدغه جهانی تبدیل می‌شود اما مسولان سفارت ایران حتی یک جلد قرآن را از من دریغ کردند!

گروه بین‌الملل « نسیم آنلاین » - ۱۰ سال قبل بود که تلویزیون آلمان، تصاویری از عملیات دستگیری یک ایرانی را منتشر کردند و مدعی شدند وی جاسوس ایرانی است. بازرگانی ایرانی که با اتهام سنگین جاسوسی، ۱۸ ماه در زندان آلمانی‌ها محبوس بود و دیپلمات‌های ایرانی حاضر در آن کشور، تنها سه بار به ملاقاتش رفتند.

« نسیم آنلاین »: لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.

من "یوسف پیرزاده"، بازرگان هستم و در سال ۸۴ به اتهام جاسوسی و خرید اقلام برای جمهوری اسلامی ایران در شهر فرانکفورت آلمان دستگیر شدم. دستگیری من در حالی اتفاق افتاد که هیچ وقت نظامی نبودم و تنها به تجارت اشتغال داشتم.

« نسیم آنلاین »: چرا دستگیر شدید؟

دستگیری من به دلیل نیاز مقطعی دولت آلمان به خبرسازی علیه ایران بود. در آن زمان یک تبعه آلمانی به اتهام ورود به آبهای ایران و همراه داشتن دوربین و... دستگیر شده بود. بنابراین، نیاز داخلیشان توجیه می‌کرد که فردی را در مقابله با این رفتار ایران دستگیر کنند. می‌خواستند نشان بدهند که ما هم عملیات‌های بزرگتری انجام می‌دهیم و اگر آن‌ها در خلیج فارس یکی را دستگیر کردند ما هم توانستیم جاسوس ایرانی‌ها را در آلمان دستگیر کردم. دادستان کل آلمان بنا به درخواست دولت این کشور، حکم دستگیری من را صادر کرده بود.

« نسیم آنلاین »: پس از دستگیری توسط نیروهای امنیتی آلمان، به سفارت کشورمان در آلمان خبر دادید؟

روز اولی که دستگیر شدم به خودم گفتم که نیازی نیست با سفارت تماس بگیرم چون هیچ وقت کاری با آن مجموعه نداشتم و به طور کلی، کار سیاسی نمی‌کردم. بحث دستگیری را هم خیلی جدی نمی‌دانستم. بعد از مدتی که متوجه جدی بودن قضیه دستگیری شدم، دوستان به سفارت خبر دادند و آنان نیز در جواب گفتند که ایشان ایران نیست و تبعه افغانستان است!

مدارکم را برای آن‌ها فرستادند و بعد از اینکه تائیدیه زندان را اخذ کردند، بعد از چند ماه قبول کردند که من ایرانی هستم. اما بعد از تائید هویت من نیز به زندان نیامدند.

« نسیم آنلاین »: چطور موفق به ملاقات با نماینده سفارت شدید؟

با اعتصاب غذا.

بعد از اینکه سفارت پیگیر کار من نشد و کسی به زندان مراجعه نکرد، دست به اعتصاب غذا زدم. اعتصاب غذای من ۱۳ روز طول کشید. بعد از اینکه حال جسمانی و روحی‌ام وخیم شد و با فشاری که پزشک زندان به مسئولین آورد سفارتی‌ها پیدایشان شد و گفتند چه کار داری. گفتم من با شخص شما کاری ندارم. می‌خواهم یک وکالت بدهم تا اموالم فروخته شود و خرج وکلا را بدهم. شما که خیری برای ما ندارید.

« نسیم آنلاین »: روند قضایی چقدر طول کشید؟

کلاً ۱۸ ماه طول کشید من ۷ مرداد ۸۶ به کشور برگشتم.

« نسیم آنلاین »: در این مدت چه خدماتی از سفارت دریافت کردید؟

نمایندگان سفارت در مدت زمانی که من زندانی دولت آلمان بودم، ۳ مرتبه به ملاقات من آمدند. یکبار برای گرفتن وکالت، یک مرتبه ملاقات در زندان و دفعه آخر هم در جلسه دادگاه که من را محکوم کردند. خدمات جزء رؤیا‌ها است من در مورد رؤیا‌ها صحبت نمی‌کنم من در مورد من حقایقی که بر من گذشت حرف می‌زنم. از آن‌ها یک قرآن خواستم برای من نیاوردند.

در ملاقاتی که با من داشتند یک جلد قرآن درخواست کردم اما چیزی برای من نیاوردند. در صورتی که سفارت ترکیه برای دزد‌هایشان در زندان هفته‌ای یک بار قهوه و چیزهای دیگر می‌آورد و می‌گفتند درست است که این‌ها به جرم دزدی زندانی شده ولی ماهی فلان هزار دلار به ترکیه می‌فرستاده و در هر صورت تبعه کشور ما است. نیجریه‌ای‌ها هم همین وضع را داشتند بالاخره وضع آن‌ها از من بهتر بود.

« نسیم آنلاین »: وضعیتتان در زندان به چه صورت بود؟

چون تلویزیون چندین بار در رابطه با من رپرتاژهای سنگینی پخش کرده بود، در زندان اعتبار خاصی پیدا کرده بودم. وقتی که راه می‌رفتم همه فکر می‌کردند که بزرگ‌ترین مافیای قرن اروپا دارد راه می‌رود. حق هم داشتند چون اتهام با کلاسی داشتم. متأسفانه این اتهام با کلاس دو ظرفیت داشت؛ یکی این بود که وکلا پول بیشتری می‌خواستند. یعنی وکیلی که می‌آمد با هم صحبت می‌کردیم می‌گفت مگر می‌شود کسی مثل تو پول نداشته باشد. مورد بعدی هم اینکه تمام زندانی‌های گردن کلفت آن‌جا، فکر می‌کردند که من ارتباطات زیادی دارم و می‌خواستند برای قاچاق‌های بزرگ ارتباط برقرار کنند.

« نسیم آنلاین »: در زندان ایرانی غیر از شما بود؟

من در آن‌جا روزی یک ساعت بیشتر هواخوری نداشتم. ماه‌های اول هم من را تنها می‌بردند. تمهیداتی اندیشیده بودند که با کسی ارتباط نداشته باشم. ولی کم کم مسئولین زندان هم متوجه شدند که من اشتباهی دستگیر شدم و اوضاع کمی تغییر کرد.

من در زندان دو سه ایرانی را دیدم که غالباً به جرم دزدی، قتل یا جنایت محبوس بودند و البته آن‌ها هم از من می‌ترسیدند. از وضعیت آنان اطلاعی نداشتم.

« نسیم آنلاین »: چگونه و به چه اتهامی دستگیر شدید؟

زمانی که توسط نیروهای امنیتی آلمان دستگیر شدم، ۱۵ سال بود که در این کشور تجارت می‌کردم و سه شرکت بازرگانی داشتم. حتی هتلی که در آن دستگیر شدم نیز متعلق به خودم بود.

چند اتهام به من زده شده بود اعم از پولشویی، جاسوسی، خرید و ارسال اقلام نظامی به ایران. اتهامات خیلی بزرگ بود. به اندازه‌ای که اگر از طرف دولت حمایت می‌شدم و خلاف ادعای طرف مقابل را اثبات می‌کردیم، تبعات زیادی برای آلمان داشت. اما دولت هیچ کمکی به من و سیر پرونده‌ام نکرد و اگر توانستم از دادگاه عالی آلمان پیروز بیرون بیایم، به خاطر پیگیری‌های خودم بود. دادستان آلمان آرزویش بود که دادگاه من تمام شود و از آلمان بروم چون آن‌ها را نابود کردم. موضوع غریبی است که یک دادگاه بزرگ عالی به یکی اتهام بزند و بعد هم مجبور شود از اتهاماتش عقب‌نشینی کند. اتهامات پول‌شویی تبرئه شدم، اتهامات خرید سلاح از موشک به قطعات F-۱۴ و دست آخر به یک قطعه لوله رسید! می‌خواهم به شما بگویم کسی که اینطور قدرتمند ایستاده با هزینه بالا و وکلای قوی وکلایی که من گرفتم من این‌ها را نابود کردم یعنی دادستان آلمان جزء آرزو‌هایش این بود که من از آنجا بیرون بیایم.

من ۱۸ ماه در آلمان زندانی بودم. اگر در آن زمان دولت با اطلاع‌رسانی صحیح و تشکیل سازمان های مردم نهاد قوی و پیگیری مستمر و سازنده درخواست حضور در دادگاه بین‌المللی پیگیری را می‌کرد شاید من بیشتر از یک ماه نمی‌ماندم؛ موضوعی که متاسفانه اتفاق نیافتاد و من امروز به طور شخصی با راه انداختتن "کمپین حمایت از ایرانیان خارج از کشور" این مهم را پیگیری می‌کنم.

به من گفتند که شما یک امضاء بکن آزادت می‌کنیم بنویس اشتباه کردم و معذرت خواهی کند و من گفتم که معذرت خواهی نمی‌کنم و مقابله خواهم کرد.

« نسیم آنلاین »: چندبار در دادگاه حاضر شدید؟  

دولت آلمان می‌دانست که هیچ سندی علیه من ندارد. من سه بار در دادگاه حاضر شدم و آن‌ها اتهامات را بررسی می‌کردند. غیر از حضور در دادگاه نیز من دفاعیات را روی کاغذ می‌فرستادم و آن‌ها کم کم عقب نشینی می‌کردند. دادگاه‌ من فرمایشی و به دستور دولت آلمان برگزار شد. به مرور زمان قاضی پرونده نیز متوجه توخالی بودن اتهامات شد.

« نسیم آنلاین »: طرف آلمانی‌ علیه شما به چه مستنداتی تکیه می‌کرد؟

من ارتباطاتی با دوستان خاصی در ایران داشتم؛ بچه‌های دوره جنگ. آلمانی‌ها مرتب به این موضوع و روابط من اشاره می‌کردند. می‌گفتند تو یک آدم حرفه‌ای هستی، جنگجو بودی و برادر و خواهرات در فلان نهاد کار می‌کنند. از حضور من در جنگ هم باخبر بودند و می‌دانستند که دندان‌هایم را در منطقه از دست دادم. آن‌ها به برکت جاسوسی‌هایشان بیشتر از مسئولان و مدیران کشور از من اطلاعات داشتند.

دولت می‌توانست از من به عنوان یک مهره برای مقابله با آلمان استفاده کند، مهره‌ای که سند از پرونده‌سازی آلمان‌ها در دست دارد. هیچ وقت این اتفاق نیافتاد. حتی دولت‌ها تلاشی برای احقاق حقوق شخصی ما هم نکردند، چه برسد به اینکه بخواهند علیه آن‌ها اقامه دعوی کنند. بهتر بگویم، نمی‌خواهند این کار را انجام دهند.

« نسیم آنلاین »: چقدر برای دادگاه‌ها هزینه کردید؟

من تا همین امروز ۱۵ میلیارد تومان هزینه دادم؛ یعنی ۲ و نیم میلیون یورو در آلمان پول وکیل دادم بقیه‌اش هم هزینه‌هایی که است که دولت‌ها به من تحمیل کردند. زمانی که من در آلمان، زندانی بودم؛ بانک‌ها چند پروژه کشت و صنعتی من در نقاط محروک کشور را به خاطر وام‌هایی که گرفته بودم تعطیل کردند و اموالم را فروختند.

آلمان به من دو میلیون یورو پیشنهاد دادند که بروم روبروی دوربین‌ها بنشینم، اتهامات را قبول و معذرت خواهی کنم. اما به خاطر ایرانی بودنم این کار را نکردم. نمی خواستم بتوانند یک ایرانی را له کنند. حس وطن‌پرستی‌ام ضربه خورده بود. به یک نقطه بدی دست گذاشته بودند. که ایرانی قابل خرید نیست و ایرانی اگر ایرانی باشد قیمتش بالا است. ارزان به من پیشنهاد دادند و هر کسی یک قیمتی دارد. واقعیت را به شما بگویم.

« نسیم آنلاین »: از سال ۹۲ به این سمت تغییر خاصی در رویکرد دولت نسبت به پرونده شما و افرادی که پرونده‌های مشابه داشتند صورت گرفت؟

بله؛ دیگر هیچ کس ما را تحویل نمی‌گیرد.

« نسیم آنلاین »: با کسی توانستی ملاقات بکنید؟

شوخی می‌کنید. لطفاً با من شوخی نکنید! دولت جمهوری اسلامی با اتباع ایرانی که آسیب می‌بینند لجاجت می‌کنند. در سطح کلان نظام اینطور نیست ولی در ساختار دولت‌ها اینطور است. دولت از هزینه کردن در راستای اینگونه اهداف می‌ترسد.

چند روز پیش یک آقایی از مدیران نظام با من تماس گرفت و گفت آقای پیرزاده شما را همه می‌شناسند و یک تاجر هستید بیایید تبلیغ کنید یک سری از ایرانی‌های تاجر خارج کشور را بیاوریم اینجا تا به صورت واقعی سرمایه‌گذاری کنند تا الآنکه دارند تحریم‌ها را بر می‌دارند، کمکی به عرصه اقتصاد کرده باشیم. گفتم نه خیر آقا این‌ها هیچکدام از شما را باور ندارند چون هیچ حمایتی از آدم‌هایی مثل ما نمی‌کنید. گفتم دلیلش این است که ایتالیا و فرانسه و آلمان می‌آیند که جنس‌هایشان را بفروشند. هیچکدام نیامدند که سرمایه‌گذاری کنند و هیچکدام دانش فنی نمی‌خواهد به شما بفروشد. گفت شما فناوری بیاورید! گفتم یکی از کسانی که حمایت شما را ندید من هستم.. شرکت من دانش بنیان بوده اما شما به جای حمایت من را نابود کردید. در حالی که سابقه من مشخص است. در هر جایی که یک ماشین خراب بوده من هم رفتم کمک کردم. به جای رژ لب و عطر و چیزهایی مانند آن، ماشین صنعتی وارد کشور کردم.

« نسیم آنلاین »: چه سابقه خاصی در امر تجارت در ایران دارید؟

من دور‌ترین نقطه‌های نقشه‌ این کشور مثل چابهار، گوا‌تر و قروه را انتخاب کردم. ولی هیچ کدام از دولت‌ها کمکی به من نکردند تا از زندان آلمانی‌ها بیرون بیایم. ‌ای کاش به جای من خانم "امین‌زاده" (معاون حقوقی رئیس‌جمهور) را دعوت می‌کردید تا پاسخ این سوال‌ها را بدهند. همچنین مسئولین معاونت حقوقی ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه دولت قبل را.

« نسیم آنلاین »: به نظر خودتان ریشه این رفتار‌ها در چیست؟ ضعف قانونی وجود دارد یا تفکر مدیران این مساله را بر نمی‌تابد؟

یک بخشی از مشکلات ما بر می‌گردد به مشکلات ساختاری و فکری. وقتی دولت فکر می‌کند حمایت از تبعه در این طور موارد باعث بدبختی وی می‌‌شود باید تا آخر قضیه را خواند.

سیستم ما برای حمایت اتباعش قانونی ندارد. نگاه کنید، وقتی که یک آمریکایی یا اروپایی دستگیر می‌شود، آن مساله می‌شود مساله جهانی. مثلا پرونده "جیسون رضائیان". وی اتهام جاسوسی دارد و ما می‌گوییم که ثابت کردیم. بنده هم اتهام جاسوسی به علاوه تهیه اقلام نظامی در پرونده‌ام داشتم اما تفاوت ما دو تا چیست؟ وی به ایران آمده بود و به عنوان یک خبرنگار تردد می‌کرد؛ ایرانی‌الاصل هم بود. ولی من که اصالتاً آلمانی نیستم. حق تردد نداشتم و اتهامات من دو برابر فشاری که آمریکا در خصوص رضائیان بر ایران وارد کرد، می‌توانست فشار ایجاد کند. نه اینکه در راستای دفاع از وی بخواهم صحبت کنم، بلکه می‌خواهم بگویم ببینید آمریکایی‌ها چه جار و جنجالی به خاطر تبعه‌شان راه انداختند. فردی که در کشور مادری‌اش دستگیر شد.

به مدیران حقوقی ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه گفتیم که ما به تنهایی نمی‌توانیم اقامه دعوی کنیم. وقتی مدیر ارشد کشور می‌گوید ما اصولاً نمی‌توانیم حریف دنیا شویم، از دیگران چه انتظاری می‌رود؟

« نسیم آنلاین »: وقتی به کشور برگشتید برخورد‌ها چگونه بود؟

وقتی به ایران برگشتم مانند بچه یتیم‌ها رفتم دفتر وزارت خارجه. به مسئول مربوطه گفتم سلام علیکم من پیرزاده هستم گفت خوب پیرزاده باش؟ جواب من همین بود؟! آنجا که کاری برای من نکردید اینجا حداقل به من کمک کنید. سرویس اطلاعاتی آلمان برای شنود تلفن‌های من، بیش از ۵۰۰ هزار یورو هزینه کرده بود اما سفیر ما در آلمان ۱۵ یورو خرج نکرد که بنزین بزند و به ملاقات من در زندان بیاید.

من از شما سوال می‌پرسم؛ اگر مثلاً من یک پاسپورت اسرائیلی داشتم کسی جرات داشت به من حرفی بزند؟

وقتی دیپلمات یا نماینده این کشور به محض اینکه به یک کشور اروپایی برسد به دنبال این است که برای بچه‌هایش اقامت بگیرد، آن‌ها را پناهنده کند و پاسپورت خارجی در جیبش بگذارد، مناسفانه نمی‌ایستد برای جمهوری اسلامی کار کند. کسی که دنبال این است که برای خودش و بچه‌هایش پاسپورت‌ خارجی بگیرد، جرات نمی‌کند مقابل آمریکا و آلمان و فرانسه و امثالهم بایستد. اگر سیاست‌های آلمان و در اصل، آمریکا در پرونده من شکست خورد به خاطر مقاومت‌های شخصی‌ام بود. نه حمایتی که دولت از من کرد.

« نسیم آنلاین »: حرف آخر؟

من و همه کسانی که در کمپین حمایت از ایرانیان خارج از کشور هستیم، فقط از دولت جمهوری اسلامی ایران یک خواسته داریم و آن حمایت است. در این سال‌ها نه پول خواستیم و نه چیز دیگر و نه در آینده می‌‌خواهیم. از دولت می‌خواهیم اتباع ایران را در اینگونه موارد به حال خود‌‌ رها نکنند.

« نسیم آنلاین »: بسیار ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
ارسال نظر: