از خبرها تا خیابانها؛
تحلیلی بر نسبتِ واقعیتِ برساختهی رسانه از فتنه ۸۸ با واقعیت حقیقیِ فتنه!
پوشش حرفهای وقایع ۸۸ توسط رسانههای معاند خارجی یا داخلیِ همراه با جریان حامی شورشها چنان با شور و هیجان و البته تکرار یک خطِ خبری انجام شد که هنوز که هنوز است به مخاطب اجازه نداده نه اینکه به روایت رسانهها از شدت اعتراضات و حجمِ میدانی اعتراضات فکر کند که حتی اجازه نداده نگاهی به دور و بر خودش بیاندازد تا ببیند واقعاً در سال ۸۸ «کشور» به مدت هشت ماه دچار آشوب بود؟
نسیم آنلاین ؛ سید علی هاشمی: فتنهی ۸۸ از چند وجه فتنه بود. یک وجهِ سیاسی که عدهای از افراد که حیات سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی خود را مدیون نظام با همان ساز و کار سال ۸۸ و قبل و بعد از آن بودند پا را از نقد و یا حتی اعتراض فراتر نهاده و به «شورش» علیه نظام اقدام کردند.
وجه دیگرِ فتنه بُعدِ میدانی آن بود. یعنی اعتراضات خیابانی و شهرآشوبیهای «بخشی» از هواداران جنبش سبز. در این نوشتار تصمیم به مقایسهی میزان گستردگی این اعتراضات در کف خیابانها و در تلکسِ رسانهها داریم . اکنون بیش از ۱۰ سال از وقایع سال ۸۸ میگذرد در این ده سال و بهخصوص روزهای نزدیک به ایام برگزاری انتخابات ۸۸ رسانهها چنان پوششِ سنگینی از اعتراضاتِ میدانی ارائه میدادند و چنان لحظه به لحظه اخبار اعتراضاتی که تنها در چند خیابانِ رو به شمال تهران و البته به مدت بسیار محدود و در سطح بسیار محدودتر در چند شهر بزرگ دیگر (که در شهرهای غیر از تهران سریع هم فروکش کرد)، در حال برگزاری بود را منتشر میکردند و با شور و حرارت از «اعتراضات سراسری» میگفتند که به مخاطب حتی مجال فکر کردن نمیدادند. در سالهای بعد هم همین رویه تکرار شد، در این سالها هرچند به خاطر فروکش کردنِ شورِ شورشِ شهرآشوبان رفتار حرفهای اجازهی پوشش رگباری فتنه را نمیداد اما رسانهها با سالها تکرار و تکرار و تکرارِ روایت مورد قبول خود «اعتراضات سراسری» و «ناآرامی کشور» در سال ۸۸ را به یک واقعیت بدیهی تبدیل کردهاند .
پوشش حرفهای وقایع ۸۸ توسط رسانههای معاند خارجی یا داخلیِ همراه با جریان حامی شورشها چنان با شور و هیجان و البته تکرار یک خطِ خبری انجام شد که هنوز که هنوز است به مخاطب اجازه نداده نه اینکه به روایت رسانهها از شدت اعتراضات و حجمِ میدانی اعتراضات فکر کند که حتی اجازه نداده نگاهی به دور و بر خودش بیاندازد تا ببیند واقعاً در سال ۸۸ «کشور» به مدت هشت ماه دچار آشوب بود؟
دردمندانه باید گفت که حتی گاهی رسانههای حامی انقلاب هم ولو ناخواسته و به صورت ضمنی از سال ۸۸ روایتی مانند رسانههای معاند ارائه میکنند که البته در مورد دلایلِ موجّه و غیر موجّه این نوع واکنش رسانههای حامی انقلاب در مقالی جدا سخن گفت .
ایران در سال ۸۸، بیش از هزار و صد شهرِ کوچک و بزرگ داشته، در این همه سال چنان روایتی از اعتراضات شده و البته رندانه واژهی «سراسری» هم به آن اضافه شده که حتی ساکنان کوچکترین شهرهای ایران هم گمان دارند در آن سال در کوچه و پسکوچههای شهرهای آنان هم بلوا به پا بوده.
همین تصور و البته به عبارت بهتر توهمِ گستردگی اعتراضات بیش از ده سال است که دستمایهی جریانِ حامی فتنه برای امتیازطلبی، شانتاژ سیاسی و پروپاگاندای رسانهای شده. به راستی چرا کسی نمیپرسد مگر در سال ۸۸ چند شهر ایران دچار آشوب بود؟ واقعا آیا جز چند خیابان تهران آشوب گسترده و طولانی مدتی در سایر نقاط ایران در حال انجام بود؟ اینکه زیرکانه اعتراضات محدود و البته کوتاه مدت چند شهر بزرگ دیگر را هم به آشوبهای چند خیابان در تهران الصاق کردهاند و چنان وانمود میکنند که سال ۸۸ «ایران» دستخوش اعتراض بود، هنری است که در تمام این سالها از شخصیتها و رسانههای غربگرا صادر شده و متاسفانه باید اذعان کرد که در جا انداختن این مقصود تا حد زیادی موفق هم بوده اند . بهتر است امثال مصطفی تاجزاده و محمدرضا خاتمی و... که هنوز عَلَم ۸۸ را چون درفش رستم برافراشته میدانند پرسید مگر همان سال واقعا در متن جامعه چه خبر بود که هنوز شما من آنم که رستم بُوَد پهلوانتان گوش فلک را کرد کرده؟
مطالبات ۸۸ چنان مرده که شاید اگر چند کاربرِ هشتگبازِ توییتر و تعدادی خبرنگارِ وابسته به جریانتان چند روزی اینترنشان قطع باشد و از آن سال چیزی ننویسند کسی یادش نباشد خانی آمده و خانی رفته. گستردگیِ میدانیِ مکانی، زمانی و نفراتیِ معترضان ۸۸ همانقدر واقعی بود که شعار «موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه» واقعی بود. همانطور که پس از حصر موسوی قیامتی نشد، در کف خیابانهای ایران هم قیامتی نبود و نیست. بله اوج وحشیگری و قساوتِ لیدرهای میدانی جریان شما در همان چند خیابان تهران در تخریبِ اموال عمومی و خصوصی مردم و ایجاد رعب و وحشت در دل خانوادهی ساکنان آنجا حقیقتا در حد اعلا بود اما این قیامت شما محدود به همان چند خیابان بود و ایران را به حَشر و رستاخیز نکشانده بود .
" جامعه"ی واقعی مخاطبان محدود شما در سایت و صفحههای شخصی نیست، جامعه واقعی در خیابانهای شهر است. بروید و از آنها بپرسید حصر و ۸۸ و الباقی آلات و ادوات شانتاژ شما اولویت چندم آنهاست؟ اصلا چندمش هم مهم نیست، آیا اساسا اولویت هست؟ حتی «اولویتش» هم مهم نیست اصلا مسالهای فرعی در ذهن آنها هست؟
هم مردم میدانند، هم شما میدانید و البته به روی خودتان نمیآورید و هم ما میدانیم که اولویت و مساله امروز مردم ایران دلارِ ۱۵ هزار تومانی و سکهی ۵ میلیونیِ محصول دولتِ مورد حمایت شماست. دولتی که کارگزاران، مشاوران و استراتژیستهای ارشد آن عینا همانها هستند که سال ۸۸ کارگزار و مشاور و استراتژیست کاندیدای شکستخورده و متهوّر سال ۸۸ بودند. مردم ایران اکنون نیک میدانند که آواری که از سال ۹۲ به بعد بر سر آنها فرو ریخت میتوانست از ۸۸ به بعد فرو آید، پس بدانید که گوش مردم بدهکارِ بوق و کرنایِ «مطالبات ۸۸» نیست. این همه جار و جنجال در تمام این سالها خربزهایست که آب است و مردم فکر نانند . برای ادامهی حضور در سیاست ایران شاید و قطعا بهتر است حرف جدیدی داشته باشید وتوان انجام کُنشِ ایجابیِ جدیدی در سپهر سیاسی در خود ایجاد کنید، وگرنه قبرِ ۸۸ که بر سر آن مویه میکنید و لطمه به صورت میزنید نه همان وقت و نه الان مردهای در آن نخوابیده.