جشنواره‌نوشت‌های «نسیم آنلاین»-۱۰:

آخرین روز جشنواره همراه با یک فیلم خوب و یک اتفاق عجیب

کدخبر: 2010475

کاتالوگ که حاوی اطلاعات مربوط به فیلمهاست و قاعدتا می بایست همزمان با آغاز جشنواره توزیع می شد درست در آخرین روز نمایش فیلمها توزیع شد؛ آن هم بعد از انتقادی که چند رسانه درباره عدم توزیع آن داشتند!

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین »- آخرین روز نمایش فیلمها در کاخ جشنواره با یک اتفاق جالب همراه بود؛ اتفاقی به نام توزیع کاتالوگ جشنواره در میان اهالی رسانه. وجه جالب این قضیه آنجا بود که کاتالوگ که حاوی اطلاعات مربوط به فیلمهاست و قاعدتا می بایست همزمان با آغاز جشنواره توزیع می شد درست در آخرین روز نمایش فیلمها توزیع شد؛ آن هم بعد از انتقادی که چند رسانه درباره عدم توزیع آن داشتند. کاتالوگی سنگین وزن که به شکل حلقوی منتشر شده بود تا مثلا شمایل حلقه نگاتیو را داشته باشد اما وزنش آن قدر بود که بشود به عنوان دمبل از آن استفاده کرد! جالب اینجاست که تمام آنچه در این کاتالوگ آمده بود کم و بیش در سایت جشنواره هم وجود داشت و به این ترتیب فلسفه انتشار چنین مطبوعه ای هم زیر سوال بود.

در نمایش فیلمها اما این "سیانور" بود که توجه مخاطبان را به خود جلب کرد. فیلم تازه بهروز شعیبی که اثر قبلی اش "دهلیز" نیز مورد توجه مخاطبان قرار گرفته بود. فیلم با یک واقعه نگاری تاریخی در خلال روایت زندگی تعدادی از اعضای مجاهدین خلق در دوران پیش از انقلاب اسلامی تمرکزی هم دارد بر نقش تقی شهرام عنصر مارکسیست این گروه و تقابل وی با چهره هایی اسلامگرا چون مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف؛ در انتخاب کاراکتر و واگذاری نقشهای اصلی انتخابهای درستی را شاهدیم. بابک حمیدیان نقش صمدیه لباف را بازی کرد و شعیبی خودش ایفاگر کاراکتر شریف واقفی بود و هر دو نفر هرچند حضور کوتاهی در فیلم داشتند اما ایفای نقشهایشان ماندگار و اثرگذار بود و البته که بر دامنه اسناد تصویری به جا مانده از آن روزگار افزود.

"به دنیا آمدن" محسن عبدالوهاب کارگردانی که پیشتر "لطفا مزاحم نشوید" را ساخته بود فیلمی است درباره تعارضات زناشویی و البته ارتباط مستقیم این تعارضات با مشکلات اقتصادی.

فیلم کشمکش یک زوج میانسال بر سر فرزنددار شدن را در شرایطی نشان می دهد که هر دوی آنها انسانهایی از طبقه متوسط اجتماع هستند. عبدالوهاب کوشیده با چیدن موقعیتهای متعدد در برابر کاراکترهایش و پیشبرد آنها براساس موقعیت، داستان را پیش ببرد البته که در این پیشبرد برخی وجوه غیرمنطقی هم وجود دارد. از جمله این وجوه آن است که زن داستان پدری نسبتا متنفذ دارد که می تواند کمک حال وی در بحران اقتصادی باشد اما در اوج بحران خبری از پدر نیست و بعد از قهر زن به شهرستان محل سکونتش است که سروکله پدر هم پیدا می شود...

"گاهی" محمدرضا رحمانی که پیشتر "دلخون" را از وی دیده بودیم اثریست تماما تجربه گرا که بظاهر با یک دوربین موبایل فیلمبرداری میشود اما محدودیت سوژه و تقلیل آن در حد بحرانهای زناشویی و خیانتهای سابق است که استفاده از این ساختار را ناموجه جلوه می دهد. فیلم البته در گروه هنروتجربه به نمایش درآمده و اصلا همین تجربه گرا بودن سبب ساز انتخاب آن برای این گروه شده اما حتی حضور در این گروه هم نمی تواند شباهتهای ظاهری اثر با محصولات اخیر سینمای ایران که جملگی بحرانهای زناشویی را مرکزیت درام قرار داده اند پنهان نماید.

ارسال نظر: