برنده جایزه نوبل اقتصاد: عبارت "آمریکا سرزمین فرصت‌هاست" افسانه است

کدخبر: 946585

"جوزف استیگلیتز" در گفتگو با "بی‌بی‌سی" افزود: نابرابری اقتصادی در آمریکا در حال افزایش است/ ۹۵ درصد درآمدهای آمریکا نصیب یک درصد ثروتمند می‌شود/ بدهی‌های واشنگتن به شدت افزایش یافته است

"جوزف استیگلیتز" رئیس شورای مشاوران اقتصادی دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا در واشنگتن در گفتگو با این شبکه گفت: نابرابری اقتصادی در آمریکا در حال افزایش است. این شکاف اقتصادی به حدی در حال افزایش است که سبب می شود اکثر آمریکایی ها در رشد اقتصادی کشورشان مشارکت و سهمی نداشته باشند. میزان متوسط درآمد مردم آمریکا در حال حاضر در مقام مقایسه، کمتر از یکصد سال پیش است. نود و پنج درصد درآمدهای آمریکا نصیب یک درصد ثروتمند کشور می شود و بقیه از این ثروت بی بهره اند. با این اوصاف، تعجبی ندارد که روند بهبود اوضاع اقتصادی در آمریکا قوی نباشد. وقتی مردم پول برای هزینه کردن نداشته باشند، در اقتصاد کشور پول صرف نمی کنند و در نتیجه پویایی اقتصادی نیز از بین می رود. یکی دیگر از مشکلات جدی اقتصاد آمریکا، فقدان فرصتهای برابر اقتصادی است. یکی از مؤلفه های اصلی هویتی آمریکا باید همین اصل فرصت برابر اقتصادی برای همه باشد به طوری که از آمریکا با عنوان سرزمین فرصتها یاد می شود. اما واقعیت این است که این سخن ، افسانه است. واقعیت این است که در آمریکا در مقایسه با دیگر کشورهای پیشرفته جهان، فرصتهای اقتصادی کمتر است و امکان بهبود وضع اقتصادی مردم و جابجایی بین طبقه های مختلف جامعه به سمت بالا، کمتر است. وی در ادامه افزود: مشکل دیگری که اقتصاد آمریکا با آن مواجه است به زیرساختهای کشور مربوط می شود. بدهی های آمریکا به شدت افزایش یافته و روند اشتغال کاهش یافته است. همه این عوامل سبب شده است به زیرساختهای کشور به اندازه کافی توجه نشود. باید ساختار اقتصاد کشور تغییر کند. اما کاهش قدرت اقتصادی و مالی دولت به علت شرایط اقتصادی سبب شده است دولت نتواند برای بهبود وضع زیرساختارهای کشور و ساختار اقتصادی آمریکا کاری انجام بدهد. مشکل دیگر اقتصاد آمریکا، فضای سیاسی حاکم بر کشور است. دولت آمریکا باید برای حل این مشکلات مهم در کشور اقدام کند. اما شاهد آن هستیم که در عمل، بن بست سیاسی در کشور به وجود آمده است. این بن بست سیاسی فقط درباره مسائل فوق نیست. اقتصاد آمریکا به محرک واقعی و جدی نیاز دارد. بدون این محرک قوی، فضای اقتصادی آمریکا در وضعی همانند بیماری اقتصادی سبک ژاپنی گیر خواهد افتاد به طوری که کمی اوضاع اقتصادی بهتر می شود اما به اندازه ای رشد اقتصادی پیدا نمی کند که فرصتهای شغلی جدید به وجود بیاید. وی گفت: سیاستهای مالی دولت آمریکا خوب نبوده است. من نگران هستم که با توجه به سیاستهای مالی موجود، سیاستهای نظارتی نیز به گونه ای باشد که به ایجاد ثبات آتی در اقتصاد کشور منجر نشود. سیاستهای کاهش نرخ بهره بانکی که با کاهش ارزش دلار آمریکا مرتبط بوده است، آثار خاصی بر اقتصاد کشور گذاشته است. در این میان باید به وضع بازار بورس نیز توجه داشت. افزایش شاخص سهام در بازار بورس آمریکا به نفع چه کسانی است؟ این روند فقط به نفع عده بسیار بسیار محدودی از ثروتمندان کشور است. درست به همین علت هم است که روند بهبود اوضاع اقتصادی کشور بسیار نامتوازن است. افزایش بدهی های کشور در مقایسه با میزان تولید ناخالص داخلی کشور بسیار خطرناک است. آمریکا باید برای بهبود وضع زیرساختها اقدام کند و برای این منظور سرمایه گذاری داشته باشد. وی در ادامه افزود:شبکه اقتصاد جهانی در هم تنیده و به هم مرتبط است. آنچه بر وضع اقتصادی کشورها تاثیر می گذارد لزوما این درهم تنیدگی اقتصاد جهانی نیست بلکه عملکرد دولتها و رویه های حاکمیتی آنها است. باید روند حاکمیتی کشورها اصلاح شود. دولت آمریکا بارها و بارها از نحوه حاکمیت در کشورهای دیگر سخن می گوید اما زمان آن فرا رسیده است که نگاهی به داخل داشته باشد و برای اصلاحات حاکمیتی در داخل دولت آمریکا اقدام کند. باید اصلاحاتی انجام شود. در گذشته در آمریکا گفته می شد هر فردی یک حق رای دارد اما حالا گفته می شود هر یک دلار می تواند به منزله یک حق رای باشد! نتیجه این وضع، نابرابری شدید اقتصادی در کشور می شود.

ارسال نظر: